نویسنده: علی محمدی آشنانی
در جامعه ی آرمانی قرآن، نهاد آموزش و پرورش و فرهنگ دارای ویژگی های ذیل است:
الف) آموزش و تعلیم و تربیت های ضروری و گسترده
در جامعه ی آرمانی، جایگاه علم و دانش، تعلیم و تربیت، به خوبی شناخته شده است، بر اساس فرموده ی امیرالمؤمنین (علیه السّلام)، ریشه ی هر شقاوت و بدبختی، جهالت است: « الجَهلُ مَعدنَ الشرِ وأصلُ کلِّ شرّ. » (1) لذا هرگز دانا و جاهل، در این جامعه، یکسان محسوب نمی شوند. (2)
هم چنین در این جامعه، کسب معرفت دینی و فراگیری مستمرّ دانش مورد نیاز، یک مسئولیت همگانی و عام محسوب می شود و صرفاً به دانش آموزان، دانشجویان و طلاب و مراکز آموزشیِ حوزه و دانشگاه محدود نمی شود. هم چنان که کسب معرفت دینی، فقط به علوم حصولی که از طریق تحصیل کلاسیک و مراجعه به معلم و استاد حاصل می شود، منحصر نمی گردد، بلکه کوشش برای کسب علوم حضوری که با تفکر در آیات الهی از یک سو و تزکیه ی نفس از سوی دیگر به دست می آید، از سوی تمام آحاد جامعه دنبال می شود.
آری، در جامعه ی آرمانی، کسب علم و دانش، استفاده از محضر عالمان ربانی، مطالعه ی متون دینی و تدبر در آن، وظیفه ی افراد خاصی نیست، بلکه همگان در آن مشارکت می نمایند، زیرا در این جامعه اگر کسی نه عالم باشد و نه متعلِّم، ارزش اجتماعی چندانی نخواهد یافت. (3)
موضوع مورد تعلیم در درجه ی نخست، توحید و بندگی خالصانه ی خداوند است، زیرا برابر آیات قرآن که غایت خلقت جهان و انسان را دست یابی به معرفت و عبودیت الهی می داند، آحاد جامعه ی اسلامی باید بیش از هر چیز و نیز از گهواره تا گور برای تحصیل این کیمیای سعادت، رسیدن به این اکسیر اعظم و معرفت گران بها تلاش کنند. پس از توحید، سایر علوم مورد نیاز دینی، تربیتی، اقتصادی، سیاسی و… در درجه ی بعد تعلیم داده می شود.
گفتنی است در جامعه ی آرمانی، علوم تجربی نیز علوم دینی محسوب می گردد، زیرا همه بیانِ افعال خداوند است و آموزش آن نیز جهتِ الهی دارد، همان گونه که علوم دینی خاص، مثل الهیات و فقه، بیان قول خدا و دارای جهتِ الهی است. به دیگر سخن، فیزیک و شیمی و زیست شناسی، نجوم و…، برای شناخت آن است که خدا چه کرد. و آموختن علوم دینی برای شناخت آن است که خدا چه گفت. و هر دو راهی برای گشودن چشم به ملکوت و باطن جهانِ هستی است که خداوند، آدمیان را بدان فرا خوانده است:
( أَ وَ لَمْ یَنْظُرُوا فِی مَلَکُوتِ السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ وَ مَا خَلَقَ اللَّهُ مِنْ شَیْءٍ )؛ (4)
آیا در ملکوت آسمانها و زمین و هر چیزى که خدا آفریده است، ننگریستهاند؟
بر این اساس، در آموختن، پژوهش و تدریس همه ی علوم، دانشجویان و دانش آموزان، نه تنها با ابعاد پدیده های مادی یا دانش های نقلی آشنا می شوند، بلکه با ماوراء طبیعت نیز مرتبط می گردند.
در جامعه ی آرمانی، افزون بر آن که تعلیم و تعلمِ معارف الهی و علومِ تجربیِ خدا محور، تزکیه را به دنبال دارد و اگر کسی به راستی، حقیقتِ علم را جست و جو کند، به تهذیب نفس و ارتقای اخلاقی نیز، نائل می آید، تعلیم با پرورش انسانی و تزکیه همراه است. بدین سان در تعلیمِ همه علوم و معارف الهی و تجربی، همواره اصل تقدمِ تزکیه بر تعلیم، مورد توجه قرار می گیرد تا مبادا علم، به چراغی در دست زنگیِ مست بدل شود که او راحت تر به ستم و چپاول بپردازد، زیرا افزایش دانش بدون کسب طهارت اخلاقی، می تواند منشأ فساد و انحطاط گردد:
چو دزدی با چراغ آید *** گُزیده تر بَرَد کالا (5)
بر همین اساس است که در جامعه ی آرمانی، علوم تنها به علوم حصولی اطلاق نمی شود و شیوه ی آموختن نیز به حضور در کلاس و درس منحصر نمی شود، زیرا قرآن کریم که خشیت الهی را صرفاً وصف عالمان راستین، بیان می دارد، (6) مسیر آن را نه فقط توجه به علوم طبیعی و نه تنها پرداختن به علوم الهی مصطلح، بلکه نیایش شبانه، امید به رحمت الهی و توجه به آخرت می شناساند:
( أَمَّنْ هُوَ قَانِتٌ آنَاءَ اللَّیْلِ سَاجِداً وَ قَائِماً یَحْذَرُ الْآخِرَهَ وَ یَرْجُو رَحْمَهَ رَبِّهِ قُلْ هَلْ یَسْتَوِی الَّذِینَ یَعْلَمُونَ وَ الَّذِینَ لاَ یَعْلَمُونَ إِنَّمَا یَتَذَکَّرُ أُولُوا الْأَلْبَابِ )؛ (7)
آیا چنین کسى بهتر است یا آن کسى که او در طول شب در سجده و قیام اطاعت خدا مىکند و از آخرت مىترسد و رحمت پروردگارش را امید دارد؟ بگو: « آیا کسانى که مىدانند و کسانى که نمىدانند یکسانند؟ » تنها خردمندانند که پندپذیرند.
مفهوم این نکته آن است که آموختنِ علم طبیعی باید زمینه ساز علم و معرفت نسبت به علم و قدرت الهی بوده و هرگونه جهان شناسی باید بستر خداشناسی باشد. این نکته باید در نظام نامه ی آموزش و پرورش و آموزش عالی، از متون درسی گرفته تا شیوه و تدریس معلمان و استادان مدّ نظر قرار گیرد تا تحول لازم و اساسی در جامعه ی اسلامی رخ دهد و تبدیل جامعه ی کنونی به جامعه ی آرمانی نهایی را میسور سازد.
بر این اساس در جامعه ی آرمانی، دانستن خود هدف نهایی نیست، بلکه هدفی میانی است که برای تحقق معرفت الهی و تأمین رفاه و آسایش مردم در سایه ی اقامه عدل در جامعه ی اسلامی ارزش و اهمیت لازم را پیدا کرده است.
در جامعه ی آرمانی قرآن، آموزش و پرورش، انتقال برخی مفاهیم به ذهن دانش پژوهان را پی نمی گیرد، بلکه ساز و کار و متد آن به گونه ای برنامه ریزی شده که تفکر را بر می انگیزد و تعقل و خردورزی را به دانش آموزان و دانشجویان یاد می دهد، زیرا به تصریح قرآن، نجات و رهیدن از جهنم، با خردورزی فراهم می شود، چه اهل دوزخ، علت اساسی جهنمی شدن خود را نیندیشدن و نشنیدن حقیقت ذکر می کنند:
( وَ قَالُوا لَوْ کُنَّا نَسْمَعُ أَوْ نَعْقِلُ مَا کُنَّا فِی أَصْحَابِ السَّعِیرِ )؛ (8)
و گویند: اگر شنیده و پذیرفته بودیم یا تعقّل کرده بودیم در میان دوزخیان نبودیم.
گفتنی است که دانش در جامعه ی آرمانی، چنان گسترشِ کمّی و کیفی بالا و والایی دارد که یکی از جلوه های برتری جامعه ی آرمانی قرآن، برتری علمی آن است، زیرا تنها با تفوّق علمی است که می توان از جهات فرهنگی، تربیتی، اجتماعی، سیاسی، نظامی و… بر جوامع دیگر برتری یافت، چرا که جوامع عقب مانده از لحاظ علمی، ناچارند به سیادت جوامع برتر تن در دهند و دست نیاز به سوی آنان بگشایند.
ب) ادبیات و هنر
در جامعه ی آرمانی، هنر نیز هم چون علم برای ایفای رسالت الهی انسان و معرفت و توجه یافتن آدمیان به خداوند و زمینه سازی برای اقامه ی عدالت و دفاع از مظلومان و ستم دیدگان به کار می آید. به همین جهت ادبیات و هنر در جامعه ی آرمانی، دارای تعهد، رسالت و جهتِ الهی، توحید محور، تعهد آفرین، انسان ساز و ظالم ستیز است و از بیهوده گویی، هرزگی، ایجاد فساد و تباهی به دور.
در نگرش افرادِ جامعه ی قرآنی، هنرِ لائیک، غیر متعهد، پوچ گرا، سرگردان و سرگرمی آفرین و بدون دغدغه نسبت به عدالت و بدون واکنش در برابر ستمگران ارزشی ندارد، بلکه ضد ارزش و مورد نکوهش است زیرا هنر این چنینی، ابزارِ دست گمراهان و غافلان خواهد شد.
گفتنی است قرآن در میان شاخه های گوناگون هنر، به شعر توجه ویژه ای مبذول داشته و سه ویژگی برای شاعران و هنرمندانِ غیر متعهد، بیان می دارد که می تواند معیار ارزیابی هنرهای دیگر را نیز از آن به دست آورد:
( وَ الشُّعَراءُ یَتَّبِعُهُمُ الغاوُنَ * أَ لَمْ تَرَ أَنَّهُمْ فِی کُلِّ وَادٍ یَهِیمُونَ * وَ أَنَّهُم یَقوُلُونَ ما لا یَفعَلُونَ * إِلّا الَّذیِنَ آمَنُوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ وَ ذَکَروُا اللَّهَ کَثِیراً وَ انتَصَرُوا مِن بَعدِ ما ظُلِمُوا )؛ (9)
و شاعران را گمراهان پیروی می کنند. آیا ندیدهاى که آنان در هر وادیى سرگردانند؟ و آنانند که چیزهایی می گویند که انجام نمی دهند. مگر کسانی که ایمان آورده و کارهای شایسته کرده و خدا را بسیار به یاد آورده، پس از آن که مورد ستم قرار گرفته اند، یاری خواسته اند.
مفادِ آیات پیش گفته آن است که شعری که شاعرِ آن از سرمایه ی ایمان و عمل صالح محروم باشد و شعر او تجلی عقاید پاک، صلاح، معنویت و ارزش های اخلاقی و عملی او و به منظور برانگیختن دفاع از مظلومان نباشد، شعر متعهد نیست و مورد اعتنا قرار نمی گیرد.
این آیات سپس با استثنای شاعران مؤمن و شایسته، شعر و هنر متعهد و انقلابی را می ستاید و امکان پرورش و تربیت شاعر و هنرمندانی را که از چهار ویژگی « ایمان، عمل صالح و ذکر کثیر، واکنش در برابر ستمگران برای احقاق » برخوردار و از سه خصلت « سرگشتگی در هر وادی، تبعیت گمراهان از ایشان، عمل نکردن به سخن خود »، دور باشند، میسور بلکه لازم می داند.
علامه طباطبایی ذیل آیات فوق می فرماید:
ایمان و عمل صالح، انسان را از رد کردن حق و تبعیت از باطل باز می دارد و « ذکر کثیر » انسان را مورد عنایت خاص خداوند متعال قرار می دهد به گونه ای که چنین انسانی به امر حقی که مورد رضای الهی است، روی می آورد و از باطلی که خدا نمی پسندد، دوری می جوید. بنابراین، آنچه در وصف شعرای غیر مؤمن از آیات آمده، برای شعرای مؤمن و صالح نخواهد بود. (10)
این نگاه می تواند ما را به نگرش قرآن در مورد گونه های دیگر هنر رهنمون کند، زیرا بدین سان می توان گفت از نظر قرآن، هنرمندِ آرمانی، هنرمندی است که اوّلاً از چنان ایمان عمیق و تعهد دینی برخوردار باشد که او را به انجام نیکی ها و یاد فراوان خداوند وادارد. ثانیاً چنان روحیه ی حماسی و شعور انقلابی داشته باشد که در برابر ظلم دم فرو نبندد و دیگران را به یاری مظلومان طلبد.
ج) رسانه های عمومی
در هر جامعه، رسانه ها، به ایفای سه رسالت اطلاع رسانی، تبلیغ و نقد و بررسی امور می پردازند. این کارکردها، در جامعه ی مورد نظر قرآن نیز با تفاوت هایی وجود دارد:
1. در زمینه ی رسالت نخست، در این جامعه، اطلاع رسانی بر اساس اولویت ها و بر اساس اصلِ صداقت، صورت می پذیرد، زیرا بر اساس آیات قرآن، ورود و خروج انسان در هر کار باید از ابتدا تا انتهای آن صادقانه باشد:
( وَ قُلْ رَبِّ أَدْخِلْنِی مُدْخَلَ صِدْقٍ وَ أَخْرِجْنِی مُخْرَجَ صِدْقٍ وَ اجْعَلْ لِی مِنْ لَدُنْکَ سُلْطَاناً نَصِیراً )؛ (11)
و بگو : پروردگارا، مرا در هر کارى به طرز درست داخل کن و به طرز درست خارج ساز، و از جانب خود براى من تسلطى یارىبخش، قرار ده.
بدین سان رسانه های عمومی، با صداقت محض به اطلاع رسانی می پردازند و از نشر اخبار و مطالب دروغ یا تحریف آن ها، بیان مبالغه آمیز یا جانبدارانه برای اغراض سیاسی یا شخصی پرهیز می کنند.
2. برخلاف بسیاری از جوامع که رسانه های عمومی، هیچ گونه مسئولیتی برای خود در زمینه ی ترویج و تبلیغ آموزه های دینی و ارزش های معنوی احساس نمی کنند و حتی برای جلب مخاطب بیشتر، چه بسا در جهت معکوس گام بر می دارند، در جامعه ی آرمانی، رسانه ها از ظرفیت وسیع، نفوذ عمیق و تأثیر تحول بخش خود در راه اهداف والای انسانی و آرمان های گران سنگ دینی بهره می گیرند و هم آهنگ با سایر نهادهای آموزشی و تبلیغی، عقاید، اخلاق و اعمال صحیح را ترویج و تثبیت می کنند. بدین سان رسانه ها در جامعه ی آرمانی قرآن نقش اساسی خود به عنوان ابزارهای کارآمد نشر معارف دینی و گسترش و تعمیق ارزش های اسلامی، به خوبی ایفا می کنند.
3. در جامعه ی آرمانی، به ادله ی پیش گفته، رسانه ها به ابزاری در دست برخی احزاب، مدیران و افراد خاص تبدیل نمی شوند، بلکه عملکرد احزاب، مدیران و شهروندان را بررسی و نقد و استقلال خود را از این جهت حفظ می کنند.
گفتنی است رسانه های جامعه ی آرمانی در زمینه ی نقد عملکرد مسئولان و رفتار شهروندان، نیز بر اساس اصل امر به معروف و نهی از منکر تنظیم می شود و محتوا، قالب و شیوه آن به گونه ای است که تجلی تامّ امر به معروف محسوب می شود. گفتنی است اگر چه قرآن در آیات متعدد، بر ضرورت تشکیل نهادی متشکل از افراد فعال در خصوص امر به معروف و نهی از منکر تأکید نموده است (12) بدون شک رسانه های عمومی، مطبوعات و جراید، صدا و سیما و رسانه های الکترونیک، از ابزارهایی هستند که بر اساس ضوابط امر به معروف و نهی از منکَر، به کار گرفته می شوند.
د) فرهنگ عمومی
فرهنگ عمومی مردم جامعه ی آرمانی بر اساس توحید و یگانه پرستی و مبتنی بر اصل عبودیت و اطاعت از اوامر و نواهی الهی و منطبق با آموزه های اسلامی و بر محور علم و تربیت الهی نظام یافته است. به همین رو، اکثریتِ قاطع مردم در این جامعه، افرادی تحصیل کرده، روشن بین، آگاه به زمان، فعال و اجتماعی بوده و شهروندی متعهد هستند.
به گفته ی استاد مصباح یزدی: « مهم ترین خصیصه ی جامعه ی آرمانی، یگانه پرستی و نفی کفر و شرک است. اساساً هدف آفرینش انسان ها و غرض از همه ی امور شئون فردی و اجتماعی زندگی آدمی همانا خداشناسی، خداپرستی و ارتباط هر چه نزدیک تر و استوارتر میان خدای تعالی و بشر است. این غرض و مقصود، باید همواره ملحوظ باشد و همه ی افعال در جهت نیل به آن تنظیم گردد. (13)
فرهنگ عمومی جامعه ی آرمانی به دلیل پیروی از فرستاده ی خداوند، هرگونه اندیشه و کار پسندیده را مُجاز دانسته و هرگونه اندیشه، اخلاق و افعال زشت را مردود می داند و از هرگونه خرافات و عادات غلط و دست و پاگیر پیراسته است:
( الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ… وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ )؛ (14)
همانان که از این فرستاده، پیامبر امی پیروى مىکنند؛ … که از دوش آنان قید و بندهایى را که بر ایشان بوده است برمىدارد؛ … آنان همان رستگارانند.
در این جامعه، انسان ها، برخوردار از کرامت ذاتی اعطایی از سوی خداوند و در برابر گفتار، افکار و اعمال خود، مسئول شناخته می شوند؛ افراد خود بی کاری را بر نمی تابند و همگان خود را در برابر خداوند، موظف می دانند تا به آبادانی زمین بپردازند. (15) البته برخی مشاغل هم چون کشاورزی و دامداری دارای اهمیت بیشتری است ولی برخی از مشاغل هم چون قصابی مکروه شمرده می شود. شهروندان از انجام کارهای بیهوده، خرافی، آلوده و زیان آور سر باز می زنند.
هـ ) نظام معماری و شهرسازی
در جامعه ی آرمانی بیشترِ مردم در شهر و روستاهای آباد و مرفّه سکونت دارند و افراد بادیه نشین به ویژه به معنای فرهنگی آن که مستلزم ناسپاسی، نفاق و جهالت است، بسیار اندک خواهند بود. به عبارت دیگر، به خصایص مثبت شهری آراسته و از خصایص منفی بادیه نشینی پیراسته اند.
قرآن کریم بادیه نشینی به معنای فرهنگی آن را نکوهش می کند:
( الْأَعْرَابُ أَشَدُّ کُفْراً وَ نِفَاقاً وَ أَجْدَرُ أَلاَّ یَعْلَمُوا حُدُودَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ عَلَى رَسُولِهِ وَ اللَّهُ عَلِیمٌ حَکِیمٌ )؛ (16)
بادیهنشینانِ عرب، در کفر و نفاق از دیگران سختتر و به اینکه حدود آنچه را که خدا بر فرستادهاش نازل کرده، ندانند، سزاوارترند و خدا، داناى حکیم است.
ساختمان و شهرسازی جامعه ی اسلامی به گونه ای است که اوّلاً: با آرمان اصلی که عبودیت و بندگی است، سازگار و هم جهت باشد:
( وَ أَوْحَیْنَا إِلَى مُوسَى وَ أَخِیهِ أَنْ تَبَوَّءَا لِقَوْمِکُمَا بِمِصْرَ بُیُوتاً وَ اجْعَلُوا بُیُوتَکُمْ قِبْلَهً وَ أَقِیمُوا الصَّلاَهَ وَ بَشِّرِ الْمُؤْمِنِینَ )؛ (17)
و به موسى و برادرش وحى کردیم که شما دو تن براى قوم خود در مصر خانههایى ترتیب دهید و سراهایتان را رو به روى هم قرار دهید و نماز برپا دارید و مؤمنان را مژده ده.
و ثانیاً از ابعاد فنی و مهندسی، مستحکم و زیبا است. به دیگر سخن، در جامعه ی آرمانی افزون بر رعایت کامل مسائل فنی و استحکام، زیبایی و جاذبه های هنری در معماری ساختمان ها و در سایر طراحی های مربوط به شهرسازی کاملاً مشهود و چشم نواز است. علامه طباطبایی در ذیل آیه ی شریفه ی:
( قُلْ مَنْ حَرَّمَ زِینَهَ اللَّهِ الَّتِی أَخْرَجَ لِعِبَادِهِ وَ الطَّیِّبَاتِ مِنَ الرِّزْقِ قُلْ هِیَ لِلَّذِینَ آمَنُوا فِی الْحَیَاهِ الدُّنْیَا خَالِصَهً یَوْمَ الْقِیَامَهِ کَذلِکَ نُفَصِّلُ الْآیَاتِ لِقَوْمٍ یَعْلَمُونَ )؛ (18)
اى پیامبر! بگو: زیورهایى را که خدا براى بندگانش پدید آورده، و نیز روزی هاى پاکیزه را چه کسى حرام گردانیده؟ بگو: این نعمت ها در زندگى دنیا براى کسانى است که ایمان آوردهاند و روز قیامت نیز خاصّ آنان مىباشد. این گونه آیات خود را براى گروهى که مىدانند به روشنى بیان مىکنیم.
از تفسیر المنار نقل می کند:
فقط کسی اهمیت امر قرآن به برگرفتن زینت را درک می کند که تاریخ ملل را خوانده باشد و بداند که اکثر قبایل وحشی در انسان هایی که در جنگل و غارها زندگی می کردند، چه زن و چه مرد بدون لباس و پوشش و بدون زینت می زیستند. تأکید اسلام به زینت کم کم در میان آنان راه یافت و پس از آن، به پوشش و زینت و تجمل به عنوان وظیفه ی شرعی روی آوردند.
هر که مسائل تاریخی مربوط به این قضایا را بداند، ارزش این اصل اسلام را در می یابد و اگر نبود این که این دین متمدن مترقی، برگرفتن زینت را جزء احکام شرعی واجب الهی قرار نداده بود، بسیاری از ملل وحشی غیر متمدن اصلاً به تمدن راه نمی یافتند. (19)
در عین حال، بنا نمودن ساختمان های مجلل، غفلت زا و تجملی به ویژه با انگیزه ی اتراف، خودنمایی و خوش گذرانی، مورد نکوهش است و در آن به چشم نمی خورد و بلند مرتبه سازی مگر در موارد اجتناب ناپذیر رایج نیست، چرا که قرآن کریم می فرماید:
( أَ تَبْنُونَ بِکُلِّ رِیعٍ آیَهً تَعْبَثُونَ )؛ (20)
آیا بر هر تپّهاى، بنایى مىسازید که در آن دست به بیهودهکارى زنید؟
( وَ تَتَّخِذُونَ مَصَانِعَ لَعَلَّکُمْ تَخْلُدُونَ )؛ (21)
و کاخهاى استوار مىگیرید، به امید آنکه جاودانه بمانید؟
پی نوشت ها :
1. آمدی، غرر الحکم و درر الکلم، ج1، ص 173.
2. زمر، آیه ی 9.
3. « الناس ثلاثه فعالِم ربّانیّ و متعلّم علی سبیل النجاه و همجٌ رعاعٌ أتباعٌ کلِّ ناعقٍ »؛ الامام علی (علیه السّلام)، نهج البلاغه، فیض الاسلام، ص 1155.
4. اعراف، آیه ی 185.
5. چون علم آموختی از حرص، آن گه ترس کاندر شب*** چو دزدی با چراغ آید، گزیده تر بَرَد کالا
(سنایی).
6. ( وَ مِنَ النَّاسِ وَ الدَّوَابِّ وَ الْأَنْعَامِ مُخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ کَذلکَ إِنَّمَا یَخْشَى اللَّهَ مِنْ عِبَادِهِ الْعُلَمَاءُ إِنَّ اللَّهَ عَزِیزٌ غَفُورٌ )؛ و از مردمان و جانوران و دامها که رنگهایشان همان گونه مختلف است پدید آوردیم. از بندگان خدا تنها دانایانند که از او مىترسند. آرى، خدا ارجمندِ آمرزنده است. فاطر، آیه ی 28.
7. زمر، آیه ی 9.
8. ملک، آیه ی 10.
9. شعراء، آیه ی 225.
10. طباطبایی، المیزان، ج15، ص 331.
11. اسراء، آیه ی 80.
12. ( وَ لْتَکُنْ مِنْکُمْ أُمَّهٌ یَدْعُونَ إِلَى الْخَیْرِ وَ یَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ أُولئِکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ )؛ آل عمران، آیه ی 104 و توبه، آیه ی 122 .
13. مصباح یزدی، جامعه و تاریخ از دیدگاه قرآن و سنت، ص 416.
14. ( الَّذِینَ یَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِیَّ الْأُمِّیَّ الَّذِی یَجِدُونَهُ مَکْتُوباً عِنْدَهُمْ فِی التَّوْرَاهِ وَ الْإِنْجِیلِ یَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَ یَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ یُحِلُّ لَهُمُ الطَّیِّبَاتِ وَ یُحَرِّمُ عَلَیْهِمُ الْخَبَائِثَ وَ یَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَ الْأَغْلاَلَ الَّتِی کَانَتْ عَلَیْهِمْ فَالَّذِینَ آمَنُوا بِهِ وَ عَزَّرُوهُ وَ نَصَرُوهُ وَ اتَّبَعُوا النُّورَ الَّذِی أُنْزِلَ مَعَهُ أُولئکَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ )؛ اعراف، آیه ی 157 .
15. هود، آیه ی 61.
16. توبه، آیه ی 97.
17. یونس، آیه ی 87.
18. اعراف، آیه ی 32.
19. طباطبایی، المیزان، ج8، ص 82.
20. شعراء، آیه ی 128.
21. همان، آیه ی 129.
منبع مقاله :
محمدی آشنانی، علی؛ (1392)، جامعه آرمانی قرآن کریم، قم: مؤسسه بوستان کتاب، ( مرکز چاپ و نشر دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم)، چاپ اول