یکى از امورى که موجب تقویت ایمان مىشود، تفکر است. تفکر مىتواند قابلیتهاى درونى را در انسان شکوفا نماید ایمان را بارور کند و منشأ عمل صالح گردد. تفکر در اسلام مورد تأکید و ترغیب قرارگرفته، بهطورى که از آیات و روایات چنین استفاده مىشود که ما باید همیشه در تفکرات الهى بهسر ببریم در قدرت و عظمت خداوند، در آیات آفاقى و انفسى خداوند، در اسماء و صفات الهى و خلاصه در چیزهایى که انسان را نسبت به مبدأ متعال خاشعتر و مطیعتر مىکند، تفکر و تدبر نمائیم.
در روایت آمده که حضرت امام رضا علیهالسلام فرمودند: لیس العباده کثره الصلاه والصوم انما العباده التفکر فى امراللّه عزوجل، کافى 2/55؛ انسان اگر یک برههاى از زمان را به تفکر در نظام خلقت بنشیند و اختصاص دهد بهتر است از اینکه تمام شب را به عبادت بپردازد، براى اینکه تفکر، انسان را متحول مىکند و اگر انسان گناهکار باشد بر مىگردد و توبه مىکند، اما عبادت بدون تفکر انسان را عوض نمىکند، ممکن است فرد تا صبح عبادت کند ولى فردا در همان حالىکه بود باشد.
در برخى از روایات یک ساعت تفکر را برتر از یک شب عبادت مىداند و در برخى روایات آمده که برتر از یک سال عبادت است، که این اختلاف روایات، به اختلاف قابلیتهاى متفکرین بر مىگردد؛ هرچه معرفت متفکّر بیشتر باشد، تفکراتش از درجات بالاترى برخوردار است. این روایات مثل روایات باب زیارات است که مثلا در مورد زیارت حضرت امام رضا علیهالسلام روایت دارد که برابر هفتاد حج است و در برخى دیگر برابر 70 هزار حج معرفى شده که این اختلافها به اختلاف زائر برمىگردد. در روایتى فکر را اصلاح المعاد معرفى مىکند.
انسان با فکر کردن ماهیت دنیا را در مىیابد و لذا براى آخرتش سعى و تلاش مىکند. اهل دنیا که براى رسیدن به دنیاى بیشتر، به هم ظلم و طغیان مىکنند براى این است که حقیقت دنیا را نشناختهاند و ارزش انسان را در همین دنیا مىدانند، ولى همین دنیا، در نظر اولیاى الهى متاع قلیل است، چنانچه در قرآن آمده است، این دو جهان بینى با هم خیلى تفاوت دارند.
او شبانه روزش صرف دنیا مىشود ولى مؤمن دنیا را در جهت آخرت بهکار مىگیرد، طبق آیه کریمه، وابتغ فیما آتاک اللّه الاخره و لا تنس نصیبک من الدنیا و احسن کما احسن اللّه الیک و لا تبغ الفساد فى الارض ان اللّه لا یحب المفسدین و در آنچه خدا به تو داده، سراى آخرت را بطلب، و بهرهات را از دنیا فراموش مکن، و همانگونه که خدا به تو نیکى کرده نیکى کن،و هرگز در زمین در جستجوى فساد مباش، خدا مفسدان را دوست ندارد، قصص/ 77؛ اگرچه فکر کردن یک مقدارى زحمت دارد ولى انسان را از وهمیات و خیالات بیرون مىآورد و به سوى مقاصد عالیه حرکت مىدهد. تمام این تحقیقات و مطالب عالمانهاى که در رشتههاى علوم اسلامى نوشته شده،آثار فکر است.
روش علماى بزرگ این بود که مقید بودند وقتشان به بطالت سپرى نشود؛ به خصوص طلاب جوان باید نسبت به وقتشان خیلى بخیل باشند و به این زودىها به کسى وقت ندهند. وقتشان باید صرف تأمل و مطالعه درس بشود که خود مطالعه مصداق تفکر است. یکى از بزرگان مىگفت که من کتابى دیدم بهنام “پنج دقیقه”! مؤلف این کتاب هر زمان که چند دقیقه وقت آزاد پیدا مىکرد، دست به قلم مىبرد و مطالبى را مىنوشت.
عزیزان باید توجه داشته باشند تا وقتشان را تلف نکنند، به تفکر و مطالعه بگذارنند. مؤمن باید اهل فکر و دوراندیشى باشد، در خانواده هم باید با فکر و عاقبت اندیشى رفتار کرد. گاهى یک اوقات تلخى در خانواده صورت مىگیرد و همان موجب گرفتارى مىشود. طرف مقابل هم عصبانى مىشود و با یکدیگر درگیر مىشوند حال آنکه اگر از ابتدا فکر مىکرد که به جاى عصبانیت یک ملاطفتى نشان بدهد، اینطور نمىشد. اصولا در خانواده باید با احتیاط رفتار نمود، هم نسبت به همسر و هم نسبت به خویشان همسر. وقتى کسى در خانواده، بدون فکر حرف بزند، دنبالش گرفتارىها بهوجود مىآید.
در میان مردم و جامعه نیز همین طور است، انسان براى معاشرت با مردم باید اهل فکر و حساب باشد. خلاصه در اسلام مسئله فکر و تفکر خیلى توصیه شده است. وقتى گذرتان به خرابهاى، به یک خانه قدیمى افتاد، این جمله را بگوئید، أین ساکنوک و أین بانوک مالک لاتتکلمین؛ آنهایى که در تو سکونت داشتند کجا رفتند؟ آنها که تو را بنا کردند کجا رفتند؟شما را چه شده است که سخن نمىگویید، بحارالانوار 68/320؛ یعنى از این خانههاى خراب عبرت بگیرید و متوجه شوید که این دنیا، جاى دائمى نیست، ما را نیاوردند که همیشه اینجا باشیم.
اینجا مثل هتلى مىماند که مدتى در آن اقامت مىکنیم و پس از آن کسان دیگرى را به جاى ما مىآورند؛ در این مدت اقامتمان اگر خوب عمل کردیم ما را به جاى مناسب مىبرند و در غیر این صورت دچار عذاب الهى مىشویم.
خداوند به حق محمد و آل محمد دلهاى همه مؤمنین و مؤمنات را به نور معارف الهى روشن بفرماید.
والسلام علیکم و رحمه اللّه و برکاته