میلاد

میلاد

نویسنده:احمدی-فرزانه فرد
منبع: تنهاراه
دوازدهمین امام شیعیان، فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) در سپیده دم1 جمعه‌ی نیمه¬ی شعبان سال 255 ﻫ /869 م2در «سامرا» چشم به جهان گشودند، سال تولّد امام، 254، 256، 257، 258 ﻫ .ق نیز گفته شده است.3این اختلاف می¬تواند به دلیل پنهان نگاه داشتن تولّد آن حضرت بوده باشد. امام رضا (علیه السلام) نیز یکی از ویژگی¬های آن حضرت را ولادت پنهانی ایشان ذکر می¬کنند و می¬فرمایند:
«حتّی یَبعَثُ اللهُ لهذا الأمر غُلاماً مِنّا، خَفی الولادَهِ و المَنشَأ غَیرُ خفی فی نَسَبه»؛ «تا این‌که خداوند پسری از ما را برای این امر برانگیزد که ولادتش پنهانی است ولی نَسَبش پنهانی نیست.»
علّت پنهان نگه داشتن ولادت ایشان این بود که اگر دشمنان اهل‌بیت‌(علیهم السلام) کوچک‌ترین ردّپایی از فرزند امام حسن عسکری (علیه السلام) و جانشین ایشان پیدا می-کردند، قطعاً در پی نابودی ایشان برمی¬آمدند و اجازه نمی¬دادند سلسله¬ی امامت استمرار پیدا کند.
اصل ولادت امام مهدی (علیه السلام) جزء مسلّمات تاریخ است و بجز ائمه، عالمان، مورّخان و محدّثان شیعه، بسیاری از مورّخان و محدّثان اهل سنّت نیز بدان تصریح کرده¬اند؛ در برخی کتاب¬های پژوهشی بیش از 65 تن از این عالمان و نام کتاب¬های آنان آمده است.4

مادر
مادر بزرگوار ایشان، بانویی شایسته به نام «نرجس» علیهاالسلام است که به نام¬های دیگری چون سوسن، صیقل، ملیکه نیز نامیده شده است. مادر بزرگوار امام زمان (علیه السلام)، از طرف پدر دختر «یشوعا» فرزند امپراطور روم شرقی و از طرف مادر، نوه¬ی شمعون، وصی بلافصل حضرت مسیح (علیه السلام) است.5
آنچه اهمّیت دارد این نکته است که آن بانوی بزرگوار درعظمت و برتری به آن‌جا رسید که مادر امام زمان (علیه السلام) شد و حکیمه خاتون، عمّه¬ی امام حسن عسکری (علیه السلام) که خود از بزرگ بانوان خاندان امامت است، او را بانوی خانواده¬ی خویش می¬خواند و خود را خدمتگذار او می¬دانست:
«؛6 «تو بانوی من و بانوی خانواده¬ام هستی.«أنتِ سیِّدَتی و سیِّدهُ أهلی»
و پیامبر اکرم صلّی‌الله‌علیه‌وآله‌سلّم و امیرالمؤمنین (علیه السلام) در مورد ایشان فرمودند:
«بِأبی ابنُ خِیرَهِ الإماء»؛7 «پدر و مادرم به فدای فرزند بهترین کنیزان.»
همچنین در روایتی دیگر از امام باقر و امام صادق علیهماالسّلام، ایشان به عنوان بهترین کنیزان و سرور و سیّده یاد شده¬اند.8

پی نوشت ها:

1. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص 428 ـ 427 .
2. شیخ مفید، الإرشاد، ص 346 / کلینی، کافی، ج 1، ص 514 / طوسی، غیبت، صص 141 و 143 .
3- تاریخ عصر غیبت، به نقل از تاریخ سیاسی غیبت امام دوازدهم، صص 115 و 122 .
4- ر.ک محمّدرضا حکیمی، خورشید مغرب، صص20 ـ 18 .
5. سفینه البحار، ج 2، ص 583 .
6. شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ص 424 .
7. علامه مجلسی، بحارالانوار، ج 51، ص 36 .
8. همان، ج 15، ص 36 .

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید