اصول ملکات حمیده چهار است: حکمت، عفت، شجاعت، عدالت. رؤس ملکات ارجمند انسانی منحصر در همین ملکات چهارگانه است.
اصول اخلاق رذیله نیز هشت است، زیرا طرف افراط و تفریط هر یک از اصول اخلاق حمیده یک صفت رذیله حساب میشود.
«ملکه حکمت»؛
که یکی از اصول اخلاق نیک بهشمار میرود، حد وسط بین «سفه و بله» است «سفه» فکر نمودن در چیزی است که نباید در آن فکر نمود و «بله» تعطیل و اهمال نمودن قوه فکریه است، چنانچه اکثر مردم فکر ندارند یعنی در خلقت آسمان و زمین تعقل و تفکر نمیکنند، اینها «ابله»اند و از حکمت نصیبی ندارند و حد وسط بین سفه و بله را حکمت گویند در سوره بقره آیه 269 در تعریف حکمت فرموده: «و من یؤت بالحکمه فقد اوتی خیراً کثیراً». (کسی را که حکمت عطا گردیده شد، بهتحقیق که خیر بسیاری بهوی عنایت شد.)
«ملکه عفت»؛
حد وسط بین شره و خمود است. «شره» فرو رفتن در شهوات و افراط نمودن در لذایذ جسمانی است بهطوری که از حد اعتدال خارج گردد. «خمود نفس»، اهمال نمودن قوه شهوانی است بهطوری که قوای شهویه فلج شود و بدن ضعیف و ناتوان گردد و از کار بیفتد و حد وسط بین این دو را «عفت» نامند که نه افراط و زیادهروی در مقتضیات شهوانی و امور مادی باشد و نه تفریط و اهمال نمودن آن و حد وسط آن قدری است که حفظالصحه منوط به آن است و روی میزان عقل و شرع مراعات آن لازم است. در کتاب کریم فرموده: «و لاتنس نصیبک منالدنیا» (قصص/77). (فراموش نکن بهر ه خود را از دنیا؛ و در جای دیگر فرموده: «کلوا و اشربوا و لاتسرفوا» (اعراف/31). (بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید.)
«ملکه شجاعت»؛
حد وسط بین «جبن و تهور» است. «جبن» در طرف تفریط قوه غضب است، کسی که در موقع لزوم قوه غضبیه را بهکار نیندازد و دفع اذیت از خود یا دیگری ننماید در واقع این قوه را از کار انداخته.
«تهور» در طرف افراط و زیادهروی قوه غضبیه است؛ کسی که اقدام نماید در امر هولناکی که بر خلاف حکم عقل و شرع باشد و خود را بیموقع در خطر اندازد او را «متهور» گویند نه شجاع. در سوره بقره آیه 191 فرموده: «و لاتلقوا بایدیکم الی التهلکه». (خود را بهدست خودتان به هلاکت نیتدازید.)
«ملکه عدالت»؛
حد وسط بین «ظلم و انظلام» است. ظلم در طرف افراط عبارت از ستم کردن و تصرف جابرانه نمودن در مال و عرض مردم. «انظلام» در طرف تفریط است و آن تمکین نمودن از ظلم و مطالبه حق ننمودن و زیر بار ظلم و ستم رفتن است. در سوره بقره آیه 194 فرموده: «فمن اعتدی علیکم فاعتدوا علیه بمثل ما اعتدی علیکم» در این آیه مبارک میزان عدالت را معین فرموده و اذن داده که کسی که بر شما ستم نمود و علیه شما از حقوق شما تجاوز نمود، شما نیز در مقام انتقام به همان اندازه علیه او به حقوق وی تجاوز نمایید.
خلاصه عادل کسی است که تمام قوای نفسانی و طبیعی خود را روی میزان عقل و شرع معتدل نماید و هر یک را بهجای خود و بهحد وسط نگاه دارد.
«سخاوت»؛ که آن نیز یکی از اوصاف نیکو است، حد وسط بین «اسراف و بخل» است. چنانچه در سوره اسرا آیه 29 خطاب به پیغمبر صلیاللهعلیهوآلهوسلم است: «و لاتجعل یدک مغلوله الی عنقک و لاتبسطها کلّ البسط فتقعد ملوماً محسوراً». (قرار مده دست خود را بسته بهگردنت و مگشا آنرا بهطوری که بنشینی ملامتزده و حسرت خورده) اشاره به اینکه حد وسط بین بخل و اسراف دارد.
و هر یک از اصول ملکات حمیده محتوی بر صفات عدیده و خصوصیات بسیار است که به ناچار باید از بیان آن خودداری نماییم و اگر خواهی تفصیل آنها را بدانی مراجعه کن به کتب اخلاق مثل معراجالسعاده نراقی، و غیره.
خلاصه، اصول تمام صفات رذیله حب نفس و متابعت هوی و هوس و شیطان است، کسی که بتواند به مجاهده و به مخالفت نفس، عقل خود را غالب گرداند بر نفس خود، تمام صفات او تحت قاعده اعتدال قرار میگیرد و بهفساد اخلاق گرفتار نمیشود.
و اول قدم ما بهسوی سعادت و خوشبختی این است که راستی و درستی را شعار خود گردانیم و کوشش کنیم درستکردار و درست گفتار و درست اعمال باشیم و از دروغ و دورویی و تظاهرات بیحقیقت خودداری نماییم و اگر دیدی بعضی در نتیجه تدلیس و حقهبازی موفق بهبعضی امور شدهاند و در اثر آن مالی اندوختهاند فریفته مشو؛ اینها موقتی است. سعادتمندی و کامیابی واقعی در اثر درستی و تقوی و ایمان و عدالت پدید میگردد.
و یکی از صفاتی که منشأ بسیاری از فسادهای اخلاقی میشود، حسد است و حسد در زنها بیشتر شیوع دارد. در اخبار رسیده «حسد ایمان را میخورد همان طوریکه آتش هیزم را میخورد».
آدم حسود و خودخواه هر قدر نعمتهای دنیا در دسترس او باشد، نعمتهای خود را فراموش میکند و همیشه چشم به نعمتهای دیگران میدوزد؛ و چون نعمتهای الهی نسبت به مخلوقات بیانتها است، بیچاره حسود همیشه در آتش حسد میسوزد و دنیا پیش چشمش تیره و تار میگردد.
خود را آزمایش کن؛ اگر ذرهای حسد یا کینه یا کبر و نخوت یا حرص و طمع یا خودخواهی و خودپسندی یا محبت زیاد به مال و اولاد و یا توقعات بیموقع یا عجب و ریا و غیر اینها از اخلاق فاسده در خود باقی یافتی، بهزودی خود را تصفیه کن و از خود زایل گردان؛ و اگر صفت بدی در کسی عادت و ملکه شود، دیگر عالج آن متعسر بلکه متعذر میگردد. و تا میتوانی خود را خوشبین گردان و نسبت به بندگان خدا بدبین مباش، زیرا بدبینی منشأ بسیاری از گناهان بزرگ میشود.
نگو اینها به اختیار خود انسان نیست، اگر اینطور بود تعلیم و تربیت بلکه تبلیغ و تعلیم پیغمبران و علما و وعاظ بیثمر بود و علاوه به تجربه وجدان معلوم شده که میتوان به مجاهده با نفس و کوشش بسیار بعضی از اخلاق فاسده را عوض نمود خصوصاً اگر خلق بدی عادت و ملکه نفسانی نشده باشد، تغییر دادن آن آسان است.
منبع: وبسایت افق حوزه