آثار مثبت و منفى غیبت
ایمان به حضرت مهدى (علیه السلام) سبب رشد فکر و امید است، ایمان به مهدى موعود و احتمال آنکه هر ساعتى ممکن است آن حضرت ظهور فرماید در پاک دلان و شایستگان اثرى ژرف و سازنده دارد; آنان خود را آماده مى سازند و از ظلم ها و تجاوزها دورى مى جویند و به عدالت و برادرى عشق مى ورزند تا توفیق یارى امام(علیه السلام) و درک محضرش را بیابند و از دیدار و زیارتش محروم نشنود و به آتش دورى و ناخوشنودى آن گرامى نسوزند.
ایمان به حضرت مهدى( علیه السلام) که زیر بار هیچ حکومتى از حکومتهاى فاسد و ستم پیشه نرفته است حالتى در پیروانش بوجود مى آورد که در برابر هر ظالم و طاغوتى مقاومت کنند و زیر بار او نروند و او را نفى نمایند.
ایمان به ظهور آن گرامى نباید موجب شود که مسلمانان امور را به آینده واگذار کنند و گوشه گیرى و انزوا پیش گیرند و در امور امروز و فردا و تسلط کفار واشرار را بپذیرند واز کوشش در راه ترقى عملى و صنعتى دریغ ورزند و به اصلاحات اجتماعى دست نزنند.
این پندار که ایمان به ظهور مهدى (علیه السلام) موجب سستى و مسامحه و فتور مى گردد باطل است، مگر امامان معصوم و شاگردان پرتلاش و پایدار آنان به ظهور قائم (علیه السلام) ایمان نداشتد، مگر علماء بزرگ اسلام به آن گرامى معتقد نبودند; در عین حال از کوشش باز نمى ایستادند وبراى اعلاى کلمه اسلام از هیچ فداکارى و تلاشى خوددارى نمى کردند، و هرگز از مسؤلیتهاى خویش طفره نمى رفتند و به وظایف سنگین خود مى پرداختند و نقش سازنده خویش را با کمال امید پیاده مى کردند.
مسلمانان صدر اسلام از پیامبر عزیز اسلام شنیده بودند که اسلام پیش مى رود و فتوحاتى بزرگ در پیش دارند، اما این بشارتها موجب سستى و کناره گیرى آنان نشد بلکه بر تلاش آنان افزود و با پایمردى و فداکارى به هدف رسیدند.
امروز هم مسلمین عهده دار مسؤلیتهاى بزرگى هستند که باید با استفامت به انجام برسانند، و موقعیت را بشناسند و از فرصتها به خوبى استفاد نمایند، و همیشه در صحنه حاضر باشند و از منکرات منع و معروف را نشر و عملى نمایند، و از نفوذ دشمن جلوگیرى به عمل آورند، و در برابر هجومهاى فکرى و اقتصادى و سیاسى و نظامى دشمن به دفاع از اسلام و مسلمین بپردازند، و هر چه بهتر و بیشتر خود سازى کنند تا قابلیت درک و یارى امام عصر ارواحنا فداه در آنان تثبیت شود و مورد لطف او قرار گیرند، و زمینه را هر چه بیشتر براى ظهور آن گرامى فراهم آورند.
امیر مؤمنان على (علیه السلام) از پیامبر عزیز اسلام (صلى الله علیه وآله) نقل فرموده است: «افضلُ العبادهِ انتظارُ الفرج» انتظار فرج حضرت بقیه الله (علیه السلام) برترین عبادت است.
و نیز چهارمین امام زین العابدین (علیه السلام) فرمودند: غیبت امام دوازدهم طولانى مى شود، و مردم زمان غیبت او که معتقد به امامت ا و منتظر ظهور او باشند برتر از مردم همه زمانها خواهند بود، زیرا خداى متعال از عقل و فهم و معرفت به آنان بحدى عطا کرده که زمان غیبت نزد آنان مثل زمان حضور امام (علیه السلام) است، و خدا آنان را در آن زمان بمنزله مجاهدین در رکاب رسول خدا قرار داده است، آنان براستى مخلصند و واقعاً شیعه ما هستند، و آنانند که در سر و پنهان مردم را به سوى خدا مى خوانند.
و فرمود:«انتظار الفرج من اعظم الفرج» درانتظار فرج بودن از بزرگترین فرج است.
مرحوم آیه الله سید صدر الدین صدر مى نویسد:
«انتظار، مراقبت حصول و تحقق امر مورد انتظار است، پوشیده نیست که آثار انتظار حضرت مهدى(علیه السلام) از اصلاح خود و اصلاح اجتماع به ویژه اجتماع امامیه(شیعه) به شرح زیر است.
1ـ انتظار خود بخود تمرین و ریاضت مهمى براى نفس انسان است تا آنجا که گفته شده«الانتظار اشد من القتل» و لازمه انتظار مشغول داشتن قوه متفکره و توجه دادن و جمع کردن نیروى فکر و خیال به سوى مطلب مورد انتظار مى باشد، و این کار قهراً دو فایده در بر دارد:
الف ـ نیروى فکرى انسان موجب افزایش نیروى عمل مى گردد.
ب ـ انسان توانائى و قدرت متمرکز کردن حواس و نیروى خود را پیرامون موضوع واحدى پیدا مى کند. و این دو فایده ازمهمترین امورى است که انسان در معاد و معاش خود به آن نیاز دارد.
2ـ انتظار موجب آسانى مصیبت ها و مشکلات بر انسان مى شود، زیرا مى داند در معرض جبران و برطرف شدن هستند، و چقدر تفاوت است میان مصیبتى که انسان بداند تدارک و جبران مى شود و مصیبتى که تدارک و جبران آن معلوم نیست; بویژه آنکه احتمال تدارک و جبران نزدیک باشد; حضرت مهدى (علیه السلام) با ظهور خود زمین را پر از قسط و عدل مى سازد(و همه مصیبتها را برطرف مى نماید).
3ـ لازمه انتظار آنست که انسان شوق و علاقه پیدا مى کند که از اصحاب امام عصر(عج) و شیعه او بلکه از انصار و یاوران او شود، و لازمه این علاقه سعى و تلاش در اصلاح نفس و تهذیب اخلاق است تا شایستگى مصاحبت با آن گرامى جهاد در حضور او را پیدا کند; آرى این نیازمند به اخلاق اسلامى است که امروز در جامعه ما کمیاب است.
4ـ انتظار همانطورى که موجب اصلاح نفس فرد بلکه دیگرى مى گردد، موجب مى شود که انسان به تهیه مقدمات و شرایطى بپردازد که موجب غلبه حضرت مهدى (علیه السلام) بر دشمنانش گردد،و لازمه این هدف تحصیل معارف و علوم و صنایعى است که هدف نیازمند آنهاست بویژه آنکه معلوم شده غلبه آن گرامى بر دشمنانش بطریق عادى خواهد بود، این ها برخى از آثار انتظار راستین است)
«مرحوم مظفر» مى نویسد: انتظار مصلح جهان و نجات دهنده آنان که بر حقند، حضرت مهدى(علیه السلام) به آن معنى نیست که در اجراى حقایق دین دست روى دست گذاشته و کارى انجام ندهند، بخصوص در واجبات دینى مانند جهاد در راه اجراى قوانین دین امر به معروف و نهى از منکر نمى توان از خودسلب مسؤلیت کرد، چرا که مسلمان در هر حال موظف است به احکام خدایى عمل کند و رد راه شناخت درست آن گام بردارد، و تا مى تواند امربه معروف و نهى از منکر کند و روانیست به بهانه انتظار مصلح از عمل به واجبات سر باززند; انتظار هیچگونه تکلیفى را از مسلمان ساقط نمى کند و هیچگونه عملى را به تأخیر نمى اندازد.
بدین ترتیب بدیهى است که شیعه در زمان غیبت نیز در امتحان و آزمایش بزرگى قرار میگیرد، و باید ازسویى دین خود را حفظ کند و از سوى دیگر زمینه سازى نماید تا در رکاب آن گرامى به نصرت اسلامى بپردازد، و بسیارى ازمردم در این امتحان و آزمایش موفق نخواهند بود.
«جابر جعفى» مى گوید به امام باقر (علیه السلام) عرض کردم: فرج شما چه وقت است؟
فرمودند:هیهات، هیهات. فرج ما نمى تواند تا غربال شوید، سپس غربال شوید(امام (علیه السلام) سه بار این جمله را تکرار کردند) تا مردم کدر بروند و مردم صاف باقى بمانند.
آرى انتظار این خاصیت را دارد که پس از انجام وظایف و بذل کوشش باز یأس و نا امیدى ندارند و منتظر و امیدوارند که فرج از سوى خدا برسد.
و نیز از جمله آثار مهم غیبت این است که بشریت در این دوران توان خود را بکار مى گیرد و به تجربه در مى یابد که بدون وحى و الهام و امدادهاى غیبى نمی توان کاروان بشریت را به مقصد اصلى و نهایى که قرب به خداست رساند و عاقبت باید در مقابل وحى و تعلیمات الهى و آسمانى سر تسلیم فرود آورد.
منبع: سایت مهدیه تهران