نویسنده: محمد فقیه
مترجم: سید شاهپور حسینی
کانون و مرکز حوادث [پیش از ظهور] منطقه و سرزمین شام است. [در این برهه از تاریخ] شام کانون جنگ و درگیریهاست و به خاطر آن اختلافات و نزاعهای زیادی درمی گیرد. این منطقه قلب حوادث است که ضربه بدانجا وارد میآید و مکانی است که شدیداً آسیب میبیند. همهی احادیث بدان اشاره دارند و استدلال میکنند که مرکز این حوادث دمشق و منطقهی شام است.
بنابر گفته یاقوت حموی در جلد سوم معجم البلدان شام شامل سرزمینهایی از رود فرات تا سرزمینهای همجوار عریش در مصر است. پهنای آن از کوههای طیّ به سوی قبله تا دریای مدیترانه است. شهرهای مهم منبج، حلب، حماه، حمص، دمشق، المعّره و بیت المقدس در وسط آن منطقه قرار دارند و در ساحل دریا در آن منطقه نیز شهرهای انطاکیه و طرابلس و عکّا و صور و عسقلان و… قرار دارد. شام شامل پنج ناحیهی قنسرین، دمشق، اردن، فلسطین، حمص است. مستنداتی که بر حوادث شام را تأکید میکنند، بسیارند مهمترین آنها حسنهی «جابر» در کتاب الغیبه نعمانی (ص186) است که از امام باقر (علیه السلام) نقل میکند که فرمودند:
ای جابر قائم ظهور نمیکند تا آنکه فتنهای شام را فراگیرد و اهل شام به دنبال خلاصی از آنند اما راهی برای آن نمییابند…
و در موثقهی «جابر» (1) این گونه آمده است:
اولین سرزمینی که ویران میشود، شام است.
اینها دو، مستند (برای حوادث شام) هستند:
1- موثقه جابر که گفته میشود با قرینهی حتمیت وقوع همراه است؛
2-حسنهی جابر که آن نیز این گونه است و ما همان اتفاقات پی در پی را که در سوریه و لبنان و فلسطین رخ میدهد مشاهده میکنیم. حوادث [جاری] سوریه شباهت [زیادی] به حوادثی دارد که یک روایت با سند ضعیف در کتاب الزام الناصب (ص48) بدان اشاره میکند:
فتنهای در شام خواهد بود که در ابتدا گویی بازی کودکان است؛ پس امور مردم سامان نمییابد و اوضاع آشفته میشود…
این حدیث، با وجود ضعیف بودن اسنادش، مستند سومی برای حوادث شام محسوب میشود؛ چرا که این امر با شروع فتنهی سوریه که شباهت بسیار زیادی به بازی کودکان دارد، اتفاق افتاده است. کتاب عقد الدرر (ص45) این روایت را این گونه آورده است:
در شام فتنهای خواهد بود که آغازش همچون بازی کودکان است. هرچه این فتنه از یک طرف آرام و خاموش میشود، از جانب دیگر سر بر میآورد و پایان نمیپذیرد تا آنکه منادیای از آسمان ندا سر میدهد، آگاه باشید که تنها فلانی امیر است…
و در کتاب الارشاد شیخ مفید در مورد کشته شدن امیر و حاکم مصر توسط مصریان و ویرانی شام سخن رانده شده و این سخن شیخ مفید یعنی «بنابر آنچه در اصول و منابع ثابت میشود» مستند چهارم برای این امر محسوب میشود. حسنهی سدیر نیز مستندی قوی به شمار میآید. در این روایت که در کتاب روضهی کافی (ص264، ج383) ذکر شده است، میخوانیم:
تعدادی از یاران ما از احمد بن محمد از عثمان بن عیسی از بکر بن محمد الازدی نقل کردهاند که سدیر گفت: امام صادق (علیه السلام) به من فرمود:
ای سدیر در خانهات بمان و (مانند) یکی از گلیمهای آن باش و پیوسته شب و روز در آنجا بمان، آنگاه که به تو خبر دادند [خبر داده شد] که سفیانی خروج کرده است، به سوی ما کوچ کن حتی اگر شده با پای پیاده.
پس من عرض کردم قربانت گردم آیا پیش از این امر نشانهای خواهد بود؟ آن حضرت فرمود: بلی و با دستشان (با سه انگشتان) به سمت شام اشاره کردند و فرمودند:
سه پرچم؛ پرچم حسنی و پرچم اموی و پرچم قیسی؛ و در زمانی که آنان بر این حالتند، سفیانی خروج میکند و آنان را همچون محصول وقت درو بر زمین میریزد (به قتل میرساند) به گونهای که تو تا به حال به چشم ندیدهای.
و دهها روایت دیگر که همگی به سرزمین شام اشاره دارند، و مهمترین آنها روایتی است در مورد ظهور سه پرچم یعنی پرچم ابقع و پرچم اصهب و پرچم سفیانی. سفیانی از جمله نشانههایی است که تأکید [زیادی] روی آن شده و میتوان گفت که وقوع آن حتمی است.
در کتاب بحارالانوار (ج52، ص271) به نقل از کتاب سرور اهل الایمان با اسناد خود از ابن محبوب از ابن عاصم الحافظ از ابوحمزهی ثمالی آمده که گفته از امام باقر (علیه السلام) شنیدم که فرمود:
آنگاه که خبر جنگ و درگیری و اختلاف در میان شامیان به گوش شما رسید، باید از شام بگریزید؛ زیرا حتماً در آنجا فتنه و کشتار اتفاق خواهد افتاد.
سند این روایت مجهول است. نعمانی (ج8، ص251 تصحیح مرحوم غفاری) با سندی معتبر از داود الدجاجی مجهول الحال از امام باقر روایت کرده است که امیرالمؤمنین علی (علیه السلام) فرمود:
فَاخْتَلَفَ الْأَحْزَابُ مِنْ بَیْنِهِمْ (2)
با توجه به این کلام خداوند تعالی فرمودند:
در سه چیز منتظر فرج و گشایش باشید. اختلاف و درگیری شامیان، پرچمهای سیاه و هراس و وحشت در ماه رمضان.
اعتبار این حدیث بستگی به وثاقت و مورد اطمینان بودن داود بن ابی داود الدجاجی دارد. اینجا باید بگوییم اگرچه مجهول بودن احوال داود بن ابی داود الدجاجی مانع معتبر بودن این خبر میشود، اما احتمال وقوع مواردی که این روایت بدان اطلاع داده، از احتمال وقوع روایتهای ضعیف دیگر بیشتر است و به خاطر اینکه ضعف دجاجی در روایت ثابت نشده، احتمال جعلی بودن این روایت ضعیف است و نعمانی (ص186) با سند ضعیف دیگری این حدیث را روایت کرده است و علامه مجلسی در کتاب بحارالانوار (ص285) با اسنادش از محمد بن عباس آن را روایت کرده است، و ما طریقی برای رسیدن به او نیافتیم. و در کتاب الغیبه شیخ طوسی (ص277) حدیث اختلاف دو نیزه (دو سپاه) در سرزمین شام آمده است. اما آن حدیث بسیار ضعیف است.
در کتاب الزام الناصب در خطبه ضعیف السند «البیان» این گونه آمده است:
جنگ و اختلاف و درگیری همهی شام را فرا میگیرد و مانع برقراری عدل و انصاف در میان مردم میشود.
و در کتاب الملاحم و الفتن ابن طاووس آمده است:
آنگاه که فتنه را در شام دیدی آن وقت زمان مرگ است و مرگ تا آنکه بنی اصفر (رومیها) به حرکت درآیند.
این حدیث احتمال دارد که جعلی باشد و در کتاب یوم الخلاص به نقل از آن آمده است:
پیوسته مردم در آن احوال خاص هستند تا آنکه سر کوفته شود و آنگاه که سرکوفته شد مردم نابود میشوند.
برخی میگویند که منظور از «سر» دمشق است.
در صحیحهی یعقوب در کتاب روضهی کافی (ص224، ج28) آمده است:
و شامی ظهور کند و یمنی روی آورده و نزدیک شود و حسنی به حرکت در آید.
در نسخهی نعمانی به جای شامی و سفیانی ظهور کند آمده است.
بنابر روایتها بحران سوریه پایان نمیپذیرد و هرگاه گمان شود که آرام و خاموش شده است پایان نیافته و همچنان افزونتر شده و گسترش مییابد تا آنجا که سوریه بدون اعلان رسمی عملاً تقسیم و تجزیه میشود و شاید مقدمات و پایه گذاری این کار در آینده انجام شود. جنگ و کشمکش در سوریه میان دو جریان است؛ یک جریان که خواستار تقسیم و تجزیه سوریه است و جریان دیگر که از تجزیه و تقسیم سوریه در هراس است و سعی میکند که مانع این امر شود؛ زیرا اگر سوریه تقسیم و تجزیه شود خطر بزرگی در پیش روی آن جریان قرار میگیرد. درگیری این دو جریان منحصر به یک منطقه خاص نمیشود. و هرکدام از این دو به نوعی با دو جانب و طرف اصلی جنگ در کرهی زمین در ارتباط هستند. محور نزاع و جنگ، مسئلهی فلسطین است که علت اساسی فتنه در سرزمین شام است. و علت آن هم کاملاً آشکار و روشن است. [ظاهراً] مطلبی که هنوز مجهول مانده، پرچم قیسی است که در مصر به اهتزاز درمی آید. اما در مورد پرچمهای کنده یا پرچمهای سیاه، در خراسان، همان گونه که میدانیم، این امر از جمله مسائلی است که نیاز به تأمل و تفکر بیشتر دارد؛ اما بیشک رویدادهایی که در حال حاضر در ایران در حال رخ دادن است، مقدمهی پرچمهایی است که از آن سرزمین خواهد آمد و تعدادی از یاران حضرت قائم (علیه السلام) که از آن کشور هستند آن پرچم را همراهی میکنند.
این حوادث در منطقه گسترش و شدت مییابد و ناظران امر گمان نمیکنند که منطقه آرامش یابد و احتمالاً این امر، یک کنفرانس بین المللی را در پی خواهد داشت تا آنکه آتش جنگ جهانی برافروخته شود. به دنبال آن اوضاع از کنترل این قدرتها خارج میشود و آنها هم متزلزل میگردند و پرچمها آشکارا و روشن جلوه میکنند (سپاهها رو در روی هم میایستند)؛ به ویژه پس از آنکه یک حکومت کوچک فلسطینی یا اتحاد کنفدرالی، فدرالی، خودگردان و یا حکومتی غیر از اینها در بخشی از فلسطین و اردن به وجود آید. جنگ و درگیری میان سپاه اموی و سپاه حسنی درمی گیرد. و شاید در این زمان سپاه قیسی نیز ظهور کرده باشد.
علامتها و نشانههایی که حوادث داخلی دمشق را یادآور میشوند. بسیارند از جملهی آن نشانهها «منادی» یا «صوت» است.
– موثقهی جابر:
آن صدا از جانب مشرق به گوشتان میرسد و یکی از روستاهای منطقه شام به نام «جابیه» در زمین فرو میرود و بخشی از سمت راست مسجد فرو میریزد.
نعمانی نقل کرده (ص187):
منتظر آن صدا (صوت) باشید که ناگهان از جانب مشرق به گوشتان میرسد و فرج و گشایش بزرگی در آن صدا برای شما است.
در کتاب الغیبه شیخ طوسی (ص278) در روایت عمار بن یاسر آمده است:
دعوت اهل بیت پیامبرتان در آخرالزمان است. پس در آن زمان بر زمین بمانید (کاری انجام ندهید) تا آنکه فرمانده و سلطان زمین را ببیند. آنگاه که ترکها به جنگ و درگیری با رومیها پرداختند و در زمین جنگهای بسیار شد، یک منادی بر دیوارهای دمشق ندا سر میدهد، بدا به حال مردم به خاطر شری که نزدیک شده است و دیوار مسجد شهر فرو میریزد و خراب میشود.
و در حدیث جابر (نسخه الزام الناصب، ج2، ص 115) آمده است:
یک منادی (را میبینی) که از دمشق ندا سر میدهد و فرورفتن یکی از روستاهای آن منطقه از زمین و قسمتی از مسجد آن شهر و آنگاه که ترکها را دیدی که از این شهر گذشتند…
و در روایت ضعیف اختلاف الرمحین (جنگ دو سپاه) این گونه آمده است:
در آن زمان منتظر فرو رفتن یکی از روستاهای شام به نام «خرشنا» در زمین باشید.
بیشک این غوغا و فریاد و صداها از دمشق و فرو رفتن «جابیه» و «حرستا» در زمین و فرو ریختن قسمتی از مسجد دمشق، همگی اشاره به حوادث سیاسی و نظامی دارد [که در آن زمان اتفاق میافتد] آن داد و فریادها و صداها، کنفرانسها، مذاکرات و بیانیههایی را به دنبال خواهد داشت که در دمشق برگزار میشود. اما شاید علت فرو رفتن زمین و فرو ریختن بخشی از مسجد دمشق، جنگها و درگیریهای نظامی میان سوریه و اسراییل و … باشد و یا شاید علت آن جنگهای داخلی و یا بمباران هوایی و یا علتهای دیگر باشد که زمین فرو میرود و یا شاید فرو رفتن زمین، به سبب علتهای طبیعی (مانند زلزله و…) باشد اما چیزی که شکی در آن نیست، رخ دادن حوادث سیاسی مهمی است که این سروصداها را به دنبال خود دارد.
این حوادث مربوط به پیش از رسیدن ترکها و رومیها و دقیقاً پیش از جنگ قرقیسیاست. این حوادث شدت و گسترش مییابند و سبب ظهور سه پرچم اصلی اموی، حسنی و قیسی میشوند.
پس از درگیری و جنگ این سپاهها، پرچمهایی که ظهورشان عام است، پدیدار میشوند و آن پرچمها عبارتند از پرچم ابقع و اصهب و سفیانی که احادیث در این مورد بسیار است و معتبرترین و درستترین آنها حسنهی سدیر و موثقهی جابر آمده است. در موثقهی جابر آمده است:
در آن زمان مردم به زیر سه پرچم با هم به جنگ و درگیری میپردازند. پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی. سفیانی و ابقع به هم میرسند و به مبارزه میپردازند، سفیانی او و همراهانش را به قتل میرساند و اصهب را نیز میکشد، آنگاه قصد و هدفی جز روی آوردن به سوی عراق ندارد.
در نسخه عیاشی آمده است:
در آن زمان اهل شام زیر سه پرچم مخالف و درگیر با هم میروند. پرچم اصهب و ابقع و سفیانی. در آن وقت قبیلهی مضر همراه با بنی ذنب الحمار است و داییهای (3) سفیانی از قبیلهی بنی کلب او را همراهی میکنند. سفیانی و همراهانش بر بنی ذنب الحمار و… غلبه میکنند.
در روایت عمار بن یاسر در کتاب الغیبه شیخ (ص278) آمده است که:
سه نفر در شام پدیدار میشوند که هرکدام خواهان به چنگ آوردن حکومت و پادشاهی آنجا هستند، ابقع، اصهب و سومین نفر، مردی از خاندان ابوسفیان است که به همراه قبیله بنی کلب خروج میکند و آن مردمان را به دمشق میآورد…
در کتاب الزام الناصب (ص198) (4) در خطبهی البیان آمده است:
نشانهی خروج او (یعنی سفیانی) این است که سه پرچم با هم درگیر و مشغول جنگ میشوند. پرچمی از عربهاست. بدا به حال مصریها و وای به حال آنها که چهها بر سر آنها خواهد گذشت؛ و پرچمی از بحرین از جزیره او آل سرزمین فارس (ایران) و پرچمی از شام. جنگ و فتنه میان آنان یکسال به درازا میانجامد. سپس مردی از بنی عباس خروج میکند. پس (؟) میگویند ای اهل عراق، گروهی پا برهنه که خواستهها و تمایلات مختلفی دارند، به سوی شما آمدهاند؛ آنگاه اوضاع شام و فلسطین پریشان میگردد… پس از آن سفیانی به همراه گروههای شامی خروج میکند و میان سه پرچم جنگ رخ میدهد. پرچمی از ترکها و عجمها که به رنگ سیاه است و پرچمی از بادیهنشینها که متعلق به ابن عباس اول و به رنگ زرد است و نهایتاً پرچمی که متعلق به سفیانی است.
در صحیحهی یعقوب السراج (الغیبه نعمانی، ص186) آمده است:
آن گاه که شامی پدیدار و یمانی نزدیک شود و حسنی به حرکت درآید.
خلاصه کلام اینکه، این فتنهی پیش از ظهور و پدیدار شدن سفیانی، حداقل دو مرحله مهم و سرنوشت ساز را پشت سر میگذارد؛ مرحلهی اول، مرحلهی پیش از جنگ جهانی است و شاید خود آن مرحله از مهمترین اسباب و علتهای روی دادن جنگ جهانی باشد و مرحلهی دوم مرحله پس از جنگ جهانی است که با جنگ قرقیسیا پایان مییابد و طرفین جنگ هم در جنگ قرقیسیا. رومیها و ترکها و قیس مصر و پرچم حسنی و پرچم اموی از فلسطین هستند.
اما در مورد پرچم بحرین، در هیچ روایتی که سند درست و صحیحی داشته باشد، نامی از آن برده نشده است.
با جمع بندی این روایتها، احتمال به وجود آمدن حکومتی با آب و رنگ اسلامی در منطقه اردن میرود که پرچم آن حکومت، پرچم عباس است و این امر برگرفته از عبارت (عباس اول) است. چیزی که باعث حیرت است اینکه این پرچم زرد رنگ است و مانند پرچم بنی عباس سیاه نیست. هنوز جنگ و درگیری این گروهها حل و فصل و پایان نیافته که ابقع و اصهب و سفیانی و پرچمداران دیگر نمایان میشوند.
پینوشتها:
1. بحارالانوار، ج52، ص237.
2. تا [آنکه]ای میانشان احزاب دست به اختلاف زدند. سورهی مریم(19)، آیهی 37؛ سورهی زخرف (43)، آیهی 65.
3. منظور فامیلهای نزدیکی سفیانی، از قبیلهی بنی کلب است. (م)
4. چاپ سنگی و همچنین نسخهی چاپ شده.
منبع مقاله :
فقیه، محمد، (1387)، سفیانی و نشانههای ظهور، ترجمهی: سید شاهپور حسینی، تهران: موعود عصر(عجل الله تعالی فرجه الشریف)، چاپ سوم