نویسنده: جواد پور عبدالهی
یکی از پیامبران اولواالعزم و بزرگ، حضرت عیسی (ع) است که نام مبارکش در قرآن 25 بار به عنوان عیسی، و13بار به عنوان مسیح آمده است، واژه عیسی ترجمه عربی کلمه «یشوع» است که به معنی نجات دهنده می باشد.
او 2010 سال قبل در سرزمین کوفه در کنار رود فرات چشم به جهان گشود.[1] و به گفته بعضی او در دهکده ناصره یا بیت المقدس در عصر سلطنت فرهاد پنجم یکی از شاهان اشکانی متولّد گردید.
ولادت او به طور معجزه به اذن خدا، بدون پدر رخ داد. مادرش حضرت مریم (علیهاالسلام) دختر عمران از بانوان فرزانه و از شخصیتهای برجسته و پارسا و عابد بنی اسرائیل به شمار می آمد.
نام مریم (علیهاالسلام) در قرآن 34 بار آمده، و یک سوره قرآن (سوره نوزدهم) به نام مریم است، که از آیه 16 تا آیه 36 به ماجرای ولادت حضرت عیسی (ع) و سخن گفتن او در گهواره، و بخشی از زندگی او و چگونگی دعوتش می پردازد.
قبل از آن که عیسی (ع) متولد شود، فرشتگان از جانب خداوند مریم (علیهاالسلام) را به تولد او مژده دادند و شخصیت عیسی (ع) را معرّفی کردند، چنان که در آیه 45 سوره آل عمران می خوانیم:
«إِذ قالَتِ المَلاِئکَهُ یا مَریمُ إِنَّ الله یبَشِّرُکِ بِکَلِمَهٍ مِنهُ اسمُهُ المَسِیحُ عِیسَی ابنُ مَریمَ وَجِیهاً فِی الدُّنیا وَ الآخِرَه وَ مِنَ المُقَرَّبِینَ؛ به یاد آورید هنگامی را که فرشتگان (از جانب خدا) به مریم گفتند خداوند تو را به کلمه ای (وجود با عظمتی) از طرف خودش مژده می دهد که نامش مسیح، عیسی بن مریم است، در حالی که در دو جهان، انسان برجسته و از مقرّبان درگاه خدا خواهد بود.»
عیسی (ع) تحت سرپرستی مادرش مریم (علیهاالسلام) بزرگ شد، در سنّ دوازده سالگی به مجلس عابدان و پارسایان و اندیشمندان راه یافت، و با آنها به مباحثه و مناظره پرداخت. آثار عظمت و معرفت فوق العاده، در همان نوجوانی در چهره اش دیده می شد. عیسی (ع) در سی سالگی مبعوث به رسالت شد، گرچه طبق آیه 30 سوره مریم (وَ جَعَلنِی نَبِیا) هنگام کودکی در گهواره سخن گفت و خود را پیامبر خواند، ولی رسمیت رسالتش از سی سالگی به بعد بود. او دارای معجزات فراوان از جمله درمان نمودن بیماری های ناعلاج، و زنده کردن مردگان بود. کتاب انجیل بر او نازل شد، و دارای شریعت مستقل بود، و بنی اسرائیل را به سوی خدای یکتا و بی همتا دعوت می کرد، و بر اثر شرایط خاصّ زندگی و اجبار به سفرهای متعدد برای تبلیغ دین خدا، ازدواج نکرد و ناگزیر بود که به طور مجرّد زندگی کند.
از زهد عیسی (ع) این که می گفت: «خدایا قرص نان جوینی صبح و ظهر و شب به من برسان، بیش از این نرسان که موجب طغیان من گردد.»
عیسی (ع) دارای دوازده نفر یار مخصوص به نام «حواریون» بود، که در عصرش و بعد از آن، او را بسیار یاری کردند و در گسترش آیینش کوشیدند، جز یک نفر از آنها به نام یهودا اسخریوطی » که منافق گردید.
عیسی (ع) 33 سال عمر کرد، یهودیان او را دستگیر کردند تا بکشند، خداوند او را از دست آنها نجات داد و به آسمان برد، و در روزهای آخر عمر، شمعون را وصی و جانشین خود نمود.
حضرت یحیی (ع) او را تصدیق کرد و از مبلغّان آیین او گردید.[2] آیین او تا بعثت پیامبر اسلام (ص) ادامه یافت، و اکنون تعداد پیروان حضرت موسی (ع) در دنیا از تعداد همه پیروان ادیان دیگر بیشتر است، که به عنوان مسیحی خوانده می شوند.
با این اشاره نظر شما را به داستان هایی از زندگی این پیامبر بزرگ جلب می کنیم:
1-ولادت معجزه آسای حضرت عیسی (ع)
مریم (علیهاالسلام) مادر عیسی (ع) از بانوان پاک سرشت و برگزیده خدا و از بانوان نمونه تاریخ است که از نظر مقام، بعد از فاطمه زهرا (علیها السلام) و خدیجه کبری (علیها السلام) بی نظیر می باشد و خداوند در قرآن او را به بزرگی و پاکی و فرزانگی ستوده است.[3]
مریم (علیها السلام) مطابق نذر مادرش، به خدمتگذاری مسجد پرداخت او تحت پرستاری حضرت زکریا (ع) هم چنان در مسجد بیت المقدس خدمت می کرد و به عبادت و نیایش ادامه می داد، تا این که فرشتگان به نزدش آمدند و او را -بی آنکه ازدواج کرده باشد – به پسری به نام مسیح، عیسی بن مریم، بشارت دادند. پسری که دارای شخصیت برجسته در دنیا و آخرت است.
مریم (علیها السلام) باردار شد، ولی هر چه به روز وضع حمل نزدیک می شد نگران تر می گردید، زیرا با خود می گفت: «چه کسی از من می پذیرد که زنی بدون همسر، باردار شود؟ اگر به من نسبت ناروا بدهند، چه کنم؟» دختری که سالها الگوی پاکی و عفّت است، چگونه برای او نسبت ناروا قابل تحمل است؟
از سوی دیگر احساس می کرد که چون فرزندش از رسولان الهی است، خداوند او را در بحرانها حفظ خواهد کرد.
لحظه درد زایمان فرا رسید، طوفانی از غم و اندوه، سراسر وجود پاک مریم (علیهاالسلام) را فرا گرفت، به گونه ای که گفت:
«یا لَیتَنِی مِتٌ قَبلَ هذَا وَ کُنتُ نَسیاً منسِیا؟ ای کاش پیش از این مرده بودم، و به کلّی فراموش می شدم.»[4]
مریم هنگامی که درد زایمان گرفت، کنار تنه درخت خرمای خشکیده ای رفت، تنها و غمگین بود. ناگهان (از جانب خدا) صدایی به گوشش رسید:
«غمگین مباش، خداوند در قسمت پایین پای تو، چشمه آب گوارایی را جاری ساخته است، و نظر به بالای سرت بیفکن، بنگر که چگونه ساقه خشکیده، به درخت نخل باروری تبدیل شده که میوه ها، شاخه هایش را زینت بخشیده اند. درخت را تکانی بده تا رطب تازه برای تو فرو ریزد، و از این غذای لذیذ و نیرو بخش بخور، و از آن آب گوارا بنوش، و چشمت را به این نوزاد روشن بدار و هرگاه کسی از انسانها را دیدی، (با اشاره) بگو من برای خداوند رحمان روزه ای (روزه سکوت) نذر کرده ام، بنابراین امروز با هیچ انسانی سخن نمی گویم و بدان که این نوزاد خودش از خود دفاع خواهد کرد [5]
به این ترتیب عیسی (ع) به قدرت الهی از مادری پاک و نمونه چشم به جهان گشود.
نکته ای آموزنده
در ماجرای تولد حضرت عیسی از مریم نکته ای وجود دارد که پیام آور درس های بزرگ عقیدتی و عملی است.
با این که حضرت مریم (علیهاالسلام) از هر نظر پاک بود، و همواره در محراب عبادت به سر می برد و خدمتگذار مسجد بیت المقدس در جهت ظاهر و باطن بود، هنگام زایمان، از جانب خداوند به او خطاب شد از مسجد بیرون برو، و به تعبیر قرآن به مکان دور دستی رفت.[6] چرا که حرمت مسجد را باید نگه داشت.
ولی در مورد ولادت حضرت امیرمؤمنان علی (ع) هنگامی که مادرش فاطمه بنت اسد (علیها السلام) مشغول طواف کعبه بود و درد زایمان او را فرا گرفت، دیوار کعبه شکافته شد، و ندایی به او رسید که وارد خانه کعبه شد، فاطمه (علیهاالسلام) داخل خانه کعبه شد، و آن دیوار ترمیم یافت و حضرت علی (ع) در درون کعبه یعنی در مقدس ترین مکان، متولّد شد.[7]
و این دو نقل، مورد وثوق مسلمین است، حال به جایگاه والای مولای متقیان می توان تا حدّی اطلاع پیدا کرد.
2- زنده شدن مردگان:
به اذن الهی، عیسی (ع) می توانست مردگان را زنده کند.«وأُحیِی المَوتَی بِإِذنِ الله»، مردگان را به اذن خدا زنده می کنم. [8]
3- شفای نابینایی و بیماری های بدون درمان:
«وأبرِئُ الأکمَهَ والأبرَصَ»، به اذن خدا نابینا و بیمار پیسی را بهبود می بخشم. [9]
4- زنده کردن پرنده ساخته شده از گل:
«أَنِّی أَخلُقُ لَکُم مِّنَ الطِّینِ کَهَیئَهِ الطَّیرِ فَأنفُخُ فِیهِ فَیَکُونُ طَیرًا بِإِذنِ الها»
من از گل برای شما [ چیزی] به شکل پرنده می سازم آنگاه در آن می دمم پس به اذن خدا پرنده ای می شود.[10]
5- خبر دادن از غیب:
«وأُنَبِّئُکُم بِمَا تَأکُلُونَ وَمَا تَدَّخِرُونَ فِی بُیُوتِکُم »، و شما را از آنچه می خورید و در خانه هایتان ذخیره می کنید خبر می دهم.[11]
اخلاق عیسوی
پاسداشت مقام مادر
گر چه حضرت مسیح (ع) به فرمان نافذ پروردگار از مادر بدون پدر تولد یافت، ولی همین اندازه که در قرآن از زبان او می خوانیم که در مقام بر شمردن افتخارات خود نیکوکاری نسبت به مادر را ذکر می کند، دلیل روشنی بر اهمیت مقام مادر است « وَبَراً بِوالِدَتی» و مرا نسبت به مادرم نیکوکار کرده است. [12] یعنی مرا مهربان و رؤوف نسبت به مردم قرار داد و یکی از مظاهر آن این است که من به مادرم مهربانم.
تواضع و نرمخویی
حضرت عیسی خود را در قرآن اینگونه معرفی می کند: خداوند مرا مهربان و رؤوف نسبت به مردم قرار داد و یکی از مظاهر آن این است که من به مادرم مهربانم، و نسبت به سایر مردم هم جبار و شقی نیستم؛ «وَ لَم یَجَعلِنی جَبارا شَقیّاً» و مرا زورگو و نافرمانم نگردانیده است.[13] « جبار»کسی را گویند که جور خود را به مردم تحمیل کند، ولی خودش جور مردم را تحمل نکند و برای خود هرگونه حقوق بر مردم قائل است، ولی هیچ حقی برای کسی نسبت به خود قائل نیست! «شقی» به کسی گفته می شود که اسباب گرفتاری و بلا و مجازات برای خود فراهم می سازد. در روایتی می خوانیم که حضرت عیسی (ع) می گوید: «قلب من نرم است و من خود را نزد خود کوچک می دانم»؛ اشاره به اینکه نقطه مقابل جبار و شقی این دو وصف است.
سفارش حضرت عیسی (ع) به نماز و زکات
معاویه بن وهب گوید: از حضرت صادق (ع) پرسیدم از افضل آنچه تقرّب جویند به آن، بندگان به پروردگار خود و دوست ترین آنها به خدای عزّوجلّ حضرت فرمود: نمی دانم چیزی بعد از شناخت خدای، افضل از این نماز. آیا نمی بینی که بنده صالح، عیسی بن مریم فرمود: وصیت کرد مرا خدای عزّوجلّ به نماز و زکات، مادام که زنده باشم». [14]
عیسی (ع) و بعضی سفیهان
عیسی (ع) به بعضی سُفَها بگذشت. او را دشنام دادند و برنجانیدند و او با ایشان تلطّف (مهربانی ) می کرد و ایشان را مدح گفت. یکی از اصحاب او را در آن حال بدید از او پرسید که این چه حال است: گفت: هر کسی از ما آنچه دارد، نفقه می کند و نزدیک است بدین، آنچه گویند: از کوزه همان برون تراود که در اوست. [15]
پی نوشت ها :
[1]. بحار، ج 4 ، ص 214 .
[2]. بحار. ج 14، ص 250-326.
[3]. مانند آیه 42آل عمران.
[4].مریم، 23.
[5]. مضمون آیات 13 تا 26 سوره مریم.
[6]. مریم،23.
[7]. الغدیر، ج 6، ص 23. به نقل از شانزده کتاب اهل تسنّن.
[8-9-10-11 ] سوره آل عمران آیه 49.
[13-12 ] سوره مریم آیه 32.
[14]. روضه الانوار عباسی ص 98و 99.
[15].اخلاق محتشمی ص 133.
منبع: نشریه نسیم وحی، شماره 25.