نویسنده:دکتر لورنس استینبرگ
ترجمه: نوشین دیانتی
اگر فرزند نوجوان شما بازی های رایانه ای را دوست دارد ولی شما فکر می کنید این کار جز وقت تلف کردن چیز دیگری نیست، از او بخواهید اجازه بدهد یک بار این کار را امتحان کنید. مرتب به خودتان یادآوری کنید وقت گذراندن با فرزندتان به هیچ وجه وقت تلف کردن نیست. با اشتیاق بازی کنید وگرنه او بار دوم یا سوم با شما بازی نمی کند.اگر فرزندتان موسیقی ای گوش می کند که اعصاب شما را به هم می ریزد به اتاقش بروید و از او درباره موسیقی مورد علاقه اش سئوال کنید. به آنچه همان موقع گذاشته گوش کنید. بعد از او بخواهید چیزی را بگذارد که فکر می کند شما خوشتان می آید و نظر او را درباره آن بپرسید. همیشه سعی کنید در جریان موسیقی محبوب نوجوانان و جوانان رده سنی فرزندتان باشید.
گاهی اوقات والدین در کاری که فرزندشان دوست دارد شرکت نمی کنند برای اینکه او خیلی کوچک است و کارهایی می کند که طبیعتا علاقه بزرگسالان را برنمی انگیزد مثل بازی با عروسک. در چنین موقعیت هایی دو استراتژی هست که خوب جواب می دهد. یکی اینکه ببینید آیا می توانید مدتی از بزرگسال بودن دست بکشید و خود را با آنچه فرزندتان می کند سرگرم کنید. ممکن است اگر ورای محدودیت هایتان بروید واقعا هم اوقات خوشی را تجربه کنید.
اگر نمی توانید این کار را بکنید سعی کنید دل به بازی بدهید و با تماشای نحوه تقابل فرزندتان با دنیا تجربه کسب کنید. مثلا توجه کنید چه داستان هایی از خودش درمی آورد. اگر چیزی می سازد به طرز ساختنش دقت کنید. شاید از نگاه کردن دقیق به او خیلی چیزها یاد بگیرید و شاید هم تحت تاثیر قرار بگیرید که او چقدر توانایی دارد.
والدین معمولا دوست دارند هنگامی با فرزندشان وقت بگذرانند که فعالیت مورد نظر را خودشان طوری انتخاب کرده باشند که طی آن بتوانند چیزی بیاموزند. اما لازم نیست هر کاری که با فرزند انجام می دهید «فرصتی برای آموزش» باشد. صادقانه بگویم، بسیاری والدین وقت زیادی را صرف راهنمایی و آموزش کودکان می کنند در حالی که آموزش معمولا وقتی اتفاق می افتد که او را در علایق خودتان شریک کنید. علایقی که خودتان در آن مهارت دارید و کودک در آن مبتدی است. مقدار مشخصی آموزش خوب است، به ویژه وقتی که خود کودک به آموختن چیزی اظهار علاقه می کند «دلم می خواست می دونستم چطور…» یا صراحتا از شما راهنمایی می خواهد «بهم یاد می دی که…» اما در این کار زیاده روی نکنید. مسئله مهم این است که هر دوی شما اوقات خوشی را بگذرانید.
در بعضی خانواده ها، والدین آن قدر سرگرم آموزش و راهنمایی فرزندان هستند که بچه بیچاره احساس می کند همیشه سر کلاس نشسته است. به یاد داشته باشید، او باید بخش عمده هفته را در مدرسه بگذراند و نیاز به زمانی دارد که بازی کند و چیزها را بدون نگرانی از درست انجام دادن یا در نظر گرفتن استاندارد عملکرد دیگری تجربه کند. بچه ها دوست دارند در کنار والدین کارها را بدون تصحیح شدن یا آموزش «صحیح» روش کار انجام دهند.
روش مطمئن برای اینکه فرزندتان علاقه اش را به آنچه شما دوست دارید از دست بدهد این است که هر کاری را که با هم انجام می دهید به تدریس تبدیل کنید به جز فعالیت هایی که در آنها سعی می کنید فرزندتان را مشخصا به مهارت های لازم علاقه مند کنید تا بتوانند آن کار را انجام بدهند. مثل یاد دادن قلاب بافی یا پایین آوردن موتور اتومبیل بگذارید خودش آن کار را انجام بدهد، به روش خودش و بدون راهنمایی شما تا وقتی که احساس کنید می خواهد شما چیزی به او بیاموزید. اگر نمی توانید هنگامی که فرزندتان دارد کاری را اشتباه انجام می دهد ساکت بنشینید، بدون شعار و سخنرانی، او را روشن کنید.مطمئنم اگر تمرین کنید می توانید از میان چیزهایی که فرزندتان دوست دارد به چیزی علاقه مند شوید تا بتوانید با هم وقتی را با آن کار بگذرانید.
سعی کنید وقتی را که با فرزندتان می گذرانید طوری نباشد که همیشه علایق شما به او تحمیل شود.
منبع:sharghnewspaper.ir