یک روز صبح امیر المؤ منین علیه السلام به فاطمه علیها السلام گفت : آیا چیزی در منزل هست بخوریم ؟ فاطمه علیها السلام گفت : سوگند به کسی که پدرم را به نبوت و تو را به وصایت برگزید چیزی در منزل نیست تا برای شما آماده کنم و دو روز است که چیزی در منزل نبوده است مگر کمی که آنهم تو را بر خود و حسن و حسین مقدم داشتم . امام علی علیه السلام گفت : ای فاطمه ! چرا نگفتی تا چیزی برای شما تهیه کنم ؟ فاطمه علیها السلام گفت : یا اباالحسن ! من از خداوند شرم دارم که شما را به آنچه توان نداری وادار کنم . (چون می دانستم توانائی خرید چیزی را نداری در خواستی نکردم)
قصه های تربیتی چهارده معصوم (علیهم السلام) / محمد رضا اکبری