نگرش قرآن بر همگرایی ادیان در جامعه جهانی (3)

نگرش قرآن بر همگرایی ادیان در جامعه جهانی (3)

نویسنده: دکتر محمدرضا حاجی اسماعیلی
استادیار گروه الاهیات دانشگاه اصفهان

 

 

ج. آزادی بیان و عقیده

از دیدگاه اسلام، سلب آزادی عقیده اهانت به ارزش های انسانی تلقّی شده و تحمل چنین اهانتی هرگز جایز نیست. بر این اساس، اسلام برای غیر مسلمانان این حق را طبیعی، مشروع و غیرقابل نقض دانسته و در نتیجه، انسان ها را در پذیرش احکام، آزاد می داند. طبیعی است که هر گروه یا دینی دارای عقاید ویژه ای است و دولت اسلامی در تغییر و دگرگون سازی آن دخالتی نخواهد داشت و هرگز آنچه را صاحبان ادیان حلال دانسته اند حرام نمی داند و حرامشان را حلال نمی شمارد. در این باره امام صادق(ع) می فرمایند: «هر گروهی که به دینی معتقدند، احکام آن دین بر آنان ثابت خواهد شد.» (طوسی، 1390 ق، ج4، ص 189) شاهد قرآنی این مطلب، شریفه «لاَ إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ» (بقره: 256) است و نیز آنجا که خطاب به پیامبر(ص) می فرماید: «یَا أَیُّهَا النَّبِیُّ إِنَّا أَرسَلنَاکَ شَاهِدًا وَ مُبَشِّرًا وَ نَذِیرًا.» (احزاب: 45) آیات مزبور بیانگر این اصل مهم می باشند که هر انسانی در مبانی عقیدتی خود آزاد بوده و هیچ کس حق ندارد دیگری را در پذیرش عقیده اسلامی اجبار کند. با تأمل در آیاتی همانند: «وَ قَالُوا لَن یَدخُلَ الجَنَّهَ إِلاَّ مَن کَانَ هُوداً أَو نَصَارَی تِلکَ أَمَانِیُّهُم قُل هَاتُوا بُرهَانَکُم إِن کُنتُم صَادِقِینَ» (بقره: 111)، «وَ قَالُوا کُونُوا هُودًا أَو نَصَارَی تَهتَدُوا …» (بقره: 135)، «یَا أَهلَ الکِتَابِ لِمَ تُحَآجُّونَ فِی إِبرَاهِیمَ …» (آل عمران: 65) و آیات دیگری از این دست که بیان کننده عقاید اهل کتاب می باشد، نکات ذیل، قابل استفاده است:
الف. اهل کتاب با برخورداری از حق تبلیغ می توانند از مبانی عقیدتی، فکری و سیاسی خود دفاع کنند.
ب. اهل کتاب و مسلمانان اجازه بحث و گفت و گو در ارتباط با مفاهیم و معتقدات دینی را دارند.
ج. اهل کتاب برای ابراز بیان و عقیده خویش از آزادی کامل برخوردارند و میدان بحث و اظهارنظر برای ایشان هموار است.
بدیهی است که این نکات در جامعه اسلامی که خواهان زندگی مسالمت آمیز با اهل کتاب است، باید در منشور روابط خارجی قرار گیرد. براساس آیات قرآنی، غیرمسلمانان در همه زمینه های گوناگون عقیدتی، فکری و قانون گذاری حق رأی و اظهارنظر داشته و از آزادی بیان برخوردارند. دقت در این گونه آیات، به این نکته رهنمون می سازد که اسلام التزام به این حقوق را در راستای مبانی و اهداف خویش قرار داده است.

د. توجه به اصول مشترک

بیش از هر چیز باید برخوردها و اختلافات بین پیروان ادیان را مبتنی بر اندیشه های سلطه طلبانه ای دانست که برای جلوگیری از تحقق پیوستگی و همبستگی بین ایشان تلاش می نمایند. اما پیامبران با تکیه بر آموزه های توحیدی در مکتب های خویش، جوامع انسانی را به همبستگی و مشارکت و به وجود آوردن نظم نوین جهانی و همزیستی مسالمت آمیز دعوت می نمایند. بدیهی است دست یابی به این مهم جز از راه ایجاد تفاهم در زمینه های فرهنگی، سیاسی، اجتماعی و اقتصادی در روابط بین ادیان امکان پذیر نمی باشد. افزون بر این، اصل تفاهم به مثابه یک ضرورت مستقل در حیات انسان به ویژه در سطح بین الملل است. البته هدف از تفاهم بین پیروان مکتب های الهی این نیست که پیروان ایشان از عقاید خود منصرف گردند، بلکه مقصود این است که هر انسانی، دیگری را بر اساس اصول مشترکی که بین مکتب های الهی وجود دارد بپذیرد. قرآن با توجه به ضرورت تفاهم در زندگی صلح آمیز، این اصل را در پوشش فرمانی به منظور حرکتی جهانی بیان نموده و می فرماید: «قُل یَا أَهلَ الکِتَابِ تَعَالَوا إِلَی کَلَمَهٍ سَوَاء بَینَنَا وَ بَینَکُم أَلاَّ نَعبُدَ إِلاَّ اللهَ وَلاَ نُشرِکَ بِهِ شَیئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعضُنَا بَعضاً أَربَابًا مَّن دُونِ اللهِ فَإِن تَوَلَّوا فَقُولُوا اشهَدُوا بِأَنَّا مُسلِمُونَ.» (آل عمران: 64)
این آیه به خوبی حاوی آن است که برای ارتباط با دیگر ادیان، تأکید بر نقاط مشترک زیر بنای تفاهم محسوب گردیده و هر تفاهمی می تواند زیربنای توافق بر مسئله ای دیگر باشد. آیاتی از این دست، دربردارنده نکات مفیدی می باشند؛ از جمله:
الف. پرداختن به مشترکات بینابینی از روش های مؤثر در جذب پیروان ادیان دیگر به اسلام است.
ب. چنانچه همه اهداف دست یافتنی نباشد، برای رسیدن به دیگر اهداف تلاش گردد.
ج. در تبلیغ و دعوت به عقیده حق، عواطف پاک دیگران محترم شمرده شود: «کَلَمَهٍ سَوَاء بَینَنا و بَینکُم.» (قرائتی، 1374، ج 2، ص 91)
د. قرآن به مسلمانان می آموزد که اگر کسانی حاضر نبودند در تمام اهداف با شما همکاری کنند، بکوشید دست کم در قسمتی که با شما اشتراک هدف دارند همکاری آنها را جلب کنید و آن را پایه ای برای پیشبرد اهداف مقدستان قرار دهید. (مکارم شیرازی، 1362، ج 2، ص 450)
در حقیقت، پیام این آیه دعوت پیروان و ملت های معتقد به کتاب های آسمانی به تفاهم است، و حاکی از اهتمام اسلام به روابط بین الملل می باشد. در این آیه، دلیل انتخاب اهل کتاب و پیروان ادیان آسمانی و توحید، این است که قدر مشترک بین اسلام و آنها در مقیاس وسیعش وجود داشته و تفاهم بر آن به آشکاری قابل عمل بود. (عمید زنجانی، 1346، ج 4، ص 430)

هـ. دعوت و تبلیغ، سرآغاز تفاهم

از دیگر مسائل مهمی که پیرامون زندگی اجتماعی مسالمت آمیز مطرح گردیده و تأکید آیات قرآن را به همراه دارد، اصل دعوت و تبلیغ است. بنابراین، مسلمانان وظیفه دارند هنگام معاشرت و برخورد با اهل کتاب به این اصل پایبند باشند. حتی از دیدگاه قرآن، گاهی دعوت با رفتار و کردار نیک نیز خود بهترین نوع دعوت است: «ادعُ إِلِی سَبِیلِ رَبکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ وَجَادِلهُم بِالَّتِی هِیَ أَحسَنُ» (نحل: 125) و «فَإِن أَعرَضُوا فَمَا أَرسَلنَاکَ عَلَیهُم حَفِیظًا إِن عَلَیکَ إِلَّا البَلَاغُ …» (شوری: 48) در این آیات، وظیفه پیامبر ابلاغ وحی و تبلیغ برای اهل کتاب، بیان شده است. از این رو، می توان اذعان نمود که مهم ترین اصل در همزیستی مسالمت آمیز با اهل کتاب، تبلیغ دین و تبیین مبانی و اصول اسلام در شکل رفتار و گفتار بر ایشان است؛ اگرچه خداوند با نزول آیه «لاَ إِکرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشدُ مِنَ الغَیِّ» (بقره: 256)، به پیامبر گوشزد می نماید: هیچ اکراه و اجباری در دعوت مردم به ایمان وجود ندارد و در این خصوص، اصل آزادی در پذیرش دین مورد تأکید قرار می گیرد، اما درباره اسلوب دعوت می فرماید: «ادعُ إِلِی سَبِیلِ رَبِّکَ بِالحِکمَهِ وَالمَوعِظَهِ الحَسَنَهِ وَجَادِلهُم بِالَّتِی هِیَ أَحسَنُ …» (نحل: 125) و با این بیان ارزشمند، ابزار دعوت به سوی خویش را منطق و استدلال قوی به همراه کردار و رفتار مناسب با گفتار و در صورت لزوم جدال نیکو معرفی می کند. در حقیقت، این آیه با نگاهی روان شناسانه به مخاطبان خویش در مقابل گروه های فکری متفاوت، برای هر کدام روشی مناسب با ایشان را پیشنهاد می کند. در ابتدا، دعوت با گفتاری حکیمانه همراه با منطق و استدلال، سپس با موعظه نیک را عرضه می نماید؛ زیرا برخی با استدلال قوی و برخی دیگر صرفاً با موعظه نیک اقناع می شوند. بنابراین، شکل دعوت به تناسب ویژگی های افراد متفاوت است. از مجموع آیات قرآنی مربوط به دعوت، نکات ذیل استنباط می گردد:
الف: هنگام معاشرت با غیرمسلمانان و در روابط بین الملل، دعوت به اسلام و تبلیغ یکی از وظایف مسلمانان است.
ب. در دعوت به پذیرش حق، آزادی اراده و عقیده، اصلی استوار به شمار می آید.
ج. روان شناسی مخاطبان و به کار بردن ابزاری متناسب برای دعوت از ایشان ضروری است.
د. در روابط خارجی و سیاست برون مرزی اسلام، دعوت به مثابه فریضه ای مستمر و اجتناب ناپذیر است.

و. گفت و گوی مسالمت آمیز

از پدیده های نوین در دوران معاصر حرکت به سوی جهانی شدن فرهنگ بر اساس اصول مشترک و گفت و گو بین پیروان ادیان به همراه تبادل افکار و اندیشه ها و مواجهه دیدگاه ها با یکدیگر است و این بهترین راه برای ایجاد همزیستی مسالمت آمیز و برقراری آرامش در جامعه و بستر مناسبی برای رشد و تعالی انسان هاست. توصیه قرآن نیز دعوت انسان ها به گفت و گو برای بهره برداری صحیح از افکار یکدیگر می باشد، و این بسیار طبیعی است که تفاوت در مذهب دربردارنده مناظره و مجادله باشد. تنها توصیه قرآن این است که هنگام مناظره نباید از دایره انصاف و عدالت خارج گردید. شایان توجه است که مشروعیت گفت و گو بین ادیان توحیدی و احترام به عقاید آنان و التزام به شیوه های پسندیده در گفت و گو بر تصدیق کتب آسمانی اهل کتاب است. قرآن در این باره می فرماید: «نَزَّلَ عَلَیکَ الکِتَابَ بَالحَقَّ مُصَدِّقاً لَّما بَینَ یَدَیهِ وَأَنزَلَ التَّورَاهَ وَالانجِیلَ مِن قَبلُ هُدًی لِّلنَّاسِ وَأَنزَلَ الفُرقَانَ» (آل عمران: 3-4) و «اوتوا الکتاب آمنوا بما نزلنا مصدقا لما معکم من قبل …» (نساء: 47) و «وَالَّذِِی أَوحَینَا إِلَیکَ مِنَ الکِتَابِ هُوَ الحَقُّ مُصَدِّقًا لَّمَا بَینَ یَدَیهِ …» (فاطر: 31)
روش پیشنهادی قرآن در تعامل فرهنگی با اقلیت های دینی و گفت و گو بین ادیان، مناظره به نیکوترین شکل آن است؛ بنابراین، قاطعانه به پیامبر اعلام می نماید که: «وَ جَادِلهُم بِالَّتِی هِیَ أَحسَنُ …» (نحل: 125) و «وَ لَا تُجَادِلُوا أَهلَ الکِتَابِ إِلَّا بِالَّتِی هِیَ أَحسَنُ» (عنکبوت: 46)
اسلام نه تنها برای معتقدات و آیین پیروان کتاب های آسمانی احترام قایل است، بلکه اصولاً این حق را برای آنان محفوظ شمرده که بتوانند در چارچوب عقل و برهان در مورد عقاید مذهبی خویش با مسلمانان به گفت و گو و بحث بپردازند و به طور آزاد و دور از تعصب از معتقدات خویش دفاع نمایند و در مقام بحث و مجادله نسبت به عقاید اسلامی برآیند. (عمید زنجانی، 1346، ص 157) و از آن رو که خداوند گفت و گو با اهل کتاب را مقید به جدال احسن کرده است، مفسّران قرآنی نکاتی را یادآور گردیده اند. برای نمونه، آلوسی بغدادی در روح المعانی می نویسد: جدال احسن آن است که با بهترین شیوه مناظره و مجادله که دارای مدارا و نرمی در سخن و انتخاب راه آسان تر است صورت گیرد. (آلوسی، [بی تا]، ج 8، ص 376) از دیدگاه علامه طباطبائی نیز مجادله زمانی احسن می شود که شدت در سخن و اهانت و طعنه زدن به طرف در آن نباشد. حسن مجادله این است که همراه با مدارا و نرمی در گفتار باشد. دشمن از آن سخت اذیت نگردد و جدل کننده به دشمن خودش نزدیک شود تا اینکه اتفاق نظری حاصل گردد و به همدیگر برای آشکار شدن حق کمک نمایند، بدون هیچ گونه لجاج و دشمنی. (طباطبائی، 1372، ج 16، ص 143) بروسوی هم در روح البیان می گوید: یعنی مناظره کن با معاندان به بهترین شیوه مناظره و مجادله که برخوردار از رفق و نرمی طریقه آسان تر باشد و همین طور از مقدمات مشهوره استفاده گردد تا آتش کینه آنها فروکش کند. (حقی بروسوی، 1356 ق، ج5، ص 97) اکنون و با توجه به آیه 125 سوره «نحل» که براساس آن، به ابزار متفاوت گفت و گو اشاره و در مرحله آخر از جدال احسن یاد شده است، باید اذعان داشت که اصولاً جدال احسن با افرادی صورت می گیرد که اهل استدلال و برهان می باشند. از این رو، هنگام گفت و گو و مناظره با صاحبان اندیشه از ادیان دیگر و در عرصه های بین المللی، باید سلسله اصولی بر گفتمان دو طرف حاکم باشد. اهّم این اصول را می توان این گونه برشمرد:
الف. سخن حق به گونه ای مطرح گردد که طرف مقابل توانایی دریافت آن را داشته باشد و احساس نماید همگان در پی کشف حقیقت اند.
ب. با توجه به آیه «وَلاَ تَسُبُّوا الَّذِینَ یَدعُونَ مِن دُونِ اللهِ فَیَسُبُّوا اللهَ عَدوًا بِغَیرِ عِلم» (انعام: 108) رعایت اصول ادب، عفت و نزاکت در بیان، حتی در برابر خرافی ترین ادیان رعایت گردد.
ج. ارزش های معنوی و اصول اخلاقی مانند انصاف، گذشت و … که مورد تأکید همه ادیان است، مورد توجه قرار گیرد.
د. در گفت و گوی مسالمت آمیز روابط براساس اصول مشترک قرار داده شود. در خاتمه باید افزود که اساساً گفتمان قرآن در تعامل با ادیان دیگر بر پایه احترام متقابل و گفت و گوی منطقی استوار بوده و اسلام همیشه با آیین های دیگر آسمانی و پیروان آنها با سعه صدر و روش نیکو و وسعت اندیشه برخورد می کند. با توجه به این اصول و رعایت این قواعد است که می توان با پیروان ادیان دیگر رفتاری مسالمت آمیز داشت.
منبع: نشریه الاهیات اجتماعی شماره 2.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید