آفرینش در احادیث

آفرینش در احادیث

منشأ آفرینش

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

کلُّ شیءٍ خُلِقَ مِن ماءٍ .
هر چیزى از آب آفریده شده است .

( کنز العمّال : ۱۵۱۱۹ )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

خَلقَ اللّه ُ السَّماءَ الدُّنیا مِن المَوجِ المَکْفوفِ .
خداوند آسمان فُرودین ( اوّل ) را از موج مهار شده آفرید .

( کنز العمّال : ۱۵۱۸۸ )

امام على علیه السلام ـ در پاسخ به این سؤال که : آسمانها از چه آفریده شده است ؟ ـ فرمود :

مِن بُخارِ الماءِ .
از بخار آب .

( بحار الأنوار : ۵۸/۸۸/۱ )

امام على علیه السلام :

و کانَ منِ اقْتِدارِ جَبَروتِهِ و بَدیعِ لطَائفِ صَنْعَتِه أنْ جَعلَ مِن ماءِ البَحرِ الزّاخِرِ المُتَراکِمِ المُتَقاصِفِ یَبَسا جامِدا ، ثُمَّ فَطَرَ مِنهُ أطْباقا فَفَتقَها سَبْعَ سَماواتٍ .

از نشانه هاى توانایى و سلطنت خداوند و شگفتى آفرینشهاى ظریف او این است که از آب دریاى ژرفِ بر هم ریخته پُر موج ، [ زمین ] خشک و جامد را آفرید ، آن گاه طبقاتى از آن خلق کرد و پس از پیوستگى، آنها را از هم باز کرد و هفت آسمان را پدید آورد .

( نهج البلاغه: الخطبه۲۱۱ )

بحار الأنوار ـ به نقل از حبّه عرنى ـ :

سَمِعْتُ علیّا علیه السلام ذاتَ یَومٍ یَحْلِفُ : و الّذی خَلقَ السّماءَ مِن دُخَانٍ و ماءٍ .
یک روز شنیدم که على علیه السلام چنین سوگند مى خورد : سوگند به آن که آسمان را از نوعى دود و آب آفرید .

( بحار الأنوار : ۵۸/۱۰۴/۳۵ )

امام باقر علیه السلام :

کانَ کلُّ شیءٍ ماءً و کانَ عَرشُهُ على الماءِ ، فأمرَ اللّه ُ عزّ ذِکرُهُ الماءَ فاضْطَرَمَ نارا ، ثُمَّ أمرَ النّارَ فخَمَدَتْ ، فارْتَفَع مِن خُمودِها دُخانٌ ، فخَلقَ اللّه ُ عزّ و جلّ السّماواتِ مِن ذلکَ الدُّخَانِ ، و خَلقَ اللّه ُ عزّ و جلّ الأرضَ مِن الرَّمادِ
همه چیز آب بود، و عرش خدا بر آب بود . پس خداوند ـ عزّ ذکره ـ آب را فرمان داد ، و آن آتشى شعله ور شد. سپس فرمان داد آتش خاموش شد و از آن دودى برخاست . پس خداوند عزّ و جلّ آسمانها را از آن دود بیافرید و خداوند عزّ و جلّ زمین را از خاکستر [ آن آتش ] خلق کرد .

( الکافی : ۸/۱۵۳/۱۴۲ )
نخستین آفریده خداوند سبحان

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

إنَّ أوَّلَ شَیْءٍ خَلقَهُ اللّه ُ القَلَمُ ، فأمَرهُ فکَتَبَ کُلَّ شَیْءٍ یَکونُ .
نخستین چیزى که خدا آفرید، قلم بود و آن گاه به آن فرمان داد و قلم هر آنچه را که باید خلق مى شد، نوشت .

( کنز العمّال : ۱۵۱۱۵ )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

إنَّ أوَّلَ ما خَلقَ اللّه ُ القَلَمُ ، فقالَ لَهُ : اکْتُبْ ، قالَ : یا رَبِّ ، و ما ذا أکتُبُ ؟ قالَ : اکْتُبْ مَقادِیرَ کلِّ شیءٍ حتّى تَقومَ السّاعهُ .
نخستین چیزى که خدا آفرید، قلم بود و به آن فرمود : بنویس . گفت: پروردگارا! چه بنویسم ؟ فرمود : مقدّرات (اندازه هاى) هر آنچه را تا روز قیامت پدید خواهد آمد ، بنویس .

( کنز العمّال : ۱۵۱۱۶ )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

أوَّلُ ما خَلَقَ اللّه ُ العقَلُ .
نخستین چیزى که خدا آفرید، عقل بود .

( بحار الأنوار : ۱/۹۷/۸ )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

أوَّلُ ما خَلقَ اللّه ُ نُوری .
نخستین چیزى که خدا بیافرید، نور من بود .

( بحار الأنوار : ۱/۹۷/۷ )

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

إنَّ أوَّلَ ما خَلقَ اللّه ُ عزّ و جلّ أرْواحُنا ، فأنْطَقَها بتَوحیدِهِ و تَمْجیدِهِ ، ثُمَّ خَلقَ المَلائکَهَ .
نخستین موجودى که خداوند عزّ و جلّ بیافرید، ارواح ما بود ، و آن گاه آنها را به توحید و تمجید خود گویا کرد ، سپس فرشتگان را خلق فرمود.

( عیون أخبار الرِّضا : ۱/۲۶۲/۲۲ )

امام على علیه السلام ـ وقتى از ایشان درباره نخستین آفریده خدا سؤال شد ـ فرمود :

خَلقَ النُّورَ .
نور را آفرید.

( بحار الأنوار : ۵۷/۷۳/۴۹ )

أوَّلُ شَیءٍ خَلقَهُ مِن خَلْقِهِ الشّیءُ الّذی جَمیعُ الأشیاءِ مِنهُ ، و هُو الماءُ .
نخستین چیزى که خدا آفرید و همه چیزهاى دیگر از او به وجود آمد، آب بود .

( التوحید : ۶۷/۲۰ )

امام باقر علیه السلام ـ

ـ لَمّا جاءَ إلَیهِ رجُلٌ مِن عُلَماءِ أهلِ الشّامِ فقالَ : ··· إنّی أسألُکَ عَن أوَّلِ ما خَلقَ اللّه ُ مِن خَلْقِهِ ، فإنَّ بَعضَ مَن سألتُهُ قالَ : القَدَرُ ، و قالَ بَعضُهُمُ : القَلَمُ ، و قالَ بَعْضُهُم : الرُّوحُ ـ : ما قالوا شَیئا ··· لَو کانَ أوّلُ ما خَلقَ مِن خَلقِهِ الشّیءَ مِن الشّیءِ إذا لَم یَکُنْ لَهُ انْقِطاعٌ أبدَا ، و لَم یَزَلِ اللّه ُ إذا و مَعهُ شیءٌ لَیس هُو یَتَقدّمُهُ . و لکنّهُ کانَ إذْ لا شیءَ غَیرُهُ ، و خَلقَ الشَّیءَ الّذی جَمیعُ الأشیاءِ مِنهُ ، و هُو الماءُ الّذی خَلقَ الأشیاءَ مِنهُ ، فجَعَلَ نَسبَ کلِّ شیءٍ إلى الماءِ ، و لم یَجْعَلْ للماءِ نَسَبا یُضافُ إلَیهِ .
وقتى یکى از علماى شام خدمت ایشان رسید و عرض کرد: ··· من از شما درباره نخستین آفریده خدا مى پرسم ؛ زیرا این سؤال را از دیگران نیز پرسیده ام ؛ یکى گفته : تقدیر ؛ دیگرى پاسخ داده : قلم ؛ و بعضى هم گفته اند : روح ـ فرمود : جوابى در خور نداده اند ··· اگر نخستین مخلوقى که خدا آفرید، از شى ء [نه لا شى ء ]آفریده شده باشد، در این صورت خداوند هرگز منقطع [ از موجودات ] نبوده و همواره با او چیزى بوده که خدا بر او تقدّم نداشته است (همواره موجودى قدیم به قدمت خدا وجود داشته است) در حالى که خدا بود و هیچ چیز با او نبود و سپس چیزى را آفرید که منشأ همه موجودات شد و آن آب است، که دیگر چیزها را از آن بیافرید . پس هر چیزى را به آب منسوب کرد و آب را به چیزى نسبت نداد .

( الکافی : ۸/۹۴/۶۷ )

امام صادق علیه السلام :

إنَّ اللّه َ جَلَّ ثَناؤهُ خَلقَ العَقلَ ، و هُو أوَّلُ خَلْقٍ خَلَقهُ مِن الرُّوحانِیّینَ .
خداوند ـ جلّ ثناؤه ـ عقل را بیافرید و آن، نخستین موجود روحانى ( مجرّدى ) است که خدا آفرید .

( مشکاه الأنوار : ۴۴۱/۱۴۸۵ )
آفرینش جهان

امام على علیه السلام :

خَلقَ الخَلْقَ على غَیرِ تَمْثیلٍ و لا مَشُورَهِ مُشیرٍ ، و لا مَعُونَهِ مُعینٍ ، فتَمَّ خَلْقُهُ بأمْرِهِ ، و أذْعَنَ لطاعَتِهِ فأجابَ .
خداوند موجودات را بدون در دست داشتن هیچ نمونه اى و بدون مشورت با هیچ مشاورى و بدون کمک گرفتن از هیچ یاورى، آفرید و خلقت به فرمان او تمام و کامل شد و همگى به طاعتش اقرار کردند .

( نهج البلاغه: الخطبه ۱۵۵ )

امام على علیه السلام :

لَم یَخْلُقِ الأشیاءَ مِن اُصولٍ أزَلیَّهٍ ، و لا مِن أوائلَ أبَدِیَّهٍ ، بَل خَلقَ ما خَلقَ فأقامَ حَدَّهُ ، و صَوّرَ ما صَوّرَ فأحْسَنَ صُورَتَهُ .
اشیاء را از موادّى ازلى یا نمونه هایى ابدى نیافرید، بلکه آفرید آنچه آفرید و اندازه اش را تعیین کرد و صورتى داد به آنچه داد و آن صورت را به نیکوترین شکل نگاشت

( نهج البلاغه : الخطبه ۱۶۳ )

امام على علیه السلام :

خَلقَ الخَلائِقَ على غَیرِ مِثالٍ خَلا مِن غَیـرِهِ ، و لَـم یَسْتَعِـنْ علـى خَلْقِهـا بأحَدٍ مِن خَلْقِهِ .
موجودات را بدون نمونه اى که از غیر او صادر شده باشد، خلق کرد و در آفریدن آنها از هیچ یک از مخلوقاتش کمک نگرفت.

( نهج البلاغه : الخطبه ۱۸۶ )

امام على علیه السلام :

مُبْتَدِعُ الخَلائقِ بعِلْمِهِ ، و مُنْشِئُهُم بحُکْمِهِ ، بلا اقْتِداءٍ و لا تَعلیمٍ ، و لا احْتِذاءٍ لمِثالِ صانِعٍ حَکیمٍ ، و لا إصابَهِ خَطأٍ ، و لا حَضْرَهِ مَلأٍ .
[اوست] آفریننده آفریدگان به علم خویش و پدید آورنده بدون تقلید و پیروى و آموختن و یا الگو قرار دادن از نمونه سازنده اى حکیم و یا به خطا رفتن و یا جماعتى را [ براى یارى و مشورت ] گرد آوردن .

( نهج البلاغه: الخطبه ۱۹۱ )

امام باقر علیه السلام ـ درباره آیه «آیا کافران نیندیشیدند که آسمانها و زمین درهم بسته بود و ما آن دو را گشودیم» ـ فرمود :

کانتِ السّماءُ رَتْقا لا تُنْزِلُ القَطْرَ ، و کانَتِ الأرضُ رَتْقا لا تُخْرِجُ النّباتَ ، ففَتَقَ اللّه ُ السّمَاءَ بالقَطْرِ ، و فَتَقَ الأرضَ بالنَّباتِ .
آسمان فرو بسته بود و باران نمى بارید و زمین فرو بسته بود و گیاهى نمى رویاند ، پس، خداوند با باران، آسمان را گشود و زمین را با رویاندن گیاه باز کرد .

( الأنبیاء : ۳۰ – الاحتجاج : ۲/۱۸۱/۲۰۷ )

امام باقر علیه السلام :

إنَّ اللّه َ تبارکَ و تعالى ··· خَلقَ الأشیاءَ لا مِن شَیءٍ ، و مَن زَعَمَ أنَّ اللّه َ تعالى خَلقَ الأشیاءَ مِن شَیءٍ فَقد کَفرَ ؛ لأنَّهُ لَو کانَ ذلکَ الشَّیءُ الّذی خَلقَ مِنهُ الأشْیاءَ قَدیما مَعهُ فی أزَلیَّتِهِ و هُوِیَّتِهِ کانَ ذلکَ الشّیءُ أزَلِیّا
خداوند تبارک و تعالى ··· موجودات را بیافرید اما نه از چیزى، و هر کس بگوید که خداوند متعال موجودات را از چیزى آفریده کافر است ؛ زیرا اگر آن چیز که اشیاء را از آن آفریده، قدیم به قدمت و ازلیت خدا باشد، پس آن چیز هم ازلى خواهد بود .

( علل الشرائع : ۶۰۷ / ۸۱ )
آفرینش آسمانها

امام على علیه السلام :

فمِن شَواهِدِ خَلْقِهِ خَلقُ السّماواتِ مُوَطَّداتٍ بلا عَمَدٍ ، قائماتٍ بلا سَنَدٍ . دَعاهُنَّ فأجَبْنَ طائِعاتٍ مُذْعِناتٍ ، غَیرَ مُتَلَکّئاتٍ و لا مُبْطِئاتٍ . و لَو لا إقْرارُهُنَّ لَهُ بالرُّبوبِیَّهِ و إذْعانُهُنَّ بالطَّواعِیَهِ لَما جَعَلَهُنَّ مَوضِعا لعَرشِهِ ، و لا مَسْکَنا لمَلائکَتِهِ ، و لا مَصْعَدا للکَلِمِ الطَّیِّبِ و العَمَلِ الصّالحِ مِن خَلْقِهِ . جَعلَ نُجومَها أعْلاما یَسْتَدِلُّ بها الحَیْرانُ فی مُخْتَلِفِ فِجاجِ الأقْطارِ . لم یَمنعْ ضَوءَ نُورِها ادْلِهْمامُ سُجُفِ اللّیلِ المُظْلِمِ ، و لا اسْتَطاعَتْ جَلابِیبُ سَوادِ الحَنادِسِ أنْ تَرُدَّ ما شاعَ فی السّماواتِ مِن تَلَأْلُؤِ نُورِ القَمَرِ .
و از نشانه هاى آفرینش او پدید آوردن آسمانهاى استوار و ایستاىِ بدون ستون و تکیه گاه است . خداوند اراده ایجاد آنها را فرمود و آنها با اطاعت و رغبت و بى هیچ درنگ و کُندى اجابتش کردند. اگر اقرار آنها بر خداوندى او و اعتراف آنها به طاعت و بندگیش نبود، آنها را جایگاه عرش خویش و مکان فرشتگان و محل فرا بردن گفتار نیکو و کردار شایسته بندگانش قرار نمى داد . ستارگان آسمان را نشانه هایى ساخت تا افراد سرگردان در آمد و شدِ راههاى زمین به وسیله آنها مسیر خویش را بیابند . پرده هاى شب تار، پرتو نور آنها را نپوشانده و رداى سیاه شبهاى تاریک، توانایى محو درخشش نور پراکنده ماه در آسمان را ندارد.

( نهج البلاغه : الخطبه ۱۸۲ )

امام على علیه السلام :

و نَظَمَ بِلا تَعْلیقٍ رَهَواتِ فُرَجِها ، و لاحَمَ صُدوعَ انْفِراجِها ، و وَشَّجَ بَیْنها و بینَ أزْواجِها ، و ذَلّلَ للهابِطینَ بأمْرِهِ، و الصّاعِدینَ بأعْمالِ خَلقِهِ ، حُزُونَهَ مِعراجِها ، و ناداها بعدَ إذْ هِی دُخَانٌ فالْتَحَمَتْ (فالْتَجَمَتْ) عُرى أشْراجِها ، و فَتَقَ بَعدَ الارْتِتاقِ صَوامِتَ أبْوابِها ، و أقامَ رَصَدا مِنَ الشُّهُبِ الثَّواقِبِ على نِقابِها ، و أمْسَکَها مِن أنْ تَمورَ فی خَرْقِ الهَواءِ بأیْدِهِ ، و أمَرَها أنْ تَقِفَ مُسْتسلِمهً لأمرِهِو جَعلَ شَمْسَها آیهً مُبْصِرهً لِنَهارِها ، و قَمَرَها آیهً مَمْحُوَّهً مِن لَیلِها ، و أجْراهُما فی مَناقِلِ مَجْراهُما ، و قدَّرَ سَیْرَهُما (مَسیرَهُما) فی مَدارِجِ دَرَجِهِما ، لِیُمیَّزَ بینَ اللّیلِ و النَّهارِ بِهِما ، و لِیُعْلَمَ عدَدُ السِّنِینَ و الحِسابُ بمَقادِیرِهِماثُمَّ عَلَّقَ فی جَوِّها فَلَکَها ، و ناطَ بها زِینَتَها ، مِن خَفِیّاتِ دَرارِیِّها ، و مَصابِیحِ کَواکِبِها ، و رمَى مُسْتَرِقِی السَّمعِ بثَواقِبِ شُهُبِها ، و أجْراها على أذْلالِ تَسْخیرِها مِن ثَباتِ ثابِتِها ، و مَسیرِ سائرِها ، و هُبوطِها و صُعودِها (معودها) و نُحوسِها و سُعودِها .
راههاى گشاده آسمانها را، بى آن که به جایى پیوسته باشد، منظم ساخت و شکافهاى وسیعش را به هم پیوست و هر آسمانى را با آسمانهاى دیگر مرتبط کرد و دشوارى [آمد و شد ]آن را براى فرود آیندگان به فرمان او، و بالا روندگانى که اعمال و کردار بندگان را مى برند، آسان نمود و چون آسمانها از دود و بخار بودند، ندا داد تا قطعه هاى پراکنده آن به هم پیوستند و گرد آمدند و پس از جمع شدن و گرد آمدن، درهاى بسته آنها را گشود و از ستاره هاى درخشان، بر راههاىِ آسمان نگهبان گماشت و با قدرت خویش از به جنبش درآمدن آنها در فضاى باز، جلوگیرى کرد و بفرمود تا در جاى خویش بایستند و به امر او تسلیم باشند
خورشید آسمان را نشانه اى روشنگر براى روز، و ماه آن را که نورش محو مى شود، آیتى براى شب قرار داد و آنها را در مسیرشان روانه ساخت و حرکت آنها را در منازل و راههایى که باید طى کنند تعیین نمود، تا با سیر آنها، شب و روز مشخص و شمار سالها و حساب کارها دانسته شودسپس ، فلک را در فضا معلّق نگه داشت و زینتهایش را به آن آویخت که عبارتند از: ستارگانى نهان چونان دُرّ سفید و ستارگانى همانند چراغِ روشن و نیز شهابهاى تابان که شیطانهایى را که گوش ایستادند ( استراق سمع مى کردند ) براند و جاى ستارگان ثابت و مسیر ستارگان سیّار و فرود (غروب) و صعود ( طلوع ) و سعد و نحس هر یک را به تسخیر خویش در آورد.

( نهج البلاغه : الخطبه ۹۱ )
هفت آسمان

امام رضا علیه السلام ـ وقتى دست چپ خود را باز کرد و دست راستش را روى آن گذاشت ـ فرمود :

و قد بَسطَ کَفَّهُ الیُسْرى ثُمَّ وَضَعَ الیُمْنى علَیها ـ : هذهِ أرضُ الدُّنیا ، و السَّماءُ الدُّنیا علَیها فَوقَها قُبَّهٌ ، و الأرضُ الثّانِیهُ فَوقَ السَّماءِ الدُّنیا و السَّماءُ الثّانِیهُ فَوقَها قُبَّهٌ ـ و هکذا ساقَ الحدیثَ إلى أنْ قالَ : ـ و السَّماءُ السّابعَهُ فَوقَها قُبّهٌ ، و عَرشُ الرّحمنِ تبارکَ و تعالى فَوقَ السّماءِ السّابِعَهِ ، و هُو قَولُ اللّه ِ: «الّذی خَلَقَ سَبْعَ سَماواتٍ ···» .
این زمین دنیاست و آسمان فرودین (اوّل) همان گنبد روى آن است و زمین دوم روى آسمان پایین است و آسمان دوم گنبد روى آن است و همین گونه یکى یکى برشمرد و در پایان فرمود : آسمان هفتم گنبد روى آن (زمین هفتم) است و عرش خداوند متعال بر فراز آسمان هفتم جاى دارد . این است معناى سخن خداوند که فرمود: «خدایى که هفت آسمان را بیافرید ···» .

( الطلاق : ۱۲ – بحار الأنوار : ۶۰/۷۹/۴ )
آفرینش آسمانها و زمین درشش روز

امام رضا علیه السلام ـ درباره آیه « و او کسى است که آسمانها و زمین را در شش روز بیافرید و عرشش بر آب بود » ـ فرمود :

إنَّ اللّه َ تبارکَ و تعالى خَلقَ العَرشَ و الماءَ و المَلائکَهَ قَبلَ خَلقِ السّماواتِ و الأرضِ ، و کانَتِ الملائکَهُ تَسْتَدِلُّ بأنْفُسِها و بالعَرشِ و الماءِ على اللّه ِ عزّ و جلّ ، ثُمَّ جَعلَ عَرشَهُ على الماءِ لیُظْهِرَ بذلکَ قُدْرَتَهُ للملائکهِ ، فَیَعلَمُوا أنَّهُ على کُلِّ شیءٍ قدیرٌ ، ثُمَّ ··· خَلقَ السّماواتِ و الأرضَ فی سِتَّهِ أیّامٍ و هُو مُسْتَولٍ على عَرشِهِ ، و کانَ قادِرا على أنْ یَخْلُقَها فی طَرْفَهِ عَینٍ ، و لکنَّهُ عزّ و جلّ خَلقَها فی سِتَّهِ أیّامٍ لیُظْهِرَ للملائکهِ ما یَخْلُقُهُ مِنها شَیئا بَعدَ شَیءٍ ، و تَسْتَدِلَّ بحُدوثِ ما یَحْدُثُ على اللّه ِ تعالى مَرّهً بعدَ مرّهٍ .
خداوند تبارک و تعالى ، پیش از آفریدن آسمانها و زمین ، عرش و آب و فرشتگان را بیافرید و فرشتگان از وجود خود و عرش و آب به وجود خداوند عزّ و جلّ راه مى بردند . سپس عرش خود را بر روى آب قرار داد تا بدین گونه قدرت خویش را بر فرشتگان آشکار سازد و آنها بدانند که او بر هر کارى تواناست؛ آن گاه··· در حالى که بر عرش خویش استیلا داشت آسمانها و زمین را در شش روز خلق کرد . او مى توانست آنها را در یک چشم به هم زدن بیافریند، اما در شش روز آفرید، تا آنچه را از آسمان و زمین به تدریج مى آفریند بر فرشتگان آشکار کند، تا از طریق پدید آمدن پدیده ها، اندک اندک به وجود خداوند متعال پى برند.

( هود : ۷ – التوحید : ۳۲۰/۲ )
آسمان دنیا

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ در پاسخ به سؤال مردى که پرسید: اى رسول خدا! این آسمان چیست؟ ـ فرمود :

هذا مَوجٌ مَکْفوفٌ عَنکُم .
آن موجى است که از شما باز داشته شده است .

( بحار الأنوار : ۵۸/۱۰۳/۲۹ )

امام على علیه السلام ـ نیز در پاسخ به این سؤال که آسمان دنیا از چه درست شده است ـ فرمود :

مِن مَوجٍ مَکْفوفٍ .
از موجى مهار شده.

( بحار الأنوار : ۵۸/ ۸۸/۱ )
ستون آسمان

امام صادق علیه السلام :

فنَظَرَتِ العَینُ إلى خَلْقٍ مُخْتَلِفٍ مُتَّصِلٍ بَعْضُهُ ببَعضٍ ، و دَلَّها القَلبُ على أنّ لذلکَ خالِقا ؛ و ذلکَ أنَّهُ فَکّرَ حیثُ دَلّتْهُ العَینُ على ما عایَنَتْ مِن عِظَم السَّماءِ و ارْتِفاعِها فی الهواءِ بغَیرِ عَمَدٍ و لا دِعامَهٍ تُمْسِکُها ، و أنَّها لا تَتَأخّرُ فتَنْکَشِطَ ، و لا تَتَقدّمُ فتَزولَ ، و لا تَهْبِطُ مَرّهً فتَدْنوَ ، و لا تَرْتَفِعُ فلا تُرى .
چشم [انسان]، آفریده هاى گوناگون پیوسته و وابسته به هم را دید و دل، او را به این نکته رهنمون شد که آنها را آفریدگارى است ؛ چه ، دل در آنچه دیدگان دید ، اندیشید، از شکوه آسمان و برافراشته شدن آن در فضا، بى آن که ستون و تکیه گاهى نگهش داشته باشد و بى آن که پس رود و محو شود ، یا پیش آید و زوال گیرد ، و نه یکباره فرو افتد و نزدیک شود و نه بالا رود و ناپدید گردد .

( تفسیر نور الثقلین : ۴/۱۹۵/۱۶ )

تفسیر القمّى : حسین بن خالد : از امام رضا علیه السلام درباره آیه « سوگند به آسمانِ مشبَّک » پرسیدم ، حضرت انگشتان دو دستش را درهم فرو برد و فرمود :

قلت له : أخبرنی عن قَولِ اللّه ِ: «و السَّماءِ ذاتِ الحُبُکِ» .حدیث فقال : هِی مَحْبوکَهٌ إلى الأرضِ ، و شَبَکَ بَینَ أصابِعِهِ ، فقلتُ : کیفَ تکونُ مَحْبوکَهً إلى الأرضِ و اللّه ُ یقولُ : « رَفَعَ السَّماواتِ بغَیرِ عَمَدٍ تَرَوْنَها » ؟! فقالَ : سُبحانَ اللّه ِ ! أ لیسَ اللّه ُ یقولُ : «بغَیرِ عَمَدٍ تَرَونَها» ؟! فقلتُ : بَلى ، فقالَ : ثَمَّ عَمَدٌ و لکنْ لا تَرَونَها .
آسمان به زمین محکم بسته شده استعرض کردم : چگونه به زمین بسته است در حالى که خداوند مى فرماید : « آسمان را بدون ستونى که ببینید برافراشت » ؟حضرت فرمود : سبحان اللّه ! مگر نه این که خداوند مى فرماید : «بدون ستونى که ببینید»؟! عرض کردم : چرا . فرمود : ستونى وجود دارد، ولى شما آن را نمى بینید .

( الذاریات : ۷ – الرعد : تفسیر القمّی : ۲/۳۲۸ )
عرش و کرسى

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله :

ما السّماواتُ السَّبْعُ فی الکُرْسِیِّ إلاّ کحَلْقَهٍ مُلْقاهٍ فی أرضٍ فَلاهٍ ، و فَضلُ العَرشِ على الکُرْسِیِّ کفَضْلِ الفَلاهِ على تلکَ الحَلْقَهِ .
هفت آسمان در برابر [عظمت ] کرسى، همچون حلقه اى است فتاده در یک بیابان و برترى عرش بر کرسى، همانند برترى آن بیابان است بر آن حلقه .

( الخصال : ۵۲۴/۱۳ )

امام صادق علیه السلام :

العَرشُ فی وَجْهٍ هُو جُملَهُ الخَلقِ ، و الکُرْسِیُّ وعاؤهُ .

و فی وَجْهٍ آخرَ العَرشُ هُو العِلْمُ الّذی أطْلَعَ اللّه ُ علَیهِ أنبیاءَهُ و رسُلَهُ و حُجَجَهُ .

و الکُرْسِیُّ هو العِلمُ الّذی لَم یُطْلِعِ (اللّه ُ) علَیهِ أحَدا مِن أنبیائهِ و رسولِهِ و حُجَجِهِ علیهم السلام .

عرش ، به یک معنا ، مجموعه آفرینش است و کرسى ، ظرف آن .

به معنایى دیگر ، عرش، آن علمى است که خداوند پیامبران و رسولان و حجّتهاى خویش را بر آن آگاه کرد

و کرسى، آن علمى است که خداوند هیچ یک از پیامبران و رسولان و حجّتهاى خویش را بر آن آگاه نکرد .

( معانی الأخبار : ۲۹/۱ )

امام صادق علیه السلام ـ درباره آیه « کرسى او آسمانها و زمین را در بر دارد » ـ فرمود :

عِلمُهُ .
مقصود، علم اوست .

( البقره : ۲۵۵ – بحار الأنوار : ۵۸/۲۸/۴۶ )
عظمت آفرینشِ پنهان از دید ما

امام على علیه السلام :

سُبحانَکَ ما أعْظَمَ ما نَرى مِن خَلْقِکَ ! و ما أصْغَرَ کُلَّ عَظیمهٍ فی جَنْبِ قُدْرَتِکَ ! و ما أهْوَلَ ما نَرى مِن مَلَکوتِکَ ! و ما أحْقَرَ ذلکَ فیما غابَ عَنّا مِن سُلطانِکَ ! و ما أسْبَغَ نِعَمَکَ فی الدُّنیا ! و ما أصْغَرَها فی نِعَمِ الآخِرَهِ !
اى خداوند سبحان ! چه عظیم و پر شکوه است آنچه از آفرینش تو مى بینیم! و چه خُرد است هر بزرگى در برابر قدرت تو ! و چه هول انگیز است آنچه ما از ملکوت تو مى بینیم! و چه حقیر است آنچه ما مى بینیم در برابر قدرت و سلطنت نا پیداى تو از دیدگان ما! چه بسیار است نعمتهاى تو در این دنیا ! و چه اندک است این نعمتها در برابر نعمتهاى آخرت!

( نهج البلاغه: الخطبه ۱۰۹ )

امام على علیه السلام :

و ما الّذی نَرى مِن خَلْقِکَ و نَعْجَبُ لَهُ مِن قُدْرَتِکَ و نَصِفُهُ مِن عَظیمِ سُلطانِکَ ! و ما تَغَیّبَ عنّا مِنهُ ، و قَصُرَتْ أبْصارُنا عَنهُ ، و انْتَهَتْ عُقولُنا دُونَهُ ، و حالَتْ سُتورُ الغُیوبِ بَینَنا و بَینَهُ أعْظَمُ !
چه بزرگ است آنچه ما از آفرینش تو مى بینیم و از قدرت تو در پدید آوردن آن به شگفت مى آییم و آن را به عنوان نشانه بزرگى و قدرت تو وصف مى کنیم ! و چه بزرگتر از اینهاست، آنچه از ما پنهان است و دیدگان ما از دیدن آنها قاصر است و خِردهاى ما را به آنها دسترس نیست و پرده هاى غیب، میان ما و آنها حایل شده است!

( نهج البلاغه : الخطبه ۱۶۰ )
خصوصیت عالم برین

امام على علیه السلام ـ در پاسخ به پرسش از عالم بالا ـ فرمود :

صُورٌ عارِیَهٌ عنِ المَوادِّ ، عالِیَهٌ عنِ القُوَّهِ و الاسْتِعدادِ، تَجلّى لَها فأشْرَقَتْ، و طالَعَها فتلَأْلأَت، و ألْقى فی هُوِیَّتِها مِثَالهُ فأظْهَرَ عَنها أفْعالَهُ .
صورتهایى است برهنه از مواد، فراتر از قوّه و استعداد ؛ خداوند بر آن صورتها تجلّى کرد و آنها، نورِ وجود یافتند و به آنها نگریست و درخشان شدند ، مثال و شبیه خود را در ماهیّت آنها افکند پس افعال خود را از آنها پدیدار ساخت .

( غرر الحکم : ۵۸۸۵ )
عالَمها

امام باقر علیه السلام :

لَعلّکَ تَرى أنَّ اللّه َ إنّما خَلقَ هذا العالَمَ الواحِدَ ، و تَرى أنَّ اللّه َ لَم یَخْلُقْ بَشَرا غَیرَکُم ! بلى و اللّه ِ ، لَقد خَلقَ اللّه ُ ألفَ ألفِ عالَمٍ ، و ألْفَ ألفِ آدمَ ، أنتَ فی آخِرِ تِلکَ العوالِمِ و اُولئکَ الآدَمِیّینَ .
شاید فکر مى کنى که خداوند فقط همین یک عالم را آفریده و بشرى جز شما خلق نکرده است ؛ به خدا سوگند که خداوند هزار هزار عالم و هزار هزار آدم بیافریده که تو در آخرین آن عالمها و آن آدمیان هستى .

( التوحید : ۲۷۷/۲ )

امام باقر علیه السلام :

لَقد خَلَق اللّه ُ عزّ و جلّ فی الأرضِ مُنذُ خَلَقَها سَبْعَهَ عالَمینَ لَیس هُم مِن وُلدِ آدَمَ .
خداوند عزّ و جلّ از آن گاه که زمین را آفرید، هفت عالم بیافرید، که از فرزندان آدم نیستند .

( الخصال : ۳۵۹/۴۵ )

امام صادق علیه السلام :

إنّ للّه ِ عزّ و جلّ اثْنَی عَشَر ألفَ عالَمٍ ، کلُّ عالَمٍ مِنهُم أکْبَرُ مِن سَبْعِ سَماواتٍ و سَبْعِ أرَضینَ .
خداوند عزّ و جلّ را دوازده هزار عالم است که هر کدام آنها از هفت آسمان و هفت زمین بزرگتر است .

( الخصال : ۶۳۹/۱۴ )
زیبایى آفرینش

پیامبر خدا صلى الله علیه و آله ـ درباره آیه «همه چیز را خوب آفرید» ـ فرمود :

أمَا إنّ اسْتَ القِرَدَهِ لیسَتْ بحَسَنهٍ ، و لکنَّهُ أحْکَمَ خَلْقَها .
البته نشیمنگاه بوزینه زیبا نیست، اما خلقتش استوار است .

( السجده : ۷ – الدرّ المنثور : ۶/۵۳۹ )

الدرّ المنثور ـ به نقل از شرید بن سوید ـ :

أبصَرَ النبیُّ صلى الله علیه و آله رجُلاً قد أسْبَلَ إزارَهُ، فَقَال له : ارْفَعْ إزارَکَ ، فقالَ : یا رسولَ اللّه ِ ، إنّی أحْنَفُ تَصْطکُّ رُکْبَتایَ . قالَ : ارْفَعْ إزارَکَ ، کُلُّ خَلْقِ اللّه ِ حَسَنٌ .
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله به مردى که اِزارش .حدیث را روى زمین مى کشید فرمود : اِزارت را بالا بزن . عرض کرد : اى پیامبر خدا ! من کج پا هستم و زانوهایم به هم مى خورد. پیامبر فرمود: اِزارت را بالا بزن، همه آفریده هاى خدا خوب است .

( الدرّ المنثور : ۶/۵۴۰ )

الدرّ المنثور ـ به نقل از ابو امامه ـ :

بَینما نحنُ مَع رسولِ اللّه ِ صلى الله علیه و آله إذْ لَحِقَنا عَمرُو بنُ زُرارهَ الأنصاریّ فی حُلّهٍ قد أسْبَلَ ، فأخَذَ النّبیُّ صلى الله علیه و آله بناحِیَهِ ثَوبِهِ فقالَ : یا رسولَ اللّه ِ ، إنّی أخْمَشُ السّاقَینِ ، فقالَ رسولُ اللّه ِ صلى الله علیه و آله : یا عَمْرَو بنَ زُرارَهَ ، إنَّ اللّه َ أحْسَنَ کُلَّ شَیءٍ خَلقَهُ . یا عَمرو بن زُرارهَ ، إنَّ اللّه َ لا یُحِبُّ المُسبِلینَ .
ما در خدمت پیامبر خدا صلى الله علیه و آله بودیم که عمرو بن زراره انصارى با جامه اى فرو افتاده تا روى زمین از راه رسید . پیامبر کنار لباس او را گرفت . عمرو عرض کرد : اى پیامبر خدا ! ساقهاى پاى من کج است . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: اى عمرو بن زراره ! خدا هر چه آفریده ، خوب آفریده است. اى عمرو بن زراره ! خداوند کسانى را که دامنه پیراهن خود را تا روى زمین رها کنند، دوست ندارد .

( الدرّ المنثور : ۶/۵۳۹ )

میزان الحکمه،جلد سوم.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید