امیرمومنان علی (ع)فرمود :
ای کمیل،مؤمن آینه ی سایر مؤمنان است،زیرا برای او دو کارانجام می دهد،نقاط ضعف او را برطرف می سازد و نقاط قوتش را بیشتر می کند .
در روایت مذکور به فواید آینه اشاره شده است که بعضی ازآنها عبارتند از :
1.آینه عیب و حسن ،نقطه ی ضعف و قوت،بدی و خوبی افراد را بدون سر و صدا و جار و جنجال به آنها نشان می دهد .بدون اینکه دیگران ،حتی کسانی که در کنار آینه هستند ،متوجه شوند این کار را انجام می دهد و آبروی شخص را نمی برد.
2.آینه ی صاف،خوبی و بدی را به همان اندازه ای که هست نشان می دهد نه کمتر و نه زیادتر .جناحی نیزعمل نمی کند که عیوب دوستانش را کوچک جلوه دهد و خوبی های آنها را بزرگ و در مورد دیگران بالعکس عمل نماید.
3.آینه عیب انسان را بیان می نماید،ولی هرگزاو را ملامت و سرزنش نمی کند و انسان را نزد دیگران تحقیر و کوچک نمی نماید.
4.بیان حسن و عیب کسی که درمقابل آینه قرارمی گیرد همیشگی است و آینه ازاین کارخسته نمی شود،نه مانند بعضی افراد که اگرخسته نباشند،سرحال باشند،گرفتاری نداشته باشند ،به فکر معایب و محاسن دوستشان می باشند و گرنه گویا چشم ها را برهم می گذارند و هیچ نمی بینند.
5.انسان هرچه به آینه نزدیک ترشود عیب و حسن خود را بهتر متوجه می شود .البته به شرط اینکه آینه مقابل او چهار صفت داشته باشد:
الف:باید نور و روشنایی درآن بیفتد و گرنه نمی تواند کاری بکند .
ب:گرد وغبار و زنگار نداشته باشد،بلکه باید تمیزو صاف باشد.
ج:آینه نباید کج و معوج باشد،بلکه باید صاف و شفاف باشد.
د:کسی که به آینه نگاه می کند باید چشم بینا داشته باشد،آینه تنها در صورتی قابل استفاده است که بیننده ی آن چشم بینا داشته باشد.
با توجه به ویژگی های پنج گانه ی آینه ،و این که مؤمن به آینه تشبیه شده است.شخص مؤمن نیزباید دارای این اوصاف باشد.ولی متأسفانه بعضی،فقط عیوب دیگران را می بینند و چشمانشان را به روی خوبی ها بسته اند .بدین جهت طرف مقابل هم حرف او را نمی پذیرد.
ما باید به هنگام تذکر و امر به معروف،محاسن را قبل از معایب بیان کنیم،تا صاحب عیب بپذیرد و در صدد رفع آن برآید.بعضی دیگر،عیوب مردم را در انظاردیگران مطرح می کنند و آنها را تحقیر و سرزنش می نمایند .برخی ،هرچه به دوست خود نزدیک تر می شوند ،کمتر عیوب او را متذکر می شوند و آخرین سخن اینکه مؤمن علاوه براینکه برای تک تک مؤمنین آینه است ،باید برای کل جامعه هم آینه ای با شرایط چهارگانه ی بالا باشند.
پی نوشت ها :
بحارالانوار ،جلد 74،ص414.
منبع:نشریه قدر ،شماره 20.