در مورد حسادت قبل از بیان راه کارهای عملی برای حلّ این مشکل به ذکر چند نکته میپردازیم :
برای بیرون راندن صفات رذیلهای همچون حسادت و نظایر آن ـ به خصوص وقتی در وجود فرد ریشه دوانده است ـ علاوه بر شناخت و اراده جدی، صبر و مقاومت در برابر مشکلات و سختیهای درمان نیز ضرورت دارد. انتظار نداشته باشید یک شبه به موفقیت نائل آیید. پیروزی نیازمند گذر زمان است و به تدریج به دست میآید.
نباید در راه مبارزه با این صفت به سستی و خستگی و ناامیدی دچار شوید. ریشه اصلی حسادت ضعف فکری در نحوه تحلیل امور و بدبینی است؛ یعنی فرد با نگاهی غیر متقن به نظام هستی و خدای متعال، به انکار وسعت فضل و رحمت الهی میپردازد و فکر میکند خداوند متعال او را دوست نداشته است. همانطور که در آموزههای دین ما آمده است، برای جبران ضعف شناختی حسود راههای متعددی وجود دارد. بخشی از این راهها عبارت است از:
الف) توجّه به گستردگی و فراوانی نعمتهای الهی:
اگر حسود به فراوانی نعمتهای الهی توجه کند و به نا محدود بودن آن ایمان آورد، بدبینیاش به خوشبینی تبدیل خواهد شد؛ زمینه قناعت ورضایت به آنچه در اختیار او است، فراهم میآید و از حسادت به نعمتهایی که در دست دیگران است، باز میماند بنابراین، توصیه میشوددرباره نعمتهای بیکران الهی مطالعه و بیشتر دقّت کنید تا به باوری صحیح و شناختی عمیق دست یابید.
ب) توجه به کمال نبودن امکانات مادّی:
اگر حسود به این باور دست یابد که صرف داشتن امکانات مادی کمال نیست و نمیتواند انسان را به خوشبختی و سعادت حقیقی برساند، در رفع این صفت زشت مؤثر است.توجّه داشته باشید بدون امکانات رفاهی و مادّی فراوان نیز میتوان به کمال رسید. در پرتو بردباری و تحمل محرومیتهای مادّی میتوان به مقامات معنوی و حتی مادی دست یافت.
ج) توجّه به موقعیت و امکانات موجود:
اگر حسود به آنچه هم اکنون در دست دارد بیندیشد و با خود محاسبه کند چه نعمتهای زیادی دارم. اگر فلان نعمت را ندارم، در عوض از موقعیتهای ارزشمند و تواناییها واستعدادهای دیگر بهره میبرم و میتوانم در پرتو تلاش به نعمتهای دیگری دسترسی پیدا کنم، به تدریج ریشه حسادت در درونش میخشکد.بنابراین، توصیه میشود درباره توانمندیها و شرایط و موقعیتهای بالفعل خود بیشتر بیندیشید. تصویری مثبت از خود داشته باشید و با تکیه بر آن به سوی اهداف حرکت کنید.
د) توجّه به زیانهای حسادت:
زیانهای جسمی و روانی حسادت را میشناسید و با توجّه به آن به سوی درمان گام برداشتهاید. بنابراین، امید است با توجّه به اینکه نخستین ضربه حسادت بر روان و جسم حسود فرود می آید، در زیانهای این بیماری بیشتر بیندیشید و با این روش در تضعیف فزونتر آن توفیق یابید.اکنون، با توجه به نکات و مطالب فوق، توجه شما را به راهکارهای عملی زیر جلب می کنیم:
1. تمرین کنید به حسادت خود ترتیب اثر ندهید؛ مثلاً به جای اینکه از دیگری بدگویی کنید، آگاهانه و با توجه کامل از او تعریف کنید. به جای این که در برابر فردی تکبر ورزید، در برابرش متواضعانه رفتار کنید و به او احترام بگذارید.
2. رابطه عاطفی خود را با فرد مورد حسادت خود بیشتر کنید، به او محبت ورزید و در حلّ مشکلات یاریاش کنید. بدین وسیله زمینه روانی مناسبی بین او و شما پدید میآید و زمینه دوستی شما بیشتر فراهم میشود.
3. در برابر بدگویی های دیگران درباره فرد مورد حسادت مقاومت کنید و اجازه ندهید دیگران درباره افراد به بدگویی و بدبینی روی آورند.بدین وسیله زمینه بروز حسادت و نگرش منفی به دیگران در ذهن از میان خواهد رفت.
عصبانیت می تواند عوامل گوناگونی داشته باشد از جمله:
1- حسادت،
2- کمحوصلگی و کمظرفیتی،
3- ضعف و ناتوانی مزاج،
4- عدم اعتماد به نفس و خودکمبینی،
5- حساسیتهای افراطی،
6- منفی بافی و سوء ظن به دیگران،
7- همانندسازی و تقلید از والدین، همسالان و همکلاسان و…
اما دلیل آن هر چه که باشد، با راهکارهایی که ارائه می شود، تا حدود زیادی میتوان از آن پیشگیری نمود:
1- هنگامی که عصبانی میشوید، در خودتان یک تغییر حالت فیزیکی ایجاد کنید؛ مثلاً مقداری قدم بزنید و سعی کنید در آن لحظات تصمیم نگیرید و اگر آب در دسترس شماست، مقداری آب خنک میل کنید و دست و صورت خود را با آن شستشو دهید.
2- اگر امکان دارد، هنگام عصبانیت یا بیحوصلگی و کسالت، یک دوش آب ولرم بگیرید.
3- چند لحظه دراز بکشید و چشمان خود را ببندید و همه ماهیچههای خود را شل کنید تا آرامش عضلانی پیدا کنید و فکر خود را از آنچه موجب عصبانیت شما شده است منصرف کنید و به عضلات بدن خود تمرکز یابید.
4- به خودتان تلقین کنید که اتفاق خاصی نیفتاده است؛ مگر آسمان به زمین آمده؟ بقیه در چنین مواردی چه میکنند؟ آیا همه عزا میگیرند؟ هر کسی به کاری مشغول میشود و اعتنایی به این گونه موارد نمیکند.
5- همیشه فضای ذهنی و روانی خود را برای شنیدن و دریافت رفتارهای نابجا و خلاف انتظار آماده سازید و به این معنا که همیشه این انتظار را داشته باشید تا دیگران با شما به بدترین شکل برخورد داشته باشند و خود را برای تحمل آن آماده کنید.
6- اگر برخی موارد سریع سخن گفتید و عجولانه تصمیم گرفتید و رفتار نابجا از شما سرزد سریع خود را سرزنش و حتی در لفظ اظهار پشیمانی نمایید و وعدهها و قولی که با خود داشتید را در ذهن خویش حاضر سازید.
7- از خود ارزندگیهای نابجا و شخصیت قائل شدن بیش از اندازه برای خود اجتناب ورزید و تنها هنجارها را رعایت کنید و لذا به سراغ رفتارهای متواضعانه همانند تقدم در سلام، همنشینی مناسب با افراد پایینتر، ابراز ارادت به کوچکترها، مصافحه و احوالپرسی با دیگران به خصوص طبقه پایینتر، تفریح و صحبت با دیگران اقدام کنید.
8- ذکر «لا حول و لا قوه الا بالله» را زیاد بر زبان جاری سازید و سوره والعصر را زیاد بخوانید و تکرار اذکار: «استغفرالله ربی و اتوب الیه» و «اعوذ بالله من الشیطان الرجیم».
9- به هنگام احساس عصبانیت، سریع تغییر وضعیت و موقعیت دهید و از آن محیط دور شوید مثلاً اگر در منزل این حادثه رخ داد لباس پوشیده و منزل را ترک کنید.
10- وقتی که با امور عصبانیت آفرین مواجه هستید برای مدتی (حدود 10تا 15 دقیقه) راه دریافتهای حسی خود را سد سازید مثلاً جلوی گوش خود را بگیرید و چشمان خود را ببندید و سر خود را پایین اندازید تا دریافتهای عصبانیت را تحت کنترل شما در آیند و موجب تحریک بیشتر شما نشوند.
11- اگر رفتار و یا صفتی که در شخصی هست موجب عصبانیت شما شده است آن رفتار را شوخی تلقی کرده و به شکلی خود را از تیررس آنها دور در نظر بگیرید یعنی به گونهای از مخاطب در نظر گرفتن خویش در برابر رفتارهای دیگران پرهیز کنید مثلاً از مشاهده کسی که فحش میدهد با خود بگویید مخاطب او من نیستم و در این هنگام از صحنه دور شده و راه دریافتهای حسی را سد سازید تا بیشتر مورد هجوم قرار نگیرید.
12- برای توجیه رفتارهای خلاف انتظاری که از دیگران سر میزند توجیه مناسب داشته باشید و آنها را مقصر تلقی نکنید تا موجب شود به خود اجازه عکس العمل بدهید مثلاً بگویید خودم از این فرد بدتر رفتار میکنم او اشتباه گرفته مقصر نیست اشتباه من باعث رفتار نامناسب او شده است.
13- به نظرات و عقاید دیگران احترام قائل شوید و به دیده احترام به آنها بنگرید و حتی محترمانه با آنها رفتار کنید.
14- در برخی کارهای مهم با مشورت خواستن از دیگران تصمیمات خود را استحکام بخشید و از اقدامات عجولانه و خام بپرهیزید. 15- بیشتر با افراد حلیم صبور و غیرعصبی و خوشبین معاشرت کنید و از دوستی و حرفشنوی افراد تند مزاج پرهیز کنید.
16- همیشه خودتان و رفتارتان را درست و صحیح تلقی نکنید و احتمال خطا در کارهای خود را بدهید.
17- سعی کنید به عنوان تمرین گاهگاهی با افرادی که سلیقه آنها را نمیپسندید برخورد کوتاه مدت داشته باشید و با صاحبان دیگر انتظار مراوده کوتاه مدت داشته باشید.
18- موارد فوق را در برنامهای منظم با درج موارد آن در یک جدول و نمره دادن به عملکرد خود و رعایت این امور سعی در تقلیل موارد تخلف داشته و همت خود به افزایش صبر و تحصیل سعه صدر معطوف بدارید.
برای اصلاح عادات بد اخلاقی باید در دو بعد نظری و عملی تلاش کرد.
بعد نظری:
باید در آن آثار سو اخلاق بد و نتایج نامطلوب و زیانبار فردی و اجتماعی و دنیوی و اخروی اندیشه کرد و به اصطلاح باید عاقبت اندیشی نمود. مرد آخر بین مبارک بنده ای است.اگر انسان به ارزش های وجودی خود پی ببرد و متوجه گوهرهای ارزنده درون خود گردد و بفهمد تا چه مرحله ای می تواند پیش رود و درک کند جایگاه او از فرشتگان مقرب الاهی نیز می تواند فراتر باشد، آن گاه خود را رایگان نمی فروشد و کشور وجودش را تسلیم سپاه صفات بد و اخلاق ناپسند نخواهد کرد.
اگر فردی درک کند، عادات و اخلاق بد، روح ملکوتی او را آلوده می سازد و سعادت جاوید و ابدی را از او سلب می کند و با این اخلاق و اعمال در واقع وجود خود و شخصیت حقیقی خود را می سازد و سپس با همین اخلاق بد محشور می گردد و این اخلاق و رفتار هرگز از او جدا نمی شود و همنشین دایمی او است مسلما در اخلاق و اعمالش تجدید نظر می کند و به فکر اصلاح می افتد پس مرحله اول شناخت درست و واقعی آثار اخلاق و اعمال بد است که فهم آن به منزله نیمی از درمان و اصلاح آنها است.
بعد عملی:
چون اخلاق بد به تدریج و به طور نامحسوس کشور ارزنده وجود انسان را اشغال کرده اند، نمی توان این مهمانان نامبارک و بد قدم را یک دفعه و ناگهانی از خانه بیرون کرد.
بلکه باید به تدریج و با مدارا و دقت به این کار اقدام کرد.مراقبت از اعمال و اخلاق به طور پیوسته و محاسبه نفس و حساب کشیدن از فرد، در کم رنگ شدن و ریشه کنی صفات و اخلاق بد نقش اساسی دارند.هر اقدامی در این راه ، گامی به سوی پیروزی و رسیدن به هدف است.
به طور مثال در مورد صفت زشت تکبر: اگر انسان آثار سو تکبر را مورد مطالعه قرار دهد که از جمله آلودگی به کفر و شرک و محروم شدن از علم و دانش و زمینه فراهم شدن برای بسیاری از گناهان دیگر و تنفر مردم و دور شدن آنها از فرد متکبر است ، قدری به خود می آید و در فکر درمان آن می شود.
سپس در مقام عمل با تواضع در عمل (هر چند در ابتدا به صورت مصنوعی و غیر واقعی باشد) و سلام کردن به دیگران و نشست و برخاست با فقرا و ضعیفان و امتیاز قایل نشدن برای خود، کم کم تواضع را عادت خود و سپس آن را در وجودش ریشه دار و به صورت ملکه در می آورد و سایر عادات و اخلاق بد نیز به همین ترتیب ولی به تدریج و بامدارا قابل درمان و معالجه است. شرکت در مراسم مذهبی و مراسم دعا و توسل و تلاوت قرآن کریم و نیز معاشرت با دوستان صلاح و با تقوا و با اخلاق و مطالعه سیره امامان (علیهم السلام) و اخلاق بزرگان از علمای دین در رفع مشکل و اصلاح فرد تأثیر به سزایی دارند.