آنچه در پی میآید ترجمهای است از مقالهی Messianism (مهدویت) که در دائره المعارف دین جلد 9 صفحه 469 الی 481 ویراسته میرچا الیاده توسط شرکت انتشاراتی مک میلان نیویورک آمریکا در سال 1987 به چاپ رسیده است . طبیعتا دیدگاه دانشمندان و دینشناسان غربی نسبتبه ویژگیهای حضرت مهدی (عج) تا حدود زیادی متاثر از متون و شخصیتهایی است که با جایگاه عصمت، مبانی غیبت، تاریخ زندگی ایشان و به طور کلی دیدگاه شیعهی دوازده امامی نسبتبه آن حضرت، آشنایی کاملی نداشتهاند، همچنان که در قسمت کتابشناسی این مقاله ملاحظه میشود، در اکثر برداشتها کتب غیراصلی و دست دوم، ملاک قضاوت بودهاند و نویسندهی بخش سوم مقاله (مهدویت در اسلام) در ابتدای کتابشناسی خود تذکر میدهد که هیچ مطالعهی جامعی را در خصوص کل موضوعات مربوط به حضرت مهدی (عج) و نهضتهای تاریخی نیافته، تنها دو کتاب را میتواند به عنوان منابعی مهم در خصوص ظهور اولیه، سابقه و توسعه دیدگاه حضرت مهدی (عج) در نهضتهای شیعه، معرفی نماید . اول، کتاب «آغاز مهدویت» اثر ژان اولاف بلیج فلدت و دوم، کتاب «مهدویت در اسلام: ایده مهدی در شیعه دوازده امامی» اثر عبدالعزیز ساشادینا .
مهدویت از دیدگاه دین پژوهان و اسلامشنان غربی(1)
واضح است که منظور اصلی از ترجمه این مقاله و سایر مقالاتی که در دائره المعارفهای معتبر غربی در مورد حضرت مهدی (عج) به قلم بزرگترین دینشناسان و اسلام شناسان غربی نگارش یافته، صرفا آشنایی با دیدگاه و نگرش آنان نسبتبه آن وجود عزیز است نه تایید کامل عقاید و کج فکریهای آن دانشمندان، لذا ترجمه این نوع مقالات میتواند زمینهای برای شناخت هر چه دقیقتر عقاید بزرگان شیعهشناسی غرب در مورد حضرت فراهم آورد تا این شناخت، خود مبنایی برای تبلیغ صحیح و شناساندن شخصیتحقیقی آن امام عزیز به مردم و اندیشمندان دیار غرب باشد . ان شاء الله .
(مترجم)
این نوشتار، مشتمل بر سه مقاله است:
1) نگاه اجمالی
2) مسیحا باوری در دین یهود
3) مهدویت در اسلام
مقاله اول مروری بین فرهنگی بر مفهوم و عقیدهی مسیحا باوری در ادیان مختلف، به ویژه در مسیحیت، ارائه مینماید . دو مقالهی بعدی به مسیحا باوری در سنتیهود و [مهدویت در] اسلام میپردازند .
1) نگاه اجمالی
واژه مسیحا باوری از کلمه مسیح گرفته شده که ترجمهی واژهی عبری mashiah (تدهین شده) است و در اصل به پادشاهی دلالت میکرد که سلطنت او با مراسم مسح با روغن، مقدس اعلام میشد . در کتب مقدس یهود (کتب عهد عتیق)، mashiah همیشه برای اشاره به پادشاه وقت اسرائیل به کار رفته است: در مورد طالوت نبی (باب 12 آیات 3 – 5 و باب 24 آیات 7 – 11)، داوود نبی (باب 19، آیات 22 – 21)، سلیمان نبی (کتاب وقایع ایام 2 . باب 6، آیه 42)، یا پادشاه به طور کلی (کتاب مزامیر: باب 2، آیه 2; باب 18، آیه 50; باب 20، آیه 6; باب 28، آیه 8; باب 9، آیه 84; باب 38، آیه 89; باب 51، آیه 89، باب 17، آیه 132). اما در دورهی بین دو عهد، این واژه به پادشاه آینده اطلاق میشد که انتظار میرفت پادشاهی اسرائیل را اصلاح کند و مردم را از شر تمام شیاطین نجات دهد .
در عین حال، اگر چه در پیشگوییهای پیامبران در خصوص پادشاه آرمانی آینده، از واژهی مسیح استفاده نشده است، اما آنها را از زمرهی از همین نوع پیشبینیهای مربوط به معادشناسی تلقی کردهاند . این متون عبارتند از کتاب اشعیای نبی باب 9، آیات 1 – 6; باب 11، آیات 1 – 9; کتاب میکاه نبی باب 5 آیات 2 – 6، کتاب زکریای نبی باب 9، آیه 9، و برخی از مزامیر «شاهانه» مانند کتاب مزامیر داود باب 2، 72 و 110 . سابقه این مفهوم اخیر در مکاتب سلطنتی خاور نزدیک باستانی یافت میشود که در آن پادشاه نقش ناجی مردم خود را ایفا میکرد و انتظار میرفت که هر پادشاه جدید حاصلخیزی، ثروت، آزادی، صلح و سعادت را برای سرزمین خود به ارمغان آورد . نمونههای آن را میتوان هم در مصر و هم در بین النهرین یافت . دانشمند فرانسوی، ادوارد دورم (1) در کتاب خود تحت عنوان (1910) برخی از متونی را ذکر کرده است که چنین انتظاراتی را تحت عنوان «پادشاه مسیح» مطرح کردهاند [. همچنین مراجعه کنید به: پادشاهی، مقالهای در بارهی پادشاهی در سرزمین مدیترانهی باستانی] .
یهودیت: در یهودیت مربوط به دورهی بین دو عهد، امیدهای مربوط به مسیح موعود در دو جهتشکل گرفت . یکی از آنها ملی و سیاسی بود که در مزامیر منسوب (2) به سلیمان (بابهای 17 و 18) با بیشترین وضوح مطرح شده است . در اینجا این مسیح ملی، فرزند داوود است . او با خرد و عدل حکومتخواهد کرد; قدرتهای بزرگ جهان را شکستخواهد داد، مردم خود را از قید کومتبیگانه رها خواهد ساخت و سلطنتی جهانی وضع خواهد کرد که در آن مردم در صلح و سعادت زندگی خواهند کرد . همین آرمان شاهانه در توصیف حکومتشمعون در کتاب اول مکابیان (3) باب 14، آیه 3; مطرح شده که بیانگر پیشگوییهای کتب عهد عتیق در مورد مسیح موعود است .
برخی اسناد جعلی، به ویژه وصیتنامه لیوای (4) ، از مسیح کشیش نیز سخن میگویند که قرار است صلح و علم خداوند را برای مردم خود و جهان به ارمغان آورد . امت قمران (5) حتی منتظر دو فرد تدهین شده بودند، یک کشیش و یک پادشاه، اما اطلاع زیادی از وظایف آنها در دست نیست .
مسیر دوم این شکلگیری مهمتر از همه در کتاب حبشی زبان مکاشفات خنوخ نبی (کتاب اول خنوخ) و در کتاب دوم اسدرا (6) (که کتاب چهارم عزرا هم نامیده میشود) یافت میشود . تمرکز اصلی آن بر عبارت پسر انسان است . این عبارت در عهد عتیق عمدتا جهت اشاره به انسان (کتاب مزامیر داود باب 8، آیه 5; باب 80، آیه 18; [نسخه انگلیسی باب 80، آیه 17] و چندین بار هتخطاب به پیامبر، در کتاب فر قیال نبی) به کار رفته است . در رؤیائی که در کتاب دانیال باب 7، ثبتشده است، این عبارت در آیه 13 برای اشاره به «موجودی شبیه انسان» به کار رفته که برخلاف چهار حیوان معمول، مظهر چهار قدرت بزرگ در جهان قدیم است و بر نقش مهم اسرائیل در روز قیامت دلالت میکند .
در کتب مکاشفات مذکور، پسر انسان شخصیتی غیرمادی، کمابیش الهی و ازلی است که در حال حاضر در بهشت پنهان است . وی در آخرالزمان، ظاهر میشود تا در باب رستاخیز مردگان در میان جهانیان قضاوت کند . مؤمنین از سلطهی شیاطین رها میشوند و او برای همیشه در صلح و عدالتبر جهان حکومتخواهد کرد . در این کتب اغلب از او به عنوان «شخص برگزیده» یاد شده، تنها گاهی «شخص تدهین شده» ، یعنی مسیح موعود، نامیده میشود . آشکار است که تفسیر سورهی 13 باب 7 کتاب دانیال، «پسر انسان» را به یک شخص اطلاق میکند نه چیزی که مورد مقایسه قرار گیرد . مشکل در اینجاست که تا چه حد این متون به قبل از مسیحیت تعلق دارند . کتاب دوم اسدرا قطعا بعد از سقوط بیت المقدس در سال 70 میلادی نوشته شده است و بخشهایی از کتاب اول خنوخ که در آن اشاراتی به پسر انسان شده، در لابلای قسمتهای آرامی (7) زبان همان نوشتهای که در قمران یافتشده، وجود ندارد . از سوی دیگر، به نظر میرسد عهد جدید همین تفسیر سوره 13، باب 7، کتاب دانیال را مفروض گرفته است .
مسیحیت: مسیحیت اولیه بسیاری از نظرات یهودیت را در خصوص مسیح موعود پذیرفته، آنها را در مورد عیسی مسیح به کار میبرد . مسیح موعود در زبان یونانی به Christos ، یعنی مسیح، ترجمه شده است، بدین وسیله عیسی مسیح را با امیدهای مسیحایی یهودیتیکسان تلقی کرده است . انجیل متی تفسیر این عبارت را در کتاب اشعیای نبی باب 9، آیه 1 (نسخه انگلیسی باب 9، آیه 2) “کسانی که در تاریکی راه میپیمایند، شاهد نور عظیم خواهند بود”، در عیسی مسیح متحقق دانسته است (انجیل متی باب 4، آیات 14 – 18). نقل شده که کتاب میکاه نبی باب 5، آیه 1 (نسخهی انگلیسی باب 5 آیه 2) تایید میکند که مسیح در بیت اللحم به دنیا میآید (انجیل متی باب 2، آیه 6). آیه 9 از باب 9 کتاب زکریای نبی به عنوان پیش بینی ورود عیسی مسیح به بیت المقدس تفسیر شده است (انجیل متی باب 21، آیه 5) و اگر داستانی که انجیل متی روایت کرده صحیح باشد، به معنی آن است که عیسی مسیح خواسته استخود را مسیح موعود معرفی کند .
آیه 7 باب 2 مزامیر (“تو پسر من هستی”) در ارتباط با غسل تعمید عیسی مسیح نقل شده یا حداقل تلویحا به آن اشاره دارد (انجیل متی، باب 3، آیه 17; انجیل مرقس باب 1، آیه 11; انجیل لوقا باب 3، آیه 22). (اما مسیح موعود در یهودیت پسر خدا تلقی نمیشد) . از کتاب مزامیر داود باب 110، آیه 1 برای اثبات این امر استفاده میشود که مسیح موعود نمیتواند پسر داوود باشد (انجیل متی باب 22، آیه 44) ; بخشهای دیگر باب 10 مزامیر داود مؤید تفسیر باب 5، 6 و 7 کتاب عبدانیان است . اما عهد جدید، مسیحا باوری سیاسی مذکور در مزامیر سلیمان را رد میکند . عیسی مسیح از قبول پادشاهی خودداری کرد (انجیل یوحنا، باب 6، آیه 15) ; او در برابر پیلات (8) اعلام کرد: “پادشاهی من متعلق به این جهان نیست” (انجیل یوحنا باب 18، آیه 26). با وجود این او را متهم نمودند که ادعای “پادشاهی یهود” را نموده است (انجیل یوحنا باب 19، آیه 19).
با این حال، اگر چه عهد جدید تصریح میکند مسیح موعود پسر خداست، اما از عنوان “پسر انسان” نیز استفاده میکند . طبق اناجیل، عیسی مسیح این عبارت را در مورد خود به کار میبرد که در چند مورد احتمالا فقط به معنی “انسان” یا “این بشر” بوده است (انجیل مرقس باب 2، آیه 10، انجیل متی باب 11، آیه 8، و نظیر آن; انجیل متی باب 8، آیه 20 و نظیر آن). در چند متن به آمدن پسر انسان در آخر الزمان اشاره شده است (انجیل متی باب 24، آیه 27; باب 24، آیه 37; انجیل لوقا باب 18، آیه 18; باب 18، آیه 23; باب 18، آیه 69; انجیل متی باب 10، آیه 23; انجیل مرقس باب 13، آیه 26) ; اینها حاکی از همان تفسیر دانیال باب 7، آیه 13 کتاب دانیال نبی هستند که در کتاب اول خنوخ و کتاب دوم اسدرا نیز آمده است اما حاوی عنصر دیگری هم هستند که به موجب آن، عیسی مسیح است که برای بار دوم به عنوان قاضی جهانیان باز میگردد . گروه سوم منابع مطرح کننده “پسر انسان”، اشارهای تلویحی به رنج و مرگ مسیح دارند که گاه احیای او را نیز مطرح میکنند (انجیل مرقس باب 8، آیه 31; باب 9، آیه 9; باب 9، آیه 31; باب 10، آیه 33; باب 14، آیه 21; باب 14، آیه 21; باب 14، آیه 41; انجیل لوقا باب 22، آیه 48 و غیره). این آیات، دیدگاه رنج مسیح را مطرح میکنند که در مسیحا باوری یهود کاملا ناشناخته نیست اما هرگز ارتباطی به پسر انسان ندارد .(اگر پسر انسان یهود، گاه “بندهی خدا” توصیف شده باشد فصل مربوط به رنجبنده، در کتاب اشعیای نبی باب 53 هرگز در مورد او صدق نمیکند) . در انجیا یوحنا، پسر انسان در بیشتر موارد خدائی است که به صورت پادشاه و قاضی توصیف شده، و ضمنا موجودی ازلی در بهشت نیز تلقی میشود .(انجیل یوحنا باب 1، آیه 51; باب 3، آیه 23; باب 8، آیه 28) ; کتاب عبرانیان باب 2، آیات 6 – 8 باب 8 مزامیر داود را، که در آن “پسر انسان” در اصل به معنی “انسان” بوده، اشاره به عیسی مسیح میداند، در نتیجه مفهومی معاد شناختی به این عبارت میبخشد .
با یکسان تلقی کردن بندهی رنجدیده در کتاب اشعیای نبی باب 53 با عیسی مسیح، ویژگی جدیدی در مسیحا باوری عهد جدید مطرح شد . در انجیل مرقس باب 9، آیه 12 آمده است که “در بارهی پسر انسان نوشتهاند که باید رنجهای فراوانی را متحمل گردد و به گونهای تحقیرآمیز با او رفتار شود” (مقایسه کنید با کتاب اشعیای نبی باب 53، آیه 3). کتاب اعمال رسولان باب 8، آیه 32; مصداق آیات 7 – 8 باب 53 کتاب اشعیای نبی را صریحا عیسی مسیح میداند، و در کتاب اول پطرس باب 2، آیات 22 – 24 ذکر شده یا اشاره شده که بخشهایی از کتاب اشعیای نبی باب 53 به او اشاره دارند . به نظر میرسد که این یکسانانگاری، خلقت آغازین عیسی مسیح (یا احتمالا ظهور کلیسای اولیه) باشد .
بنابراین، مسیحشناسی عهد جدید از ویژگیهای بسیار فراوانی بهره میگیرد که بر گرفته از مسیحا باوری یهود است . در عین حال، بعد جدیدی را هم به آن میافزاید و آن، این دیدگاه است که اگر چه مسیح قبلا به شخصه امیدهای مسیحا باوری را تحقق بخشیده است، اما قرار است که باز گردد تا این امیدها را به تحقق نهاییشان برساند .
مسیحا باوری (مهدویت) در اسلام . عقایدی مشابه بازگشت مجدد مسیح را میتوان در اسلام نیز یافت، که احتمالا ناشی از تاثیر مسیحیت است . اگر چه قرآن خداوند را قاضی روز قیامت میداند، روایات اسلامی پس از آن، حوادث مقدماتی خاصی را قبل از آن روز معرفی میکند . نقل شده که محمد گفته است اگر فقط یک روز از عمر جهان باقی مانده باشد به قدری طولانی میشود که فرمانروایی از اهل بیت پیامبر بتواند تمام دشمنان اسلام را نابود کند .
این فرمانروا مهدی نام دارد، یعنی “کسی که به حق هدایتشده است . ” روایات دیگر میگویند او جهان را پرا از عدل و داد میکند همان گونه که در حال حاضر پر از گناه است که انعکاس واضح مکتب سلطنتی قدیم است . برخی مهدی را همان مسیح (به عربی، عیسی) میدانند که قرار استبا ظهور خود قبل از آخر زمان، دجال (فریبکار)، مسیحای دورغین یا ضد مسیح را نابود کند . این روایات به وسیلهی بنیانگذاران سلسله حاکمان جدید و سایر رهبران سیاسی یا مذهبی و به ویژه در میان شیعه، به کار گرفته شدهاند . آخرین نمونهی آن رهبر شورشیان، محمد احمد سودانی بود که از سال 1883 به طور موقت نفوذ انگلستان بر این منطقه را از بین برد .
نهضتهای “بومی پرستگرا” (9) . به دلایلی مفهوم مسیح باوری برای توصیف چند فرقه “بومیپرست” در نقاط مختلف جهان که در پی نزاع بین مسیحیت استعمارگر و ادیان بومی به وجود آمدهاند، به کار رفته است . اما به پیروی از ویتوریو لانترتاری (10) (1965)، باید بین نهضتهای مسیحا باوری و نهضتهای پیامبران تمایز قائل شد . او میگوید “عیسی” ناجی منتظر است و “پیامبر” کسی است که آمدن کسی را که قرار استبیاید اعلام کند . خود پیامبر پس از رحلت میتواند “مسیحا” باشد و انتظار رود که به عنوان یک ناجی باز گردد، یا اینکه، خود پیامبر با استناد به یک اسطورهی مسیحایی سابق، خود را پیامبر مسیحا اعلام کند ” (پاورقی ص 242).
نمونهی این گونه نهضتها در تمام نقاط بومی جهان مشهود است . در همین قرن شانزدهم، امواج پی در پی قبایل توپی (11) در برزیل، در جستجوی “سرزمین بدون شیطان” که مبتنی بر مسیحا باوری بود، به ساحل بائیا (12) رفتند . گفته شده مهاجرت دیگری از این قبیل برای یافتن “سرزمین ابدیت و آرامش جاودانی” منجر به ظهور عقیدهی الدورادو (13) در بین مردم اسپانیا گردیده است . مهاجرتهای مشابهی در قرنهای بعد به رهبری نوعی پیامبر رخ داده که به عنوان “خدای انسان گونه” (14) یا “نیمه خدا” (15) توصیف شده و منظور از آن جادوگران قبایل بومی است که برای بومیان، رهبران مذهبی و صور تناسخ یافتهی قهرمانان بزرگ اسطورهای در سنتبومی و اعلام کنندگان دوران تجدید تلقی میشدند .
نهضت رقص ارواح در غرب امریکا در سال 1869 به وسیلهی فردی به نام وودزیواب (16) شکل گرفت، او رؤیاهایی میدید که از طریق آن روح بزرگ اعلام میکرد به زودی فاجعهی بزرگی کل جهان را میلرزاند و سفیدپوستان را نابود میکند، سرخپوستان زنده میشوند و روح بزرگ در دورانی بهشتی بین آنها زندگی میکند . پسر وودزیواب، واوکا (17) (جان ویلسون (18) )، در سال 1892 روابطی با مورمونها برقرار کرد و آنها او را مسیحای سرخپوستان و پسر خدا تلقی کردند .
در منطقهی کنگو در افریقا، سیمون کیمبانگو (19) ، که در هئیت مبلغان باپیتستبریتا ینا (20) پرورش یافته بود، در سال 1921 به عنوان پیامبر، بر مردم خود ظهور کرد . تبلیغ او آمیختهای از عناصر مسیحی و بومی بود . او برکناری قریب الوقوع حاکمان بیگانه، روش زندگی جدید برای آفریقائیان و آمدن عصر طلایی را پیشبینی نمود . او و جانشینش، آندره ماتسوا (21) ، هر دو تصور میکردند که پس از مرگ به عنوان ناجی مردم خود باز میگردند . چندین نهضت مشابه دیگر از این قبیل در سایر نقاط افریقا معروف است .
و اوایل قرن بیستم، ملانزی و گینه نو شاهد ظهور آئینهایی معروف به آیینهای دینی کشتیهای باری بودند . عقیدهی رایج در میان تمام آنها این بود که یک کشتی غربی (یا حتی هواپیما)، با سرنشینان سفید پوست، از راه خواهد رسید و برای بومیان ثروت به همراه خواهد آورد، همزمان با آن مردگان زنده میشوند و دوران شادی به دنبال آن خواهد آمد . برخی پیامبران این فرقهها صورت تناسخ یافتهی ارواح تلقی میشدند [. همچنین مراجعه کنید به مدخل: . [Cargo Cults به نظر میرسد تمام این جنبشها در بین افراد تحتستم شکل گرفته، بیانگر آرزوی آنها برای آزادی و شرایط بهتر زندگی است . شرایطی که مسیحیت در آن ظهور کرد قطعا، تا حدودی به همین شکل بوده است [. به مدخلهای منجیگرایی و احیاء و تجدید نیز مراجعه کنید . (22) ]
کتاب شناسی
اثر قابل قبول در خصوص اوایل مسیحاباوری در یهودیت، کار زیگموند مونیکل (23) تحت عنوان “او که میآید” (آکسفورد، 1956) است . کار خلاصهتر که در عین حال شامل متون مصری و بین النهرین است و در این مقاله نیز به آن اشاره شده، کتاب اینجانب تحت عنوان مسیحا در عهد عتیق (لندن، 1956) است . مقالهی کارستن کولپه (24) تحت عنوان ” ” Huios Tou Anthropou ، در فرهنگ خداشناسی عهد جدید، ویرایش گرهارد کتیل (25) (گرند رپیدز: میک، 1972)، مسالهی پسر انسان را به خوبی مطرح میکند . به اثر رولین کرن (26) تحت عنوان Vorfragen zur Christologic ، جلد 3 Tubingen) ، 1982 – 1978) و پسر انسان: تفسیر و تاثیر دانیال (لندن، 1979) اثر موریس کیسی (27) نیز مراجعه کنید . مهدویت در اسلام اخیرا توسط اثر حوا لازواروس – یافه (28) در کتاب وی به نام برخی از ابعاد دینی اسلام (لیدن، 1981)، صص 48 – 57، و نیز در مهدویت نخستین (لیدن، 1985) اثر ژان اولاف بلیچ فلدت (29) مورد بحث قرار گرفته است . در زمینهی اسلام، به مقالهی اینجانب تحت عنوان «برخی ابعاد دینی خلافت» ، در کتاب سلطنت مقدس (لیدن، 1959) نیز مراجعه کنید . ادگار بلاشه برخی مشاهدات اولیه را در rodoxiemusulmane پ te پ he پ Lemessianismedonsl پاریس، 1903) ارائه میکند . بررسی جامع نهضتهای منجیگرا را میتوان در ادیان ستمدیده (نیویورک، 1965) اثر ویتوریو لانترناری یافت . اثر لانترناری حاوی کتابشناسی خوبی است . (30)
—————————————-
پینوشتها:
1. Edourd Dhorme
2. Pesudepigraphic
= Psuedepigrapha بخشی از کتاب مقدس که جزو عهد عتیق منظور شده ولی از کتب رسمی آسمانی و مورد قبول پروتستانها نیست; مثل کتاب امثل سلیمان و غیره . نوشتههای مشکوک عهد عتیق که به بعضی از انبیاء منسوب است اما صحت این انتساب معلوم نیست .(مترجم – واژهنامهی ادیان، دکتر گواهی).
3. = Maccabees لقب خانوادهای از میهنپرستان یهود که در زمان حکومت آنتوکیوس چهارم علیه سلطهی یونانیان قیام کردند و یهودیه را از سلطهی بیگانگان آزاد ساختند (مترجم – واژهنامهی ادیان).
4. = Levi پسر سوم حضرت یعقوب نبی وجد لاویانها (مترجم – همان).
5. Qumran
6) تلفظ لاتین و یوناین عزراء (مترجم).
7. = Aramaic زبان آرامی (یکی از زبانهای سامی ثمالی که حضرت عیسی و پیروانش به آن تکلم میکردند و زبان کشور کهن آرام و سرزمینهای مجاور آن بود) [. مترجم ].
8. Pilate
9. Nativistic Movements
10. Vittorio Lanternari
11. Tupi
12 = Bahia ایالتساحلی واقع در شرق برزیل [مترجم ].
13. El Dorado
14. Man – God
15. Demi – God
16. Wodziwob
17. Woroka
18. John Wilson
19. Simon Kimbangu
20. British Baptist Mission
21. Andre Matswa
22. Millenarianismand Revivaland Renewal
23. Sigmund Mowinckel
24. Carsten Colpe
25. Gerhard Kiule
26. Rollin Kearn
27. Maurice Casey
28. Havalazarus – Yafeh
29. Jan – Olaf Bliche – Feldt
30. نویسنده: هلمه رینگ گرن.
ترجمه: بهروز جندقی