آرامش دل با یاد خدا

آرامش دل با یاد خدا

یکی از بزرگ‏ترین مشکلات بشر امروزی، اضطراب و فشارهای روانی است، که پیامدهای منفی فروانی هم به دنبال داشته است. انسان در راه رسیدن به آرامش کوشش‏های فراوانی را به کار برده است، اما چون راه صحیح آن را نیافته است، تلاشش بی‏ثمر مانده است. پیشرفت علم و تکنولوژی نیز با همه‏ی غوغایش، بیش از پیش او را در گرداب ناآرامی و اضطراب و تردید غوطه‏ور ساخته است.
اضطراب و دلهره از راه‏های گوناگونی ممکن است به وجود آید:

الف- ترسیم آینده‏های تاریک؛
افرادی که برای خود آینده‏های تاریک ومبهم تصور می‏کنند، هر آن ممکن است دچار بیماری و درماندگی و … شوند و از این نگرانی و ترس، بسیار رنج می‏برند.

ب- ضعف و ناتوانی؛
گاه انسان در برابر مشکلات فراوان زندگی به این فکر فرو می‏رود که ممکن است از عهده‏ی حل آن‏ها برنیایم، همین تصور او را مضطرب میسازد.

ج- احساس پوچی در زندگی؛
د- دنیا پرستی و ترس از مرگ.
امروز، نه تنها جوامع غیر دینی و سکولار، که جوامع دینی نیز به دلیل غفلت از گنجینه‏ی غنی و گران ‏بهایی که از ایمان در اختیار دارند، از فشارهای روانی و دلهره‏های بی‏مورد در رنجند. خدایی که انسان را آفرید و برای هدایت و راهنمایی او کتابهای آسمانی و پیامبران را فرستاد، بی‏شک عوامل آرامش و آسایش او را از زبان پیامبران خود بیان کرده است.
انسان هنگامی که کارهای خود را با تفکر و تعقل انجام دهد و به این بیندیشد که کارهایش برای سعادت اخروی سودمند است، این کارِ فکری با آرامش خاطر وبدون هیچ‏گونه تزلزل و اضطرابی صورت می‏گیرد؛ اما اگر تنها زندگی مادی را ببیند و از هوی و هوس پیروی کند، وهم و خیال به سراغ او آمده و او را از راه راست منحرف می‏سازد و اورا در تصمیم خود مضطرب و در اقدام به کارهای مهم سست میگرداند.
آرامش دل و اطمینان خاطر مقدمه‏ای است برای نشاط. کسی دارای روحیه شادابی است که از فشار روانی و دلهره در در امان باشد. خداوند در آیه‏ی بیست و هشت سوره‏ی رعد مهم‏ترین عامل آرامش را یاد خود میداند:
الَّذِینَ آمَنُواْ وَتَطْمَئِنُّ قُلُوبُهُم بِذِکْرِ اللّهِ أَلاَ بِذِکْرِ اللّهِ تَطْمَئِنُّ الْقُلُوبُ (رعد/28) کسانی که ایمان آورده‏اند و دل‏هایشان به یاد خدا آرام می‏گیرد، آگاه باش که (تنها) با یاد خدا دل‏ها آرامش می‏یابد.
مقصود از این‏که یاد حق آرامش دهنده‏ی قلب‏هاست، تنها ذکر زبانی نیست. هر چند ذکر لفظی (یک واژه را چند بار تکرار کردن) در انسان تأثیر دارد و موجب تلقین مفهوم آن واژه به دل می‏شود، بلکه علاوه بر ذکر زبانی، ذکر قلبی نیز نیاز است تا با تمام وجود متوجه عظمت خداوند شده، حضور خدا را در همه جا و تمام حالات درک کند، تا اگر صحنه‏ی گناهی برایش پیش آمد، بتواند یوسف‏وار از آن چشم پوشی کند. چرا که حضرت علی( علیه‏السلام ) می‏فرماید: ذکر بر دو نوع است، یاد خداوند در هنگام مصیبت و از آن بالاتر، یاد خداوند است در هنگامی که حرامی پیش بیاید و از آن چشم بپوشی.(1)
هیچ کُنجی بی‏دد و بی‏دام نیست
جز به خلوتگاه حق آرام نیست
گر گریزی بر امید راحتی
زان طرف هم پیشت آید آفتی
(مولوی)
نام خدا بر لب، همانند آبیاری شاخه‏ی درخت است که تنها گرد گیری از آن می‏کند، ولی یاد خدا در دل مثل آبیاری ریشه‏ی درخت است که مایه‏ی بالندگی و ثمر بخشی آن خواهد بود. اثر چنین یادی این است که انسان را با شور و نشاط به تولید، کار، اشتغال و تأمین نیازهای جامعه وامی‏دارد تا از هر گونه تنبلی و تن‏پروری بپرهیزد و نیز هیچ کار سود آوری او را از یاد خدا غافل نسازد تا از کار حلال دست بردارد و یا به کار حرام روی آورد. چنان‏چه خداوند می‏فرماید:
«مردانی که نه تجارت و نه داد و ستدی آنان را از یاد خدا و برپا داشتن نماز و دادن زکات به خود مشغول نمی‏دارد و از روزی که دل‏ها و دیده‏ها در آن زیرورو می‏شود، می‏هراسند.»(نور/37)
این مردان الهی در اثر یاد خدا، نه تنها از عبادت‏های بدنی امتناعی ندارند، بلکه از زکات و انفاق به مستمندان نیز غافل نیستند.
یکی از مصادیق یاد خداوند، یاد پیامبر اکرم و امامان معصوم – صلوات الله علیهم – است؛ زیرا امام صادق( علیه‏السلام ) در مورد آیه‏ی «الابذکرالله…» می‏فرمایند:
«به محمد علیه و آله السلام تطمئن القلوب و هو ذکر الله» (منظور از آیه این است که با یاد پیامبر دل‏ها آرام می‏گیرد که او یاد خداست)(2)
رسول خدا( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) – فرمودند: «مراد از» «الَّذِینَ آمَنُواْ» شیعیان است و مراد از «ذِکْرِ اللّهُِ» امیرالمؤمنین و ائمه – صلوات الله علیهم – است.(3)
که یاد آن حضرات مایه‏ی آرامش است، این‏که ما شیعیان در شادی آنان خوشحال و در غم آنان اندوهگین هستیم، گذشته از آرامش به نشاط می‏رسیم، که بارها آن را آزموده‏ایم.
پیامبران و امامان معصوم( علیهم‏السلام ) بالاترین مرحله‏ی آرامش را دارا بودند. به یک نمونه در این زمینه نگاه می‏کنیم:
امام سجاد( علیه‏السلام ) می‏فرمایند: «هنگامی که کار جنگ در نبرد کربلا سخت شد، پدرم حسین بن علی( علیه‏السلام ) در آرامش کامل بود و هر لحظه رنگ چهره‏ی او روشن‏تر و بشّاش‏تر می‏گشت، برخی بر خلاف پدرم رنگشان زرد شده و ترس بر اندامشان افتاده بود و دل‏هاشان می‏لرزید، حسین بن علی( علیه‏السلام ) به آنان فرمود: ای بزرگ‏زادگان صبر کنید، مرگ جز پلی بیش نیست که شما را از این سختی‏ها به بهشت وسیع عبور می‏دهد. …»(4)

چگونگیِ آرامش دل با یاد خدا:
ذکر حضرت حق دل را صیقل داده، انسان خاکی و مُلکی را به مَلکوت متصل می‏سازد. او با کمال مطلق ارتباط پیدا می‏کند و این ارتباط آرامشی بسیار لذت‏بخش به او عنایت می‏کند. در پرتو چنین ارتباطی احساس می‏کند به غیر خدا پناه بردن جز فرومایگی چیزی بر او نمی‏افزاید. دریچه‏ی دل چون با یاد پروردگار باز شد، انسان احساس می‏کند خدا هم او را یاد کرده است، که خود می‏فرماید:
«فَاذْکُرُونِی أَذْکُرْکُمْ وَاشْکُرُواْ لِی وَلاَ تَکْفُرُونِ»(بقره/152)
مرا یاد کنید، تا شما را یاد کنم، و شکر مرا به‏جا آورید و کفران نعمت‏های من نکنید. شما از طریق بندگی خداوند و با تمام وجود و دل وجان به یاد او باشید، تا خداوند هم به یاد شما باشد و نعمت‏هایش را بر شما افزون کند.
امام صادق( علیه‏السلام ) می‏فرمایند: «بدانید هر کس از مؤمنان خدا را یاد کند، خداوند او را به‏خوبی یاد می‏کند، پس در اطاعت خداوند بکوشید.» (5)
توجه به خدا در ایجاد آرامش قلبی بدین جهت است که: 1- خداوند، هدف نهاییِ فطرت انسان است و انسان ناخودآگاه در طلب این مطلوب نهایی در حرکت است و تا به او نرسد، آرام نمی‏گیرد. 2- کسی که توجه به خدا ندارد در واقع به غیر او که همان دنیا و مظاهر آن باشد، دل بسته است. این فرد هر مقدار از نعمت‏ها و بهره‏های دنیا برخوردار گردد در هراس و دلهره‏ی بیش‏تری قرار میگیرد؛ زیرا دایم در حسرت امری است که نصیب او نشده و در اضطراب است که آنچه دارد از دست ندهد. بنابراین گرفتار رنج و اندوه دایمی میشود و با کوچک‏ترین سختی و مصیبتی تعادل روحی خود را از دست داده، زندگی سخت و محنت باری را خواهد داشت. ترسیم قرآن از این بحران روحی چنین است:
«وَمَنْ أَعْرَضَ عَن ذِکْرِی فَإِنَّ لَهُ مَعِیشَهً ضَنکًا وَنَحْشُرُهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ أَعْمَی»(طه/124) و هر کس از یاد من روی (و دل) بگرداند، در حقیقت زندگی تنگ (و سختی) خواهد داشت و روز رستاخیز او را نابینا محشور می‏کنیم.
روی گردانی از یاد خدا دو ثمره‏ی بسیار تلخ دارد: 1) داشتن زندگی ناگوار و تنگ 2) دوست شدن با شیطان همان‏گونه که قرآن می‏گوید:
«وَمَن یَعْشُ عَن ذِکْرِ الرَّحْمَنِ نُقَیِّضْ لَهُ شَیْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِینٌ»(زخرف/36) و هر کس از یاد (خدای) رحمان دل بگرداند، بر او شیطانی می‏گماریم تا برای وی دم‏سازی باشد.
اگر انسان غرق در لذات دنیا شود به صورتی که او را از یاد خدای مهربان ـ که رحمت وسیعش همه‏ی موجودات را شامل می‏شود ـ باز دارد، خداوند شیطانی را بر او مسلط می‏سازد تا همواره با او هم‏نشین باشد، رشته‏هایی در گردن او افکنده، هر جا که خاطرخواهش باشد، او را ببرد.

یاد خدا و بقای نشاط
خداوند در این زمینه می‏فرماید:
«یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ إِذَا لَقِیتُمْ فِئَهً فَاثْبُتُواْ وَاذْکُرُواْ اللّهَ کَثِیرًا لَّعَلَّکُمْ تُفْلَحُونَ» (انفال/45)
ای گروه مؤمنان هنگامی که دست‏هایی از دشمنان را در میدان نبرد در برابر خود دیدید، ثابت قدم باشید و خدا را فراوان یاد کنید، باشد که رستگار و پیروز شوید. هنگامی که سرباز مجاهد، به یاد قدرت بی‏پایان و رحمت گسترده‏ی الهی باشد، احساس می‏کند در میدان مبارزه تنها نیست. این امر می‏تواند در تمام صحنه‏های زندگی او در برابر ناملایمات مقاوم سازد.
خداوند برای دلداری رسول اکرم( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) در برابر سختی‏ها، خطاب به او میفرماید:
«وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّکَ یَضِیقُ صَدْرُکَ بِمَا یَقُولُونَ فَسَبِّحْ بِحَمْدِ رَبِّکَ وَکُن مِّنَ السَّاجِدِینَ»(حجر/97 و 98)
ما می‏دانیم که سخنان مشرکان سینه‏ی تو را تنگ و ناراحت می‏سازد، روح لطیف و قلب حساس تو نمی‏تواند در برابر بدگویی‏های آنان ساکت بنشیند و سخنان کفر آمیز آنان را تحمل کند، به همین دلیل اندوهگین می‏شوی. برای برطرف شدن این ناراحتی به تسبیح پروردگارت بپرداز و در برابر ذات پاکش سجده به‏جای آور. ذکر خداوند اثرات بد گفتار آنان از بین برده، به تو نیرو و توان تحمل بیش‏تر می‏بخشد.
هر چند خطاب آیه به پیامبر اکرم( صلی‏الله‏علیه‏و‏آله ) است، ولی در نهایت آن شامل همه‏ی افراد می‏شود. هر کس می‏خواهد در برابر سختی‏ها مقاوم باشد و همیشه به یاد خدا باشد و او را حاضر و ناظر بر کردار خویش بداند.
قرآن آرامش اولیای الهی را چنین بیان می‏کند:
«أَلا إِنَّ أَوْلِیَاء اللّهِ لاَ خَوْفٌ عَلَیْهِمْ وَلاَ هُمْ یَحْزَنُونَ الَّذِینَ آمَنُواْ وَکَانُواْ یَتقون»(یونس/62 و 63) آگاه باشید که بر دوستان خدا نه بیمی است و نه آنان اندوهگین می‏شوند؛ همانان که ایمان آورده و پرهیزگاری ورزیده‏اند.
ترس و اندوه، دو حالت روانی و برهم زننده‏ی آرامشند. نفی آن دو از سوی اولیای خدا، مساوی با حصول آرامش و برطرف شدن اضطراب دوستان راستین خدا آن‏قدر به خدا نزدیک شده‏اند که میان آنان و خدا فاصله‏ای نیست، آنان از هر گونه وابستگی به جهان ماده آزادند، نه با از دست دادن امکانات مادی فریادشان بلند میشود، و نه ترس از آینده افکارشان را به خود مشغول می‏سازد. اولیای خدا، کسانی هستند که حوادث ناگوار روزگار در دیدگاه آنان زشت و ناخوشایند جلوه نمی‏کند، هر چه از دست بدهند غمی به دل راه نداده و اندوه بر چهره‏شان نمی‏نشیند، اینان برخوردار از اطمینان و آرامش نفس هستند.
آرامش اولیای خدا بشارتی از سوی خداوند به آنان است، که از راه ایمان وتقواپیشگی به این مقام رسیده‏اند که نه در دنیا و نه در آخرت از هیچ نترسند و بر هیچ امری نگران نباشند؛ جز مواردی که خدا خواهد، و خداوند خواسته تا از پروردگار خویش و از دست رفتن کرامت الهی، ناراحت باشند که این ترس و حزن، تسلیم در برابر خداست.(6)
در آیات و روایات متعددی یاد خداوند را از جنبه‏هایی چون تشویق به آن، فواید دنیوی و اخروی آن، زمان ومکان آن و کیفیت ذکر، را تأکید کرده‏اند؛ که بسیاری ازخطاهایی که بشر انجام می‏دهد به سبب غفلت او از خداست؛ بی‏شک اگر انسان همواره به یاد خدا باشد و خود را در پیشگاه الهی حاضر ببیند، از کردارهای ناپسند خودداری می‏کند.

پی نوشت ها:

1. مجلسی، محمد باقر؛ بحار الانوار؛ )چاپ ایران( ج71، ص93، ح48. و نیز همان، ج77، ص51 ح3
2. تفسیر العیاشی، ج2، ص227
3. تفسیر کنز الدقایق، ج6، ص447
4. صدوق؛ معانی الاخبار؛ ص288
5. تفسیر کنز الدقایق، ج2، ص194
6.- ر.ک: المیزان، ج10، ص88 . تفسیر نمونه، ج8، ص332

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید