منبع:روزنامه جام جم
من مادری هستم که درباره مراقبت از کودک کتابهای زیادی خوانده ام تا بتوانم پاسخ سوالاتم را درباره سلامت و رشد دختر خردسالم پیدا کنم. گاهی هنگام مرتب کردن قفسه های کتاب و مجلات از خواندن این همه خبر و پند و توصیه های متناقض خسته می شوم. سالها پیش برای شرکت در آزمون رشته پرستاری ، چند کتاب درباره رفتار با کودک را مطالعه کردم ، اما وقتی دخترم روز اول مدرسه گریه می کرد و دست مرا محکم گرفته بود، متحیر ماندم و از خود پرسیدم کجای راه را اشتباه رفته ام. اما 13 سال بعد، من و دخترم چیزهای زیادی یاد گرفتیم. دخترم یک نوجوان مستقل و من هم مادر باتجربه ای شده بودم. رفته رفته یاد گرفتم در برخورد با مشکلات مدرسه یا مسائل دیگر در ارتباط با دختربچه ها، با خودم رو راست باشم. هنوز توصیه های کارشناسان را می خواندم یا از طریق برنامه های رادیویی یا تلویزیونی ، پیامهای آنها را دنبال می کردم. خیلی طول کشید که به عنوان مادری آگاه ، اعتماد به نفس پیدا کنم. اما حالا می دانم برای تربیت فرزندم چه روشی را انتخاب کنم تا هم برای او و هم خانواده ام مفید باشد. آنچه به آن معتقدم ، این است که ما پدر و مادرها، کارشناسان واقعی فرزندانمان هستیم ، گرچه گاهی اعتماد به نفس نداریم و سست اراده و یا نگران هستیم.
برای من که در موارد دیگر زندگی احساس موفقیت می کنم ، نبود اعتماد به نفسم در بچه داری بسیار تعجب آور است و در مقایسه با مادرهای دیگر، می بینم آنها از من تبحر بیشتری دارند. آیا فقط من چنین احساسی دارم؟ بنا به گفته کارشناسان ، در حقیقت نگرانی از این که آیا والدین خوبی هستید یا نه ، بخصوص درباره فرزند اول طبیعی است. چرا که شما مسوول این موجود کوچک هستید، پس طبیعی است نگران باشید که رفتار شما چه تاثیری بر رشد بعدی کودکتان خواهد داشت. اما در اینجا روشهایی وجود دارد که به شما یاد می دهد چگونه در امر تربیت فرزندانتان مطمئن و استوار گام بردارید. همیشه پدر و مادرها چنین نگرانی هایی دارند، اما علاوه بر این مشکلات ، امروزه مسائل دیگری نیز وجود دارد. جامعه ما در معرض تحولات بیشماری قرار گرفته است. مثلا روز به روز به تعداد مادرانی که بیرون از منزل کار می کنند اضافه می شود، بنابراین بتدریج بر تعداد کودکانی که در خانه تنها هستند افزوده می شود. این گونه تحولات برای ما نگرانی هایی در پی دارد که پدر و مادرهای ما هرگز چنین نگرانی هایی نداشتند.
میلیون ها پدر و مادری که مجبورند فرزندان خود را به خاطر حضور در اداره تنها بگذارند، نگران هستند که این مشغله ها چه تاثیری در تربیت فرزندانشان می گذارد؟
چگونه یک پدر یا مادر تنها می تواند از عهده مشکلات فرزندانش برآید؟ پیدا کردن پاسخ این پرسشها دشوار است ، چرا که ما اغلب احساس می کنیم این فقط مشکل ماست و کسی را نداریم که از او کمک بگیریم. رئیس گروه تحقیقات خانواده و رشد اجتماعی نوجوانان می گوید: وقتی مادرها خانه را به قصد کار ترک می کنند، زمان کمتری برای توجه به فرزندانشان دارند، بنابراین حمایت و کمک به آنها دشوارتر از قبل می شود. بیشتر پدر و مادرها مایلند عضو یکی از انجمن های خانواده باشند، اما اغلب دسترسی به آن برایشان مشکل است.
مادری می گوید: والدین امروزی ، به اهمیت وجود انجمن های خانواده پی برده اند، چرا که با عضویت در این گروهها می توانند از حمایت آنها برخوردار شوند.
انتظارات واقعی داشته باشید
تصور درستی از والدین بالنده داشته باشید. روان شناسان توصیه می کنند پیوسته روش تربیتی خود را بررسی کنید و آنهایی را که بی تاثیرند، دور بریزید و شیوه های کاربردی تری را انتخاب کنید. در این میان ممکن است دچار خطاهایی نیز بشوید. اما نگران نباشید ؛ چراکه این گونه اشتباه های سهوی شما، به فرزندتان آسیب جدی روانی وارد نمی کند.
بهترین روش مشاوره کارشناسان ، فقط درمان مشکلات فرزند شما نیست ، بلکه آنها باید راههای برخورد با مشکلات را به شما بیاموزند. نظر کارشناسانی را که برای همه پرسشها یک پاسخ دارند، نپذیرید ؛ آنهایی که در بیان نظریاتشان بیشتر از کلمات «همیشه ، هرگز، باید و نباید» استفاده می کنند. زیرا این گونه توصیه ها والدین را از فکر کردن به وضعیت خاص خودشان بازمی دارد. توصیه های کارشناسان وقتی مفید است که راههای برخورد با مشکلات فرزندان را به شما ارائه کند، بنابراین شما نیز براساس نیازهای فرزندتان یکی را انتخاب می کنید. برخی کارشناسان رفتار با کودک فقط اولین بخش رفع مشکل را پیشنهاد می کنند، در حالی که باید در صورت شکست راه اول ، روش دیگری ارائه کنند. در صورتی که مشاوران راههایی را پیشنهاد کردند و بی تاثیر بود نگران نشوید ؛ شاید خود یا فرزندتان در عمل به توصیه های روان شناسی اشتباه کرده اید، چراکه باید بدانیم هر تکنیک رفتاری برای همه کودکان موثر نیست. مثلا بعضی اوقات مجبور می شوید فقط به یک شیوه رفتار کنید، اما گاهی هم قبل از این که بدانید یک تکنیک چگونه عمل می کند، شاید آن را تغییر دهید. بیشتر روان شناسان معتقدند: پیشنهادهای متناوب مفید هستند. شاید حتی مهمتر از این که والدین را تشویق کنند تا راه حل هایی را برای خود ابداع کنند.
دکتر کارول شر، استاد دانشگاهی در نیویورک ، هشدار می دهد برخی کارشناسان ، تربیت کودک را بسیار ساده می پندارند. مثلا در برخورد با مشکلی مانند خجالت ، شاید از طریق کتاب یا مجلات به شما توصیه کنند فرزندتان را تشویق کنید همراه بچه های دیگر در فعالیت های گروهی شرکت کند. البته این توصیه خوبی است ، اما چون به قدر کافی دلایل خجالتی بودن بچه ها را ریشه یابی نکرده ، والدین هم انتظار دارند خجالت فرزندشان به همین سادگی برطرف شود. اما همیشه این طور نیست. شاید خجالتی بودن یک کودک بسیار پیچیده باشد و شاید غلبه بر آن و پیدا کردن اعتماد به نفس ، برای او یک عمر طول بکشد. پس آگاه باشید که معالجه نیم ساعتی وجود ندارد.
شرکت در انجمن های خانواده
اغلب خانواده هایی را می بینیم که نگران مشکلات تربیتی فرزندان خود هستند. پیشتر گفتیم که دیگران هم مانند شما نگرانی هایی دارند. پس تبادل نظر با آنها می تواند برای شما هم مفید باشد. مثلا مادری که با فرزند 9 ساله اش به مشکل بر می خورد، بهتر است در کلاسهای آموزش خانواده شرکت کند. همان طور که احساس و نگرانی اش را با اعضای گروه در میان می گذارد، آنها نیز با او همدردی کرده و راههای مفیدی به او پیشنهاد می کنند. اما او بزودی در می یابد که می تواند از حمایت عاطفی برخوردار باشد. حتی در این گفتگوها، توانایی هایش را که فراموش کرده بود، دوباره به دست می آورد. تحقیقات بوضوح نشان داده است ، صحبت با دیگران و جلب حمایت آنها شما را در تربیت فرزندانتان یاری می کند ؛ زیرا شما می توانید از تجربیات دیگران استفاده کنید. برای بهره گیری از کلاسهای خانواده باید همه پیشنهاد را با ارزشها و سبک زندگی خودتان ارزیابی کنید. من اکنون ، هر گاه خبری ، پیامی یا توصیه ای را از هر منبعی می شنوم ، از خودم این سوالها را می پرسم: آیا با عمل به این توصیه ها احساس راحتی می کنم؟ آیا این رفتار بر فرزندم تاثیری دارد؟ اگر پاسخ این پرسشها منفی باشد، مطمئن می شوم این توصیه ها برای خودم و خانواده ام مناسب نیست. شاید بزرگ کردن فرزندانم مهمترین مشغله ای است که تا به حال داشته ام. اما حالا دیگر با هر تجربه تازه ای می دانم که می توانم مشکلات را حل کنم و نیز می توانم خودم و فرزندانم را بهتر بشناسم. هنوز هم به نظریات و دیدگاه های کارشناسان توجه می کنم ، اما فقط به دنبال پاسخهای آنها نیستم ، بلکه توصیه های آنها را با نیازهای فرزندم و شرایط زندگی خودم مقایسه می کنم. همیشه واقعیت این بوده است که هیچ کس بهتر از ما نمی تواند فرزندانمان را بشناسد، فقط باید آن را باور کنیم.
توصیه های کارشناسان
امروزه در دسترس بودن اطلاعات از طریق کتابها، مجلات و برنامه های رادیویی و تلویزیونی ، زندگی را آسان تر کرده است. گرچه والدین در برخورد با مشکلات و فشارهای عصبی زندگی به کمک نیاز دارند، اما پژوهش های وسیع و نظریه های کارشناسان درباره سلامت و رشد کودکان ممکن است واقعا به اعتماد به نفس پدر و مادرها آسیب برساند. مادری که صاحب 3 فرزند است ، می گوید: در امور بچه داری هر چه بیشتر مطالعه می کنم ، از خودم ناامیدتر می شوم.افزایش میزان اطلاعات ممکن است والدین را در اختلاف نظرها سردرگم کند. اما راه حل این مشکل برای من این بود که فهمیدم توصیه های مفید کارشناسان نه تنها اطلاعات لازم را در اختیارم قرار می دهد، بلکه کمک می کند بتوانم به تنهایی تصمیم بگیرم.