بررسی تحلیل و تطبیقی مفهوم زن و زادن در سیاق سوره های قرآن (3)

بررسی تحلیل و تطبیقی مفهوم زن و زادن در سیاق سوره های قرآن (3)

نویسنده:دکتر ابوالفضل خوش منش(*

 

تین و علق

یکی از سوره های قرآن کریم را نامبردار به نام یک «گیاه» می یابیم: تین؛ می توان این سوره را از جهتی، سوره ای با بافت گیاهی و گفتمانی انسانی خواند. این سوره با قسم به دو میوه آغاز می شود و با قسم به دو مکان ادامه می یابد: تین، زیتون، طور و مکه. این دو میوه، مایه پرورش جسم اند و دو مکان مزبور، پایه پرواز و ارتقای روح. تین و زیتون، دو میوه ارزشمند و دارای مواد غذایی مختلف نظیر قند و چربی طبیعی و اسیدهای چرب و ویتامین ها و خواص مختلف اند و طور سینا و بلد امین، دو مکان وحی و خاستگاه پیامبران و شرایع.
می توان سیر این چهار نام و اشارات نمادین آن ها را نیز مد نظر قرار داد که مراحل سیر انسان و آمدن برگزیدگان را نشان می دهد: تین، می تواند اشاره به عبارت « وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّهِ» (اعراف، 22) باشد. در سفر پیدایش آمده است که این برگ ها، برگ های بزرگ «درخت انجیر» بوده اند. (1) تورات برای پایان طوفان نوح از آمدن کبوتر با برگ زیتونی بر منقار سخن می گوید؛ طور مأوای «درخت مشتعل» و محل اعطای شریعت به موسی است تا این همه به «بلد امین» و رسالت خاتم ختم شود. پس از این قسم ها، از آفرینش انسان در «احسن تقویم» سخن گفته می شود. می بینیم که در سوره علق از کیفیت این آفرینش و رویش و رشد انسان سخن می رود:
قسم به چهار پدیده ای که مایه پرورش جسم و جان انسان اند:
وَالتِّینِ وَالزَّیْتُونِ (1) وَطُورِ سِینِینَ (2) وَهَذَا الْبَلَدِ الْأَمِینِ (3)
وصف آفرینش انسان:
لَقَدْ خَلَقْنَا الْإِنسَانَ فِی أَحْسَنِ تَقْوِیمٍ
مردودی انسان:
ثُمَّ رَدَدْنَاهُ أَسْفَلَ سَافِلِینَ
خوی تکذیب در انسان و پرسشی از او:
فَمَا یُکَذِّبُکَ بَعْدُ بِالدِّینِ (7) أَلَیْسَ اللَّهُ بِأَحْکَمِ الْحَاکِمِینَ (8)
ارائه راه باز گشت:
إِلَّا الَّذِینَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ فَلَهُمْ أَجْرٌ غَیْرُ مَمْنُونٍ
خلقت انسان و قرائت و تعلیم او:
اقْرَأْ بِاسْمِ رَبِّکَ الَّذِی خَلَقَ (1)… اقْرَأْ وَرَبُّکَ الْأَکْرَمُ (3)
خَلَقَ الْإِنسَانَ مِنْ عَلَقٍ (2)
«قرائت» و کرامت ربّ «اکرم» در حق او، تنها سبب طغیان او شد:
کَلَّا إِنَّ الْإِنسَانَ لَیَطْغَى
أَرَأَیْتَ إِن کَذَّبَ وَتَوَلَّى (2) أَلَمْ یَعْلَمْ بِأَنَّ اللَّهَ یَرَى (3)
إِنَّ إِلَى رَبِّکَ الرُّجْعَى (8)… کَلَّا لَا تُطِعْهُ وَاسْجُدْ وَاقْتَرِبْ (19)
برخی مفسران عهد عتیق، وجود زیتون را دراین داستان، رمز و آب و رنگ فلسطینی داستان می شمارند؛
(نگا. Bible، ترجمه تفسیر اوستی، 100). سرزمین اصلی تین و زیتون، کناره های مدیترانه و آب و هوای مطبوع آن است.
و آن وصفی که از «شجره مبارکه زیتونه لا شرقیه و لا غربیه» آمده، صورت زمینی اش زیتون کرانه های مدیترانه، این خاستگاه کهن ادیان و مقصد اسرای پیامبران است. زیتون، ثمره محترم و معتبر دنیای دیروز و تمدن های کهن مصر، روم، یونان و فنیقیه از چهار هزار سال پیش تا امروز است: بسیار عمر می کند، همیشه سبز است و در پیری نیز چون مو و خرما سرزنده و بار آور است و خواص گوناگون خوراکی، بهداشتی و دارویی این میوه و گیاه در خور کتابت کتب مستقل است. (2)
مالیدن و ریختن روغن زیتون بر چیزی، نشانه تقدیس آن بوده است. این روغن روی قربانی ای می ریختند که نذر مکان مقدس می شد. بنابر نقل تورات، درختان از زیتون خواستند تا بر آنان سلطنت کند. (نگا. هاکس، 453؛ داوران، 9، 8؛ برپلس، 646) نام مسیح، مأخوذ از Messias (لاتینی) است که از طریق یونانی از زبان آرامی و سریانی آمده است. meschikha (آرامی) کسی است که با روغن مقدس، توسط پروردگار مسح شده و به طور خاص عبارت از حضرت مسیح است. (پیکوش، 316) این مفهوم در زبان یونانی khristos ترجمه شده و Christ (انگلیسی و فرانسه) از آن اخذ شده اند. (دار منهل الحیاه، 294 و جفری، 382) در بازی های المپیک یونان باستان، که بازی هایی دینی و دارای ریشه در مبارزات خدایان و قهرمانان بودند، جایزه برندگان، تاج ساخته شده از زیتون وحشی بود. (نگا. ساکلار اکیس، پ 67). تعبیر «سال زیتونی» (olivy yerars) در زبان اقوام آنگلوساکسون به معنای سال پر برکت و نماد دوره طلایی (golden age) بود و معانی مقدس دیگری را نیز در فرهنگ دینی و اسطوره ای داشت (نگا. هال، 228). زیتون در ایران باستان نیز میوه ای مقدس بود. (نگا. آخته، 49) «درخت نور خدا» در اساطیر و ادبیات کهن رومی، هدیه خدایان به انسان و نماد حکمت و بصیرت بود که در وجود می نرو (Minerve)، ایزد بانوی هنر و حکمت تجلی یافت. این درخت در ادبیات توراتی، علاوه بر آنکه نماد باروری و صلح و آرامش است، نماد نیرو و نامیرایی نیز گردید و عروج عیسی نیز از «جبل زیتون» صورت گرفت. (نگا. هال، 228؛ فیلی بر، 205 و رمی، 771، نورما، 307)
حضور تمثیلی زیتون را در یکی از مزامیر داوود می بینیم:
«خوشا به حال کسی که از خدا می ترسد و بر طریق های او سالک می باشد… خوشا به حال تو و سعادت با تو خواهد بود. زن تو مثل مو بارآور به اطراف خانه خواهد بود. پسرانت مثل نهال زیتون گرداگرد سفر تو» (مزامیر، 128)

قیامت و انسان

سوره انسان با پرداختن به آفرینش و آغاز انسان شروع می شود و با اشاره به بازگشت انسان و انجام او، پایان می پذیرد؛ و در همین سوره است که تمام نعمت های بهشتی ذکر می شود، اما نامی از حوریه های بهشتی به سبب حضور و عمل آن بانوی بزرگ که دخت رسول رحمت است، نمی آید. بخشش «نان» آن بانو با «نوشیدنی های گوناگون در جام و قدح و آبریز و چشمه سلسبیل و شراب آمیخته با کافور و زنجبیل و شراب طهور از دست پروردگار» جزا داده می شود. این سوره از حیث گرد آوردن انواع نوشیدنی ها در کنار هم در سراسر قرآن بی نظیر است. بخش پایانی سوره انسان (آیات 28-27) از آفرینش و بازگشت انسان و خصوصیات جسمی و روحی او سخن می گوید. در پایان سوره مجاور (سوره قیامت) است که تفصیلی نسبی از آفرینش انسان را در آن می بینیم. از سوره های انسان و قیامت، یکی از مبدأ سخن می گوید و دیگری از معاد. نظیر این حالت را در دو سوره آتی، (حج و مؤمنون) نیز می بینیم.

طلاق و تحریم

سوره تحریم، نزولی زنانه دارد (3) و به سر گذشت و سرنوشت سه «دو زن»؛ یعنی شش زن می پردازد. این در حالی است که خود سوره شصت و ششم قرآن کریم، مضرب دو از سوره سی و سوم؛ یعنی سوره احزاب است. (4) از این سه «دو زن»، دو «دو زن»؛ یعنی چهار زن، زنان سه پیامبرند و دو زن دیگر، یکی زن فرعون و دیگری حضرت مریم است که همسری ندارد، اما قرار است پیامبری را به دنیا بیاورد. ذکر مریم در این سوره طی آیه، به صورت اختصاصی و مستقل از فرزندش آمده است و خداوند در پایان این دو سوره از درخت و نه از میوه آن سخن می گوید. در این سوره، دو زن رسول اکرم، تهدید می شوند و از چهار زن دیگر، دو زن مثل و چهره بارز اهل ایمان و دو زن چهره بارز کافران خوانده می شوند. این سوره به اهل ایمان هشدار می دهد که خود و «اهل» خود را از آتشی که آتش زنه آن، سنگ ها و انسان ها هستند نگاه دارند، سیاق و ساختار این سوره، اشارات مهمی به نقش زن در تعلیم و تربیت انسان، جدا از زایش و رویش او دارد.
سوره مجاور سوره تحریم، مسمی به طلاق است. (5) در صدر تا ذیل این سوره- که همچون سوره تحریم، 12 آیه بیش ندارد- بارها به لزوم رعایت تقوا، مراعات حدود الهی، توکل و صبر هنگام عسر سخن گفته شده و بر عدم تکلیف خارج از وسع تأکید شده است. ما تنها بخش هایی از نیمه نخست سوره را از نظر می گذرانیم: « وَاتَّقُوا اللَّهَ رَبَّکُمْ. وَمَن یَتَّقِ اللَّهَ یَجْعَل لَّهُ مَخْرَجًا…. یَجْعَل لَّهُ مِنْ أَمْرِهِ یُسْرًا… یُکَفِّرْ عَنْهُ سَیِّئَاتِهِ وَیُعْظِمْ لَهُ أَجْرًا». (5)
این نمونه ها و موارد مشابه، از شدت و حساسیت «ابغض الحلال» (طلاق) نزد خدا حکایت می کنند. بخش پایانی سوره طلاق (آیات 11-8) از خرابی شهرها و چشیدن عذاب ناشناخته و خسران نابودی تمدن ها سخن می گوید که از ره آوردهای طلاق است. کلینی (ره) از امام صادق(ع) از رسول(ص) روایت می کند: هیچ چیز نزد خدا محبوب تر از خانه ای نیست که با نکاح آباد می شود و هیچ چیز مبغوض تر از خانه ای نسیت که بر اثر طلاق ویران می شود. (6) جایگاه زن در دفتر پروین، بی نیاز از توضیح است. در این جا به مناسبت سخن این سوره به ذکر بیتی از او اکتفا می شود:
در سخن و گفتار امروز، هنوز نیز ترکیبی چون «ربه البیت» معادل maitresse de la maison و «کدبانو» و تعبیر قدیمی تر آن: «خدیش» (نگا. تبریزی، توضیحات همین واژه) به کار می رود و یاد کرد و اشاره ای نیکو به جنبه ربوبی و تربیتی او است.

رحمن و واقعه

این دو سوره، به صورتی متوالی و متناوب و پیوسته و درهم تنیده مقولات زن، آب و درخت را در دنیا و آخرت، یعنی جمعاً ذیل شش عنوان در معرض مشاهده ما قرار می دهند. سوره رحمن با زندگی این دنیا و سوره واقعه با صحنه های آخرت آغاز می شوند (سوره واقعه با پرداختن به پایان زندگی دنیا و سوره رحمن با پرداختن به آغاز زندگی آخرت): در آیات سوره رحمان می بینیم: سجده نهال و درخت(6)، زمین و رویش میوه های مختلف از آن، نظیر نخل های پر شکوفه، دانه های همراه ساقه و برگ و گیاهان خوش بو (12-10)، آفرینش انسان از گل همان زمین (14)، دو دریا (19)، جهنم و آب سوزان آن (43 و 44)، دو بوستان بهشتی پر طراوت که در آن ها آب زلال دو چشمه همیشه جاری است (50-46)، زنان پاک در بوستان های بهشتی (56)، دو بوستان بهشتی بسیار خرم و سرسبز، چندان که از سرسبزی سر به سیاهی می زنند و در آن ها دو چشمه همیشه جوشان همراه میوه های فراوان و خرما و انار است (68-62)، زنانی زیبا و دیده بسته به شوی های خویش و دست نخورده در بوستان بهشتی (74-70). (7)
در سوره واقعه نیز این صحنه ها و موضوعات را مشاهده می کنیم: ورود گروه «سابقون مقربون» به بوستان های بهشتی (14-10)، طواف نوجوانانی سرشار از طراوت دائمی و همیشگی جوانی پیرامون آنان با قدح ها و آبریزها و جام های سرشار از شراب طهور بهشتی که مستی و سردرد نمی آورد (19-17)، میوه های متنوع از هر نوعی که اختیار کنند (20)، ازدواج بهشتی سیمینه رو و سیه چشم، همچون گهرهایی درون صدف پاکی و تازگی (22 و 23)، «اصحاب یمین که در بحبوحه درختان سدر بی خار و درخت خوش رنگ و بوی دیگری فرو رفته اند، در زیر سایه های کشیده و در کنار آبشارهایی که ریزش آب آن ها آثار حیاتی و لذت های جسمی و روحی فراوان و نوازش های سمعی و بصری گوناگون همراه می آورد، در میان میوه های فراوان که هیچ گونه انقطاع زمانی و مکانی مانع بهره گیری از آن ها نیست 23-27)، همسرانی بلند مرتبه، جفت دوست و خوش زبان و همسال (40-34) به سر می برند؛ متقابلاً: «اصحاب شمال» که گرفتار بادهای خشک و مرگبار و آب های سوزان اند و در سایه دودهای متراکم و آتش زا قرار دارند که هیچ گونه خنکا و اکرام و اعزازی در آن یافت نمی شود (44-41)، خطابی سخت و منحصر به فرد در قرآن: «أَیُّهَا الضَّالُّونَ الْمُکَذِّبُونَ»، که شما خورندگان درخت «زقوم» هستید (درختی که در زوایای روح و جان آنان ریشه دوانیده است) شما شکم های خود را از این خوراک مرگ بار پر خواهید کرد و بر روی آن از آب سوزان دوزخ خواهید نوشید (56-51)، پرسش درباره چهار موضوع پیاپی که این کتاب به آن ها پرداخته است: انزال نطفه، کشت زمین، انزال آب، انشاء درخت؛ پرسش درباره نطفه ای که انسان در رحم همسر خود می ریزد و با آن انسانی را ایجاد می کند (62-57)، پرسش درباره آنچه انسان در زمین می کارد و با آن گیاهان را ایجاد می کند (67-62)، پرسش درباره منشأ آبی که می نوشد (70-68)، پرسش درباره آتشی که انسان آن را بر می افروزد و اینکه چه کسی جز خدای متعال،‌«درخت» آن را پدید آورده است (62-58) و خاتمه سوره با سخن درباره روح انسانی و خروج آن از بدن و تقسیم انسان ها به همان سه دسته ای که در آغاز سوره از آن ها سخن رفت.

پی نوشت ها :

*عضو هیئت علمی و استادیار دانشگاه اراک
نشانی الکترونیک:manesh88@ gmail.com
*تاریخ دریافت مقاله:1389/1/16
*تاریخ پذیرش مقاله:1389/2/13
1. درخت انجیر نزد بوداییان نیز مقدس است و درخت روشن شدگی بوداست و او در زیر آن به آگاهی رسید. «انجیر معبد» درخت انجیری است که هندیان در هند می کارند؛ این درخت رشدی سریع دارد و ریشه های بسیار می کند و شاخه های بلند آن آویزان می شود و هر شاخه که به زمین می رسد، در همان خاک ریشه می زند و خود مبدل به درختی تازه می شود و بالاخره روزی فرا می رسد که شاخ و برگ درخت، بر اثر این رشد و تکثیر، تمام معبد را فرا می گیرد و به اصطلاح، آن را می بلعد.
2. تفصیلی از خواص زیتون را نگا: پایگاه اطلاع رسانی معاونت تحقیقات و فن آوری وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی.
3. سوره ای که سبب نزول آن را وقوع داستانی نوشته اند که میان سه تن از همسران پیامبر اتفاق افتاد. جدا از این سوره، ظاهراً دو سوره دیگر نزولی زنانه دارند: یکی سوره کوثر و دیگری سوره مجادله. سوره دیگری نیز پرداختن به مسائل زنان در آن شاخص است که عبارت از سوره نور می باشد. موضوع این کتاب با سوره های مجادله و نور تا حدی فاصله دارد. از همین رو در این تحقیق مورد بررسی تفصیلی قرار نگرفته اند.
4- در قرآن کریم، در چند سوره دیگر نیز از زنان به صورتی شاخص و بارز سخن رفته است. یکی از آن ها سوره نور و دیگری سوره احزاب است. سوره احزاب و سوره های سی و سوم، شصت و پنجم و شصت و ششم هر سه با عبارت یا ایها النبی آغاز می شوند و با یکدیگر دارای ارتباطات متعددی هستند که پرداختن به آن ها فراتر از مجال بحث ماست.
5. در قرآن کریم در اصل سوره ای به نام طلاق وجود ندارد و نام این سوره در عصر نزول «سوره النساء القصری» یا «سوره النساء الصغری» نامیده می شده است (نگا. مسلم نیشابوری، الصحیح، باب الحامل المتوفی عنها زوجها، إذا وضعت حلت للأزواج، خبر 2030 و شلتوت، 50).
6. در قرآن کریم درباره هیچ حکمی به اندازه احکام راجع به زنان تأکید نشده و این نیست مگر به این سبب که در پی این احکام و توصیه ها خبری هست: (نگا. صادقی، 28 /391 و طباطبایی، 19 /323).
7. نظر به بشاشت و طراوت این سوره، لقب برازنده آن، همان «عروس القرآن» است. گروهی دیگر از سوره ها در قرآن وجود دارند که با موضوع بحث ما مرتبط هستند. این سوره ها بوستان های قرآن (بساتین القرآن) خوانده شده اند. این «گروه سوره ای» که نام «حوامیم»، نیز دارد، عبارت از هفت سوره از سوره چهل تا چهل و ششم قرآن کریم (غافر تا احقاف) است. از رسول اکرم(ص) روایت شده است: «هر که خوش دارد که در بوستان های قرآن سیر کند، حوامیم را در نماز شب بخواند»؛ و فرمودند: «زمانی که در سوره های حم وارد شدی، در واقع وارد باغ هایی گشته ای». و از حضرت صادق(ع) روایت شده است: حوامیم، رستنی های خوش بوی قرآن اند (أطیب البیان فی تفسیر القرآن، 11 /350). و باز از رسول اکرم(ص) در خصوص این سوره ها روایت شده است: «حوامیم میوه های قرآن اند» و نیز: «هر درختی را میوه ای است و میوه های قرآن، سور حوامیم هستند که بوستان هایی پر ثمر و سرسبز و مجاور هم اند، حال هر که خوش دارد که در بوستان های قرآن سیر کند، سور حوامیم را بخواند» (روایات مرتبط را نگا. قرطبی 15 /288 و صادقی 25 /397). با تدبر در مضمون این سوره ها، می توان موضوعات مرتبط با رویش و زایش، ریزش آب، عمرامین و ازوج بهشتی را در آن ها دید.

منبع: نشریه علوم ومعارف قرآن کریم، شماره 6.

 

 

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید