نگارنده (حضرت آیه الله سبحانى) که خود مدت کمى محضر او را درک کرده، ویژگیهاى خاص او را از نزدیک دریافته است، و کسانى نیز که مدتى در محضر او به کسب فیض پرداختهاند، بر ویژگیهاى یاد شده در زیر اتفاق نظر و تاکید دارند:
1- علاقه به تدریس: آن مرد بزرگ از دوران جوانى به تدریس و بحث و گفتگوهاى علمى علاقه فراوانى داشت.با اینکه بار مرجعیت در سنین اخیر بر دوش او سنگینى مىکرد، ولى از تدریس و تحقیق و نگارش دستبرنداشت.حتى در سفرهاى خود به مشاهد مشرفه، کار علمى را ترک نمىکرد و کارهاى موقتى که یک محقق مىتواند در سفر انجام دهد، جزء برنامه خود قرار مىداد و چه بسا در مجلسى که گروهى به دیدن او مىآمدند، او از کار مقابله و غیره استفاده مىکرد.در علاقه او به بحث و گفتگو همین بس که چه بسا ساعاتى با طرف مقابل به بحث و گفتگو مىپرداخت و احساس خستگى نمىکرد.
در شیوه آموزشى، راه سقراط را مىپیمود و با طرح سؤالها و شنیدن جوابها از طرف، چه بسا او را نسبتبه راى و اندیشه خود قانع مىساخت، همچنان که سقراط نیز به این روش معروف بود و مىگفت: «معلم بیش از آن که آموزنده باشد، پرورش دهنده فکر است.»
2- تواضع و فروتنى فزون از حد: او از دوران جوانى تا سنین بالا که مرجعیت عظیمى پیدا کرد، به یک حالت زیست و زندگى طلبگى را از دست نداد و پیوسته با کمال ابهت و عظمت مانند یک دانشجوى دینى سخن مىگفت و سخن مىشنید و از دوستان و بزرگان و کوچکان پذیرایى مىکرد.عجب و خودبینى در او راه نداشت، ولى در عین حال از آراء و اندیشههاى خود تا حد توان دفاع مىکرد.
3- احترام به بزرگان: او بزرگان را بیش از حد تکریم مىکرد، به خاطر دارم روزى که در مسجدى درس مىگفت، حضرت آیه الله حکیم پس از درس او در همان جایگاه تدریس مىکرد، استاد پس از فراغت از تدریس به خاطر مذاکره تلامیذ، کمى در جایگاه تدریس باقى ماند که ناگهان آیه الله حکیم وارد مسجد شد.وقتى چشم آیه الله خوئى به وى افتاد، با یک دستپاچگى خاصى کفش و لوازم دیگر خود را برداشت و دستبه سینه ایستاد و معذرت خواست.
منبع : تبیان
نویسنده: عقیقى بخشایشى
کتاب: فقهاى نامدار شیعه، ص 599