نویسندگان:سید محمد صادق حسینی سرشت و امیر اشرافی
با الهام از آیات قرآن و سخنان اهل بیت علیهم السلام
14- تهذیب نفس
تقوا پیشگی ، سالک طریق الی الله را در پیمودن این مسیر ، بسیار کمک می کند. امیر مؤمنان حضرت علی(ع) فرمودند: « ابزارخودسازی پزهیرگاری است . » (1) ونیز فرمودند: « پروای الهی دوای درد دل هایتان، بینایی کوری قلبتان ، شفای بیماری جسمتان ، اصلاح فساد سینه هایتان، پاکسازی پلیدی جانتان ، صیقل پرده ی دیدگانتان، آرامش بی تابی درونتان ، و روشنایی سیاهی تاریکی تان است .» (2)
فرد متقی از دیدگاه مولی الموحدین علی (ع) نفسش آن گونه به تقوا آراسته و تهذیب یافته است که از هواها و خواهش های نفسانی اش پیروی نمی کند: « ولا یقل عمل مع التقوی و کیف یقل ما یتقبل ان استصعبت علیه نفسه فیما تکره لم یعطها سولها فیما تحب …»(3)
انسان پرهیزگار و متقی آن قدر نفس خویش را با آب عبادت وتقوا صیقل داده است که حتی از کم ترین توصیف و اتصاف به تقوا نیز ترسان و گریزان است ؛ چرا که نفسش را در درون به افسار خویش کشیده است و آن را از هر بدی وکژی هموار کرده و تهذیب داده است.
«ولا یقل عمل مع التقوی و کیف یقل ما یتقبل لا یرضون من اعمالهم القلیل ولا یستکثرون الکثیر فهم الانفسهم متهمون ومن اعمالهم مشفقون اذا زکی احد منهم خاف مما یقال له فیقول انا اعلم بنفسی من غیری و ربی اعلم بی منی بنفسی اللهم لا تواخذنی بما یقولون و اجعلنی افضل مما یظنون و اغفر لی ما لایعلمون .»(4)
15- توبه
چه بسیار از مؤمنین و متقینی که ورودشان به جرگه ی ایمان و تقوا و پارسایی ، طریق توبه بوده است ؛ از دیدگاه امام علی(ع) تقوا دروازه ی هر توبه ای است:
«اوصاکم بالتقوی و جعل التقوی منتهی رضاه و التقوی باب کل توبه وراس کل حکمه و شرف کل عمل بالتقوی فاز من فاز من المتقین قال الله تبارک و تعالی – ان للمتقین مفازا و قال وینجی الله الذین اتقوا بمفازتهم لایمسهم السوء و لا هم یحزنون فاتقوا الله عباد الله واعلموا انه من یتق الله یجعل له مخرجا من الفتن ویسدده فی امره ویهیی له رشده و یفلجه بحجته ویبیض وجهه و یعطه رغبته – مع الذین انعم الله علیهم من النبیین والصدیقین والشهداء والصالحین وحسن اولئک رفیقا .» (5)
«شما را به پرهیزکاری سفارش نموده که تقوا نهایت خشنودی او، دروازه ی توبه، سرآمد هرحکمت، و شرف هر کاری است، پرهیزگاران رستگار شدند. خداوند تبارک وتعالی فرماید: « رستگاری برای پرهیزگاران است . » [نبأ/31] و فرماید: « خداوند آنها را که تقوا پیشه ساختند با اسباب نجاتشان ( عمل های شایسته ) نجات بخشد، نه هیچ بد به آنها رسد و نه اندوهگین شوند. » [ زمر/61]. بندگان خدا! از خدا پروا کنید. بدانید هر که از خدا پروا کند، خدا راهی برای بیرون شدن از فتنه ها به رویش بگشاید، در کارها صلاح وسدادش را به وی بنماید، وسیله ی هدایتش را آماده سازد، حجت وبرهانش را پیروز
گرداند، رو سفیدش کندو خواسته هایش را عطا فرماید، با آن ها که خدا نعمتشان بخشیده، یعنی پیامبران «صدیقان» (راستی پیشگان) گواهان و شایستگان[همنشین باشد] وچه خوش رفیقانی هستند.
16- دوری از شبهات
تقوا نگه دارنده ی انسان پرهیزگار از افتادن در سیاهچال شبهات است ؛ امام علی (ع) پس از این که در مدینه با او بیعت شد؛ چنین فرمودند: « ذمتی بما اقول رهینه و انا به زعیم ان من صرحت له العبر عما بین یدیه من المثلات حجزته التقوی عن تقحم الشبهات …»(6)
ایشان در جای دیگری عامل باز دارنده ی اولیای الهی از ارتکاب به گناه و معصیت را تقوا دانسته و می فرمایند:
« عباد الله ان تقوی الله حمت اولیاء محارمه و الزمت قلوبهم مخافته حتی اسهرت لیالیهم و اظمات هواجرهم فاخذوا الراحه بالنصب والری بالظما واستقربوا الاجل فبادروا العمل وکذبوا الامل فلا حظوا الاجل .»(7)
متقین با در کنترل قرار دادن اعمال خود، حتی در حق دشمن خویش نیز ستم روا نمی دارند: « لا یحیف علی من یبغض ولا یاثم فیمن یحب» .(8)
آری، تقوا همچون دژ مستحکمی انسان پارسا وپرهیزگار را در خود از ارتکاب به گناه و بدی حفظ و مصون داشته واز ورود نیش زهرآگین گناه بر قلب متقی جلوگیری می کند: « قال (ع) اعلموا عباد الله ان التقوی حصن حصین والفجور ذلیل لا یمنع اهله و لا یحرز من الجا الیه الا و بالتقوی تقطع حمه الخطایا…»(9)
واز همه مهم تر آن که، امام متقیان علی(ع) در سخن شیوایی در تفسیر آیه ی دوم سوره ی طلاق چنین می فرمایند: « اعلموا انه (من تتق الله یجعل له مخرجا) من الفتن و نورا من الظلم …»(10)
17- علم آموزی
از دیدگاه امام علی (ع) یکی از خصوصیات تقوا پیشگان، دانایی و ذکاوت است؛ چرا که آنان درکسب علم و دانش حریص اند.:«حرصا فی علم وعلما فی حلم .»(11) البته آنان تنها در کسب علمی حریص اند که آنان را به خدا نزدیک می گرداند:« قال علی (ع) ان لاهل التقوی علامات یعرفون بها.. و اتباع العلم و ما یقرب الی الله عزو جل .»(12)
از سفارش های حضرت خضر (ع) به حضرت موسی (ع) است که : « بردلت جامه ی پرهیزگاری بپوشان تا به دانش برسی. »(13) از دیگر سو، امام علی (ع) فرمودند: « دانش جز به پزهیزگاری پاکیزه نگردد. »(14) آری ، صریح آیه ی قرآن، تقوا را موجب فرقان، یعنی علم تشخیص حق از باطل، معرفی می کند:
(یا ایها الذین امنوا ان تتقوا الله یجعل لکم فرقانا ویکفر عنکم سیئاتکم و یغفر لکم والله ذو الفضل العظیم ).(15)
امام خمینی (قدس سره ) درباره ی رابطه ی علم و تقوا چنین آورده اند:
«واین که جناب ربوی جل جلاله در کریمه ی مبارکه ی ( واتقوا الله و یعلمکم الله )(16) تعلیم الهی را مربوط به تقوا فرموده برای همین است که تقوا صفای نفس دهد و آن را به مقام غیب مقدس مرتبط کند، پس تعلیم الهی و القای رحمانی واقع گردد؛ زیرا که در مبادی عالیه بخل محال است و آنها واجب الفیاضیه هستند، چنانچه واجب الوجود بالذات واجب از جمیع حیثیات است. »(17)
18- خرد گرایی
امام باقر (ع) تقوا را سبب خردورزی ومانع کوری ونادانی می داند: « ان الله عز وجل یقی بالتقوی عن العبد ما عزب عنه عقله و یجلی بالتقوی عنه عماه و جهله ….»(18)در قرآن نیز آمده است: ( واتقون یا اولی الالباب).(19)
19- صبر وشکیبایی
طبق آیات قرآن کریم ، از آثار تقوا صبر است:
( والصابرین فی الباساء والضراء وحین الباس اولئک الذین صدقوا واولئک هم المتقون )(20)
امیر مؤمنان حضرت علی(ع) نیز صبر را از آثار تقوا می دانند.از منظر ایشان ، متقی در سختی شکیباست : « و صبرا فی شده » (21)و آنان به واسطه ی صبر وشکیبایی شان در تحمل سختی ها و مشکلات گذرای دنیوی، به معامله ای سودمند با خداوند در می آیند:« صبروا ایاما قصیره اعقبعتهم راحه طویله تجاره مربحه یسرها لهم ربهم …» ؛(22) چرا که خداوند انتقام گیرنده ی حق صابرین از ستمکاران است : «وان بغی علیه صبر حتی یکون الله هو الذی ینتقم له.» (23)
20- یقین
از آثار تقوا، یقین است . امام علی (ع) درباره یقین اهل تقوا به عذاب و پادش اخروی چنین می فرمایند: « فهم والجنه کمن قد رآها فهم فیها منعمون و هم و النار کمن قد رآها فهم فیها معذبون.»(24)
مرتبه ی پایین تر از آن این است که آدمی باور داشته باشد و پرده های پاکی را ندرد. امام علی (ع) می فرمایند: « اتق الله بعض التقی وان قل و اجعل بینک و بین الله سترا و ان رق»(25)
«الا وبالتقوی تقطع حمه الخطایا وبالیقین تدرک الغایه القصوی …» (26)
21- صداقت
صداقت و راستگویی از نشانه های بارز تقوا پیشگان است :
( اولئک الذین صدقوا و اولئک هم المتقون)(27).
رابطه ی میان تقوا و صداقت، رابطه ای تعاملی و دو سویه است:
(والذی جاء بالصدق وصدق به اولئک هم المتقون)(28)
از دیدگاه امیر مؤمنان حضرت علی (ع) نیز صداقت از نشانه های تقوا پیشگان است. ایشان در حدیثی، اولین نشانه ی اهل تقوا را راستی در گفتار دانسته اند:« ان لاهل التقوی علامات یعرفون بها صدق الحدیث …» (29)
22- زهد
از نشانه های متقین، زهد و بی رغبتی آنان به دنیای مذموم است. از دیگاه مولای متقیان حضرت علی (ع) متقی « آرزویش کوتاه» (30) و بی تمایل به لذت های ناپایدار دنیوی است. «…قلوبهم محزونه و شرورهم مامونه و اجسادهم نحیفه و حاجاتهم خفیفه و انفسهم عفیفه …ارادتهم الدنیا فلم یریدوها و اسرتهم ففدوا انفسهم منها …قره عینه فیما لا یزول و زهادته فیما لا یبقی ….»(31) اینان، به تبعیت از کلام امیر مؤمنان (ع) علایق و وابستگی های خود به دنیا را بریده اند: « … فقطعوا علائق الدنیا واستظهروا بزاد التقوی …»(32)
مولای متقیان در سفارشی تمثیلی به جابر ، دنیا را گذرا و همچون آفتاب بعد از ظهر، زود گذر و فانی معرفی کرده که تنها با تقوایان فریب زیبایی آن را نخواهند خورد.
«واعلم یا جابر ان اهل التقوی ایسر اهل الدنیا مئونه و اکثر هم لک معونه تذکر فیعینونک وان نسیت ذکروک قوالون بامر الله قوامون علی امر الله قطعو ا محبتهم بمحبه ربهم و وحشوا الدنیا لطاعه ملیکهم ونظروا الی الله عزو جل و الی محبته بقلوبهم وعلموا ان ذلک هو المنظور الیه لعظیم شانه فانزل الدنیا کمنزل نزلته ثم ارتحلت عنه او کمال وجدته فی منامک فاستیقظت و لیس معک منه شی ء انی [انما] ضربت لک هذا مثلها لانها عند اهل اللب و العلم بالله کفی ء الظلال …»
«وبدان ای جابر که اهل تقوا کم هزینه ترین اهل دنیایند. وتو را از همه بیشتر یاری کنند، تا تذکر دهی یاریت کنند و اگر فراموش کنی یادت آورند. امر خدای را گویند و بر امر خدا ایستادگی دارند. برای دوستی پرودرگارشان دل از همه چیز کنده و به خاطر اطاعت مالک خویش از دنیا در هراسند و ازصمیم دل به سوی خدای عزو جل و محبت او متوجه گشته و دانستندکه هدف اصلی همین است، به خاطر عظمت شأنی که دارد. پس دنیا را چون بار اندازی دان که در آن بار انداخته و سپس کوچ خواهی کرد. یا مانند ترقی وکمالی که در خواب به آن رسیده و چون بیدار شده ای چیزی از آن نداری. من این را به عنوان مثل برایت گفتم؛ زیرا دنیا در نظر خردمندان وخداشناسان مانند سایه ی بعد از ظهر است.»
23- مسرت
اهل تقوا مسرت وآرامش روحی داشته و هیچ گونه حزن و اندوه و بیمی در دل ندارند:
( فمن اتقی واصلح فلا خوف علیهم و لا هم یحزنون )،(33) ( الا ان اولیاء الله لا خوف علیهم ولا هم یحزنون الذین امنوا وکانوا یتقون »(34).
آری ، تقوا پیشگان هیچ گونه ضرری به آنان نرسد وغمگین نگردند:
( وینجی الله الذین اتقوا بمفازتهم لا یمسهم السوء و لا هم یحزنون ).(35)
پی نوشت ها :
1- محمدی ری شهری، محمد،دانشنامه ی امیرالمومنین، ترجمه: سلطانی، محمد علی، ج10، ص227.
2- همان.
3- «اگر نفسش از او در آنچه بروی سنگین است پیروی نکند، آنچه نفسش دوست می دارد در اختیارش نمی گذارد.[ سیدرضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شیروانی، علی، خطبه ی 193].
4- «درکار نیک به اندک خشنود نمی شوند و طاعت فراوان را زیاد نمی شمارند. خود را به کوتاهی در بندگی متهم می سازند، واز اعمال خویش بیمناکند. هرگاه یکی از ایشان را به پاکی و وارستگی توصیف کنند از آنچه درباره ی او می گویند بترسد و گوید:«من خود را بهتر از دیگران می شناسم و پروردگارم مرا بهتر از خودم می شناسد . پروردگارا، مرا به سبب آنچه درباره ام می گویند مؤاخذه مکن، وبهتر از آنچه در حقم گمان می برند قرارم ده، وبر من ببخشای آن گناهانم را که مردم از آن بی خبرند.»[همان].
5- حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الر سول، ص 232.
6-«آنچه می گویم ، بر عهده می گیرم وخود، بدان ضامن. آن کس که از عقوبت های مقابل دیدگانش عبرت گیرد، تقوا او را از افتادن در شبهه ها نگه دارد. [ محمدی ری شهری، محمد، دانشنامه ی امیر المومنین، ترجمه: مهریزی، مهدی، ج4، ص 154].
7- «بندگان خدا! تقوای الهی اولیای خود را از ارتکاب محرمات باز داشت و دلشان را با ترس از خدا همراه ساخت به گونه ای که شب ها بیدارشان می دارد،ودر گرمای روز به روزه وا می دارد، پس آسایش فردا را با رنج امروز، و سیرابی فردا را با تشنگی امروز به دست آوردند. مرگ را نزدیک شمردند و به عمل نیکو مبادرت ورزیدند، آرزو را دروغ دانستند و مرگ را در نظر آوردند.»[ سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شیروانی، علی، خطبه ی 114].
8- «انسان متقی بر آن که دشمن می دارد ستم نمی کند، و درباره ی آن که دوستش دارد مرتکب گناه نمی شود..»[سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شیروانی ، علی، خطبه ی 193].
9- «ای بندگان خدا! بدانید پرهیزگاری دژی است استوار و بدکاری قلعه ایست سست و ناپایدار که ساکنانش را نگهبانی نکند و پناهندگانش را محفوظ ندارد. هان! با پرهیزگاری است که نیش زهر آگین خطاها کنده شود. » [ حرانی، ابن شعبه، تحف العقول عن آل الرسول، ص 223].
10- «بدانید هرکس تقوای الهی پیشه کند[ خداوند] برایش راهی خروجی از فتنه ها و نوری از تاریکی ها قرار می دهد. » [ محمدی ری شهری، محمد، علم و حکمت در قرآن وحدیث ، ترجمه: مسعودی، عبدالهادی، ج1، صص 260-261].
11- «[متقین] حریص در دانش و برخوردار از دانایی همراه با بردباری هستند. » [ سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه ، ترجمه: شیروانی، علی ، خطبه ی 193].
12- دیلمی ، حسن بن ابی الحسن، اعلام الدین، ص 121.
13- محمدی ری شهری، محمد، علم و حکمت در قرآن و حدیث، ترجمه: مسعودی ، عبدالهادی، ج1، صص 360-361.
14- همان.
15- «ای کسانی که ایمان آورده اید، اگر از خدا پروا دارید، برای شما [نیروی] تشخیص[حق از باطل] قرار می دهد؛ و گناهانتان را از شما می زداید؛ و شما را می آمرزد؛ وخدا دارای بخشش بزرگ است . » [ انفال/29].
16-بقره /282.
17- موسوی خمینی ، سید روح ا…،شرح چهل حدیث(اربعین حدیث)، ص 373.
18- «خداوند بزرگ به سبب تقوا، آنچه را از چشم خرد بنده دور ماند، نگه دارد وبا تقوا، کوری و نادانی را از او دور گرداند.» [ محمدی ری شهری، محمد، خردگرایی در قرآن وحدیث، ترجمه: مهریزی، مهدی، ص32-31].
19- «…. وای خردمندان! از من پروا کنید. » [ بقره /197].
20- «ودر سختی و زیان ، وبه هنگام جنگ شکیبایانند، آنانند کسانی که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند.»[بقره/177].
21-سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شیروانی، علی خطبه ی 193.
22- «روزهایی اندک شکیبایی کردند که برایشان آسایشی بلند مدت را به ارمغان آورد، واین معامله ای سود بخش است که خداوند برایشان فراهم ساخت…»[ سیدرضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه، ترجمه: شیروانی ، علی، خطبه ی 193].
23- «اگر به او ستم شود شکیبایی می ورزد تا انتقامش را خداوند بگیرد.» [همان].
24- «بهشت برای آنان چنان است که گویی آن را دیده اند، واز نعمت های آن برخوردارند، و آتش دوزخ برایشان چنان است که گویی آن را دیده اند وعذاب آن را می چشند.»[همان].
25-«از خدا بترس هر چند اندک؛ ومیان خود . خدا پرده ای قرار ده هر چند نازک. » [ همان، حکمت 242].
26- «آگاه باشید با پرهیزگاری ، ریشه های گناهان را می توان برید، وبا یقین می توان به برترین جایگاه معنوی، دسترسی پیداکرد..» [ همان، خطبه ی 193].
27- «… آنانند کسانی که راست گفته اند، و آنان همان پرهیزگارانند.» [بقره /177].
28- «وآن کسی که راستی آورد و آن را باور نمود آنانند که خود پرهیزگارند. » [ زمر/33].
29- «همانا برای پرهیزگاران نشانه هایی است که به آنها شناخته می شوند، [یکی از این نشانه ها ] راست گفتاری است و….» [ دیلمی ، بن ابی الحسن ، اعلام الدین، ص 122].
30- سید رضی، ابوالحسن حسین بن محمد، نهج البلاغه ، ترحمه: شیروانی ، علی ، خطبه ی 193].
31- «دل هایشان اندوهگین، مردم از آزارشان در ایمنی ، پیکرهایشان نحیف، نیازهایشان ناچیز و جانشان پاک و با عفت است … دنیا، بند اسارت خویش را به آنان بست ، ولی آنان جانشان راهدیه دادند [وخود را از این بند رها ساختند]…. روشنایی چشمش در لذتی است که جاودان است، وعدم تمایلش به لذتی است که ناپایدار است….»[همان].
32- «… پس رشته های علاقه ی خود را از دنیا قطع کنید و بر توشه ی تقوا تکیه نمایید…[همان، خطبه ی 204].
33-«… پس هر کس به پرهیزگاری و صلاح گراید، نه بیمی برآنان خواهد بود نه اندوهگین می شوند.ایشان از دوستان خدا هستند. » [ اعراف/35].
34- «آگاه باشید، که بر دوستان خدا نه بیمی است ونه آنان اندوهگین می شوند. همانان که ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیده اند.»[یونس/62-63].
35- وخدا کسانی را که تقوا پیشه کرده اند ، به [ پاس ] کارهایی که مایه ی رستگاری شان بوده، نجات می دهد. عذاب به آنان نمی رسد و غمگین نخواهند گردید. »[ زمر/61].
منبع:نشریه اخلاق شماره16
ادامه دارد…