نویسنده: عبدالعلی پاکزاد
دو ویژگی مهم آزمایش
۱. مجهول بودن
در امتحان باید نقطه مجهولی گنجانده شود تا میزان قابلیت موجود مورد آزمایش روشن شود. برای مثال اگر حضرت ابراهیم(ع)از ابتدا می دانستند قوچی بهشتی فدای اسماعیل(ع)می شود،(وَفَدَیْنَاهُ بِذِبْحٍ عَظِیمٍ)(صافات/۱۰۷) به دست گرفتن کارد و کشیدن برگلوی فرزند هنری نبود. آن چه اهمیت داشت، این بود که تا آخر بپندارد این کار باید انجام شود و اراده جدّی خداوند است. چنان که هنگام پرتاب شدن در دل آتش می بایست از گلستان شدن آتش در پایان آزمون بی خبر باشند؛ (قُلْنَا یَا نَارُ کُونِی بَرْدًا وَسَلامًا عَلَى إِبْرَاهِیم)(انبیاء/۶۹) و گرنه تسلیم و رضا، آزمون دشواری نبود. (مصباح یزدی، زینهار از تکبّر، /۵۸)
۲. تناسب با افراد
آزمایش باید به گونه ای باشد که توان پاسخگویی وجود داشته باشد؛ مثلاً هیچ گاه حل فرمول های پیچیده ریاضی را از یک دانش آموز ابتدایی نباید خواست، از این رو اگر خداوند یک هزارم امتحان های انبیا و اولیا را از ما به عمل آورد، همان اول مردود خواهیم شد. (همان،/۱۰۱)
شرایط آزمایش شونده
۱. طاقت و توان
فرمود: (لا یُکَلِّفُ اللَّهُ نَفْسًا إِلا وُسْعَهَا)(بقره/۲۸۶) ما تکلیف به اندازه وسع می نماییم، تکلیف مالایطاق از خداوند حکیم محال است، لذا آزمایش باید به اندازه ظرفیت وجود آزمایش شونده باشد. اگر بشر عادی به آزمایش پیامبران و اولیای الهی آزمایش و امتحان شود، مشخص است که از همان ابتدا مردود می شود و این گونه آزمایش نمودن از خدای حکیم که به ظرفیت وجودی بشر عادی آگاه است، قبیح است. ایمان قوی ابراهیم می خواهد که به سر بریدن فرزند دلبند خود آزمایش شود.
۲. داشتن ابزار شناخت
عمده ترین ابزار شناخت از دیدگاه قرآن عبارت است: از گوش، چشم و قلب (قوه مدرکه). بشر باید این ابزار را داشته باشد تا مورد آزمایش الهی قرار گیرد. فرمود: (وَاللَّهُ أَخْرَجَکُمْ مِنْ بُطُونِ أُمَّهَاتِکُمْ لا تَعْلَمُونَ شَیْئًا وَجَعَلَ لَکُمُ السَّمْعَ وَالأبْصَارَ وَالأفْئِدَه)(نحل/۷۸) در این آیه به سه ابزار شناخت، گوش و چشم و قوه مدرکه تصریح شده است. در سوره انسان بعد از آن که می فرماید ما انسان را امتحان می کنیم؛ بلافاصله می فرماید: «او را شنوا و بینا قرار دادیم.» (انسان/۲) از این آیات استفاده می شود که وجود ابزار شناخت در آزمایش شونده ضروری است.
۳. اختیار
آزمایش شونده باید از قدرت انتخاب و اختیار برخوردار باشد تا بتواند در آزمایش الهی یکی از دو حالت سپاسگزاری و کفران را انتخاب نماید، و الاّ بدون داشتن اختیار و انتخاب، آزمایش مفهوم ندارد بلکه جبر می باشد.
۴. هدایت گری
مطابق قاعده لطف برخداوند واجب است که بشر را هدایت و راهنمایی نماید و راه راست و کج را برای او توسط اولیای الهی و پیامبران ترسیم کند تا آزمایش شونده راه را از چاه بشناسد و با قدرت خویش یکی را برگزیند. فرمود:(إِنَّا هَدَیْنَاهُ السَّبِیلَ إِمَّا شَاکِرًا وَإِمَّا کَفُورًا)(انسان/۳) «ما راه را به او نشان دادیم، خواه شاکر باشد و یا کفران کند.»
ابعاد گوناگون بلاء
بلا و امتحان در روایات جنبه های مختلفی دارد که اگر به این جنبه ها توجه شود، مسیر زندگی بشر عوض خواهد شد و از درد و رنج، ناله و فریاد نمی کند؛ بلکه خدا را سپاس می گوید.
۱. بلاء؛ آزمون تکامل
مهم ترین جنبه بلاها، خاصیت رشد دهندگی آن هاست. در حالت آسایش و راحتی، قابلیت های نهفته انسان پرورش نمی یابد. شهید مطهری: «زشتی ها مقدمه وجود زیبایی ها و آفریننده و پدیدآورنده آن ها هستند.» (مطهری،۱/۱۷۴) به همین جهت قرآن فرمود: «همانا انسان را در رنج و سختی آفریدیم.» (بلد/۴)
شهید مطهری در این زمینه می فرماید: «این خصوصیت مربوط به موجودات زنده بالاخص انسان است که سختی ها و گرفتاری ها، مقدمه کمال ها و پیشرفت هاست. ضربه ها، جمادات را نابود می سازد و از قدرت آنان می کاهد؛ ولی موجودات زنده را تحریک می کند و نیرومند می سازد؛ بس زیادت ها که اندر نقص هاست. مصیبت ها و شدائد، برای تکامل بشر ضرورت دارد، اگر محنت ها و رنج ها نباشد، بشر تباه می گردد.» (مطهری، مجموعه آثار، ج۱ص۱۷۶)
۲. بلا و تطهیر گناهان
جنبه دوم بلایا و شدائد، پاک کردن گناهان و لغزش های انسان است. ممکن است انسان دچار لغزش هایی شده باشد که پیامدهای تلخی به دنبال آورد. ماندن آنها برای آخرت خیلی سخت است. اگر بتوان آنها را در این دنیا تسویه کرد موقعیت ممتازی است. این کار به وسیله بلاها و شدائد صورت می گیرد. (پسندیده،/۲۹۳)
امام باقر (ع) می فرماید: وقتی آیه «من یعمل سوءاً یجز به» نازل شد، هرکس عمل بدی انجام دهد کیفر آن را می بیند. بعضی از اصحاب پیامبر (ص) گفتند: آیه ای از این سخت تر نیست. پس پیامبر (ص) به آنان فرمود: آیا در اموال و جان ها و خانواده تان دچار مصیبت نمی شوید؟ گفتند: بله. حضرت فرمود: این از آن چیزهایی است که خداوند به وسیله آن، برای شما حسنه می نویسد و به وسیله آن بدی ها را محو می کند. (همان/۲۹۴)
۳. بلا و ترفیع درجه
همیشه بلاها به معنای گنه کار بودن فرد نیست. گاهی خداوند برای این که درجه کسی را بالا ببرد، او را مبتلا می سازد. اینجاست که راز ابتلای انبیا و اولیای الهی مشخص می شود. بلاها برای آن ها که از مقام عصمت برخوردارند، پاک کننده نیست، ترفیع دهنده است. روزی پیامبر (ص) به شدت بیمار شد به گونه ای که از شدت درد، به خود می پیچید و می نالید. عایشه که از این وضع در شگفت شده بود گفت: اگر بعضی از ما این کار را می کرد، به او خرده می گرفتی. پیامبر خدا فرمود: «همانا بر صالحان سخت گرفته می شود. به تحقیق رنجی به مؤمن نمی رسد، از یک تیغ باشد تا بالاتر از آن، مگر آن که خطایی را از او پاک می کند و او را درجه ای بالاتر می برد. (همان/۲۹۵)
عوامل پیروزی در آزمایش
بدون شک در انجام هرکاری باید عوامل مختلفی دست به دست هم دهند تا فاعل کار با موفقیت کامل، کار را به اتمام برساند. به عنوان نمونه برای موفقیت در تحصیل دانشجو، عواملی از جمله محیط مناسب، استاد خوب، انگیزه دانشجو و … باید وجود داشته باشد تا دانشجو بتواند با موفقیت دوره تحصیلی خود را به اتمام برساند، ولی اگر شرایط و عوامل مذکور مهیا نباشد، توقع موفقیت و پیروزی خیالی بیش نیست. برای پیروزی در امتحان و آزمایش الهی از نگاه قرآن کریم عوامل متعددی دخیل است که عبارتند از:
۱. صبر
از عوامل ریشه ای و اصیل در موفقیت هر کاری به خصوص پیروزی در آزمایش الهی، صبر و پایداری است که هم عقل صدق آن را تأیید می کند و هم شرع مقدس بر آن تأکید دارد و برای بهره گیری و کمک طلبی از این عامل مهم ارشاد نموده و فرموده است: (وَاسْتَعِینُوا بِالصَّبْرِ وَالصَّلاه)(بقره/۴۵) این آیه از نیاز ضروری انسان به برخورداری از صبر در انجام هر کاری خبر می دهد. در خصوص نقش اساسی صبر در آزمایش الهی می توان به سه نمونه از آیات کریمه اشاره نمود.
(وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأمُور)(آل عمران/۱۸۶) «و اگر استقامت کنید و تقوای الهی پیشه سازید (شایسته تر) است؛ زیرا این ها از کارهای محکم و قابل اطمینان است.»
آیه فوق در مورد آزمایش الهی نسبت به اموال و نفوس می باشد که خداوند می فرماید از اهل کتاب و مشرکین سخنان آزار دهنده فراوان خواهید شنید. در ادامه آیه مردم را به صبر و داشتن تقوا در این آزمایش فرا می خواند. (وَبَشِّرِ الصَّابِرِینَ*الَّذِینَ إِذَا أَصَابَتْهُمْ مُصِیبَه) (بقره/۱۵۶-۱۵۵) این جمله با صراحت می گوید رمز پیروزی در این راه ـ امتحان الهی اعم از نیک و شر ـ صبر و پایداری است و به همین دلیل بشارت پیروزی را تنها به صابران و افراد با استقامت می دهد. (مکارم شیرازی،۱/۵۳۱)
(وَجَعَلْنَا بَعْضَکُمْ لِبَعْضٍ فِتْنَهً أَتَصْبِرُونَ وَکَانَ رَبُّکَ بَصِیرًا)(فرقان/۲۰) «و بعضی از شما را وسیله امتحان بعضی دیگر قرار دادیم، آیا صبر و شکیبایی می کنید؟ پروردگار تو بصیر و بیناست.»
(یَا أَبَتِ افْعَلْ مَا تُؤْمَرُ سَتَجِدُنِی إِنْ شَاءَ اللَّهُ مِنَ الصَّابِرِین)(صافات/۱۰۲) «ای پدر انجام بده نسبت به آن چه که امر شدی . به زودی اگر خدا خواست مرا از صابرین می یابی.»
۲. تقوا (خویشتن داری)
در پیروزی از آزمایش الهی وجود تقوا در امتحان شونده ضروری می باشد. چه آن که اگر تقوا و خویشتن داری باشد، انسان در برابر آزمایش الهی خودش را حفظ می کند و شکست نمی خورد. فرمود:
(لَتُبْلَوُنَّ فِی أَمْوَالِکُمْ وَأَنْفُسِکُمْ وَلَتَسْمَعُنَّ مِنَ الَّذِینَ أُوتُوا الْکِتَابَ مِنْ قَبْلِکُمْ وَمِنَ الَّذِینَ أَشْرَکُوا أَذًى کَثِیرًا وَإِنْ تَصْبِرُوا وَتَتَّقُوا فَإِنَّ ذَلِکَ مِنْ عَزْمِ الأمُور)(آل عمران/۱۸۶) «و اگر استقامت کنید و تقوای الهی پیشه سازید شایسته تر است.»
۳. تسلیم (فرمان برداری)
تسلیم به معنای سلام کردن، سالم داشتن و چیزی به کسی دادن و اطاعت و انقیاد آمده است. شریعت مقدس اسلام، چنان که از اسمش پیداست، دین تسلیم و رضا در برابر خواست خدای متعال است. و هدف همه پیامبران الهی نیز این بوده که جامعه بشری را در برابر فرمان خدا تسلیم کرده، به قضا و قدرش راضی نماید. (الهامی نیا،/۶۷) و زبان حال همه این شود که:
عاشقم بر لطف و بر قهرش به
عجب من عاشق این هردو ضدّ
ناخوش او خوش بود بر جان من
جان فدای یار دل رنجان من
امام علی (ع) در تعریف اسلام می فرماید: الاسلام هو التسلیم؛ «اسلام، تسلیم و گردن نهادن است. (نهج البلاغه، قصار/۱۲۵) از داستان حضرت ابراهیم و اسماعیل این پیام به خوبی فهمیده می شود که عامل مهم موفقیت حضرت ابراهیم (ع) در امتحان الهی، تسلیم و فرمان برداری او از خداوند بوده است که خداوند به زیبایی ترسیم نموده است. می فرماید: هنگامی که هر دو تسلیم و آماده شدند و ابراهیم جبین او را به خاک نهاد، او را ندا دادیم که ای ابراهیم! آن چه را در خواب مأموریت یافتی انجام دادی، ما این گونه نیکوکاران را اجر می دهیم. این مسلماً امتحان مهم و آشکار بود. ( صافات/۱۰۶-۱۰۳)
۴. توجه به گذرا بودن سختی ها و مشکلات
عامل دیگری در پیروزی از امتحان الهی است که آیه : (إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون)(بقره/۱۵۶) به آن اشاره دارد. امام علی (ع) در تفسیر این جمله فرمود: «این که می گوییم (إِنَّا لِلَّهِ)، اعتراف به این حقیقت است که ما مملوک اوییم و این که می گوییم (وَإِنَّا إِلَیْهِ رَاجِعُون)، اقرار به این است که ما از این جهان خواهیم رفت و جایگاه ما جای دیگری است. (نهج البلاغه، قصار/۹۹)
این که می بینیم بزرگان اسلام به هنگام بروز مصائب سخت این جمله را با الهام گرفتن از قرآن مجید تکرار می کردند، برای این بوده است که شدت مصائب آن ها را تکان ندهد و در پرتو ایمان به مالکیت خداوند و بازگشت همه موجودات به سوی او، این حوادث را در خود هضم کنند. (مکارم شیرازی، ۱/۵۳۱)
۵. استمداد از نیروی ایمان و الطاف الهی
عامل مهم دیگری در پیروزی از آزمایش الهی است که از بعضی از آیات کریمه استفاده می شود. خداوند می فرماید:
(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْض)(اعراف/۹۶) «اگر اهل قریه ها ایمان بیاورند و تقوای الهی را پیشه سازند، ما برکات آسمان ها و زمین را برای آن ها می گشاییم.» و روشن است که هر که در راه خدا مجاهده نماید و بر بلا و گرفتاری و آزمایشات الهی صبر نماید و ایمان داشته باشد، خداوند او را به راه خودش هدایت می کند تا در انتخاب راه صحیح دچار اشتباه نشود. ( وَالَّذِینَ جَاهَدُوا فِینَا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنَا) (عنکبوت/۶۹) «کسانی که در راه ما به جهاد برخیزند، ما آن ها را به راه های خود هدایت می کنیم.»
۶. توجه به عکس العمل پیامبران در برابر آزمایش های الهی
این نیز از عوامل موفقیت و پیروزی در آزمایش الهی است. به تصریح قرآن، خداوند پیامبران را آزمایش نموده است و آن ها عکس العمل مثبت از امتحانات الهی داشته اند و در نتیجه به خاطر عکس العمل خوب از آزمایشات الهی، به مقامات بلندی رسیده اند. از جمله آن پیامبران، حضرت ابراهیم (ع) است که خداوند به خاطر موفقیت از آزمون های متعدد به او مقام امامت را عنایت فرموده است؛ (وَإِذِ ابْتَلَى إِبْرَاهِیمَ رَبُّهُ بِکَلِمَاتٍ فَأَتَمَّهُنَّ قَالَ إِنِّی جَاعِلُکَ لِلنَّاسِ إِمَامًا)(بقره/۱۲۴) «هنگامی که خداوند ابراهیم را با وسایل گوناگون آزمود، و او به خوبی از عهده آزمایش برآمد، خداوند به او فرمود: من تو را امام و رهبر مردم قرار دادم.»
آدمی اگر به آزمایش های الهی نسبت به پیامبران و عکس العمل آن ها توجه داشته باشد، روح او آماده می شود تا بتواند از امتحانات الهی سرافراز بیرون آید. چه آن که آزمایش برای همه افراد آدمی بوده؛ از گذشته وجود داشته و حال هم وجود دارد و تا روزی که آدمی در دنیا باقی است آزمایش می شود. خداوند برای دلگرمی مؤمنان و دلداری پیامبر اسلام (ص) و تقویت روحیه او، توجه آن ها را به تاریخ پیشینیان معطوف نموده و می فرماید: «اگر تو را استهزا می کنند نگران مباش، پیامبران پیشین نیز گرفتار استهزای جاهلان بودند، اما با نیروی استقامت بر آن ها پیروز شدند.» (انعام/۱۰) و یا در جای دیگر می فرماید: «اگر تو را تکذیب کنند تعجب نیست، پیامبران پیشین را نیز تکذیب کردند. آن ها در برابر تکذیب مخالفان پایداری و شکیبایی به خرج دادند و آزار شدند تا سرانجام نصرت و یاری ما به سراغشان آمد.» (انعام/۳۴)
۷. توجه به حضور خدا
عامل دیگری در پیروزی از امتحانات الهی است. چه آن که این عقیده و بینش به انسان چنان قوتی می بخشد که بتواند به وسیله امتحانات الهی از مسیر صحیح منحرف نشود و تحمل سختی ها و گرفتاری ها بر او آسان شود. بعضی از آیات به این راهکار تصریح دارد.
۱. خداوند به هنگامی که حضرت نوح (ع) تحت شدیدترین فشارها از سوی قومش مأمور به ساختن کشتی شد به او فرمود: (وَاصْنَعِ الْفُلْکَ بِأَعْیُنِنَا)(هود/۳۷) «در برابر ما اقدام به ساختن کشتی کن!» جمله (بِأَعْیُنِنَا)«در برابر دیدگاه علم ما» چنان قوت قلبی به نوح (ع) بخشید که فشار استهزای دشمنان، کمترین خللی در اراده نیرومند او ایجاد نکرد. (مکارم شیرازی،۱/۵۳۳) استاد مکارم شیرازی در جای دیگر می فرمایند: تعبیر(بِأَعْیُنِنَا)؛ «در برابر دیدگاه ما» اشاره به این است که تلاش و کوشش تو در این راه در حضور ماست و تحت پوشش حمایت ما، بنابراین با فکر راحت و آسوده به راه خود ادامه ده و از هیچ چیز ترس و واهمه نداشته باش. (همان،۴/۲۳۰) در آزمایشات الهی هم انسان باید بداند که آزمایش در حضور خدا انجام می پذیرد. با این فکر و بینش انسان می تواند از عهده آزمایش خوب برآید، چرا که توجه به حضور خدا در زندگی به انسان آرامش می دهد.
۲. خداوند برای دلداری پیامبر اسلام (ص) هم می فرماید: «در طریق ابلاغ حکم پروردگارت صبر و استقامت کن، چرا که تو در حفاظت کامل ما قرار داری، زیرا تو در برابر دیدگاه علم ما قرار داری. (طور/۴۸) از سالار شهیدان و مجاهدان راه خدا، امام حسین (ع) همین معنا نقل شده که در صحرای کربلا به هنگامی که بعضی از عزیزانش با فجیع ترین وجه شربت شهادت نوشیدند، فرمود: «اهون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همین که می دانم این امور در برابر دیدگاه علم پروردگار انجام می گیرد، تحمل آن بر من آسان است.» (مویدی،/۵۲۹)
عکس العمل انسان ها در برابر آزمایش الهی
علاوه بر آن که در خارج به صورت عینی عکس العمل نوع بشر را در برابر آزمایش الهی مشاهده می کنیم که عده ای شکر می کنند و عده ای ناله و فریاد می کنند و ناسپاسی می نمایند، قرآن کریم هم بر این دو عکس العمل اشاره نموده و در آیاتی به این حقیقت تصریح فرموده است.
۱. حضرت سلیمان وقتی در برابر خود تخت بلقیس را مشاهده می کند، می گوید: (قَالَ هَذَا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَأَشْکُرُ أَمْ أَکْفُر)(نمل/۴۰) «گفت: این از فضل پروردگار من است تا مرا آزمایش کند که آیا شکر او را به جا می آورم یا کفران می کنم.»
۲. (وَمِنَ النَّاسِ مَنْ یَعْبُدُ اللَّهَ عَلَى حَرْفٍ فَإِنْ أَصَابَهُ خَیْرٌ اطْمَأَنَّ بِهِ وَإِنْ أَصَابَتْهُ فِتْنَهٌ انْقَلَبَ عَلَى وَجْهِهِ خَسِرَ الدُّنْیَا وَالآخِرَهَ ذَلِکَ هُوَ الْخُسْرَانُ الْمُبِین) (حج/۱۱) «بعضی از مردم خدا را با زبان می پرستند. همین که دنیا به آن ها رو کند و نفع و خیری به آنان برسد، حالت اطمینان پیدا می کنند، اما اگر مصیبتی به عنوان امتحان (آزمایش) به آن ها برسد، دگرگون می شوند و به کفر روی می آورند و به این ترتیب هم دنیا را از دست داده اند و هم آخرت را و این خسران و زیان آشکاری است.»
۳.(فَأَمَّا الإنْسَانُ إِذَا مَا ابْتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکْرَمَهُ وَنَعَّمَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَکْرَمَنِ*وَأَمَّا إِذَا مَا ابْتَلاهُ فَقَدَرَ عَلَیْهِ رِزْقَهُ فَیَقُولُ رَبِّی أَهَانَن) (فجر/۱۶-۱۵) «اما انسان هنگامی که خداوند او را برای آزمایش اکرام می کند و نعمت می بخشد می گوید: پروردگارم مرا گرامی داشته! و اما هنگامی که برای امتحان روزی را بر او تنگ بگیرد مأیوس می شود و می گوید پروردگارم مرا خوار کرده!»
رابطه رحمت الهی با آزمایش
از آنجایی که رحمت خداوند وسیع و گسترده است و فرمود:(وَرَحْمَتِی وَسِعَتْ کُلَّ شَیْء)(اعراف/۱۵۶) و هم چنین فرمود:(کَتَبَ عَلَى نَفْسِهِ الرَّحْمَه)(انعام/۱۲) پس چرا خداوند بشر را برای رسیدن به پاداش آزمایش می نماید؟ مگر نمی شد خداوند بدون آزمایش نمودن آدمی را ثواب و پاداش بدهد؟
این سؤال غالباً در ذهن توده مردم وقتی به آیات رحمت الهی نگاه می کنند به وجود می آید. برای روشن شدن پاسخ آن باید گفت که اگر خداوند رحمان و رحیم است و رحمت او گسترده و بی نهایت است، همان طور قدیر و جبّار و سخت کیفر هم می باشد. اوصاف خداوند هم هماهنگ و مرتبط می باشند، چرا که خداوند حکیم است و حکیم کارش با هدف می باشد. فرمود:(لا إِلَهَ إِلا هُوَ الْعَزِیزُ الْحَکِیم)(آل عمران/ ۶)
ثانیاً: زمینه رسیدن به پاداش، عمل است. شخص حکیم براساس عمل، اجر و پاداش می دهد و این یکی از اصول قرآنی است که شرط رسیدن به پاداش، ایمان و عمل صالح است. فرمود:(مَنْ عَمِلَ صَالِحًا مِنْ ذَکَرٍ أَوْ أُنْثَى وَهُوَ مُؤْمِنٌ فَلَنُحْیِیَنَّهُ حَیَاهً طَیِّبَهً وَلَنَجْزِیَنَّهُمْ أَجْرَهُمْ بِأَحْسَنِ مَا کَانُوا یَعْمَلُون)(نحل/۹۷) (وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ سَنُدْخِلُهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی)(نساء/۵۷) (وَالَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أُولَئِکَ أَصْحَابُ الْجَنَّهِ هُمْ فِیهَا خَالِدُون)(بقره/۸۲) «و آن ها که ایمان آورده اند و اعمال صالح انجام داده اند، اهل بهشتند و همیشه در آن خواهند ماند.» با توجه به آیات فوق و آیات دیگر شرط رسیدن به پاداش و بهشت، ایمان و عمل صالح است.
ثالثاً: اگر خداوند بدون آزمایش و امتحان به همه پاداش بدهد، با صفت عدالت خداوند ناسازگاری دارد. آن که یک عمر تخطی و تخلف نموده است و کسی که امر خدا را مطیع است، هر دو یکسان باشند!؟ علاوه بر آن که عقل آن را نمی پذیرد و می گوید این کار مخالف با حکیم بودن خداوند می باشد. از نظر آیات کریمه هم این عمل خلاف می باشد؛ چه آن که از اصول مسلم آیات کریمه این است که فاسق و عادل، متقین و کفار با هم برابر نیستند. فرمود:(أَمْ نَجْعَلُ الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ کَالْمُفْسِدِینَ فِی الأرْضِ أَمْ نَجْعَلُ الْمُتَّقِینَ کَالْفُجَّار)(ص/۲۸) «آیا کسانی که ایمان آورده اند و عمل صالح انجام داده اند هم چون مفسدان در زمین قرار می دهیم، یا پرهیزکاران را همچون فاجران؟!» و یا فرمود:(أَفَنَجْعَلُ الْمُسْلِمِینَ کَالْمُجْرِمِین)(قلم/۳۵) حکمت و عدل خداوند ایجاب می کند نیکان و بدان و عادلان و ظالمان یکسان نباشند.
رابعاً: با توجه به روایات معصومین این نکته روشن می شود که آزمایش الهی از طرف خداوند بر بندگان خودش رحمت است و تفضلی از خدا به بنده است. امام علی (ع) در این باره می فرماید: «سپاس و ستایش خدایی را که رنج و گرفتاری پیروان ما را مایه زدوده شدن گناهان آنان در دنیا قرار داده تا در این رنج ها و بلا ها طاعاتشان سالم ماند و سزاوار پاداش آن شوند.» (ری شهری،/۸۵) از امام باقر (ع) نقل شده است که فرمود: «هرگاه خداوند متعال بر آن شود تا بنده ای را گرامی دارد و آن بنده گناهی کرده باشد او را به بیماری مبتلا گرداند، اگر چنین نکرد، به فقر و نیازمندی دچارش سازد و اگر این را هم نکرد، هنگام جان کندن بر او سخت گیرد. اما چون بخواهد بنده ای را خوار و بی مقدار سازد و او کار نیکی نزد خدا داشته باشد، تن سالم به او دهد، اگر چنین نکرد، زندگیش را فراخ و مرفه گرداند و اگر این را هم نکرد، مرگ را بر او آسان سازد. (همان،/۸۵)
خامساً: آزمایش الهی نمادی از محبت خدا به بنده است؛ چه آن که پختن انسان در سختی ها میسر است، نه در راحتی ها. لذا اگر مؤمن خدا را به شدیدترین وجه دوست دارد:(وَالَّذِینَ آمَنُوا أَشَدُّ حُبًّا لِلَّه)(بقره/۱۶۵) خداوند بیشتر از بنده، او را دوست دارد، چرا که خالق محبت است. امام صادق (ع) فرمود: «خداوند هرگاه بنده ای را دوست بدارد، او را در بلا فرو می برد. ای سدید! ما و شما شیعیان روز و شب ها را با بلا سپری می کنیم. (ری شهری،/۸۵) باز امام صادق (ع) می فرماید: «هرگاه خداوند قومی یا بنده ای را دوست داشته باشد، باران بلا را بر سر او می باراند، پس از اندوهی بیرون نیاید جز آن که در اندوهی دیگر فرو رود. (همان،/۸۵)
با توجه به مستندات ذکر شده، رحمت الهی با ابتلاء رابطه تنگاتنگ دارد. این که خداوند بخواهد اجر و مزدی بی حساب بدهد، با وصف حکیم بودن و عادل بودن خداوند سازگار نیست. علاوه بر آنکه این اصل قرآنی و عقیدتی است که مزد در قبال عمل است؛(وَأَنْ لَیْسَ لِلإنْسَانِ إِلا مَا سَعَى)(نجم/۳۹) به خصوص آن که آزمایش الهی نمادی از رحمت و محبت خداوند نسبت به بندگان است، پس نمی شود گفت اگر خداوند رحیم است پس آزمایش چرا؟ این نوع سؤالات حاکی از نداشتن بینش صحیح از معارف قرآنی و بی توجهی به جنبه های بلا و آزمایش می باشد.
نقش انسان در نزول بلاء
شداید و گرفتاری ها، ضمن آن که جنبه آزمایش و امتحان دارد و به وسیله آن ایمان و صبر مردم آزموده می شود، از نظر بررسی علل و منشأ، به خود انسان برمی گردد. آیات متعدد و روایات فراوان، سلوک انسان را علل اصلی گرفتاری ها و نزول بلا می داند. از این دسته متون دینی استفاده می شود که رفتار انسان در برخورداری از نعمت و مبتلا شدن به نقمت الهی اثر گذار می باشد. آیاتی که دال بر این مطلب است عبارتند از:
۱.(وَلَوْ أَنَّ أَهْلَ الْقُرَى آمَنُوا وَاتَّقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیْهِمْ بَرَکَاتٍ مِنَ السَّمَاءِ وَالأرْضِ وَلَکِنْ کَذَّبُوا فَأَخَذْنَاهُمْ بِمَا کَانُوا یَکْسِبُون) (اعراف/۹۶) «اگر اهل قریه ها ایمان بیاورند و تقوا داشته باشند، هر آینه ما برکات را از آسمان و زمین بر آنها گشایش می دهیم. ولکن آنها تکذیب کردند و آنها را به وسیله آن چه که انجام دادند گرفتیم.»
طبق این آیه دو عنصر ایمان و تقوا، دو بینش فکری و روش عملی انسان، معیار نزول نعمت و نقمت بیان شده است. اگر گناه و فساد و طغیان انسان موجب فساد طبیعت و نزول بلایا می شود، به خاطر این است که جایگاه جرم انسان در حد کل هستی است؛ زیرا دامنه و قلمرو تأثیرگذاری رفتار انسان البته به طور مستقیم و غیر مستقیم، به وسعت همه هستی است و همه پدیده ها را شامل می گردد. (موسوی نسب،/ 69)
2.(ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ لِیُذِیقَهُمْ بَعْضَ الَّذِی عَمِلُوا لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ ) (روم /41)
« فساد در خشکی و دریا به خاطر اعمالی که مردم انجام داده اند آشکار شده، خدا می خواهد نتیجه ی بعضی از اعمال آنها را به آنها بچشاند، شاید باز گردند.»
از این آیه هم استفاده می شود که نقش انسان در نزول بلا قابل انکار نیست.
3. (وَ لَوْ یُؤَاخِذُ اللَّهُ النَّاسَ بِظُلْمِهِمْ مَا تَرَکَ عَلَیْهَا مِنْ دَابَّهٍ وَ لکِنْ یُؤَخِّرُهُمْ إِلَى أَجَلٍ مُسَمًّى فَإِذَا جَاءَ أَجَلُهُمْ لاَ یَسْتَأْخِرُونَ سَاعَهً وَ لاَ یَسْتَقْدِمُونَ) (نحل/61)
« واگر خداوند مردم را به خاطر ظلمشان مجازات کند، جنبنده ای را بر پشت زمین باقی نخواهد گذارد، ولی آن ها را تا زمان معین به تأخیر می اندازد؛ اما هنگامی که اجلشان فرا رسد، نه ساعتی تأخیر می کنند و نه ساعتی پیش می گیرند.»
4.(فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقَابِ) ( آل عمران /11)
«خداوند آنها را به خاطر کیفر گناهانشان مجازات کرد و خدا بدکاران هر امت را سخت به کیفر رساند.»
5. ( وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ فَبِمَا کَسَبَتْ أَیْدِیکُمْ وَ یَعْفُو عَنْ کَثِیرٍ) (شوری/30)
«هر مصیبتی به شما رسد، به خاطر اعمالی است که انجام داده اید و بسیاری را نیز عفو می کند.»
این آیه به خوبی نشان می دهد مصائبی که دامنگیر انسان می شود، یک نوع مجازات الهی و هشدار است. امام علی (ع) از پیامبر اکرم (ص) نقل می کند که فرمود: «این آیه ( وَ مَا أَصَابَکُمْ مِنْ مُصِیبَهٍ…) بهترین آیه در قرآن است، ای علی، هر خراشی که از چوبی بر تن انسان وارد می شود و هر لغزش قدمی، بر اثر گناهی است که از او سر می زده، و آن چه خداوند در دنیا عفو می کند گرامی تر از آن است که در قیامت در آن تجدید نظر فرماید، و آن چه را که در دنیا عقوبت فرموده عادل تر از آن است که در آخرت بار دیگر کیفر دهد.(مکارم شیرازی، 20/ 440)
6. (إِنَّ اللَّهَ لاَ یُغَیِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى یُغَیِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ ) (رعد/11)
«خداوند سرنوشت هیچ جمعیتی را تغییر نمی دهد، مگر این که خویشتن را تغییر دهند.»
این آیات مذکور نمونه ای از آیات الهی است که نقش انسان را در نزول بلا متذکر می شود.
و اما روایاتی که گواه این مطلب است عبارتند از:
1. امام صادق (ع) فرمودند: « خداوند هر نعمتی را که به بنده ای داد از او نگرفت مگر به سبب گناهی که سزاوار سلب آن نعمت شد.» ( ری شهری، / 223)
2. پیامبر اسلام(ص) فرمود: « خداوند متعال به ایوب وحی فرستاد: آیا می دانی گناه تو نزد من چه بلا بر تو رسید؟ عرض کرد: خیر، فرمود: تو نزد فرعون رفتی و دو کلمه با ملایمت و نرمی گفتی.»( همان،/ 85)
3. از امام صادق (ع) نقل شده: گاهی انسان گناه می کند و از اعمال نیکی همچون نماز شب باز می ماند. ( بدانید) کار بد در فنای انسان از کار بد در گوشت سریع تر اثر می کند.» ( همان،/ 223)
أثر تربیتی بلاها و شدائد
سختی و گرفتاری، هم تربیت کننده ی فرد و هم بیدار کننده ی ملت هاست. سختی، بیدار سازنده و هوشیار کننده ی انسان های خفته و تحریک کننده ی عزم ها و اراده ها است. شدائد، همچون صیقلی که به آهن و فولاد می دهد، هر چه بیشتر با روان آدمی تماس گیرد، او را مصمم تر و فعال تر و برنده تر می کند؛ زیرا خاصیت حیات این است که در برابر سختی ها مقاومت کند و به طور خودآگاه و یا ناخودآگاه آماده ی مقابله با آن گردد. سختی هم چون کیمیا، خاصیت قلب ماهیت کردن دارد. جان و روان آدمی را عوض می کند. اکسیر حیات دو چیز است: عشق و آن دیگر بلا. این دو نبوغ می آفرینند و از مواد افسرده و بی فروغ، گوهری تابناک و درخشان به وجود می آورند. ( مطهری، 180)
همه عمر تلخی کشیده است سعدی
که نامش بر آمد به شیرین زبانی
به همین خاطر در روایت آمده است که اگر کسی بلا نبیند، گرفتار برترین نوع عقوبت است، ولی متوجه نیست. چرا که اگر بلا و آزمایش می دید، بیدار می شد. در قصص انبیاء آمده که مردی به شعیب پیامبر (ع) گفت: چرا من این همه گناه می کنم و خداوند مرا عقوبت نمی کند. به جواب آمد که تو گرفتار بدترین نوع عقوبت ها هستی و نمی دانی. ( همان، / 184).
همچنین در روایت آمده است: پیامبر اکرم (ص) به خانه ی یکی از مسلمانان دعوت شدند. وقتی وارد منزل او شدند، مرغی را دیدند که بر بالای دیوار تخم گذاشته و تخم آن به میخی بند شده و نیفتاده است. رسول اکرم (ص) در شگفت شدند. صاحب خانه گفت: آیا تعجب کردید؟ قسم به خدایی که شما را به پیامبری برانگیخت. هرگز آسیبی به من نرسیده است! رسول اکرم (ص) تا این جمله را شنیدند، برخاستند و در خانه آن مرد غذا میل نکردند و فرمودند: کسی که هرگز مصیبتی ندیده، مورد لطف خداوند نیست.( مصباح یزدی،/ 276)
بنابراین اگر درست به بلا (آزمایش) نگریسته شود، پی می بریم که سختی ها و بلاها نقش تربیتی و بیدارگری دارند. سختی ها انسان های خفته و بی تحرک را بیدار و هشیار می سازند و عزم و اراده ایشان را بر انگیزند. خاصیت زندگی دنیا این است که با سختی ها است و در این بین هر چه بر مقاومت انسان افزوده شود، بر تکامل او افزوده می گردد و رفته رفته نبوغ و استعدادهای نهفته او را شکفته تر می گرداند ( همان، / 476)
گندمی را زیر خاک انداختند
پس زخاکش خوشه ها بر ساختند
بار دیگر کوفتندنش ز آسیا
قیمتش افزون و نان شد جان فزا
باز نان را زیر دندان کوفتند
گشت عقل و جان و فهم سودمند
در قرآن هم به این حقیقت – اثر تربیتی بلا- اشاره شده است.
( فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً * إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً )(انشراح/6- 5)
«پس با هر سختی آسانی است با هر سختی البته آسانی است.»
در واقع خداوند به این نکته اشاره می کند که سختی ها و گرفتاری ها، مقدمه کمال و پیشرفت انسان است و باعث نیرو گرفتن او می شوند و از این جهت مصیبت ها و سختی ها برای تکامل بشر ضرورت دارند. ( مصباح یزدی، / 475)
( لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ فِی کَبَدٍ) بلد/4)
«به راستی ما انسان را در رنج و مشقت آفریدیم.»
این آیه گویای نقش مهم رنج و مشقت ها در ساخته شدن انسان و تکامل اوست، و الا اگر جز این بود، خداوندی که سرچشمه ی رأفت و رحمت است و سعادت و خیر بنده ی خود را می خواهد، او را قرین رنج و زحمت نمی کرد.( مصباح یزدی، /475).
به تعبیر استاد مطهری، آدمی باید مشقت ها تحمل کند و سختی ها بکشد تا هستی لایق خود را بیابد. تضاد و کشمکش، شلاق تکامل است. موجودات زنده با این شلاق راه خود را به سوی کمال می پیمایند. این قانون در جهان نباتات، حیوانات و بالاخص انسان صادق است. ( مطهری، / 176)
از امام باقر (ع) می خوانیم: « خداوند از بنده ی مؤمنش تفقد می کند و برای او بلاها را اهدا می نماید، همان طوری که مرد در سفر برای خانواده ی خودش هدیه ای می فرستد.» و از امام صادق (ع) می خوانیم: « خداوند زمانی که بنده ای را دوست بدارد، او را در دریای شداید غوطه ور می سازد.» ( ری شهری، / 85)
آن چه از آیات و روایات در این زمینه فهمیده می شود، این است که بلا اثر یقیناً اثر تربیتی دارد. اگر بشر بفهمد که لازمه ی زندگی، تحمل مشکلات است و بلا هدیه ای از طرف خداوند و نماد محبت خداوند است، هیچ وقت خودش را نمی بازد، بلکه با جان و دل سختی ها و گرفتاری را در آغوش می گیرد و مطابق دستور حق می نماید.
دشواری آزمایش به نعمت
شاید بدون مطالعه ی ویژگی ها و حالات آدمی، گفته شود که آزمایش به عذاب سخت تر است، در حالی که با مطالعه حالات انسان، این نکته به دست می آید که آزمایش به نعمت سخت تر از آزمایش به نقمت است.
برای روشن شدن پاسخ، ضرورت دارد که به بعضی از ویژگی های انسان اشاره شود.
حالات انسان
آدمی که عجین شده از نور و شهوت است و خلقتی خاص نسبت به مخلوقات دیگر دارد، حالات و ویژگی هایی دارد که دیگر موجودات از آن حالات مبرا هستند، از جمله:
1. غفلت:
از حالاتی است که دامنگیر انسان می شود و نتیجه ی آن تن دادن به پستی ها و زشتی ها است. حالت غفلت، بی خبری از خداوند متعال و بی توجهی به هویت و نیازهای واقعی انسانی است. فرمود: ( وَ لَقَدْ ذَرَأْنَا لِجَهَنَّمَ کَثِیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لاَ یَفْقَهُونَ بِهَا وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لاَ یُبْصِرُونَ بِهَا وَ لَهُمْ آذَانٌ لاَ یَسْمَعُونَ بِهَا أُولئِکَ کَالْأَنْعَامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِکَ هُمُ الْغَافِلُونَ ) (اعراف/179)
2. عذر تراشی:
حالت دیگری که آدمی به مرور زمان با انجام اعمال زشت گرفتار آن می شود، عذرتراشی و توجیه آفرینی او بر اعمال ناپسند است. فرمود: ( بَلِ الْإِنْسَانُ عَلَى نَفْسِهِ بَصِیرَهٌ* وَ لَوْ أَلْقَى مَعَاذِیرَهُ) (قیامت / 15- 14)
3. طبع فزون طلبی و طغیان گری:
انسان ذاتاً فزونی طلب است و در پرتو فزون طلبی، تن به طغیان گری و تعدی می دهد. فرمود:( إِنَّ الْإِنْسَانَ لَیَطْغَى *أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى)(علق/ 6-7)
«به درستی که انسان طغیان می کند وقتی خود را بی نیاز دید.»
4. ناسپاسی:
فرمود:( إِنَّ الْإِنْسَانَ لِرَبِّهِ لَکَنُودٌ)(عادیات /6)
به درستی که انسان نسبت به پروردگارش ناسپاس است.» به خاطر وجود چنین ویژگی در انسان فرمود: (و قَلِیلٌ مِنْ عِبَادِیَ الشَّکُورُ )(سبا/13)
«اندکی از بندگانم سپاس گزار هستند.»
5. دارا بودن نفس اماره:
( إِنَّ النَّفْسَ لَأَمَّارَهٌ بِالسُّوءِ)(یوسف/53)
با توجه به اوصاف و حالات ذکر شده روشن است که آزمایش به نعمت سخت تر از آزمایش به نقمت (عذاب ) است. چرا که در آزمایش به نعمت، انسان غالباً بیدار نمی شود، به خصوص آن که ناسپاس است و در او نفس اماره وجود دارد و خیال می کند که نعمت برای او سبب فضیلت و ارزشمندی نزد خداست، غافل از آن که یکی از علل افزایش نعمت، آزمایش می باشد.
فرمود: (أَنَّمَا أَمْوَالُکُمْ وَ أَوْلاَدُکُمْ فِتْنَهٌ)(انفال/28)
و یا در جای دیگر می فرماید: ( نَبْلُوکُمْ بِالشَّرِّ وَ الْخَیْرِ)(انبیاء/35) به همین خاطر با وجود نعمت فراوان دست به تعدی می زند و فکر نمی کند که نعمت وسیله و ابزار آزمایش است. بنابراین از خدا روی گردان می شود.
در حالی که در آزمایش به نقمت و عذاب، حالت بیداری در انسان به وجود می آید. فرمود: (ظَهَرَ الْفَسَادُ فِی الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ بِمَا کَسَبَتْ أَیْدِی النَّاسِ …. لَعَلَّهُمْ یَرْجِعُونَ)(روم/41)
«آشکار شدن فساد به خاطر آن است که انسان با دست خود به دست آورده است و این را عذاب می چشانیم شاید برگردند.»
لذا فرموده اند: آزمایش به وسیله ی نعمت از آزمایش به وسیله ی عذاب سخت تر و پیچیده تر است، زیرا طبیعت فزونی نعمت، سستی و تنبلی و غفلت و غرق شدن در شهوت است و این درست چیزی است که انسان را از خدا دور می سازد و میدان را برای فعالیت شیطان آماده می کند. تنها کسانی می توانند از عوارض نامطلوب فزونی و وفور نعمت در امان بماند که به طور دائم به یاد خدا باشند و ذکر او را فراموش نکنند. » ( مکارم شیرازی، 25/ 122)
نتیجه گیری
یکی از بحث های کلیدی معارف قرآنی، امتحان و آزمایش است که در آیات متعددی از آن سخن به میان آمده است و از زوایای مختلفی به آن نگریسته شده است. آزمایش و امتحان برای زندگی ضروری است و بدون آزمایش، بشر روی تکامل را نخواهد دید. به همین دلیل هیچ کس از آزمایش الهی مستثنی نیست، حتی مقرب ترین افراد نزد خداوند آزمایش سخت تری برخوردارند. قرآن به خاطر این سنت همگانی و عمومی، راهکار برون رفت پیروزمندانه ای را ذکر نموده که عبارت است از صبر و تسلیم و خویشتن داری و…
برای توجه دادن بشر به عمومیت این سنت، هم بعضی از ابزار آزمایش و هم آزمایش شدن پیامبران و اقوام آن ها را ذکر نموده است و عکس العمل انسان ها را در برابر آزمایش الهی بیان فرموده است.
از این رو با دقت در آیات کریمه روشن می شود که آزمایش الهی رابطه ی تنگاتنگی با رحمت الهی دارد و نقش انسان در نزول بلا قابل انکار نیست و آزمایش به نعمت، سخت تر از آزمایش به نقمت است.
منابع و مآخذ
1. ابن فارس، ابوالحسین احمد؛ معجم مقاییس اللغه، مکتب الاعلام الاسلامی، 1404 ق.
2. پسندیده، عباس، رضایت از زندگی، چاپ پنجم، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، 1386 ش.
3. تفلیسی، ابوالفضل ابراهیم ابن حبیش؛ وجوه قرآن، به اهتمام مهدی محقق، مؤسسه انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1371 ش.
4. دشتی، محمد؛ فرهنگ جامع سخنان حضرت فاطمه زهرا(ع)، چاپ 12، انتشارات مشهور، قم، 1386 ش.
5. طباطبائی، سید محمد حسین؛ المیزان، ترجمه سید محمد باقر همدانی، چاپ پنجم، بنیاد علمی و فرهنگی علامه طباطبائی، 1370 ش.
6. فرهنگ جامع سخنان امام حسین 7؛ ترجمه علی مؤیدی، چاپ سوم، سازمان چاپ و نشر دارالحدیث، 1384 ش.
7. قرآن کریم.
8. قریشی، سید علی اکبر؛ قاموس قرآن، چاپ ششم، دارالکتب الاسلامیه، 1371 ش.
9. محمدی ری شهری، محمد؛ منتخب میزان الحکمه، ترجمه محمد رضا شیخی، چاپ سوم، مؤسسه چاپ و نشر دارالحدیث، 1384 ش.
10. مصباح یزدی، محمد تقی؛ ره توشه، چاپ دوم، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ 1376 ش.
11…………؛ زینهار از تکبر، چاپ اول، مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی؛ 1376 ش.
12. مصطفوی، حسن؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، جلد 1، تحقیق و ضبط عبدالسلام محمد هارون، مکتب الاعلام الاسلامی، قم، 1404 ق.
13. مطهری، مرتضی، آشنایی با قرآن، چاپ اول، انتشارات صدرا، 1377 ش.
14. ………….؛ مجموعه آثار، ج 1، چاپ پنجم، انتشارات صدرا، 1373 ش.
15. مغنیه، محمد جواد؛ الکاشف، ترجمه موسی دانش، چاپ اول، مؤسسه بوستان کتاب قم، 1383 ش.
16. مکارم شیرازی، ناصر؛ تفسیر نمونه، چاپ دهم، دارالکتب الاسلامیه، 1372 ش.
17. موسوی نسب، سید جعفر، ابتلاء و آزمایش انسان در قرآن، چاپ اول، ارزشمند، 1385 ش.
18. نهج البلاغه
19. الهامی نیا، علی اصغر؛ سیره اخلاقی معصومین؛ چاپ اول زمزم هدایت، قم، 1385 ش.
منبع مقاله: دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه : مقالات پژوهشهای قرآنی ، شماره55-54، قم:1387،صص،353-370