پس از آن که عدّه بسیارى از یاران و اصحاب امام مجتبى علیه السلام در جنگ با معاویه به حضرت خیانت کردند و امام علیه السلام مجبور شد به جهت مصالح اسلام و مسلمین با معاویه صلح نماید.
روزى آن حضرت وارد مسجد النّبى صلى الله علیه و آله شد، عدّه اى از بنى امیّه را دید که هر کدام به گونه اى به آن حضرت زخم زبان مى زنند و او را مورد استهزاء قرار داده اند.
وقتى امام مجتبى صلوات اللّه علیه چنین صحنه اى را مشاهده نمود، بدون آن که کوچکترین برخوردى با آن بى خردان نماید، دو رکعت نماز به جاى آورد، و سپس افراد حاضر را مورد خطاب قرار داد و فرمود:
استهزاء و مسخره کردن شما را متوجّه شدم ، قسم به خداوند یکتا! شماها روزى را حاکم و مالک نمى شوید مگر آن که ما اهل بیت رسالت دو برابر آن مدّت را حاکم خواهیم شد؛ و شما، ماه و سالى را حاکم نخواهید شد مگر آن که ما نیز دو برابر آن را بر شما حکومت مى نمائیم .
ولى بدانید که ما در حکومت و حاکمیّت شما آسایش داشته و از امکانات آن تا اندازه اى برخورداریم ؛ امّا شما در حکومت ما هیچ جایگاهى ندارید و هیچ گونه آسایش و بهره اى نخواهید داشت .
در این لحظه یکى از شوندگان بلند شد و به آن حضرت خطاب کرد و گفت : چگونه چنین باشد، در حالى که شما سخاوتمندترین ، مهربان ترین و دلسوزترین انسان ها هستید؟!
امام حسن مجتبى علیه السلام در جواب چنین اظهار نمود:
براى آن که بنى امیّه با حیله و سیاست شیطانى حقّ ما را غصب کرده اند؛ و همانا مکر و نیرنگ شیطان ثابت و پابرجا نمى باشد؛ بلکه متزلزل و ضعیف خواهد بود.
ولیکن ما – ما اهل بیت رسالت – براساس معیار سیاست الهى واحکام قرآن ، با بنى امیّه مخالف و دشمن بوده و هستیم ؛ و این سیاست الهى قوى و استوار خواهد بود؛ و بر همین معیار – یعنى ؛ سیاست الهى و احکام قرآن – بابنى امیّه برخورد خواهیم کرد.(1)
1-بحار الا نوار: ج 44، ص 90، ح 3.
منبع: چهل داستان وچهل حدیث از امام حسن مجتبی علیه السلام ، حجت الاسلام والمسلمین عبدالله صالحی