چرا قبر مطهّر حضرت فاطمه ی زهرا (س) مخفی است؟

چرا قبر مطهّر حضرت فاطمه ی زهرا (س) مخفی است؟

فلسفه ی اصلی مخفی بودن قبر حضرت زهرا (علیهاالسّلام) مربوط به وقایع و جسارت هایی که از طرف خلفای وقت و اطرافیان آنها، به آن بزرگوار وارد شده بود، می شود. در این زمینه نقل شده است که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) زمانی که وقت رحلتشان نزدیک شد و در بستر، به حالت احتضار به سر می بردند، حضرت علی (علیه السّلام) بر بالای بسترشان آمدند و بعد از صحبت هایی که با همدیگر کردند، حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) اجازه خواستند تا چند وصیّت به همسرشان، حضرت علی (علیه السّلام) کنند.(1)
از جمله ی وصایای حضرت زهرا (علیهاالسّلام) به حضرت علی (علیه السّلام) این بود که فرمودند:

«ای پسرعمو! اگر تا چند ساعت دیگر از دنیا رفتم، جنازه ام را شبانه تشییع کن و مراسم تشییع مرا اعمّ از غسل، کفن، نماز خواندن و دفن کردن باید در محیطی مخفی و پنهان انجام دهید و فقط به کسانی اجازه در تشییع دهید که ظلم و جفا نسبت به من روا نداشته اند».
و حتّی به قولی حضرت زهرا (علیهاالسّلام) تصریح کردند که:
«نگذارید ابی بکر و عمر بر من نماز بخوانند و در تشییع جنازه ی من شرکت کنند.»
در این مورد سیّد اسماعیل حمیری، شاعر (متولّد 105، متوفّای 170هـ.ق) چنین سروده است:

و فاطمه قد اوصت بان لا یصلیا علیها
و ان لا یدنوا من رجا القبر علیا و مقدادا
و ان یخرجو بها رویدا بلیل فی سکوت و فی ستر؛

فاطمه وصیّت کرد که آن دو تن(که از آنان ناخشنود بود) بر وی نماز نخوانند و به قبر او نزدیک نشوند و علی و مقداد شب هنگامی با آرامی و در خاموشی و پوشیده از دیده ها او را به خاک سپردند.
حال بحث در این است که علّت اجازه ندادن حضرت زهرا (علیهاالسّلام) به شرکت نکردن دیگران در مراسم تشییع خود بیانگر چیست؟
یقیناً حضرت زهرا (علیهاالسّلام) با این کارشان می خواستند بار دیگر همانند جریان «فدک» مبارزه ی جدیدی را با وصیّت نامه ی سیاسی خویش شروع کنند که ضربه ی سهمگینی به حکومت وقت وارد سازند.(2) حضرت فاطمه ی اطهر (علیهاالسّلام) با وصیّت خویش، افکار خفته ی مردم «مدینه» را بیدار می ساختند و توجّه آنان را نسبت به پایمال کردن حقّ خویش جلب می کردند. از امام رضا (علیهاالسّلام) درباره ی شیخین سؤال شد. فرمودند:

«ما یک مادر نیکوکار داشتیم که وقتی از دنیا رفت، از آنان خشمگین بود. ما راضی نمی شویم تا او از آنان راضی شود.»
از عبدالله بن حسن نیز به همین تقریب نقل شده است. بدین ترتیب روشن می شود که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) آن بانوی مطهّره ی معصوم که خداوند از خشنودی او خشنود می سازد و از خشم او خشم می گیرد، با این موضع آگاهانه اش به همگان در تمام تاریخ فهمانید که:
این قضیه یک مسئله ی شخصی نبود؛ بلکه قضیه ی اسلام، دین و تجاوز به حریم خدا و رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم)، حق، انسانیّت و اسلام مجسّم در او بود؛ زیرا هدف از تجاوز به حریم حضرت زهرا (علیهاالسّلام)، جلوگیری از ایشان در دفاع از امامت بود. امامت، قوام دین است و یک تصمیم الهی قاطع و حقّ امّت مسلمان و حقّ همه ی انسان ها. حضرت زهرا (علیهاالسّلام) پس از آنکه از آن دو، اقرار صریح گرفت که تعدّی و تجاوز نسبت به او، تجاوز به ساحت پیغمبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و در نتیجه تجاوز و جسارت به حریم ملکوتی پروردگار است و او حق ندارد که چنین متجاوزی را مورد عفو و گذشت خود قرار دهد و با بیان این جمله که از اینان نزد رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) شکایت خواهد کرد، آنان را از این حقیقت آگاه کرد و به این ترتیب حضرت زهرا (علیهاالسّلام) پس از این، آن موضع کوبنده خود را اتّخاذ کرد. سپس برای آنکه به مردم گفته نشود که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) پس از آن به خویشتن بازگشت یا به فلانی پیغام داد که از آنان راضی شده است، وصیّت کرد که شبانه دفن شود و از آن جا که مبادا ادّعا شود که چون شبانه سنّت است و ناراحتی حضرت زهرا (علیهاالسّلام) از آنها کم رنگ شود. حضرت وصیّت کردند که بر جنازه اش حاضر نشوند و بر پیکرش نماز نگزارند و قبرش پنهان بماند. آنها نیز کوشیدند چند قبر را نبش کنند تا به جنازه ی حضرت زهرا دست یابند و بر او نماز گزارند؛ اما حضرت علی (علیه السّلام) مانع آنها شدند. در بعضی از منابع آمده:

فاطمه (علیهاالسّلام) از علی (علیه السّلام) به خدا و رسولش پیمان گرفت که جز امّ سلمه، امّ ایمن، فضّه، حسنین (علیهم السّلام)، سلمان، عمّار، مقداد، ابوذر و حذیفه کسی بر جنازه ی حضرت حاضر نشوند؛ امّا مخفی ماندن قبر فاطمه (علیهاالسّلام) تا امروز و عدم قدرت احدی بر شناخت دقیق آن محل، برهانی درخشان بر روی گردانی زهرا (علیهاالسّلام) از آنان است. تمام شواهد تاریخی صحیح و معتبر بر کذب پندار تحریف کنندگان تاریخ و دشمنان حق تأکید دارد.
بدین ترتیب روشن می شود که حضرت زهرا (علیهاالسّلام) حتّی مرگ و تشییع جنازه اش را وسیله ی جهاد و مبارزه در راه خدا و برای خدا و دین و در راه توضیح حقایق برای نسل ها قرار داد. نتایج این مبارزه از همان لحظه های اوّل آشکار شد. روایت شده:

به محض انتشار خبر دفن زهرا (علیهاالسّلام) مردم ناله و فریاد سردادند و همدیگر را سرزنش کردند. کسی گفت: پیامبرتان فقط یک دختر در میان شما گذاشت، این دختر می میرد و دفن می شود؛ ولی احدی از شما نه در وفات و دفنش حاضر است و نه در نماز بر جنازه اش و هیچ کدام قبرش را نمی شناسید تا آن را زیارت کنید؟!(3)
امیرالمؤمنین (علیه السّلام) با عمل به وصیّت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) اذهان جامعه را دچار شکّ و تردید کردند و مشروعیّت خلیفه را زیر سؤال بردند و مظلومیّت حضرت زهرا (علیهاالسّلام) را بیشتر آشکار ساختند و این سؤال را همیشه برای همگان مطرح کردند که چرا قبر حضرت زهرا (علیهاالسّلام) مخفی مانده است؟ بدین طریق زمانی که ایشان از دنیا رفتند، مردم سراسیمه به خانه ی حضرت زهرا (علیهاالسّلام) می آمدند و منتظر بیرون آمدن جنازه بودند که حضرت علی (علیه السّلام) به ابوذر فرمودند:

«برو با صدای بلند اعلام کن که برگردند؛ زیرا تشیع جنازه ی دختر رسول خدا امشب صورت نمی گیرد و به تأخیر افتاده است.»
مردم که متفرّق شدند، حضرت علی (علیه السّلام) با کمک اسماء بدن حضرت را غسل و کفن کردند و در نیمه ی شب با عدّه ای از نزدیکان و یاران خویش که عبارت بودند از: سلمان، ابوذر، مقداد، عمّار و چند تن دیگر به همراه حضرت علی (علیه السّلام) جنازه ی دختر رسول خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) را شبانه تشییع کردند و شبانه به خاک سپردند و حضرت علی (علیه السّلام) قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را هم سطح زمین کردند و حتّی روایت شده در چند نقطه ی در «بقیع»، حضرت، قبر درست کردند تا دشمنان متوجّه نشوند که قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) کدام یک است و این راز مخفی ماندن قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) برای همیشه مانده است و کسانی هم که حضور داشتند، دیگر، بعدها محلّ اختفای قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) را بیان نکردند.(4)
مرحوم شیخ صدوق در علّت دفن شبانه ی آن حضرت می نویسد:

عَنِ الحَسَنِ بنِ عَلِیِّ بنِ أَبِی حَمزَهَ عَن أَبیهِ قَالَ سَأَلتُ أَبَا عَبدِاللهِ علیهِ السّلامِ لِأَیِّ عَلَّهٍِ دُفِنَت فَاطِمَهُ (علیها السّلام) بِاللَّیلِ وَ لَم تُدفَن بِالنَّهارِ قَالَ لِانَّهَا أَوصَت أن لا یُصَلِّیَ عَلَیهَا رِجَالٌ [الرَّجُلانِ]؛

علیّ بن ابوحمزه از امام صادق (علیه السّلام) پرسیدند: چرا فاطمه را شب دفن کردند نه روز؟ فرمود: «فاطمه (علیهاالسّلام) وصیّت کرده بود تا در شب، وی را دفن کنند تا ابوبکر و عمر بر جنازه ی آن حضرت نماز نخوانند.»(5)
مرحوم صاحب «مدارک» می گوید:

«إِنَّ سَبَبِ خِفاءَ قَبرِهَا (عَلَیهِا السّلام) ما ُرواه المُخالِفِ وَ المؤالِفِ مِن أنَّهَا (عَلَیهَا السَّلام) أَوصَت إِلَی امیرِالمُؤمِنینَ (عَلَیهِ السَّلام) أن یَدفَنُها لَیلاً لِئَلا یُصَلَّی عَلَیها مِن آذاها وَ مَنعَها میراثِهَا مِن أَبیها (صَلَّی اللهِ عَلیهِ و آلِه و سلم)؛

علّت مخفی بودن محلّ دفن حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) آن گونه که مخالف و موافق نقل کرده اند، این است که آن حضرت به امیرمؤمنان (علیه السّلام) سفارش کرد تا او را شبانه دفن کنند تا آنان که او را اذیّت کرده و از ارث پدرش محروم کرده بودند، بر وی نماز نخوانند.(6)
بنابراین با توجّه به مطالبی که عرض شد، علّت مخفی ماندن قبر آن حضرت را می توان در امور زیر خلاصه کرد:

1. اینکه، دشمنان و غاصبان حقّ آن مظلومه، به قبر آن حضرت دسترسی نداشته باشند تا روزی درصدد نبش آن بر نیایند؛
2. اینکه، خود آن حضرت خواستند که شبانه و مخفیانه دفن شوند که به تبع آن، قبرشان مخفی بماند؛
3. با توجّه به محتوای وصیّت ایشان در مورد دفن آن حضرت، می توان گفت که می خواستند با این کار، افکار عمومی را بیدار کرده و مردم را نسبت به ظلم و حکام زمانشان نسبت به ایشان و حضرت علی (علیه السّلام)، آگاه سازند. بنابراین این سؤال را که چرا قبر حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) مخفی مانده، برای همیشه در اذهان مردم زنده نگه دارند. در پایان نقل یک قضیه خالی از لطف نیست، مرحوم آیت الله مرعشی نجفی (رحمهم الله) از پدر بزرگوارش، مرحوم حاج سیّد محمود مرعشی (رحمهم الله) نقل می کردند که آن مرحوم درصدد بود که به هر وسیله ای که ممکن باشد، محلّ دفن حضرت زهرا (علیهاالسّلام) را به دست آورد. به این منظور ختم مجرّبی را آغاز می کند و چهل شب آن را ادامه می دهد تا در شب چهلم به خدمت حضرت باقر (علیه السّلام) یا حضرت صادق (علیه السّلام) شرفیاب می شود.
امام (علیه السّلام) به ایشان می فرمایند:
«علیک بکریمه اهل البیت؛ به دامن کریمه ی اهل بیت پناه ببرید.»
عرض می کند:
بلی، من هم این ختم را برای این منظور گرفته ام که قبر شریف بی بی را دقیقاً بدانم و به زیارتش بروم.
امام (علیه السّلام) فرمودند:
«منظور من قبر شریف حضرت معصومه (علیهاالسّلام) در قم می باشد.» سپس ادامه داد: «برای مصالحی، خداوند اراده فرموده که محلّ دفن حضرت فاطمه (علیهاالسّلام) همواره مخفی بماند و بنابراین قبر حضرت معصومه (علیهاالسّلام) را تجلّیگاه قبر آن حضرت قرار داده است. هر جلال و جبروتی که برای قبر شریف حضرت زهرا (علیهاالسّلام) مقدّر بود، خداوند متعال همان جلال و جبروت را بر قبر مطهّر حضرت معصومه (علیهاالسّلام) قرار داده است.»(7)

پی‌نوشت‌ها:

1. نجلی رضوی امیری، حجّت الله، احتجاج الزّهرا فاطمه، ص 210.
2. خشاوی، شهین، زندگانی سیاسی حضرت زهرا(س)، ص 280.
3. عاملی، سیّدجعفر مرتضی، رنج های زهرا(س)، ترجمه ی محمّد سپهری، ص 221.
4. بحارالأنوار، ترجمه ی محمّدجواد نجفی، ج10، ص 195.
5. الصدوق، محمّدبن حسین، علل الشّرایع، ج1، ص 185.
6. موسوی عاملی، سیّدمحمّد بن علی، مدارک الأحکام فی شرح شرائع الاسلام، ج8، ص 279.
7. کریمه ی اهل بیت، صص 43-45، این داستان را مرحوم آیت الله مرعشی چندین بار در ملاقات های اینجانب(علی اکبر مهدی پور) با ایشان از پدر بزرگوارشان نقل کرده اند.
منبع مقاله: واحد پژوهش مؤسسه فرهنگی موعود عصر(عج)، (1391)، بدانید من فاطمه هستم، تهران: موعود عصر، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید