مهدی موعود (عج) در احادیث قدسی

مهدی موعود (عج) در احادیث قدسی

نویسنده: محتشم مؤمنی

احادیث و روایات در فرهنگ اسلامی از دیرباز و همزمان با نخستین روزهای طلوع خورشید عالمتاب اسلام، جایگاه ویژه ای را به خود اختصاص داده و از اهمیت والایی برخوردار بوده است تا جایی که در فقه اسلامی در کنار قرآن، اجماع و عقل، یکی از منابع مهم فقهی محسوب می شود .در میان احادیث فراوانی که از زبان مبارک حضرات معصومین علیهم السلام بیان شده است، بخشی از آنها به «حدیث قدسی» مشهور گشته اند که علمای علم حدیث شناسی و به تعبیر دقیق تر «علم الحدیث» در معرفی این نوع از احادیث چنین گفته اند:
«حدیث قدسی عبارت از حدیثی است که پیغمبر از خداوند اخبار کند. بدین گونه که معنی و مضمون آن بر قلب پیغمبر القاء می شود و پیغمبر با لفظ خود اداء می نماید، لذا در الفاظ آن تحدی و اعجازی نیست، به خلاف قرآن که به الفاظ مخصوص وحی شده که تغییر آن به لفظ دیگری جائز نیست و دیگران در آوردن مثل آن عاجزند.»
حدیث قدسی از نظر موضوع و محتوا در برگیرنده مباحث متنوع و گوناگونی است، از مواعظ و پند و اندرز گرفته، تا تاریخ انبیاء و… از جمله مطالبی که در خلال احادیث قدسی بدان اشاره شده، موضوع زندگی، ویژگی ها و حوادث دوران غیبت و ظهور امام زمان(ع) است که در نوشتار حاضر به برخی از این مطالب و موضوعات مهدوی اشاره شده است.

وصایت و امامت حضرت مهدی(ع)
پیامبر اکرم (ص) در طول حیات پربرکت خویش به مسئله جانشینی بعد از خود عنایتی تام و تمام داشته و در موارد گوناگون، این مطلب و اسامی جانشینان و امامان بعد از خود را متذکر می شده اند. البته این موضوع در احادیث قدسی نیز مورد یادآوری و تأکید قرار گرفته است. و از آنجا که امام زمان(ع) به عنوان آخرین جانشین پیامبر(ص) از جانب ایشان معرفی شده بودند در احادیث قدسی نیز به موضوع امامت و وصایت آن حضرت(ع) تصریح گردیده که از این میان حدیث زیر قابل توجه می باشد:
«… سلامه از ابوسلیمان، چوپان رسول خدا(ص) نقل کرده که گفت: من از رسول خدا(ص) شنیدم که فرمود: وقتی در شب معراج به آسمان رفتم، خداوند جل جلاله به من فرمود: … ای محمد، من تو و علی و فاطمه و حسن و حسین و امامان از نسل آنها را از نور خود آفریدم و ولایت شما را به همه اهل آسمانها و زمین عرضه کردم. هر کس آن را قبول کند در نزد من مؤمن است و هر کس انکار کند کافر می باشد… ای محمد آیا می خواهی آن امامان بعد از خود را ببینی؟ گفتم: بلی ای خدای بزرگ! خطاب آمد: پس به سمت راست عرش نگاه کن، وقتی که نگاه کردم دیدم علی، فاطمه، حسن، حسین و علی بن حسین و محمدبن علی و جعفر بن محمد و موسی بن جعفر و علی بن موسی و محمدبن علی و علی بن محمد و حسن بن علی و مهدی که در میان انوار زیادی می درخشید، به حال ایستاده نماز می خوانند و در میان آنها نور مهدی از همه درخشان تر است…»

ویژگی ها و خصال حضرت مهدی(ع)
امام زمان(ع) به عنوان آخرین حجت خداوند در زمین و کسی که مأموریت برپا داشتن عدالت حقیقی را برعهده دارد، از ویژگی ها و خصالی برخوردار است که تنها شایسته و برازنده اوست و کس دیگری را در این خصال یارای مشارکت با او نیست مگر انبیاء الهی و ائمه معصومین علیهم السلام، در پاره ای از احادیث قدسی ضمن اشاره به مطالبی از قبیل امامت و وصایت آن حضرت(ع) به این ویژگی های آسمانی اشاره شده:
«… ابوعبدالله(ع) (امام صادق) فرمود: روزی جابرابن عبدالله انصاری با پدرم تنها بودند، من هم حضور داشتم. پدرم به جابر گفت: ای جابر، به من از لوحی خبر بده که تو در نزد مادرم فاطمه دختر رسول خدا(ص) د یده ای…
جابر عرض کرد: خداوند را شاهد می گیرم که من روزی به نزد فاطمه دختر رسول خدا(ص) وارد شدم تا تولد حسین(ع) را به وی تهنیت بگویم. در دست ایشان یک لوح سبز رنگ دیدم. من تصور کردم که از زمرد است و در داخل آن لوح، نوشته های سفیدی دیدم که شبیه نور خورشیدبودند و می درخشیدند… حضرت (س) به من فرمود: این لوحی است که خداوند به رسولش محمد(ص) هدیه کرده است که در آن نام شوهرم علی و نام دو فرزندانم (حسن و حسین) و نام سایر امامان از نسل من نوشته شده است…
بعد جابر گفت: من خداوند راشاهد می گیرم که در لوح، این مطالب نوشته شده بود: بسم الله الرحمن الرحیم، این کتابی است از جانب خداوند عزیز و حکیم برای محمد نبی اش و نورش و سفیرش… و من (خداوند) این امامت را با دادن (م ح م د) به حسن (عسگری(ع)) تکمیل می نمایم او رحمت برای همه جهانیان است. در او کمال موسی و روشنی عیسی و صبر ایوب هست…»

ولایت مهدی(ع) شرط ورود در بهشت
براساس آیات قرآن کریم و احادیث وارده از پیامبر اکرم(ص) و ائمه علیهم السلام، مهمترین شرط برای ورود در بهشت و رضوان الهی و دست یافتن به سعادت ابدی، تمسک به حبل المتین ولایت و دوستی اهل بیت علیهم السلام است که وجود مبارک امام زمان«ع» نیز از این شجره طیبه بوده و در نتیجه بدون حب و دوستی آن حضرت(ع) وارد شدن در بهشت و مشمول رحمت و غفران الهی شدن امری محال و غیرممکن است، چرا که:
«… امام صادق(ع) از پدرانش از امیرالمؤمنین علیه السلام از رسول خدا(ص) نقل کرده که حضرت فرمود: وقتی در شب معراج به آسمانها عروج کردم، خداوند به من وحی فرمود:… ای محمد، اگر بنده ای برای من آنقدر عبادت کند تا بمیرد و مانند چوب، خشک بشود ولی با حال انکار ولایت امامان با من ملاقات کند، من او را به بهشتم راه نمی دهم و نمی گذارم زیر سایه عرش من باشد.»

ملائکه الهی یاوران مهدی(ع) به هنگام ظهور
پیامبران الهی و از جمله پیامبر اکرم(ص) به هنگام قیام بر علیه جباران و سرکشان زمان خود در مواقعی از حیات و نهضت خویش بوسیله ملائکه خداوند مورد حمایت و پشتیبانی قرار می گرفته اند که ماجرای این حمایت های الهی در کتب روائی و تاریخی به وفور ذکر شده و حتی رد پای آن را در کتب آسمانی و از جمله قرآن کریم هم میتوان مشاهده کرد که نمونه بارز آن حضور ملائکه بی شمار از جانب خداوند جهت یاری سپاه مسلمانان در جنگ بدر است که در آیات 123 و 124 سوره مبارکه آل عمران بدان اشاره شده است.امام زمان(ع) نیز به عنوان آخرین سفیر الهی در جهت تحقق اهداف عالیه انبیاء و برپا داشتن کلمه توحید و عدل در کره زمین، در مأموریت آسمانی خود از تائیدات الهی و از جمله حضور فرشتگان به عنوان یاوران آن حضرت(ع) برخوردار است که در حدیث قدسی زیر بدان تصریح گردیده:
«… ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل کرده که حضرت فرمود: وقتی در شب معراج به آسمان هفتم رسیدم و از آنجا به سدره المنتهی و از آنجا هم به سوی حجابهای نوری رفتم، خداوند مرا ندا داد که: ای محمد، تو بنده منی و من خدای تو هستم… و بوسیله او (مهدی قائم) روی زمین را از دشمنانم پاک می کنم… و با ملائکه خودم، او را تأیید می نمایم تا بتواند امر مرا در روی زمین نافذ کند و دین مرا رفیع گرداند.»

مهدی(ع)، منتقم خون امام حسین(ع)
بدون تردید حادثه دردناک عاشورای سال 60 هجری، که در آن یکی از پاک ترین انسانهای هستی و فرزند گرامی و برومند پیامبر اکرم(ص)، حضرت امام حسین(ع) به همراه جمعی از اصحاب باوفای خود به شهادت رسید، تلخترین حادثه ای است که بعد از رحلت پیامبر اکرم(ص) در عالم اسلام روی داد و برای ابد آزادگان جهان را در اندوهی جانکاه فرو برد.
پس از آن حادثه هولناک، همواره یکی از آرزوهای شیعیان خاندان رسالت این بوده که به نوعی انتقام این جنایت بی بدیل از مسببان و عاملانش ستانده شود. هر چند پس از نهضت کربلا تلاشهایی در این جهت از جانب دوستداران اهل بیت علیهم السلام صورت گرفت ولی مطابق احادیث اسلامی، انتقام حقیقی این ماجرا تنها با ظهور امام زمان علیه السلام گرفته خواهد شد و تنها وجود مقدس حضرت مهدی(ع) است که شایسته عنوان «منتقم حسین(ع)» میباشد از همین روست که در دعای شریف ندبه، این عبارت را با آرزوی تمام و از صمیم دل و جان بر زبان جاری می کنیم که: این الطالب بدم المقتول بکر بلاء. و این موضوع نیز از جمله مطالبی است که در احادیث قدسی مورد اشاره واقع شده، که از جمله میتوان به حدیث زیر اشاره کرد:
«… ابوحمزه ثمالی از امام باقر(ع) نقل کرده که حضرت فرمود: وقتی حضرت امام حسین علیه السلام کشته شد، ملائکه شیون و زاری کردند و گفتند: ای خداوند و مولای ما، آیا از کسی که برگزیده تو و فرزند برگزیده تو را کشته غفلت می کنی؟
از جانب خداوند وحی آمد: ای ملائکه من! خوشحال باشید، قسم به عزت و جلالم، من از قاتلین حسین انتقام خواهم کشید… بعد هم پرده غیبی کنار رفت و ملائکه، امامانی را که از صلب حسین بودند دیدند و خوشحال شدند و دیدند که یکی از آنها برخاسته نماز می خواند. پس خداوند فرمود: من با این قائمم، انتقام خون حسین را خواهم گرفت.»

حوادث و ویژگی های دوران غیبت
از سال 329 هجری، در تاریخ امامت شیعه دورانی آغاز شد و تاکنون ادامه دارد که از آن با عنوان «غیبت کبری» یاد می شود. مهمترین خصوصیت و ویژگی این دوران عدم ظهور (و نه حضور) امام معصوم در میان جامعه اسلامی است. این دوران که تا زمان ما شامل یازده قرن و به تعبیر دیگر 1100 سال شده و معلوم هم نیست تا چه زمانی ادامه یابد، بواقع دوران غربت و مظلومیت مسلمانان و بالخصوص شیعیان است. دورانی بسیار سخت و تنش زا و همراه با انواع و اقسام زحمات جسمی و روحی و مادی و معنوی، که در عین حال دوران آزمایش و امتحان بوده و سبب جدا شدن صفوف مومنان حقیقی از منافقان و کفار می گردد.
در برخی از احادیث قدسی بدین دوران پرمشقت اشاراتی شده و از پاره ای از حوادث ناگوار این دوران یاد شده است. از جمله در حدیث سابق الذکر پیرامون لوح آسمانی پیامبر اکرم(ص) در نزد حضرت زهرا(س) از قول جابر، چنین می خوانیم:
«… جابر گفت: من خداوند را شاهد می گیرم که در لوح، این مطالب نوشته شده بود:… در زمان (غیبت مهدی) اولیاء من خوار می شوند… آنها کشته می شوند و آنها را می سوزانند و همیشه آنها از دشمنانشان مرعوب و ترسناک می شوند. زمین با خون آنان رنگین می شود و در میان خانواده آنان ماتم و شیون می اندازند. آنها اولیای واقعی من هستند…»
از عبارات فوق استفاده می شود که دوران غیبت، دوران سختی ها و مشقات است و نه دوران تن پروری و شادکامی، و مومنان و اولیای حقیقی خداوند کسانی هستند که این سختی ها را متحمل شده و از سر می گذرانند و همین تحمل سختی هاست که آنها را امیدوار از اعماق وجود خود، خواهان طلوع خورشید ظهور امام(ع) شده و صمیمانه منتظر فرج و گشایش باشند و برای ظهور آخرین حجت الهی خاضعانه دعا کنند.

پاداش مومنان در دوران غیبت مهدی(ع)
در فراز قبلی این نوشتار، به این مطلب اشاره کردیم که دوران غیبت امام زمان(ع)، برای پیروان راستین آن حضرت(ع)، دورانی همراه با انواع و اقسام مشکلات و مصائب بوده و تنها آن دسته از شیعیان حقیقی اهل بیت علیهم السلام که به راه ایشان ایمان حقیقی دارند میتوانند در این دوران پرغوغا، صبر و شکیبایی پیشه کرده و این سختی ها را پشت سرگذارند. ولی باید دانست هر چقدر سختی ها و مشقات این دوران شدید و سنگین باشد، پاداش و ثوابی هم که در برابر آنها نصیب بندگان حقیقی و صابر خداوند می شود، بی بدیل و والاست. زیرا همان طور که «افضل الاعمال انتظار الفرج» است، یقینا پاداش این افضل اعمال نیز برتر از پاداش تمام اعمال دیگر خواهد بود. این پاداش عظیم منتظران حقیقی، در حدیث قدسی زیر این چنین مورد اشاره قرار گرفته است:
«… مفضل بن صالح از جابر از امام باقر علیه السلام نقل کرده که حضرت فرمود: زمانی می آید که امام مردم غایب می شود. پس خوشا به حال کسانی که در آن زمان در امر امامت ما استوار بمانند. چون کمترین ثواب آنها این است که خداوند آنها را ندا می دهد و می فرماید: ای بندگان وای کنیزان من، شما به سر من ایمان آوردید و غیب مرا تصدیق کردید. پس من بهترین ثواب را به شما مژده می دهم. شما بندگان و کنیزان من هستید و بر من حق است که عبادتهای شما را قبول کنم و از تقصیرات شما بگذرم و به خاطر شما به بندگان باران نازل می کنم و به خاطر شما بلاها را از بندگانم دفع می کنم. اگر شما نبودید هر آینه من عذاب خود را بر آنان نازل می کردم.»

برخی از علائم ظهور مهدی(ع)
ظهور موعود آسمانی که پیام آور رحمت و رافت و برپاکننده عدالت میباشد، آرزویی است بس بزرگ که تنها مختص شیعیان نبوده و تمامی معتقدان به ادیان آسمانی در انتظار تحقق آن بسر میبرند. چرا که تنها با تحقق این امید و آرزوی بزرگ است که بشریت پس از قرون متمادی میتواند جمال سعادت را در این جهان مشاهده کند و حیاتی توام با صلح و آرامش را در این کره خاکی تجربه نماید. اما اینکه این آرزوی دیرینه بشر چه زمانی محقق خواهد شد، بر علم بشر پوشیده است و کسی را جز خداوند به لحظه وقوع آن آگاهی نیست. تنها چیزی که از روایات و اخبار میتوان در این زمینه استفاده کرد این است که علائمی برای زمان ظهور برشمرده اند که با مراجعه به آنها میتوان تا حدودی به این نکته اذعان کرد که لحظه ظهور موعود آسمانی چندان دور نبوده و در آینده ای نه چندان دور این حادثه سترگ اتفاق خواهد افتاد.در احادیث قدسی نیز به این مطلب اشاراتی شده و علائمی برای هنگامه ظهور ذکر گردیده که از آن میان، توجه به حدیث قدسی زیر خالی از لطف نیست:
«… ابن عباس از رسول خدا(ص) نقل کرده که حضرت فرمود: وقتی من در شب معراج به آسمانها رفتم و به مقام قرب رسیدم، خداوند ندا داد: «… ای محمد! بدرستی که علی بعد از تو خلیفه و جانشین است و قومی از امت تو، با او مخالفت می کنند اما بدانند که بهشت بر کسانی که با علی مخالفت کنند و با وی دشمنی نمایند، حرام است و من به زودی از صلب علی یازده نقیب بیرون می آورم که یکی از آنها آقایی است که مسیح در پشت سر او نماز می خواند و او روی زمین را پس از این که مملو از جور و ستم شده پر از عدل و داد می کند. من گفتم: خداوندا، این کار چه موقعی صورت می گیرد؟
خداوند فرمود: وقتی که علم واقعی از میان مردم برداشته شود و جهل زیادتر گردد و خوانندگان قرآن زیاد باشد ولی علما کم بشوند و فقها کمتر باشند و شعرا زیادتر شوند و فسق و فجور زیادتر بشود. مرد با مرد هم بستر شود و زن با زن. امنا و حکمرانان امت خائن باشند و یاری کنندگان آن حکمرانان به مردم ستم کنند. در آن هنگام من یک خسوف در مشرق و یک خسوف در مغرب بوجود می آورم و سپس دجال در مشرق ظهور می کند…»
همانطور که گفته شد با توجه به حدیث فوق و احادیث مشابه میتوان امیدوار بود که ایام ظهور حضرت مهدی (عج) چندان دور نیست. چرا که توجه به مفاد این حدیث و اوضاع فعلی دنیا ثابت کننده این مسئله است.
سرگردانی مردم جهان، عدم توجه به معانی و مفاهیم قرآن کریم و در مقابل، اهتمام بیش از حد به ظاهر و قرائت این کتاب آسمانی، و وفور علمای بیسواد و درباری در عالم اسلام و از دست رفتن فقیهان عالیقدر که مطابق روایات قلعه های اسلام اند، رواج بی بند وباری و فساد اخلاقی تا سر حد جنون نظیر همجنس بازی و…، حاکمان خیانتکار که بر امت اسلام در اقصی نقاط عالم حکمرانی می کنند و ثروت های مسلمانان را به کام بیگانگان می ریزند و… همه علائمی هستند که امروزه در سطح جهان به سهولت قابل مشاهده بوده و تائیدکننده مضامین حدیث فوق است. از همین رو بنظر می رسد دوران ظهور چندان دور نیست و برماست که بقدر طاقت، خود را برای آن دوران آماده کنیم، هر چند تذکر این نکته را هم ضروری میدانیم که تعیین زمان دقیق ظهور از جانب هر کس امری باطل و خلاف فرامین الهی و معصومین علیهم الاسلام است.

اتفاقات و حوادث بعد از ظهور مهدی (ع)
دوران ظهور امام زمان (ع)، برخلاف دوران غیبت که دوران رنج و مشقت بود و مردم عالم و بویژه مؤمنان حقیقی و شیعیان آن حضرت از سوی سرکشان و ستمگران متحمل رنجها و سختی های بسیار می شدند، ایام صلح و صفا و آرامش، فراوانی نعمت، امنیت و آسایش، عبودیت و بندگی، خواری کفار و ستمگران و عزت و سربلندی مؤمنان و مستضعفان خواهد بود. دورانی است که تحت فرمانروایی حجت بر حق خداوند، کسی رابرکسی یارای ستم نیست و همگان از «شراباً طهورا»ی رفاه و آزادی به معنای حقیقی برخوردار خواهند بود. و بدینگونه نمونه ای از بهشت ابدی در روی کره خاکی فرصت تحقق پیدا میکند و احادیث قدسی تائید کننده این مدعاست:
«… رسول خدا (ص) فرمود: وقتی در شب معراج به آسمان هفتم رسیدم، خداوند مرا ندا داد و فرمود: … و بوسیله قائم از شما، زمین خود را آباد می کنم که تسبیح و تقدیس و تکبیر و تمجید من در زمان او زیادتر می شود و بوسیله او (مهدی قائم) روی زمین را از دشمنانم پاک می کنم واولیای خود را وارث زمین می کنم و بوسیله او سخنان کافران را پایین می آورم و کلمه من والاتر می شود و به خاطر او من بندگان کشورها را دوست می دارم و به خاطر او با مشیت خودم همه خزاین و دفینه های داخل زمین را بیرون می ریزم و با اراده خودم او را به پنهانی ها و آشکارها آگاه می کنم…»
و در حدیث دیگر:
«… (از جانب خداوند) خطاب آمد: … و این نور آخری (مهدی «عج») حجت من است که روی زمین را پر از عدل و داد می کند و قلب مؤمنان را شفا می بخشد.»
و در حدیث دیگر:
«… و این قائم را که حلال مرا حلال و حرام مرا حرام نگه می دارد، من بوسیله او از دشمنانم انتقام می گیرم مهدی، راحت قلب اولیای من است. و اوست که دل شیعیان تو را که از جانب ظالمان و منکران و کافران در رنج و عذاب بوده شفا می دهد.»
بدین ترتیب با اراده قاهر الهی و بوسیله آخرین خلیفه خداوند در زمین، بشریت، دوران آرامش و آسایش خود را آغاز می کند و پس از قرنها ناآرامی و ستمکشی، ایام شادمانی رنجدیدگان و مستضعفان فرا می رسد و این همان وعده الهی است که در آیه پنجم از سوره مبارکه قصص یادآوری شده که: «و نرید انمن علی الذین استضعفوا فی الارض و نجعلهم ائمه و نجعلهم الوارثین»

منبع: روزنامه کیهان

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید