عصر امام صادق(علیه السلام)، یکی از دورانهای پرشکوه و طلایی در تاریخ تشیع است. در این عصر، تشیع گسترش چشمگیری نمود و بر تعددشیعیان افزوده گشت و در اثر آزادی نسبی روابط شیعیان با امام صادق(علیه السلام)، آن حضرت توانست فقه و کلام شیعه را توسعه دهد و اصول ومبانی آن را روشن کند. نقش آن حضرت در معرفی مبانی شیعه به حدی بود که مذهب شیعه به نام آن جناب و «مذهب جعفری » شهرت یافت.
بعد از رحلت رسول اکرم(صلی الله و علیه وآله)، دیگران در جایگاه آن حضرت نشستند و علی(علیه السلام) در حاشیه ماند. با این حال تعداد زیادی از بزرگان صحابه تنها آن جناب را امام برحق می دانستند; این بزرگان کاملا با امامشان در ارتباط بودند ولی تشکل جداگانه ای از سایر مسلمانان نداشتند.
بعد از قتل عثمان و آغاز خلافت علی(علیه السلام) همان طور که طرفداران بنی امیه شکل حزبی به خود گرفتند و عثمانیان نامیده شدند، شیعیان نیز صف خویش را ازدیگران جدا نمودند و آزادانه تشیع خود را اعلام کردند. ولی این وضع دیری نپایید و با اکمیت بنی امیه، شیعه گری جرمی سنگین به شمار آمد; معاویه طی بخشنامه ای به عمال و فرماندارانش در سراسر کشور نوشت: «اگر دو نفر شهادت دادند که شخصی از دوستداران علی و خاندان او است، اسمش را از دفتر بیت المال حذف کنید و حقوق ومقرری او را قطع نمایید.» (1) و با وجود حکمرانی سفاکانی چون: زیاد،ابن زیاد و حجاج بن یوسف، ارتباط شیعیان بارهبرانشان به نهایت درجه کاهش یافته بود.
تا این که با پایان یافتن قرن اول هجری و شروع دعوت عباسیان و قیام های طالبیان، وضع عوض می شود و توجه بنی امیه به جای دیگر معطوف می گردد و شیعیان نفس راحتی می کشند و توان این را می یابندکه با امامانشان رابطه برقرار نمایند که این مطلب در عصر امام صادق(علیه السلام) به اوج خود رسید.
رابطه شیعیان با امام صادق(ع)
ارتباط شیعیان و مسلمانان را با امام صادق(علیه السلام)، می توان به دونوع کلی تقسیم کرد:
الف رابطه استاد و شاگردی
عده ای از بزرگان شیعه چون هشام بن حکم، محمدبن مسلم، ابان بن تغلب، هشام بن سالم، مؤمن الطاق، مفضل بن عمر، جابربن حیان و… از شاگردان و تربیت شدگان محضر آن حضرت بودند که تعداد شاگردان ایشان را عده ای از محققان و دانشمندان شیعه چهار هزارتن دانسته اند. (2)
شاگردان امام صادق(ع) منحصر به شیعیان نبودند
بسیاری از پیروان سنت و جماعت نیز از مکتب امام صادق علیه السلام برخوردار می شدند و شاگردان امام صادق(علیه السلام) منحصر به شیعیان نبودند و پیشوایان چهارگانه اهل سنت بلاواسطه یا با واسطه شاگرد امام صادق(علیه السلام)بودند. ابوحنیفه در راس این پیشوایان قرار دارد که به گفته خودش، دو سال شاگرد امام بوده و اساس علم و دانشش از این دوسال است. (3)
امام صادق(علیه السلام) هر یک از شاگردان خود را در رشته ای که با ذوق وقریحه او سازگار بود، تشویق و تعلیم می نمود و در نتیجه هر کدام از آن ها در یک یا دو رشته ازعلوم مانند: حدیث، تفسیر و علم کلام تخصص پیدا می کردند.
ب- رابطه عادی
کلیه شیعیانی که توانستند خدمت امام صادق(علیه السلام) برسند و یا به نحوی با آن حضرت رابطه بر قرار نمایند، جزو شاگردان آن جناب محسوب نمی شوند; زیرا تشیع در این عصر گسترش زیادی یافته و به اکثر قلمروهای اسلامی رسیده بود و شمار زیادی از مسلمانان ازاهل بیت علیهم السلام پیروی می کردند.
با توجه به گزارش های رسیده از آن عصر، روابط شیعیان با آن حضرت را می توان به روش های زیربیان کرد:
1- از طریق سفر حج و عمره
سفر مردم به حج که برای توانگران واجب بود، وسیله خوبی به شمارمی آمد، تا شیعیان بتوانند، در مدینه خدمت امام صادق(علیه السلام) برسند و از محضر ایشان بهره مند شوند. همچنین آن حضرت در موسم حج، در مسجدالحرام جلسه درس تشکیل و به سوالات و مسائل شرعی پاسخ می دادند.
2- سفر جهت تعلیم مسایل شرعی
اگرچه در روزگار قدیم، مسافرت برای تعلیم و یادگیری مسایل عادی کاری دشوار بود، با این حال مواردی در دست است که نشان می دهد بعضی از مومنان برای اخذ یک مسئله فقهی، رنج و مشقت مسافرت طولانی را برخود هموار می کردند; چنان که مرحوم قطب الدین راوندی نقل کرد: «شخصی زنش را سه بار طلاق داده بود و در مورد جواز رجوع، از مطلقات شیعه پرسیده بود، جوابش را داده بودند ولی همسرش راضی نشده، مگر این که از امام صادق(علیه السلام) استفتا کند که دراین هنگام امام صادق(علیه السلام) به دستور خلیفه عباسی در حیره، تحت نظر به سر می برد و مانع ملاقات مردم، با او بودند. لذا آن شخص خودرا به قیافه «خیار فروشی » در آورد و به در خانه امام صادق(علیه السلام)آمد و مسئله اش را پرسید و جواب گرفت.» (4)
3- برقراری رابطه توسط وکیلان
یکی از مهمترین راههای ارتباط مردم با امام صادق(علیه السلام)، از طریق وکیلان آن جناب بود که این روش از زمان امام صادق(علیه السلام) به جهت گسترش مناطق شیعه نشین توسط ائمه اطهار علیهم السلام مورداستفاده قرار می گرفت. شیعیان نیز توسط این وکیلان وجوهات شرعی خویش را حضور ائمه اطهار علیهم السلام می فرستادند و هم دستورات و مسائل شرعی را از طریق آنان دریافت می نمودند.
پی نوشت:
1- ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، داراحیاء الکتب العربیه،قاهره، 1961، ج 1، ص 43 45.
2- محقق المعتبر، ج 1، ص 26.
3- اسد حیدر، الامام الصادق و المذاهب الاربعه، دارالکتب العربیه، بیروت، ج 1، ص 55.
4- قطب الدین راوندی، الخرائج و الجرائح، ترجمه غلامحسن محرمی، انتشارات جامعه مدرسین، ص 459 و 460.
منبع:
مقاله ” شیوه های ارتباط شیعه با امام صادق (ع) ” که در شماره 40 مجله فرهنگ کوثر منتشر شده است.