وقف های قرآنی(1)

وقف های قرآنی(1)

نویسنده:دکتر مرتضی رحیمی(1)

 

چکیده

آموزش قرآن، به موجب آیات و روایات عدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است، از همین رو، مسلمانان از همه مذاهب فقهی مختلف، به طرقی چون وقف، به آموزش قرآن و ترویج باورهای قرآنی کمک نموده اند.
وقف قرآن و نیز وقف اموال برای قرآن در جهت آموزش، توزیع، چاپ آن و… جایز و مطلوب است. وقف خاص قرآن به شیوه وقف به اولاد و… و وقف عام آن که در بین مسلمانان وقوع خارجی زیادی دارد. از موجبات کمک به آموزش، تشکیل کتابخانه های مساجد و رواج باورهای دینی در خانواده ها و جوامع اسلامی است. وقف خاص قرآن، نشان از اهتمام مسلمانان به آموزش قرآن به فرزندانشان بوده که در روایات به شکل خاص مورد تشویق قرار گرفته است.

درآمد

پیامبر (ص) به عنوان نخستین معلم قرآن، آیات الهی را بر مردم می خوانده و مؤمنان به تلاوت ایشان گوش جان فرا می دادند. حضرت در همه جهات، از جمله از جهت «تعلیم قرآن» اسوه حسنه بودند و در زمینه تعلیم کتاب و حکمت روشی حکیمانه داشتند. پس از ایشان نیز امامان معصوم (ع) به طور کلی شوه زندگی کردن با قرآن را تعلیم می دادند و قرآن را به عنوان بخشی از زندگی و یا متن زندگی اهل آن مطرح می کردند، به طوری که در زندگی آنان پنهان با آشکار، حضوری همیشگی داشته است.
در روایات نیز از اهمیت آموزش دادن و فراگرفتن قرآن سخن به میان آمده است، چنان که رسول خدا (ص) فرموده اند: «خیرکم من تعلم القرآن و علّمه» ( ری شهری، 2521/2)، بهترین شما کسی است که قرآن بیاموزد و آن را به دیگران آموزش دهد. امام صادق(ع) نیز فرموده اند: «ینبغی للمؤمن ان لا یموت حتی یتعلّم القرآن او یکون فی تعلّمه» (ری شهری، 2521/2) سزاوار است که مؤمن نمیرد تا آن که قرآن را بیاموزد و یا در حال یادگیری قرآن باشد و نیز رسول خدا (ص) فرموده اند: «الا من تعلّم القرآن و علّمه و عمل بما فیه فانا له سائق الی الجنّه و دلیل الی الجنّه» ( ری شهری، 2522/2)، آگاه باشید که هر که قرآن را بیاموزد و آن را به دیگری آموزش دهد و به آنچه درآن است، عمل کند، من سوق دهنده و راهنمای او به بهشت خواهم بود.
در خصوص نقش وقف در آموزش قرآن، تحقیق مستقلی وجود ندارد، اما می توان در این باره، اشاراتی پراکنده از کتب فقهی ونیز تحقیقات مربوط به وقف شیعه و اهل تسنن به دست آورد. همچنین فهرست نسخ خطی قرآنی کتابخانه های مختلف اطلاعاتی در خصوص معرفی قرآن های موجود که بعضاً وقفی هستند، به دست می دهد، ازاین رو، تحقیقی مستقل در این باره ضروری می نماید.

اهمیت وقف دراسلام

وقف در لغت به معنای حبس و منع و در اصطلاح فقهی ( بحرانی،126/22) عبارت است از نگهداشتن و حبس کردن عین ملک و مصرف منافع آن در راه خدا است. تعریف یاد شده از حدیث مشهور نبوی «حسن الأصل و سبل المنفعه» (نوری، 47/14) گرفته شده است. محقق حلّی، وقف را چنین تعریف می کند: «وقف عقدی است که ثمره آن حبس و اصل و تسبیل منافع می باشد ( تسبیل منافع یعنی صرف کردن مال در جهتی که واقف
تعیین کرده است)». ( حلی،165/2)
مذاهب فقهی اهل سنت، متناسب با دیدگاه های خاص خود در باب وقف، تعاریف متعددی برای آن ارائه داده اند که در زیر به برخی از آن ها اشاره می شود: «وقف عبارت است از حبس مال که انتفاع از آن با بقای عین مال ممکن باشد». ( ابو اسحاق،313/5) «وقف عبارت است از حبس عین بر حکم ملک خداوند متعال». (ابن نجیم الحنفی،202/5) حنفیه در تعریف وقف گفته اند: «وقف عبارت است از حبس عین بر ملک واقف و صدقه دادن منفعت آن هر چند فی الجمله» (الحصفکی،337/4)
وقف به موجب متون اسلامی، اعم از قرآن و احادیث، اهمیت بسزایی دارد، چنان که از مصادیق «بِرّ» به شمار رفته و در آیه «تعاونوا علی البر و التقوی» بر مطلوب بودن آن استناد شده است. افزون بر آن، در قرآن آیات بسیاری به چشم می خورند که ابعاد گوناگون وقف را با عنوان «انفاق» پوشش می دهند. انفاق بیش از 75 بار با تعابیر مختلف در جهت تشویق یا تشریح آداب، شرایط و موضوعات آن به کار رفته است. تردیدی نیست که واژه انفاق می تواند واجد معنای وقف باشد؛ زیرا انفاق به معنای پر کردن، به پر کردن خلأهای جامعه برای آینده های دور هم تفسیر می شود؛ زیرا ماده ثلاثی انفاق، از نفق به معنای حفره است که وقتی به باب افعال می رود، معنای ضد آن؛ یعنی «پر کردن نیازهای جامعه» را می یابد، در آن صورت یکی از مصادیق پر کردن خلأها می شود. مثلاً خداوند می فرماید: «الذین ینفقون اموالهم باللیل و النهار سرا و علانیه لفهم اجرهم عند ربهم و لا خوف علیهم و لا هم یحزنون»( البقره، 274). کسانی که در شب و روز، آشکار و پنهان، اموال خود را انفاق می کنند… .
در جای دیگر مسئله طلب خوشنودی خدا و استواری روح را در انفاق مطرح می کند و می فرماید: «و مثل الذین ینفقون اموالهم ابتغاه مرضاه الله و تثبیتاً من انفسهم کمثل جنه بربوه اصابها وابل فاتت اکلها ضعفین فان لم یصبها وابل فطل و الله بما تعملون بصیر» (بقره،265) غیر از موارد یاد شده، تعابیر دیگری در قرآن، همچون سبیل الله، حسنه، صدقه، ایثار، الباقیات الصالحات، خیر و مشابه آن ها نیز می توانند معنای وقف را افاده و به آن تشویق نمایند.
در روایات اسلامی از وقف، بیشتر با عنوان «صدقه جاریه» و مانند آن تعبیر شده است. چنان که در حدیثی مشهور از پیامبر(ص) نقل شده است که فرموده اند: «اذا مات ابن آدم انقطع عمله إلا من ثلاثه ولد صالح یدعوله و علم ینتفع به بعد موته و صدقه جاریه» ( ابن ابی
جمهوراحسائی،260/3)، «هرگاه فرزند آدم بمیرد، عمل او قطع می شود، مگر از سه چیز: فرزند صالحی که برای او دعا کند و عملی که از آن سود برده شود و صدقه جاریه (وقف).
در حدیث یاد شده که مورد انفاق شیعه و اهل تسنن است، صدقه جاریه به وقف و «علم ینتفع به» به تعلیم و تصنیف، تفسیر شده است که تصنیف از آن جهت که سالیان متمادی برجا می ماند، قوی ترین مورد از موارد سه گانه در حدیث است. (سیوطی، 326/4 و بهایی،246) و در جای دیگر فرموده اند: «سنه تلحق المؤمن بعد وفاته. ولد یستغفر له و مصحف یخلفه و غرص یغرسه و بئر تحفره و صدقه تجریها، و سنه یؤخذ بها من بعده» (کلینی،57/7):شش چیز هستند که بعد از مردن انسان به او می پیوندند: فرزندی که برای او استغفار نماید، کتابی که از خود به یادگار گذارد، درختی که کاشته باشد، چاهی که حفر کرده باشد، صدقه ای که جاری نموده و روش نیکویی که بعد از او به آن عمل شود.
ازسوی دیگر، با توجه به پذیرش و رواج وقف در بین الملل و ادیان گوناگون می توان نتیجه گرفت که وقف مورد پذیرش عقلا است. قول به نامشروع بودن وقف مگر برای مساجد که برخی (مغنیه،585/2) از آن سخن گفته اند، منافی با اجماعی بودن مشروعیت وقف نیست؛ زیرا قول یاد شده از نظر مذاهب فقهی اسلامی، متروک بوده، قابل اعتنا نیست.
دلایلی که بر رجحان وقف دلالت دارند، رجحان همه اقسام وقف را تأیید می کنند، از این رو، وقف قرآن را نیز با توجه به اهمیت و جایگاه بلند آن، به نحو اولی اثبات می نمایند.

پیشینه

پیش ازاسلام، وقف در بین پیروان همه ادیان غرب و شرق رایج بوده، چنان که همه معبدها، صومعه ها، آتشکده ها و زندگی اسقف ها، موبدان و کاهنان از منافع موقوفات، اداره می شده است. ( جناتی،52و53) پس از پیدایش اسلام، این روش پسندیده ادامه یافت و در زمان رسول خدا (ص) و امامان (ع) و زمان صحابه و تابعین و تابعین تابعین رواج داشت. چنان که بر اساس روایات، رسول خدا(ص) اموالی را وقف میهمانان می نمود. (نوری، 46/14). همچنین طبق تصریح ابن هشام و دیگر مورخان ( ابن هشام، 518/1 و بلاذری، 325/1و518)نخستین صدقه موقوفه در اسلام زمین های خیرّان است که آن ها را با وصیت در اختیار رسول خدا قرار دادند و پیامبر آن ها را وقف کرد، این مورد اولین وقف در دنیای اسلام به حساب می آید.
ضمناً به گزارش روایات عدیده، حضرت فاطمه (س) باغستان خود را در مدینه وقف کرد.
(نوری،50/14 و ابن ابی جمهور احسائی، 260/3) در وقفنامه حضرت علی (ع) آمده است: «… علی عبدالله امیرالمؤمنان دو مزرعه «ابی نیرز» و «بغیبغه» را برای فقرای مدینه و ابن سبیل صدقه قرار داد تا خداوند، زور قیامت چهره او را از حرارت آتش مصون دارد، پس فروخته و بخشیده نمی شود تا به دست وارث هستی برسد». همچنین روایت شده است: «لم یکن من الصاحبه ذو مقدره الا وقف وقفاً» ( ابن ابی جمهوری، 261/3)؛ از صحابه کسی نبود که توانایی مالی داشته باشد، مگر این که مقداری از آن را وقف کرد.
در صدراسلام، تعداد موقوفات بسیار نبود، ولی به تدریج با فتوحات اسلامی و گسترش سرزمین های گوناگون و یا بهتر شدن وضع مسلمان از نظر مالی، به همان میزان موقوفات آن ها هم از جهت کمی و کیفی گسترش یافت، به طوری که زمان حکومت عباسیان، در کشورهای اسلامی آن روز، تقریباً مقداری از منابع عامه، از راه موقوفات و صدقات تأمین می شد، چنان که موقوفات مدرسه مستنصریه و نظامیه بغداد، مسجد جامع دمشق و دیگر موارد شاهد این مدعا هستند؛ زیرا بر اساس تصریح برخی از مورخان ( ذهبی،8/46 و7) نوشته ای شامل پنج جزوه در خصوص موقوفات مدرسه مستنصریه دیده شده که اقلام زیادی را در بر داشته است و حدود پانصد نفر از جمله مدرسان و شاگردان ایشان از آن ارتزاق می نمودند. همچنین در مورد مدرسه نظامیه- که به اهتمام خواجه نظام الملک ساخته شده- تصریح شده است: «موقوفات زیادی برای این مدرسه و مدرسان شافعی آن در نظر گرفته و شرط کرده است که در این مدرسه افرادی به آموزش قرآن بپردازند و افرادی به تدریس علم نحو اقدام کنند و برای هر یک سهمی از وقف را در نظر گرفته است». ( ابن الجوزی، 304/16)
در مورد وقف قرآن برای مساجد و آموزش و تلاوت آن نیز وضع همین گونه است؛ یعنی این امر همواره مورد اهتمام و توجه مسلمانان بوده است، به گونه ای که مثلاً در مراکش علاوه بر آنکه سلاطین و خلفاء، از جمله مهدی بن تومرت و مرتضی موحدی خود به استنساخ قرآن با دست خویش اقدام می نمودند، وقف قرآن بر مساجد خواه توسط سلاطین و خواه توسط عموم مردم رواج داشته است.

وقف نامه های موجود قرآنی این امر را تأیید می کنند، در میان آن ها می توان از کتابخانه مسجد جامع قزوین نام برد که قرآن های زیادی وقف آن شده است. همچنین اشاره شده که «أبوالقاسم علی بن ناصر الدوله محمد بن إبراهیم بن سیمجور» نسخه ای از قرآن در
سال 363 هجری به کتابخانه آستان قدس رضوی وقف نموده و از آن پس، وقف قرآن در قرن چهارم رو به افزایش و گسترش نهاده است. این امر پیشینه طولانی کتابخانه آستان قدس را نیز نشان می دهد.

پی‌نوشت‌ها:

1-عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه شیراز
نشانی الکترونیکی:mrahimi@ shiraz.ac.ir
تاریخ دریافت مقاله: 1388/10/12
تاریخ پذیرش مقاله: 1388/11/10

منبع:نشریه علوم و معارف قرآن کریم، شماره 5.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید