نویسنده: پروفسور بنیامبین اسپاک
از او لذت ببرید
از او نترسید. از آنچه که بعضی مردم میگویند شاید خیال کنید که طفل بعد از تولد مصمم است بهر نحوی که شده است، تمام توجه شما را بخود معطوف داشته، والدین را تحت کنترل کامل خود درآورد. چنین اندیشه ای به هیچ وجه صحت ندارد زیرا طفل خلق شده است تا یک انسان منطقی و دوست داشتنی باشد.
اگر او گرسنه است، از تغذیه اش ابائی نداشته باشید زیرا اگر بموقع تغذیه نشود، بعدا از خوردن امتناع خواهد کرد. از عشق ورزیدن و محبت کردن به او واهمه ای نداشته باشید زیرا هر نوزداری، همانقدر که احتیاج به ویتامین و کالری دارد، نیازمند تبسم، محبت و نوازش، صحبت و بازی کردن است. این عوامل به تدریج د راو رخنه کرده و او را به شخصی مبدل خواهد کرد که مردم را دوست داشته و از زندگی خود لذت ببرد. بالعکس، فقدان این عوامل او را شخصی بسیار سرد و خشن بار خواهد آورد.
از انجام دادن سایر آرزوها و تقاضاهایش، تا آنجا که معقول به نظر میرسد و شما را اسیر طفل نمیسازد، نترسید. اگر در اوایل زیاد گریه میکند شاید بدلیل گرسنگی، سوءهضم، خستگی یا ناراحتی های دیگر باشد. احساساتی که از گریه او در شما ایجاد میشود و عکس العملی که برای تسکین او نشان میدهد بایستی جزء طبیعت شما باشد. گاه طفل فقط بغل کردن، تکان خوردن و راه بردن نیازمند است.
لوس کردن بچه با مهربانیهای بیجا عاقلانه نیست و هرگز بطورناگهانی هم ایجاد نمیشود. لوس شدن بچه به تدریج بوجود میآید و علت آن وجود مادری است که از بکار بردن حس ابتکار خود واهمه دارد و مایل است که اسیر تمایلات فرزندش بشود لذا او را من غیر مستقیم در اسیر کردن خویش تشویق مینماید.
هرکس علاقمند بداشتن فرزندی است که عادات درست و صحیح داشته به سهولت قابلیت سلوک و سازش و معاشرت با مردم را داشته باشد و خود بچه نیز مایل است که مثلا در ساعات معینی غذاصرف کند و به تدریج آداب غذا خوردن را بیاموزد، خواهشش بر طبق احتیاجاتش باشد و به تدریج که بزرگتر شد، طریق استفاده از توالت را فرا گیرد. طفل تمام این عادات را دیر یا زود از خانواده خود سرمشق خواهد گرفت و فقط راهنمائی مختصری از جانب والدین کافی خواهد بود.
بهر شکلی که هست از او لذت ببرید تا به بهترین وجهی رشد نماید. همانطوری که قیافه هر نوزادی نسبت به نوزادان دیگرمتفاوت است، کیفیت رشد و نمو هر نوزادی نیز نسبت به نوزاد دیگر فرق خواهد داشت. ممکن است یکی از حیث جسمانی، نشستن، ایستادن، راه افتادن، خیلی زود رشد کرده پیشرفت نماید در حالی که از حیث حرف زدن و دقت در کارها ومهارت انگشتان خیلی کند باشد. ممکن است بچه ای که از حیث جسمانی، غلطیدین و ایستادن خیلی خوب رشد کرده باشد، بسیار دیر راه بیافتد و یا در آمدن دنداهایش تاخیر داشته بانشدو بالعکس، گاه اتافق میافتد بچه ای که در مدرسه خیلی با هوش است در اوان طفولیت حرف زدن را خیلی بکندی یادگرفته بطوری که والدینش تصور میکرده اند طفل لال باشد و بر عکس طفلی که حرف زدن راخیلی زود و سریع یاد گرفته است ممکن است از حیث هوش بسیار متوسط باشد.
من در اینجا مخصوصا نمونه های مختلفی را مثال میزنم تا بخوبی روشن شود که طرز رشد و نمو هر طفلی تفاوت دارد. ممکن است بچه ای درشت استخوان، چاق و قد کوتاه بوده در حالیکه دیگری ظریف و نازک باشد. گاهی بچه ای که اصولا چاق است و در جریان ناخوشی هم زود لاغر میشود، بمحض بهبودی دوباره خیلی سریع به حالت اول برمیگردد- بدبختی این بچه اشتهای زیاد او به غذا است- در حالیکه دیگری همیشه لاغر و استخوانی است ولو اینکه بهترین اغذیه را نیز بخورد و زندگیش خیلی آرام و ملایم باشد. بنابراین بفرزند خود بهر شکل وقیافه ای که هست، عشق و محبت کنید و از اولذت ببرید وصفاتی را که شما مایلید داشته باشد، ولی ندارد، فراموش کنید. این پند را از روی احساسات به شما نمیدهم بلکه متکی بدلیل مهمیاست: زیرا وقتی شما فرزن خود را بهر شکل وقیافه ای که هست( آرام – زشت کند و غیره) قبول کنید، به تدریج در اوحس اعتماد به نفس ایجاد خواهید کرد و روحیه ای در او بوجود خواهید آورد که همیشه با تمام قوا در انجام پیشرفت امور مربوط به خودکوشش کند و از تمام فرصت ها و شانس های زندگی استفاده نموده مشکلات را بر طرف نماید، اگربچه ها را آنطور که هست نپذیرید و هر کاری را که کرده است بنظرش نادرست و بد جلوه دهید، بتدریج حس عدم اعتماد بنفس در او بوجود خواهد آمد ونمیتواند از تمام قوای مغزی، مهارت و جذابیت جسمانی خود در انجام کارها استفاده نماید و این مشکلات در هنگام بزرگیش ده برابر خواهد شد.
نوزاد شما شکستنی نیست.
مادران جوان در مورد فرزند اول اغلب میگویند:” اگر درست بچه را بالا و پایین نکنم، میترسم به او صدمه ای برسد.” من توصیه میکنم که به هیچ وجه نگران این مطلب نباشید زیرا فرزند شما خیلی محکم خلق شده است. فی المثل هنگام بغل کردنش اگر اشتباها سر او بعقب بیافتد، صدمه ای به او نخواهد رسید و یا شکاف استخوان سرش که ملاج (فونتانل) نامیده میشود بوسیله پرده بسیار سختی پوشانده شده است که به این سادگی مجروح نمیگردد. موقعی که وزن نوزاد به سه کیلوگرم میرسد دستگاه کنترل کننده درجه حرارت بدنش بسیار قوی است و نسبت به میکروب ها مقاومت کافی دارد و اگر مثلا تمام افراد فامیل مبتلا به سرماخوردگی بشوند، سرماخوردگی نوزاد از همه خفیف تر خواهد بود، یا اگر سرش به جائی گیرکند به سبب غریزه طبیعی، مبارزه کرده گریه کرده و فریاد میکند، اگر بقدر کافی تغذیه نشود گریه خواهد کرد، اگر نور چراغ برای چشمانش قوی باشد چشمک میزند و او را ناراحت میسازد(ولی میتوانید با نور فلاش از او عکس بردارید گو اینکه او را از جا میپراند) همچنین طفل بقدر احتیاجش میخوابد، بنابراین ملاحظه میکنید بچه ای که یک کلمه نمیتواند حرف بزند و از دنیا هیچ چیز نمیداند، چطور از خودش مراقبت و مواظبت مینماید.
نوزاد در هنگام تولد دارای قیافه خاصی است که اگر والدین قبلا نمونه آن را ندیده باشند فوق العاده مایوس خواهند شد. پوست بدنش آغشته بموم است که اگر آنرا نشویند بتدریج جذب بدن شده و شانس بیرون زدن بثورات پوستی را در دوران بیمارستانی کم مینماید، پوست بدن در زیر این ورقه مومیبرنگ قرمز است. صورت ممکن است پف کرده و برآمده باشد و لکه های آبی و سیاه که اثرات فورسپس است گاهی روی آن دیده شود. سر بعلت عبور از لگنو مجرای زایمان مادر، ناموزون گشته ممکن ایت ناحیه پیشانی فرورفته و قسمت عقب سر برآمده و دراز شده باشد. گاهی برآمدگی هائی در روی استخوان های سر وجود دارد که ناشی از خونریزی در زیر پرده ضریع استخوانهای سر است و هفته ها طول میکشد تا بتدریج جذب شده از بین برود. دو روز بعد از تولد ممکن است پوست کمیزرد شود (یرقان) که در ظرف یک هفته از بین خواهد رفت. (اگر زردی پوست از روز اول هویدا باشد یا خیلی شدید شده بیشتر از یک هفته طول بکشد بایستی طبیب را از آن مطلع ساخت.) بدن نوزاد از موهای بسیار نازک و لطیفی پوشانده شده که در ظرف یک هفته خواهد ریخت و تا دو هفته بعد از آن پوست بدن پوسته پوسته شده به تدریج مرتفع میشود. سر بعضی از بچه ها هنگام تولد پوشیده از موی سیاه رنگی است که گاهی تا قسمت های پائین پیشانی ادامه دارد. این اولین موی سر از هر نوع یا جنسی که باشد که خواهد ریخت و موی جدیدی خواهد روئید که ممکن است با نوع اولیه آن کاملا متفاوت باشد.
منبع: گروه سبک زندگی سیمرغ