برخى از ویژگى‏هاى مورد انتظار از مؤمنان در کلام امام صادق (علیه السلام)

برخى از ویژگى‏هاى مورد انتظار از مؤمنان در کلام امام صادق (علیه السلام)

حضرت صادق علیه السلام ششمین پیشواى شیعیان جهان در 17 ربیع الاول سال 83 ه . ق در مدینه منوره دیده به جهان گشود . پدر بزرگوارش حضرت امام محمد باقر علیه السلام و مادر گرامى‌اش‌ام فروه، دختر قاسم بن محمد بن ابى‌بکر مى‌باشد . اسم آن حضرت جعفر و کنیه‌اش ابو عبدالله و ابو اسماعیل و القاب شریفش صادق، صابر، فاضل و طاهر است (1) .
امامت آن حضرت که همزمان با شهادت پدر ارجمندش از سال 114 شروع شد، با حکومت 5 تن از خلفاى اموى و عباسى به ترتیب هشام بن عبدالملک (نهمین خلیفه اموى)، ابراهیم بن ولید (دهمین خلیفه اموى) و مروان بن محمد آخرین خلیفه اموى (126- 132) و عبد الله سفاح (اولین خلیفه عباسى) و ابوجعفر منصور دوانیقى (دومین خلیفه عباسى) مصادف بود . آن بزرگوار در 25 شوال سال 148 ه . ق در سن 65 سالگى توسط منصور دوانیقى مسموم شد، در مدینه منوره به شهادت رسید و در قبرستان بقیع به خاک سپرده شد .
امام صادق علیه السلام در مدت 34 سال امامت پربرکت‌خویش نقش شایسته‌اى در گسترش فرهنگ حیاتبخش اسلام انجام داد . آن حضرت با استفاده از فرصت‌بدست آمده در عصر خویش (درگیرى و نزاع میان بنى امیه و بنى عباس) وسیعترین دانشگاه اسلامى را پى‌ریزى نمود; در دانشگاه آن حضرت حدود چهار هزار نفر شاگرد پرورش یافتند که برخى از آنان از رهبران فکرى تشیع به شمار مى‌آیند . هشام بن حکم، عبد الله بن ابى جعفر، هشام بن سالم، محمد بن مسلم، مفضل بن عمر و جابر بن حیان از آن جمله‌اند .
کوفه یکى از مهم‌ترین کانون‌هاى تجمع پرورش یافتگان دانشگاه جعفرى علیه السلام بود . حسن بن على بن زیاد وشاء که از شاگردان امام رضا علیه السلام است نقل مى‌کند که: در مسجد کوفه 900 نفر استاد حدیث مشاهده کردم که همگى از جعفر بن محمد علیه السلام حدیث نقل مى‌کردند (2) . در مکتب آن حضرت نه تنها شیعیان بلکه غیر شیعیان نیز حضور مى‌یافتند . پیشوایان چهارگانه اهل سنت‌با واسطه یا مستقیما از امام صادق علیه السلام بهره برده‌اند .
آن حضرت شاگردان خویش را بر اساس ذوق و استعداد آنان تقسیم نموده و در همان رشته تشویق و تعلیم مى‌نمود . و این گونه بود که مکتب تشیع در اثر تلاش‌هاى فرهنگى امام صادق علیه السلام به صورت چشم‌گیرى گسترش یافت و به اکثر قلمروهاى اسلامى رسید و بسیارى از مسلمانان در آن دوران طلایى به مکتب اهل بیت علیهم السلام گرویدند .
آن حضرت با استفاده از وضعیت موجود وکلاى متعددى را در مناطق مختلف مستقر نمود و توسط پرورش یافتگان مکتب خویش دستور العمل‌هاى فردى، اخلاقى و اجتماعى را به مسلمانان آموزش داد و مکتب اهل بیت علیهم السلام را با زیباترین و محکمترین دلائل به جهان اسلام معرفى نمود .
رهنمودهاى راهگشاى آن حضرت در زمینه‌هاى سلوک فردى و اجتماعى، معاشرت با دیگران، برخورد با نسل نو و جوانان، مسائل حقوقى، آداب ازدواج، موضعگیرى در مقابل حکومت‌ها و سیاستمداران زمان، آموزه‌هاى علمى، تربیتى، پزشکى و ده‌ها موضوع دیگر، زینت‌بخش صفحات زندگى آن حضرت و برگ زرینى در تاریخ شیعه مى‌باشد . در این نوشتار گزیده‌اى از سخنان آن حضرت را در بیان ویژگى‌هاى مورد انتظار از شیعیان و مؤمنان حقیقى گرد آورده و به علاقمندان حضرتش تقدیم مى‌داریم . بدیهى است که این‌ها همه ویژگى‌ها و صفات پیروان اهل بیت علیهم السلام نیست و بیان همه آن‌ها نیازمند یک کتاب مستقل مى‌باشد .

استقامت و پایدارى
بدون تردید پشتکار و پایدارى در راه هدف، از عوامل پیروزى و توفیق انسان به شمار مى‌رود . کسانى در زندگى به خواسته‌ها و آرزوهاى خود نائل گشته‌اند که در راه آن نهایت تلاش و استقامت را نموده‌اند . امام صادق علیه السلام یکى از مهم‌ترین نشانه‌هاى شیعه را استقامت در راه حق مى‌داند و رسیدن به سعادت حقیقى را در گرو این خصیصه پسندیده قلمداد مى‌کند و مى‌فرماید: «لو ان شیعتنا استقاموا لصافحتهم الملائکه ولاظلهم الغمام ولاشرقوا نهارا ولاکلوا من فوقهم ومن تحت ارجلهم، ولما سالوا الله شیئا الا اعطاهم (3) ; اگر شیعیان ما در راه حق استقامت ورزند فرشتگان آسمان با آنان دست مى‌دهند، ابرها [ى رحمت] بر سر آنان سایه مى‌افکنند و سیمایشان همانند روز روشن مى‌درخشد و از زمین و آسمان روزى مى‌خورند و هیچ خواسته‌اى از خداوند نخواهند داشت مگر اینکه خداى متعال به آنان عطا مى‌کند .»

عظمت نفس و دورى از ذلت
شخصیت هرکس در گرو عزت نفس اوست . انسان به عزت نفس و تکریم شخصیت از همه چیز حتى از آب و غذا بیشتر نیازمند است، چرا که رنج گرسنگى و تشنگى برطرف مى‌شود اما تحقیر شخصیت و آزردگى روح و روان به این سادگى رفع نمى‌شود و چه بسا که تا آخر عمر انسان را بیازارد . خداوند متعال انسان را عزیز آفریده و هیچگاه به او اجازه تحقیر دیگران و یا شخصیت‌خویش را نداده است . این سخن در مورد پیروان مکتب تشیع از اهمیت ویژه‌اى برخوردار است . آنان طبق رهنمود امام صادق علیه السلام هیچگاه نباید خود را ذلیل کنند، بلکه باید از کارهاى تحقیرآمیز و ذلت آور اجتناب نمایند . آن حضرت شیعیان را از کسالت، تنبلى، دست درازى به سوى دیگران، طمع کارى، زیاده‌طلبى و سایر امور ذلت‌آور مبرا مى‌داند و مى‌فرماید: «شیعتنا لا یهرون هریر الکلب ولا یطمعون طمع الغراب . . . ولا یسالون لنا مبغضا ولو ماتوا جوعا (4) ; شیعیان ما [از فرط ذلت] همانند سگ زوزه نمى‌کشند و مانند کلاغ طمع نمى‌کنند . . . آنان هیچگاه به سوى دشمنان ما دست [ذلت] دراز نمى‌کنند گرچه از گرسنگى بمیرند .» خداوند متعال نیز تن دادن به کارهاى ذلت‌آور را از صفات منافقین شمرده و عزت را منحصر به ذات خویش مى‌داند: «بشر المنافقین بان لهم عذابا الیما الذین یتخذون الکافرین اولیاء من دون المؤمنین ایبتغون عندهم العزه فان العزه لله جمیعا» (5) ; «به منافقان بشارت ده که عذاب دردناکى در انتظار آن‌هاست . همان‌ها که کافران را بجاى مؤمنان دوست‌خود انتخاب مى‌کنند . آیا عزت [و آبرو] را نزد آنان مى‌جویند با اینکه همه عزت‌ها از آن خداست؟»

زهد و ساده‌زیستى
از آنجا که دلبستگى به دنیا و تعلقات آن مانع رسیدن به کمال حقیقى است، نیک مردان الهى همیشه زهد و قناعت را در متن برنامه خود دارند و ساده‌زیستى، بى‌پیرایگى و پرهیز از جلوه‌هاى دنیوى و دل نبستن به مظاهر دنیا و زرق و برق آن از شاخص‌ترین ویژگى‌هاى آنان است . مطمئنا آنان این شیوه پسندیده را از زندگى پیامبران، اولیاء الهى و عالمان عارف آموخته‌اند . پیروان حقیقى اهل بیت علیهم السلام خصلت زیباى زهد و ساده زیستى را از آن گرامیان آموخته و این سخن گهربار امام صادق علیه السلام را همیشه آویزه گوش خود دارند که فرمود: «ان احببت ان تجاور الجلیل فى داره وتسکن الفردوس فى جواره فلتهن علیک الدنیا واجعل الموت نصب عینک ولا تدخر شیئا لغد واعلم ان لک ما قدمت وعلیک ما اخرت (6) ; اگر دوست دارى که در درگاه الهى با خداوند متعال همنشین شوى و در بهشت در جوار حضرت باریتعالى مسکن گزینى، باید دنیا [و مظاهر آن] در نظر تو خوار باشد و مرگ را همیشه نصب العین خود قرار بده و براى خود چیزى ذخیره نکن و بدان آنچه قبلا [از اعمال صالح ] تقدیم داشته‌اى به حال تو سودمند خواهد بود و از کارهاى نیک که انجام آن را به تاخیر انداخته‌اى ضرر خواهى کرد .»

تلاش براى اصلاح دیگران
از جمله ویژگى‌هاى مورد انتظار براى شیعیان راستین، هدایت و اصلاح افراد منحرف به طریق صحیح مى‌باشد . آنان نه تنها خود راه حقیقت مى‌پیمایند بلکه از اعماق جان خویش دوست دارند دیگران هم ، چنین باشند . پیروان اهل بیت علیهم السلام تنها بدنبال نجات خویش نیستند بلکه شب و روز در اندیشه اصلاح و راهنمایى گمراهان و آلودگان به انواع انحرافات مى‌باشند . آنان با الهام از رهنمودهاى پیشواى ششم علیه السلام با بکارگیرى شیوه‌هاى صحیح و پسندیده به اصلاح افراد مى‌پردازند و با اخلاق نیک در جذب گنه کاران تلاش مى‌کنند و این کلام زیباى رئیس مذهب جعفرى را هیچگاه فراموش نمى‌کنند که فرمود: «لا تقل فى المذنبین من اهل دعوتکم الا خیرا، واستکینوا الى الله فى توفیقهم وسلوا التوبه لهم (7) ; در مورد هم‌کیشان بدکار خود جز خوبى [و نیکى] چیزى نگو و از خداوند توفیق هدایت و توبه آنان را بخواهید .»
سیره امام صادق علیه السلام نیز در این رابطه مى‌تواند راهگشاى شیعیان باشد . آن حضرت هنگامى که متوجه شد، شقرانى (8) (فردى گنه‌کار و شرابخوار) نمى‌تواند از دربار منصور دوانیقى سهم خود را دریافت کند، به آنجا رفت و سهم شقرانى را گرفت و به وى تسلیم نمود . آن حضرت هنگام پرداخت وجه به شقرانى با لحنى ملاطفت‌آمیز و مهربان، خطاى وى را به او گوشزد کرده و فرمود: کار خوب از هر کسى خوب است ولى از تو بواسطه انتسابى که به ما اهل بیت دارى خوبتر و زیباتر است و کار بد از هر کسى بد است، ولى از تو به خاطر همین انتساب، زشت‌تر و قبیح‌تر است . امام صادق علیه السلام این جمله را فرمود و گذشت . شقرانى با شنیدن این جمله دانست که امام از سر او و گناهش آگاه است و از اینکه امام با این حال به یارى او شتافته و ابراز محبت نمود و با رفتارى کاملا منطقى و پسندیده وى را به گناهش متوجه ساخت، شدیدا نزد وجدان خود شرمسار گشت و خود را ملامت نمود (9) .

امانت و صداقت
از مهم‌ترین و بارزترین ویژگى‌هاى مورد انتظار براى شیعیان و مؤمنان، دو صفت والاى امانتدارى و راستگویى است . این دو خصلت آنچنان اهمیت دارد که اساس نظم و انسجام و آرامش هر جامعه‌اى را مى‌توان با تقویت و ترویج آن دو در میان افراد جامعه پى‌ریزى نمود و مشکلات را حل کرد و سعادت جوامع را تظمین نمود . امام صادق علیه السلام گذشته از توصیه‌هایى کلى به عموم شیعیان در این رابطه، به برخى از یارانش در این مورد پیام ویژه مى‌فرستاد . اهتمام آن حضرت به ترویج و احیاى این دو ویژگى انسانى واخلاقى در میان شیعیان، جایگاه آن‌ها را در میان تمام صفات پسندیده و فضائل اخلاقى روشن مى‌سازد .
امام صادق علیه السلام به ابى کهمس فرمود: «اذا اتیت عبد الله فاقراه السلام وقل له: ان جعفر بن محمد یقول لک: انظر ما بلغ به على عند رسول الله صلى الله علیه و آله فالزمه، فان علیا علیه السلام انما بلغ ما بلغ به عند رسول الله صلى الله علیه و آله بصدق الحدیث واداء الامانه (10) ; هرگاه پیش عبدالله [بن ابى یعفور] رفتى، سلام [مرا] به او برسان و بگو: جعفر بن محمد به تو مى‌گوید: دقت کن در آن چیزى که به وسیله آن على علیه السلام در محضر رسول خدا صلى الله علیه و آله سرافراز شد [و او را به آن مقامات عالى رساند . ] پس [تو هم ] آن‌ها را براى خودت لازم بدان [و رفتار خویش را با آن اوصاف زیبا بیاراى]، مطمئنا على علیه السلام با راستگویى و امانتدارى در نزد پیامبر صلى الله علیه و آله به آن درجه و عظمت رسید .»
حضرت امام خمینى رحمه الله در شرح این حدیث مى‌فرماید: «هان! اى عزیز! تفکر کن در این حدیث‌شریف! بین مقام صدق لهجه و رد امانت تا کجاست که على بن ابى طالب علیهما السلام را بدان مقام بلند رسانید . از این حدیث معلوم مى‌شود که رسول خدا صلى الله علیه و آله این دو صفت را از هر چیز بیشتر دوست مى‌داشتند که در بین تمام صفات کمالیه مولى علیه السلام این دو او را مقرب کرده است و بدان مقام ارجمند رسانده است . جناب صادق علیه السلام نیز در بین تمام افعال و اوصاف، این امر را که در نظر مبارکشان خیلى اهمیت داشته، به ابن ابى یعفور که مخلص و جان نثار آن بزرگوار بوده پیغام داده و سفارش فرموده به ملازمت آن‌ها . (11) »
حضرت صادق علیه السلام در حدیث دیگرى اهمیت این دو صفت را چنین بیان مى‌دارد: «لا تنظروا الى طول رکوع الرجل وسجوده فان ذلک شى‌ء اعتاده، فلو ترکه استوحش لذلک ولکن انظروا الى صدق حدیثه واداء امانته (12) ; به طول رکوع و سجود شخص ننگرید زیرا به آن عادت کرده و اگر ترک کند به خاطر آن وحشت مى‌کند، بلکه به راستى گفتار و امانتدارى او بنگرید .»
آرى شیعه راستین را با عبادت و اطاعت‌هاى ظاهرى نمى‌توان شناخت‌بلکه باید در عرصه امتحان، راستى و امانتدارى او ثابت‌شود . چه بسا افرادى که با انجام عبادت‌هاى سنگین و اعمال طولانى و ریایى، خود را مؤمن و پیرو اهل بیت علیهم السلام قلمداد مى‌کنند، اما در مقام راستى و امانتدارى نمى‌توانند از عهده آن برآمده و مغلوب شیطان مى‌شوند .

ولایت پذیرى
یکى دیگر از ویژگى‌هاى شیعیان از منظر حضرت صادق علیه السلام پذیرش ولایت و رهبرى امامان معصوم علیهم السلام به عنوان تداوم رسالت نبوى صلى الله علیه و آله مى‌باشد . شیعه حقیقى آنچنان به ولایت اهل بیت علیهم السلام دلبسته است که شادى و حزن، خوشى و ناخوشى و تمام لذائذ و شدائد زندگى را با ولایت و محبت ائمه اطهار علیهم السلام پیوند مى‌زند . محبت اهل بیت علیهم السلام آنچنان در جان و دل وى رسوخ کرده که تمام گفتار، رفتار و کردار او با ملاک‌ها و معیارهاى اهل بیت علیهم السلام سنجیده مى‌شود و آنان به عنوان حجت‌شرعى براى او هستند .
امام صادق علیه السلام فرمود: «رحم الله شیعتنا خلقوا من فاضل طینتنا وعجنوا بماء ولایتنا یحزنون لحزننا ویفرحون لفرحنا (13) ; خداوند شیعیان ما را رحمت کند که از زیادى سرشت ما آفریده شده‌اند و با آب ولایت ما عجین گشته‌اند . آنان به خاطر اندوه [و غصه‌هاى] ما غمناک مى‌شوند و با شادى ما شاد مى‌گردند .»
امام صادق علیه السلام علاوه بر سفارش‌هاى مکرر به ولایت پذیرى پیروان خویش، در مکتب تربیتى خویش شیعیانى ولایى تربیت نموده و آنان را به این کار تشویق مى‌کرد .
داستان ذیل بیانگر این حقیقت است:
عبدالله بن ابى یعفور یکى از شیعیان مخلص و فداکار است که در پذیرش ولایت ائمه اطهار علیهم السلام اسوه‌اى کامل و نمونه‌اى بارز براى تمام شیعیان مى‌باشد . او با همه عظمت علمى و موقعیت اجتماعى که در میان قوم خود داشت، در برابر فرمان امام علیه السلام تسلیم محض بود . در این مورد داستان مشهورى از وى نقل شده که نهایت اخلاص و اطاعت وى را از ائمه اطهار علیهم السلام نشان مى‌دهد . وى روزى در حضور پیشواى ششم علیه السلام نشسته بود و از وجود حضرتش بهره‌مند مى‌شد . عبدالله، ضمن ارائه سخنانى به امام علیه السلام کلامى را اظهار نمود که مورد عنایت‌حضرت قرار گرفت . این سخن وى که از عمق جان و منتهاى ایمان وى ریشه مى‌گرفت مى‌تواند درسى زیبا و الگویى مناسب براى تمام پیروان و دوستداران اهل بیت علیهم السلام باشد .
او به امام صادق علیه السلام عرضه داشت: «والله لو فلقت رمانه بنصفین فقلت هذا حرام وهذا حلال لشهدت ان الذى قلت‌حلال، حلال; وان الذى قلت‌حرام، حرام; فقال: رحمک الله، رحمک الله (14) ; سوگند به خدا! اگر انارى را از وسط دو نصف کنى و بفرمایى که نصف آن حلال و نصف دیگرش حرام است، مطمئنا گواهى خواهم داد که: آنچه را گفتى حلال، حلال است و آن نصفى را که فرمودى حرام، حرام است [و هیچگونه چون و چرا نخواهم کرد . ] امام صادق علیه السلام فرمود: خدا تو را رحمت کند، خدا تو را رحمت کند .»

شهرت گریزى
مؤمن و شیعه واقعى بر این باور است که کار و عمل انسان باید براى جلب رضایت‌حضرت حق باشد و به غیر از این عمل وى ارزش حقیقى نخواهد داشت . کسانى که براى خوشایند دیگران و جلب رضایت آنان – که در مسیر حق نیستند – تلاش مى‌کنند، کارى بیهوده و عبث انجام مى‌دهند . اساسا خودپرستى با خداپرستى در تضاد است . از منظر امام صادق علیه السلام عمل ریایى که براى خشنودى خداوند متعال نبوده و تنها براى ارضاى نفس و یا خوشایند دیگران انجام مى‌گیرد، نزد خداوند عالم پشیزى ارزش ندارد . آن وجود گرامى در یک سخن بلیغ فرمود: «کل البر مقبول الا ما کان رئاء (15) ; تمام نیکى‌ها پذیرفته مى‌شود مگر اعمالى که بخاطر ریا [و نشان دادن به دیگران] انجام گرفته باشد .»
پیشواى ششم در توضیح سخن خویش به عبدالله بن جندب (16) مى‌فرماید: «لا تتصدق على اعین الناس لیزکوک، فانک ان فعلت ذلک فقد استوفیت اجرک، ولکن اذا اعطیت‌ بیمینک فلا تطلع علیها شمالک (17) ; هیچگاه صدقه [و کارهاى نیک] را جلو چشم مردم انجام مده به قصد اینکه تو را [مردى] پاکیزه انگارند، که اگر به این [سخن] عمل کنى اجر و پاداش خود را به نحو کامل دریافت‌خواهى کرد، ولى [به خاطر داشته باش] که اگر با دست راست‌خود بخشش مى‌کنى دست چپ خود را مطلع نساز . (18) »

رسیدگى به خانواده
توسعه دادن به زندگى خانوادگى و خوشرفتارى با اعضاى خانواده یکى دیگر از ویژگى‌هاى مورد انتظار براى مؤمن و شیعه کامل مى‌باشد . پیرو حقیقى امام صادق علیه السلام هیچگاه نسبت‌به خانواده‌خود، تنگ نظر، سخت گیر و بدرفتار نیست . او تلاش مى‌کند که به نحو شایسته‌اى با همسر و فرزندان خود معاشرت نماید و در صورت امکان به رفاه و امور معیشتى خانواده گسترش دهد .
امام صادق علیه السلام مى‌فرماید: «ان عیال المرء اسراءه فمن انعم الله علیه نعمه فلیوسع على اسرائه فان لم یفعل اوشک ان تزول تلک النعمه (19) ; اعضاى خانواده یک مرد [همانند اسیر اویند . پس هر کسى که خداوند متعال نعمتى به او عطا کند، باید به خانواده [و زیردستان] خود گشایشى در زندگى ایجاد کند که اگر چنین نکند ممکن است این نعمت از دست او خارج شود .»
در روایتى دیگر امام صادق علیه السلام شیعیان را به خوشرفتارى با خانواده سفارش نموده و آنرا موجب طولانى شدن عمر مى‌داند و مى‌فرماید: «من حسن بره فى اهل بیته زید فى عمره (20) ; هر کس با خانواده خود خوشرفتارى نماید عمرش طولانى خواهد شد .»

رعایت ادب در معاشرت با دیگران
ادب و مواظبت ‌بر فضائل اخلاقى از بزرگترین سرمایه‌هاى معنوى براى هر انسان محسوب مى‌شود .
انسان با رعایت آداب اخلاقى و اجتماعى جایگاه خود را در جامعه تحکیم بخشیده و دل‌ها را به سوى خود جذب مى‌کند . دوست و دشمن، افراد با ادب را ستوده و از اعماق جان به آنان به دیده احترام مى‌نگرند .
امام صادق علیه السلام رعایت اصول اخلاقى و توجه به آداب انسانى را از ویژگى‌هاى مکتب تشیع دانسته و آن را بر شیعیان راستین امرى ضرورى و لازم مى‌شمارد و مى‌فرماید: «لیس منا من لم یوقر کبیرنا ولم یرحم صغیرنا (21) ; شیعه ما نیست کسى که بزرگترها را احترام نکند و به کوچکترها ترحم ننماید .»

همیارى با برادران دینى
تعاون و همیارى در بین پیروان اهل بیت علیهم السلام گذشته از اینکه موجب نزدیکى دل‌ها و ایجاد انس و محبت مى‌شود، از مهم‌ترین عوامل اقتدار و تحکیم ارتباط در میان آنان مى‌باشد .
آنان با کنار گذاشتن اختلاف نظرها و سلیقه‌هاى مختلف و احترام به همدیگر در پیشبرد و نشر فرهنگ اهل بیت علیهم السلام نهایت‌سعى خود را مبذول مى‌دارند . شیعیان حقیقى با دورى از هواى نفس و رد خواست‌هاى شیطانى مخالفین مکتب متعالى تشیع، با همدیگر مانوس شده و در راه ترویج معارف اسلامى و آموزه‌هاى اهل بیت علیهم السلام تلاش مى‌کنند . امام صادق علیه السلام در این مورد به یکى از یاران خود مى‌فرماید: «بلغ معاشر شیعتنا وقل لهم: لا تذهبن بکم المذاهب، فوالله لا تنال ولایتنا الا بالورع والاجتهاد فى الدنیا ومواساه الاخوان فى الله (22) ; به شیعیان ما برسان و بگو: مبادا گروه‌ها [ى منحرف ] شما را اغفال کنند، به خدا سوگند! به ولایت ما اهل بیت نمى‌توان رسید مگر با تقوى و تلاش در دنیا و همکارى با برادران دینى در راه خدا .»

دورى از مجالس گناه
یکى از عوامل تاثیر گذار در روح و روان انسان محیط اطراف اوست . عوامل انحرافى از جمله محفل‌هاى آلوده و اجتماعات ضد ارزشى که افراد گنهکار و فاسد آن‌ها مى‌گردانند، تاثیرات فراوانى را در افراد شرکت کننده باقى مى‌گذارد و آنان خواهى نخواهى همرنگ با اهل فسق و فجور و معصیت مى‌شوند .
بدین جهت امام صادق علیه السلام مؤمنین را از شرکت در این محافل نهى کرده و آنان را از رفتن به چنین مکان‌هایى برحذر مى‌دارد، مگر اینکه براى تغییر وضعیت موجود باشد . آن حضرت مى‌فرماید: «لا ینبغى للمؤمن ان یجلس مجلسا یعصى الله فیه ولا یقدر على تغییره (23) ; براى مؤمن شایسته نیست که در مجلسى بنشیند که در آن معصیت‌خداوند انجام مى‌شود و او توانایى تغییر آن را ندارد .»

استفاده از فرصت‌ها
فرصت‌هاى بدست آمده در زندگى کم است و سریعا از دست انسان خارج مى‌شود . انسان موفق کسى است که از هر فرصت‌بدست آمده – گرچه کوتاه مدت باشد – براى رسیدن به هدف خویش بهره گیرد . پیشواى ششم در این زمینه به پیروان خود فرمود: «من انتظر عاجله الفرصه مؤاجله الاستقصاء سلبته الایام فرصته، لان من شان الایام السلب وسبیل الزمن الفوت (24) ; هر کس [در فرصت‌هاى بدست آمده که کوتاه و گذرا هستند] به انتظار فرصت‌هاى کاملترى در آینده بنشیند، روزگار آن فرصت [کوتاه] را نیز از او خواهد گرفت; چرا که عادت روزگار سلب [فرصت‌ها] و روش زمانه از دست رفتن است .»

تلاوت قرآن
قرآن کلام الهى، و جلوه‌اى از قدرت و علم و حکمت پروردگار است و آیات نورانى آن نشانگر عظمت‌خداوند متعال مى‌باشد . قرآن برنامه زندگى یک مسلمان و معارف آن گنجینه‌اى بى‌پایان است . قرآن عهدنامه‌اى میان خداوند و مردم مى‌باشد .
امام صادق علیه السلام با اشاره به این عهدنامه گرانبها، به مسلمانان سفارش مى‌کند که هر روز پنجاه آیه از این کتاب را تلاوت کنند: «القرآن عهد الله الى خلقه، فقد ینبغى للمرء المسلم ان ینظر فى عهده وان یقرء منه فى کل یوم خمسین آیه (25) ; قرآن عهدنامه خداوند متعال به انسان‌ها مى‌باشد، براى مسلمان شایسته است که به این عهدنامه بنگرد و در هر روز پنجاه آیه از آن را تلاوت کند .»
آن حضرت در سخن دیگرى به کیفیت تلاوت و آداب قرائت قرآن پرداخته و فرمود: «علیکم بالقرآن! فما وجدتم آیه نجابها من کان قبلکم فاعملوا به، وما وجدتموه هلک من کان قبلکم فاجتنبوه (26) ; بر شما باد تلاوت قرآن، پس هر آیه‌اى یافتید که کسانى قبل از شما [با عمل به آن ] نجات یافته‌اند، شما هم به آن عمل کنید و هر آیه‌اى را مشاهده کردید که بیانگر عوامل هلاکت [و نابودى ] پیشینیان است، شما هم از آن [عوامل ] پرهیز کنید .»

پی نوشت :
نویسنده: عبد الکریم پاک‌نیا
1) کشف الغمه فى معرفه الائمه، ج‌2، ص‌154 .
2) رجال نجاشى، ص‌39 .
3) تحف العقول، ص‌302 .
4) همان، ص‌303; از آنجایى که هریر به معناى پارس کردن سگ به روى میهمان نیز آمده است، مى‌توان از این حدیث صفت دیگرى را براى شیعیان برشمرد و آن پرخاش نکردن و عصبانى نشدن در معاشرت‌هاست .
5) نساء/138 و 139 .
6) تحف العقول، ص‌304 .
7) همان .
8) وى از فرزندان صالح شقرانى یکى از اصحاب رسول الله صلى الله علیه و آله مى‌باشد . صالح در اوایل برده بود که پیامبر صلى الله علیه و آله آزادش نمود، بدین جهت‌بعنوان آزاده شده پیامبر لقب گرفت .
9) بحار الانوار، ج‌47، ص‌349; داستان راستان، ص‌152 .
10) اصول کافى، کتاب الایمان والکفر، باب الصدق و اداء الامانه، حدیث 5 .
11) چهل حدیث، امام خمینى رحمه الله، ص‌477 .
12) کافى، ج 2، ص 105 .
13) شجره طوبى، ج‌1، ص‌3 .
14) رجال کشى، ص 249 .
15) تحف العقول، ص‌303 .
16) عبدالله بن جندب بجلى کوفى مردى جلیل القدر، مورد اعتماد ائمه اطهار علیهم السلام و همنشین امام باقر، امام صادق، امام کاظم و حضرت رضا علیهم السلام بود . عبدالله که شخصیتى فقیه، محدث و اهل عبادت بود، از طرف امام کاظم و امام رضا علیهما السلام سمت وکالت را به عهده داشت . بعد از فوت وى على بن مهزیار جانشین وى گردید .
17) تحف العقول، ص‌305 .
18) این سخن کنایه از نهایت پنهان کارى در انجام کارهاى نیک مى‌باشد .
19) – کشف الغمه، ج‌2، ص‌207 .
20) همان، ص‌208 .
21) بحار الانوار، ج‌75، ص‌138 .
22) تحف العقول، ص‌303 .
23) وسائل الشیعه، ج‌11، ص‌503 .
24) بحار الانوار، ج‌78، ص‌268 .
25) کافى، ج 2، ص 609 .
26) وسائل الشیعه، ج‌4 .
منبع: گنجینه معرفت

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید