نویسنده: محبوبه سربی
باور کنید هیچ مبالغه ای در کار نیست؛ اصلاً اگر تیتر این مطلب را باور نمی کنید، سری به آیه 27 سوره «اسراء» بزنید تا بدانید اوضاع از چه قرار است. خدا در این آیه آب پاکی را روی دست اسرافکاران می ریزد و سند برادری شان را با شیطان رو می کند. این روزها که همه جا بحث جلوگیری از اسراف و «اصلاح الگوی مصرف» است، با خودمان گفتیم خوب است کمی از خط و نشان هایی که خدا در قرآن برای اسرافکاران کشیده بنویسیم تا گوشی دستمان بیاید! معمولاً وقتی بحث اسراف به میان می آید، یاد چراغ های اضافه ای که اطرافمان روشن است می افتیم و شیرهای آبی که بیهوده باز می ماند، تمام مفهوم گسترده اسراف برای ما در همین چند تصور ساده خلاصه می شود ولی واقعیت این است که ما در بسیاری از امور اسراف می کنیم و اصلاً به چشممان نمی آید.
از وسط برو!
حتماً شما هم بارها این حدیث معروف را شنیده اید که «خیرالامور اوسطها». برخلاف تصور خیلی ها، خداوند در قرآن هیچ وقت مردم را به مصرف نکردن دعوت نکرده است. مهم ترین نسخه ای که خدا برای مردم نوشته، حرکت از مسیر میانه است؛ نمونه اش همین آیه معروف «بخورید و بیاشامید ولی اسراف نکنید که خداوند اسراف کاران را دوست ندارد». از کنار جمله آخراین آیه به سادگی عبور نکنید؛ چرا که خداوند بارها و بارها تأکید کرده که اسرافکاران را دوست ندارد و در آیه ای دیگر آمده: «حق فقیران را هم روز برداشت محصول بپردازید و اسراف نکنید که خداوند مسرفان را دوست ندارد»؛ یعنی هم در استفاده ازاین نعمت ها اسراف نکنید و هم در بذل و بخشش به فقرا زیاده روی نکنید. البته درباره اینکه بنده های خوب خدا همیشه مسیر میانه را پیش می گیرند، یک سند محکم هم وجود دارد که در سوره فرقان آمده است؛ وقتی خدا می خواهد نشانه های بنده هایش را ذکر کند، می گوید: «بندگان خدای رحمان کسانی هستندکه چون انفاق می کنند، اسراف نمی کنند و خست نمی ورزند بلکه میان این دو راه اعتدال را انتخاب می کنند». این نشان می دهد که باید مراقب باشی از آن طرف بام سقوط نکنیم! در بعضی تفاسیر، در ادامه این آیه به حکایت از امام صادق (ع) اشاره شده است: «امام صادق (ع) در جمع شاگردان خود یک مشت سنگریزه از زمین برمی دارند و محکم در مشت می فشرند و می گویند این همان «بخل و خست» است. سپس یک مشت دیگر برداشته و آن قدر دستشان را باز می کنند که تمام سنگریزه ها به زمین می ریزد و می فرمایند این معنای «اسراف» است و برای سومین بار مشتی سنگریزه برداشته، کمی دست را رها می کنند، بخشی از سنگریزه ها می ریزد و بخش دیگر می ماند، سپس می فرمایند این همان «اعتدال» است که باید میان سخت گیر و اسراف درنظر بگیریم».
در چه چیزهایی اسراف نکنیم؟
شما فکر کنید از شیر مرغ تا جان آدمیزاد. اصلاً اسراف در کتاب خدا استثناپذیر نیست؛ نمونه اش آیه 33 سوره اسراء، وقتی خداوند از حق قصاص صحبت می گوید: «ما برای ولی کسی که مظلوم کشته شده باشد، حق قصاص را قرار داده ایم ولی در عین حال او نباید بیشتر از حق خود را طلب کند؛ یعنی حتی اگر یک شخص بی گناه کشته شود. تنها باید همان «یک » نفر قاتل را قصاص کرد، در قتل زیاده روی نکنید».
در بسیاری از تفاسیر در تشریح این آیه آمده است: «این آیه زمانی بر پیامبر (ص) نازل شد که در جریان اختلاف و جنگ بین قبیله های عرب، در قصاص کشته شدن یک نفر از قومی، افراد بسیاری از قوم دشمن را می کشتند و حتی رسم بوده که رئیس قبیله را به عنوان مسوول به قتل می رساندند». نزول این آیه باعث شد تا اعراب با قصاص آشنا و متوجه شوند که حتی در قتل هم نباید زیاده روی کرد. از این مسائل بزرگ که بگذریم، درباره مسائل کوچک و به ظاهر پیش افتاده هم اسراف نهی شده است؛ مثل روایتی از حضرت علی (ع) که در نهج البلاغه آمده است: «سر قلم هایتان را نازک کنید و سطرها را روی کاغذ به هم نزدیک کنید تا در مصرف زیاده روی نشود».
آخر و عاقبت اسرافکاران در آن دنیا
اگر یک روز پدرتان با قیافه حق به جانب می گوید: «نه من، نه تو!»، حالتان تغییر نمی کند؟حالا خود دانید، خدا بارها و بارها در قرآن فرموده که «من اسراف کاران را دوست ندارم». به قول آیت الله جوادی آملی، «چه بلا و مصیبتی بدتر و بالاتر از آنکه بنده بداند خداوند دوستش ندارد». با این حال اگر دوست دارید بیشتر درباره آخر و عاقبت اسرافکاران بدانید، خوب است آیه 28سوره غافر را بخوانید. پروردگار در این آیات فرموده است: «انسان دروغگو و اسراف کار هیچ گاه هدایت نمی شود.» در سوره یونس هم آمده است: «اسراف موجب انکار آیات الهی می شود و اسراف کاران با اعمالشان زینت داده می شوند!». اما هولناک ترین تعبیری که برای اسراف کاران در قرآن آمده، همین تیتر مطلب خودمان است؛ برادران شیطان: «حق نزدیکان را بپرداز و همچنین حق مستمند در راه مانده را اما هرگز اسراف و تبذیر مکن؛ چرا که آنها برادران شیاطین اند و شیطان در برابر پروردگارش بسیار ناسپاس بود». حالا شما فکر کنید 2 برادر چقدر به هم تعلق خاطر دارند؛ وحشتناک نیست؟
آخر و عاقبت اسراف کار در این دنیا
تا اینجا مدام از بدبختی های آنان گفتیم؛ خوب است کمی هم از گرفتاری های اسراف کاران در همین دنیا بنویسیم. بزرگان دین بارها و بارها بر این نکته تأکید کرده اند که اسراف موجب کم شدن برکت در زندگی و مستجاب نشدن دعاست. امام صادق (ع) بارها به یاران خود سفارش کرده اند که هرگاه اسراف کردید، منتظر خارج شدن برکت از زندگی تان باشید. امیرالمؤمنین (ع) هم در نهج البلاغه در این باره جمله های فراوانی دارند که مهم ترین نمونه اش این است: «زیاده روی و اسراف مقدمه فقر وتنگدستی است». یکی دیگر از خطرهایی که اسراف کاران را در دنیا تهدید می کند، خطر ورشکستگی و به خاک سیاه نشستن است.
امام کاظم (ع) در این باره فرموده اند: «هر کس با اسراف و تجمل گرایی بزرگ شود، با تهیدستی و مفلوک شدن حقیرخواهد شد». با این حال، یکی از جامع ترین روایاتی که درباره اسراف آمده، حدیثی است از پیامبر اکرم (ص)، «نشانه اسراف کار 4 چیز است: به کارهای بیهوه افتخار می کند آنچه را که مناسب حالش نیست، می خورد، برای انجام کارهای خیر بی غیرت است و هرکس را که به او سود نرساند، انکار می کند». همه این آیات و روایات را کنار هم بگذارید تا ببینید اسراف کاران چه سرنوشت تراژیکی دارند.
فرق اسراف و تبذیر چیست؟
اسراف و تبذیر با آنکه هر دو منفورند اما در معنا تفاوت های بسیاری دارند. می خواهید بدانید فرق این دو چیست؟
به زیاده روی در انجام هر کاری اسراف گفته می شود اما معنی لغت «تبذیر» پراکنده کردن است که از پاشیده شدن «بذر» آمده است. به هر کسی که مال خود را در راه غیر ضروری ضایع کند، «مبذر» می گویند؛ یک جورهایی می شود همان تجمل گرایی خودمان.
گاهی کلمه اسراف و تبذیر به یک معنی به کار می رود و گاهی هم برای تأکید پشت سر هم قرار می گیرند. حضرت علی (ع) می فرماید: «آگاه باشید بخشش مال در غیر مورد استحقاق، تبذیر و اسراف است و این عمل، صاحبش را در دنیا بالا می برد ولی در آخرت او را حقیر خواهد کرد؛ نزد مردم گرامی می سازد اما در پیشگاه خدا موجب خواری او خواهد شد:». امام صادق (ع) هم می فرماید: «انفاق مال در راهی که طاعت خدا در آن نیست، تبذیر است». حتی روایت شده که بعضی در محضر امام صادق (ع) خرما خوردند و هسته آن را دور انداختند. امام (ع) فرمودند: «این تبذیر است و خدا فساد را دوست ندارد» و همچنین فرمودند: «مرکبی را که به 20 درهم می توان خرید، اگر به هزار درهم بخرید، اسراف کرده اید».
آمارها چه می گویند؟
اجازه دهید کمی با هم صریح باشیم و تعارف را کنار بگذاریم. آمارها نشان می دهد که ما ایرانی ها در مصرف و اسراف رکورددار هستیم. این آمار کمی نگران کننده است؛ اصلا یک زنگ هشدار است برای همه ما که با شنیدن چنین آماری ککمان هم نمی گزد و به قول قدیمی عین خیالمان نیست. اگر باور ندارید، این مطالب را بخوانید تا بدانید قصه از چه قرار است.
اسکناس
مدال طلا تعلق می گیرد به خودمان. نخستین کشوری که میزان چاپ اسکناسش در دنیا بالاست، ایران خودمان است باور کنید سالانه بیش از 600 میلیون برگ اسکناس فرسوده در کشور امحا می شود؛ یعنی بیش ار 15 میلیارد تومان را به اتفاق دور می ریزیم. بسیاری از این اسکناس ها که از رده خارج می شوند، به یادگاری های خودمان مزین هستند!
نان
با آنکه از کودکی به ما یاد داده اند نان برکت خداست و حرمت دارد اما با عرض شرمندگی در اسراف نان هم رکورددار هستیم. اصلاً تاکنون به این فکر کرده اید که چرا بازار نان خشکی ها این قدر در کشور داغ است؟ کارشناسان اقتصادی می گویند هزینه اسراف سالانه نان آن قدر در کشور ما بالاست که می توان با آن، سالانه 2 پالایشگاه مجهز ساخت.
آب
این جمله را بارها شنیده ایم که «آب مایه حیات است» اما همین مایه حیات در کشور ما، لیتر به لیتر هدر می رود. چندی پیش بانک جهانی اعلام کرد الگوی مصرف آب آشامیدنی برای یک نفر براساس استانداردهای جهان یک متر مکعب است، در حالی که در ایران حدود 2 متر مکعب است. با این آمار می توان به آسانی نتیجه گرفت که مردم ایران به اندازه یک کشور 150 میلیون نفری آب مصرف می کنند!
برق
باز خدا پدر بابابرقی را بیامرزد که گاه و بیگاه از تلویزیون، خلق الله را به صرفه جویی دعوت می کند، هر چند که هنوز نتیجه نگرفته است! چندی پیش معاونت وزیر نیرو اعلام کرد رشد مصرف برق دردنیا به صورت متوسط 3/4 درصد است اما این رشد در ایران به 7/95 درصد می رسد؛ یعنی باز هم می توانیم نتیجه بگیریم که مصرف برقمان هم حدود 2 برابر مردم دیگر کشورهاست.
گاز
زمستان 2 سال پیش را که یادتان نرفته است؟ همان سالی که برف، کشور را سفیدپوش کرد و ملت مجبور شدند 24 ساعت بخاری ها را در فعال ترین حالت ممکن نگه دارند. یادتان هست آن روزها مدام تهدید می شدیم که همین امروزو فردا گاز قطع می شود؟ دلیلش این است که ما همیشه در مصرف گاز زیاده روی کرده ایم و منابع گازی مان نمی توانند کشور را در حالت بحرانی پشتیبانی کنند. آمارها نشان می دهد که مصرف گاز در کشور، سالانه 11 درصد رشد پیدا می کند. اگر این اوضاع کنترل نشود، خدا می داند در آینده چه اتفاقی رخ خواهد داد.
کاغذی روی لیوان آب
چند روایت از زندگی امام خمینی (ره)
باید قبول کنیم که ما هنوز آن گونه که باید با زندگی اسطوره کشورمان آشنا نیستیم. نزدیکان امام خمینی (ره) بارها براین نکته تأکید کرده اند که ایشان همیشه با اسراف مخالف بودند، آن هم چه مخالفتی! دوست دارید چند روایت از زندگی ایشان را بخوانید؟
بیخود می گویند!
یکی از روزها که حضرت امام (ره) برای نماز جماعت به مدرسه فیضیه تشریف آورده بودند، چون هنوز وقت نماز نرسیده بود، به یکی از حجره های طلاب وارد شدند. یکی از طلاب در حالی که چراغ اطاق را روشن گذاشته بود، از اطاق بیرون آمد تا در خدمت امام (ره) باشد، امام فرمودند: «چرا برق را روشن گذاشتید؟» یکی از آقایان گفت: «می گویند در روشنی اسراف نیست». امام (ره) فرمودند :«بیخود می گویند»!
حجت الاسلام سید محمد روحانی
حتی یک قطره
در منزل امام (ره) یک چراغ اضافه پیدا نمی کردید که روشن باشد بعضی وقت ها خود امام (ره) حتی مشغول ملاقات با شخصیت ها و افراد بودند که ناگهان متوجه می شدند که چراغی بی جهت روشن است؛ بدون آنکه به دیگران امر کنند، خودشان بلند می شدند و می رفتندو آن را خاموش می کردند یا اینکه هنگام وضو گرفتن، یک قطره آب اضافی مصرف نمی کردند؛ حتی بین شست و شوی دست راست ودست چپ هم شیر آب را می بستند.
خانه خودم است!
در نجف چون سر در منزل امام (ره) تاریک بود، ما یک لامپ نصب کردیم. امام (ره) فرمودند: «این لامپ را نزنید». من مقداری اصرار کردم. ایشان مرا طلبیدند، به خدمتشان رفتم. امام فرمودند: «مگر منزل من نیست؟ نمی خواهم روشن باشد»!
دستمال چهارتکه
در طول 10 سال از نزدیک شاهد بودم یکی از نکاتی که حضرت امام (ره) به آن فوق العاده اهمیت می دادند، ساده زیستی و اسراف نکردن بود. بارها من دیده بودم که امام عزیز از جا برخاسته و به طرفی می روند و پس از مدت کوتاهی متوجه می شدم که ایشان قصد خاموش کردن چراغی را داشته اند که بی مورد روشن بوده است. وقتی ایشان آب لیوانی را می خوردند، اگر آب به نصف می رسید، روی آن تکه کاغذی می گذاشتند و بقیه آب لیوان را برای رفع تشنگی بعدی خود باقی می گذاشتند یا اگر می خواستند از دستمال کاغذی استفاده کنند، گاهی آن را به چند تکه تقسیم می کردند و تنها از یک تکه آن استفاده می کردند. یک دستمال کاغذی را 4 تکه می کردند.
منبع: نشریه همشهری آیه شماره ضمیمه