بخش اول: سـیره امـام باقر علیه السلام در رابطه با خداوند متعال
1. پیوسته به یاد خدا
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى کَثـیرَ الـذِّکْرِ لَقَدْ أَمْشى مَعَهُ وَأَنَّهُ لَیَذْکُرُاللّه َ وَاکُلُ مَعَهُ الطَّعامَ وَأَنَّهُ لَیَذْکُرُاللّه َ وَلَـقَدْ کانَ یُحَـدِّثُ الْقـَوْمَ وَما یَشْغَلُهُ ذلِکَ عَنْ ذِکْرِاللّه ِ.
[وسائل الشیعه، ج 4، ص 1181، روایت 2.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم بسیار یاد خدا مى کرد. با او راه مى رفتم و او ذکر خدا مى گفت و با او غذا مى خوردم، او ذکر خدا مى گفت و با مردم سخن مى گفت، ولى سخن گفتن، او را از یاد خدا باز نمى داشت.
هر چند ذکر واقعى، توجّه قلبى و باطنى به پروردگار است، امّا ذکر زبانى هم راهى به سوى ذکر قلبى است و خوب است که انسان پیوسته با زبانش ذکر بگوید، هر چند به کار دیگرى مشغول باشد. مى توان در حال رانندگى، آشپزى، کار و زراعت هم ذکر گفت و چنین ذکرى با کار منافات ندارد.
2. دیدار خداوند به چشم دل
قالَ أَعْرابىٌّ لِمُحَمَّدِ بنِ علىِّ بنِ الحُسین علیهم السلام:
هَلْ رَأیتَ اللّه َ حینَ عَبَدْتَهُ؟ قـالَ: لَمْ أَکُنْ أَعْبُدُ مَنْ لَمْ أَرَهُ. قـالَ: کَیْفَ رَأَیْتَهُ؟ قـالَ: لَمْ تَرَهُ الاَْبْصـارُ بِمُشـاهَدَهِ الْعَیانِ، لکِنْ رَأَتْهُ الْقُلُوبُ بِحَقیقَهِ الاْیمانِ.
[احقاق الحق، ج 12، ص 168.]
مردى صحرانشین از امام باقر علیه السلام پرسید: آیا خداى را به هنگام عبادت دیده اى؟ امام باقر علیه السلام فرمود: من خدایى را که ندیده باشم عبادت نمى کنم. مرد گفت: چگونه او را دیده اى؟ فرمود: چشمها او را به دیدن آشکارا ندیده است ولى قلبها با حقیقت ایمان او را مشاهده کرده است.
چشم دل باز کن که جان بینى آنچه نادیدنى است آن بینى گر چه خداوند با چشم سر دیدنى نیست، ولى چشم باطن و دل، اگر بینا باشد او را همه جا حاضر و ناظر مى بیند. یار بى پرده از در و دیوار در تجلّى است، یا اولى الأبصار
3. غمگین آخرت
قالَ جابِرُ بنُ عَبْدِاللّه ِ:
خَرَجَ [الباقر علیه السلام] یَوْما وَ هُوَ یَقُولُ: اَصْبَحْتُ وَاللّه ِ یا جابِرُ مَحْزُونا مَشْغُولَ الْقَلبِ. فَقُلْتُ: جُعِلْتُ فِداکَ ما حُزْنُکَ وَما شُغْلُ قَلْبِکَ؟ کُلُّ هذا عَلَى الدُّنْیا؟ فَقالَ: لا یا جابِرُ وَلکِنْ حُزْنُ هَمِّ الاْخِرَهِ … .
[تحف العقول، ص 328.]
جابر پسر عبداللّه مى گوید: یک روز امام باقر علیه السلام از خانه بیرون آمد در حالى که مى فرمود: اى جابر! به خدا سوگند که غمناکم و دلم گرفتار گشته است. گفتم: فدایت شوم چه غم و چه دل مشغولى؟ آیا براى دنیا؟ فرمود: نه اى جابر، بلکه غم و غصّه آخرت.
ارزش هر کس با اشتغالات فکرى و همّ و غمّ او شناخته مى شود. بعضى ها بر امور ناچیز غصّه مى خورند، بعضى هم غم و غصّه شان مربوط به آخرت است و از عذاب آن دنیا هراسان و نگرانند و به فکر آینده خویش اند. غصه بر آخرت، ارزشمندتر از غصه بر دنیاست.
4. لباس ویژه نماز و دعا
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ لاَِبى ثَوبانِ خَشِنانِ یُصَلّى فیها صَلاتَهُ وَاِذا أَرادَ أَنْ یَسْأَلَ الْحاجَهَ لَبِسَهُما وَ سَأَلَ اللّه َ حاجَتَهُ.
[وسائل الشیعه، ج 3، ص 331، روایت 7.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم دو لباس خشن داشت که نماز خود را با آن دو لباس مى گزارد و چون مى خواست از خداى خود حاجتى بخواهد، آن لباسها را مى پوشید و حاجت خود را از خدا درخواست مى کرد.
حاجت خواستن از خدا، باید همراه با اظهار کوچکى و نیاز خود و اعتراف به عظمت و قدرت پروردگار باشد. پوشیدن لباس هاى زبر و خشن، حالت غرور و ناز و تکبّر را از بین مى برد و فروتنى و خضوع مى آورد. دعا در چنین حالتى به استجابت نزدیک تر و با مقام والاى خالق هستى متناسب تر است.
5. شیوه حاجت خواستن از خدا
عَنْ أبی عَبدِاللّه علیه السلام:
کانَ أَبى اِذا طَلَبَ الْحاجَهَ طَلَبَها عِنْدَ زَوالِ الشَّمْسِ، فَاِذا أَرادَ ذلِکَ قَدَّمَ شَیْئا فَتَصَدَّقَ بِهِ وَ شَمَّ شَیْئا مِنْ طیبٍ وَراحَ اِلَى الْمَسْجِدِ وَدَعا فىحاجَتِهِ بِما شاءَاللّه ُ.
[وسائل الشیعه، ج 4، ص 1116، روایت 1.]
امام صادق علیه السلام فرمود: چون پدرم مى خواست از خداوند چیزى بخواهد، بهنگام ظهر درخواست مى کرد و چون اراده مى کرد از خداوند چیزى بخواهد قبلاً چیزى صدقه مى داد و مقدارى بوى خوش به کار مى برد و به مسجد مى رفت و براى درخواست خود دعا مى نمود به آنچه خدا بخواهد.
مکان و زمان و کیفیّت، در عبادت و نماز و دعا اثر دارد. هنگام زوال آفتاب در ظهر و مکانى چون مسجد، به استجابت دعا کمک مى کند و اگر پیش از دعا صدقه بدهند، بیشتر مورد عنایت الهى قرار مى گیرند، چون خداوند، صدقه دهندگان را دوست دارد.
6. در طواف کعبه
عَنْ أبى مَرْیَمَ قالَ:
کُنْتُ مَعَ أَبى جَعْفَرٍ علیه السلام أَطُوفُ فَکانَ لا یَمُرُّ فىطَوافٍ مِنْ طَوافِهِ بِالرُّکْنِ الْیَمانىِّ اِلاّ اسْتَلَمَهُ ثُمَّ یَقُـولُ: اَللّهُمَّ تُبْ عَلَىَّ حَتّى أَتُوبَ وَاعْصِـمْنى حَتّى لااَعُـودَ.
[الکافى، ج 4، ص 409، روایت 14.]
ابومریم مى گوید: همراه امام باقر علیه السلام به گرد خانه خدا طواف مى کردم. هرگاه امام در طوافش به رکن یمانى مى رسید، دست بدان مى مالید و مى گفت: خدایا به من توجه و عنایتى کن تا توبه کنم و مرا حفظ کن تا دوباره (به آنچه مورد رضاى تو نیست) بر نگردم.
دعا در مسجد الحرام، آن هم هنگام دست کشیدن به حجر الأسود و در رکن یمانى فضیلت بیشترى دارد. کعبه و مسجد الحرام خانه خداست و طواف، چرخیدن به دور خانه اوست و دعا در این مکان و حال، به اجابت نزدیک تر است.
7. شتاب براى حضور در مسجد
قـالَ جـابِرُ:
کانَ أَبوُجَعْفَرٍ علیه السلام یُبَکِّرُ اِلَى الْمَسْجِدِ یَوْمَ الْجُمُعَهِ حینَ تَکُونُ الشَّمْسُ قَیْدَ رُمْحٍ فَـاِذا کانَ شَـهْرُ رَمَضـانَ یَکُونُ قَبْلَ ذلِکَ.
[وسائل الشیعه، ج 5، ص 42، روایت 2.]
جابر مى گوید: امام باقر علیه السلام روزهاى جمعه صبحگاهان به هنگامى که خورشید به اندازه یک نیزه برآمده بود به مسجد مى شتافت و چون ماه رمضان مى شد زودتر از این به مسجد مى رفت.
حضور در مسجد، ثواب دارد، توصیه شده که زود به مسجد برویم و دیرتر خارج شویم. روز جمعه چون اعمال و نماز و دعاهاى بیشترى دارد و ماه رمضان بیشتر، نباید از فیض حضور در این مکان مقدس و ثواب عبادت محروم شد.
8. غسل جمعه
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
وَ کانَ أَبى عَلَیهِ السّلامُ یَغْتَسِلُ یَوْمَ الْجُمُعَهِ عِنْدَ الزَّوالِ.
[قرب الاسناد، ص 360، روایت 1285.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم همواره در روز جمعه به هنگام ظهر غسل جمعه مى نمود.
غسل جمعه مستحب است و بهترین وقت آن هنگام ظهر است، تا حضور در نماز جمعه و جمع مسلمانان، با بدن و لباسى پاک و تمیز باشد.
9. شب زنـده دارى
عَنْ جَعْفَـرِ بنِ مُحَمَّدٍ علیهما السلام أَنَّهُ قـالَ:
کانَ أَبى رِضْوانُ اللّه ِ عَلَیهِ اِذا قامَ مِنَ اللَّیْلِ اَطالَ الْقیامَ وَ اِذا رَکَعَ أَوْ سَجَدَ أَطالَ حَتّى یُقالَ اَنَّهُ قَدْ نامَ فَما یَفْجَـأُنا مِنْهُ اِلاّ وَ هُوَ یَقُولُ: لااِلهَ اِلاّ اللّه ُ حَقّـا حَقّـا … .
[بحار الانوار، ج 87، ص 227.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم رضوان خدا نثارش باد ـ چون شبانگاه از خواب بر مى خاست، قیامى طولانى و رکوع و سجده اى طولانى به جاى مى آورد، به حدّى که گفته مى شد، خوابش برده است، ناگاه مى شنیدیم که مى گوید: لا إلهَ إلاَّ اللّه ُ حَقّا حَقّا.
شتاب در نماز و رکوع و سجود شتاب زده و کوتاه، ناپسند است. بر عکس، سجده ها و رکوع هاى طولانى مایه تقرّب به پروردگار است و از فضایل ائمّه، سجده هاى طولانى بود، آن قدر که تصوّر مى شد امام به خواب رفته است.
10. قرائت سوره توحید در نماز شب
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى علیه السلام یَقُولُ: «قُلْ هُوَ اللّه ُ أَحَدٌ» تَعْدِلُ ثُلْثَ الْقُرآنِ … کانَ بَیْنى وَ بَیْنَ أَبى بابٌ فَکانَ اِذا صَلّى یَقْرَءُ فِى الْوَتْرِ بِقُلْ هُوَ اللّه ُ أَحَدٌ فىثَـلاثَتِـهِنَّ.
[بحارالانوار، ج 87، ص 226، روایت 39.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم مى فرمود: «قل هو اللّه احد» [ در ثواب ]با یک سوّم قرآن برابر است … بین جایگاه من و پدرم درى بود. چون او براى نماز شب برمى خاست، در هر سه رکعت نماز وتر [ شفع و وتر ] «قل هو اللّه احد» مى خواند.
در روایات است که سه بار خواندن «قل هو الله» ثواب ختم کلّ قرآن را دارد. از این رو امام باقر علیه السلامدر دو رکعتِ شفع و یک رکعت وتر (در نماز شب) پس از حمد، این سوره را مى خواند، تا برابر با همه قرآن باشد.
11. تلاوت قرآن با صداى خوش
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
اِنَّ أَباجَعْفَرٍ علیه السلام کانَ أَحْسَنَ صَوْتا بِالْقُرْآنِ وَ کانَ اِذا قامَ مِنَ اللَّیْلِ وَ قَرَءَ صَـوْتَهُ فَتَمُرُّ بِهِ مارُّ الطَّریقِ مِنَ السَّقّائینَ وَ غَیْرِهِمْ فَیَقُومُونَ فَیَسْتَمِعُونَ اِلى قِرائَتِهِ.
[بحارالانوار، ج 85، ص 82، روایت 23.]
امام صادق علیه السلام فرمود: امام باقر علیه السلام زیباترین صدا را در تلاوت قرآن داشت. چون شبانگاه بر مى خاست و قرآن مى خواند، رهگذران (سقایان و دیگران) مى ایستادند و به صداى قرائت قرآن وى گوش مى سپردند.
رسول خدا صلی الله علیه و آله فرمود: قرآن را با صداى نیکو بخوانید، چرا که صوتِ زیبا در قرائت، بر جلوه و جمال قرآن مى افزاید. امامان ما نیکو قرآن مى خواندند و رهگذران مجذوب تلاوت زیبا و دلنشین آنان مى شدند.
12. رویارویى با خـدا
کان أبُوجَعْفر وَ أبُوعَبْداللّه علیهماالسلام إذا قاما إلَى الصَّلاهِ تَغَیَّرَتْ ألوانَهُما حُمْرَهً مَرَّهً وَ مَرَّهً صُفرَهً کَأنَّما یُناجیانِ شَیئاً یُرِیانِهِ.
[دعائم الاسلام 1: 159؛ بحارالانوار 84: 248.]
امام باقر و امام صادق علیهماالسلام چون به نماز برمى خواستند رنگشان تغییر مى کرد، گاه سرخ و گاه زرد مى شد، گویا با چیزى مناجات مى کنند که او را مى بینند.
13. دعاى دسته جمعى
عَنْ أبی عَبْدِ اللّه علیه السلام قالَ:
کانَ أبى إذا حَـزَنَهُ أمْـرٌ جَمَعَ النِّساءَ وَ الصِّبْیانَ ثُمَّ دَعا وَ أمَّنُوا.
[الکافى، ج 2، ص 487، روایت 3.]
امام صادق علیه السلام فرمود: چون مشکلى پدرم حضرت باقر علیه السلام را غمناک مى ساخت، زنان و کودکان را گرد مى آورد و خود دعا مى کرد و آنان آمین مى گفتند.
آمین گفتن در برابر دعا، مستحب است و آمین گویى کودکان بى گناه و اهل خانه دعا را به اجابت نزدیک تر مى کند.
14. پناه بردن به خدا هنگام دیدن گرفتاران
کانَ [الباقرُ علیه السلام] اِذا رَأى مُبْتَلىً اَخْـفى الاِْسْتِـعاذَهَ.
[کشف الغمه، ج 2، ص 363.]
امام باقر علیه السلام چون فرد گرفتار و مبتلایى را مى دید، پنهانى به خدا پناه مى برد و آهسته «اعوذ باللّه » مى گفت.
سلامتى یک نعمت است و اگر انسان مبتلا و بیمارى را دید، هم لازم است بر نعمت سلامتى و عافیت شکر کند و هم آهسته از بلا و ابتلاى دیگران به خدا پناه ببرد، به نحوى که فرد مبتلا نشنود و ناراحت نشود.
15. روزه ماه شعبان و رمضان
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى یَفْصِلُ بَیْنَ شَعْبانَ وَ رَمَضانَ بِیَوْمٍ.
[وسائل الشیعه، ج 7، ص 367، روایت 31.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم بین روزه ماه شعبان و روزه ماه رمضان یک روز فاصله مى انداخت. (یعنى تمام شعبان و رمضان را روزه مى گرفت و تنها یک روز در بین این دو ماه روزه نبود).
16. تلاوت قرآن در ماه رمضان
رُوِىَ أَنَّهُ [الباقرَ علیه السلام] یَخْتِـمُ الْقُـرْانَ فى شَهْرِ رَمَضانَ عَشْرَ مَرّاتٍ کُلَّ ثَلاثَهِ أَیّامٍ خَتْمَهً.
[وسائل الشیعه، ج 7، ص 219، روایت 3.]
روایت شده است که امام باقر علیه السلام در ماه رمضان ده بار ختم قرآن مى کرد، در هر سه روز یک ختم قرآن.
رمضان، بهار تلاوت قرآن است و هر چه بیشتر کلام الهى خوانده شود ثواب و اجر بیشترى دارد.
17. دعاى همیشگى حضرت علیه السلام
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى رَضِىَ اللّه ُ عَنْهُ یَقُولُ فى دُعائِهِ: رَبِّ أَصْـلِحْ لى نَفْسى فَاِنَّها أَهَمُّ الاَْنْفُسِ اِلَىَّ، رَبِّ أَصْـلِحْ لى ذُرِّیَّتى فَاِنَّهُمْ یَدى وَ عَضُدى، رَبِّ وَ أَصْلِحْ لى أَهْلَ بَیْتى فَاِنَّهُمْ لَحْمى وَدَمى، رَبِّ أَصْـلِحْ لى جَماعَهَ اِخْوَتى وَ اَخَواتى وَمُحِبِّىَّ فَاِنَّ صَلاحَهُمْ صَلاحى.
[قرب الاسناد، ص 8، روایت 26.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم که ـ رضوان خدا بر او باد ـ در دعاى خویش مى گفت: خدایا نفْسم را اصلاح فرما، زیرا با اهمیت ترین کس براى من است. خدایا فرزندانم را اصلاح فرما زیرا آنان دست و بازوى منند. خدایا خانواده ام را اصلاح فرما، زیرا آنان گوشت و خونِ منند. خدایا جمع برادران و خواهران و دوستانم را اصلاح فرما، زیرا صلاح ایشان صلاح من است.
در این دعا درخواست خیر و صلاح براى «خود»، «فرزندان»، «خانواده» و همه «برادران دینى» و «دوستداران» شده است. این خواسته، نشان همبستگى شدید انسانى با دیگران است.
18. مناجـات شـبانه
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى یَقُولُ فى جَوْفِ اللَّیْلِ فى تَضَرُّعِهِ: اَمَـرْتَنى فَـلَمْ أَئْتَمِرْ وَ نَهَیْتَنى فَـلَمْ أَنْـزَجِرْ فَها أَنَا ذا عَبْدُکَ بَیْنَ یَدَیْکَ وَ لا أَعْتَذِرُ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 290، روایت 14.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم در نیمه هاى شب به هنگام مناجاتش مى گفت: [خدایا] فرمانم دادى فرمان نبردم، مرا نهى کردى، دست نکشیدم. پس اینک منم بنده تو در پیشگاهت ایستاده ام و عذرى نمى جویم!
در دعا و نیایش و تهجّد، مهم ترین کار، اعتراف به قصور و کوتاهى و بر شمردن لغزش ها در پیشگاه خدا و استغفار از یکایک گناهان است تا از این راه، رحمت الهى جلب شود. چه خوب است که تلاش روزانه انسان، همرا با دعا و تضرّع و اشک شبانه باشد، آنگونه که اولیاى الهى چنین بودند.
19. دعاى هنگام مسافرت
کانَ أبُوجَعفرٍ علیه السلام اِذا أَرادَ سَفَرا جَمَعِ عیالَهُ فى بَیْتٍ ثُمَّ قال:
اَللّهُمَّ اِنّى أَسْتَـوْدِعُکَ الْغَـداهَ نَفْسى وَ مالى وَاَهْلى وَ وُلْدى الشّاهِدَ مِنْهُمْ وَ الْغائِبَ، اَللّهُمَّ احْفَظْنا وَ احْفَظْ عَلَیْنا، اَللّهُمَّ اجْعَلْنا فى جِوارِکَ، اَللّهُمَ لا تَسْلُبْنا نِعْمَتَکَ وَ لا تُغَیِّرْ ما بِنا مِنْ عافیَتِکَ وَ فَضْلِکَ.
[وسائل الشیعه، ج 8، ص 276، روایت 2.]
چون امام باقر علیه السلام قصد سفر مى کرد، خانواده اش را در اتاقى گرد مى آورد و مى گفت: خدایا در این صبحگاه خودم و مالم و خانواده و فرزندان حاضر و غایبم را به رسم امانت به تو مى سپارم، خدایا ما را حفظ کن و بر ما نگه دار، خدایا ما را در پناه خویش قرار ده، خدایا نعمت خود را از ما مگیر و عافیت و فضلى که بما عنایت نموده اى دگرگون مساز.
از آداب مسافرت، دعاى سفر پیش از حرکت و در آغاز آن است. توجه مسلمان به خدا و خود را در پناه و حمایت او قرار دادن در همه حالات و کارها مطلوب است. آغاز سفر با دعا و صدقه، موجب ایمنى از آفات و خطرها مى شود.
20. دعاى خروج از منزل
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبُو جَعْفَرٍ علیه السلام اِذا خَرَجَ مِنْ بَیْتِهِ یَقُـولُ: بِسْمِ اللّه ِ خَرَجْتُ وَ بِسْمِ اللّه ِ وَلَجْتُ وَعَلَى اللّه ِ تَوَکَّلْتُ وَ لا حَوْلَ وَ لا قُوَّهَ اِلاّ بِاللّه ِ الْعَلىِّ الْعَظیمِ.
[وسائل الشیعه، ج 8، ص 280، روایت 10.]
امام صادق علیه السلام فرمود: چون امام باقر علیه السلام از خانه اش بیرون مى رفت مى گفت: به نام خداوند خارج شدم و به نام او داخل مى شوم و بر او توکل مى کنم و هیچ اراده و قدرتى نیست مگر از جانب خداوند والا و بزرگ.
تربیت دینى سبب مى شود انسان پیوسته به یاد خدا باشد و هر کار را با نام خدا شروع کند و خیر و برکت و عافیت از پروردگار بطلبد. دعا هنگام سفر یا خارج شدن از خانه، سبب ایمنى از بلاها و حوادث مى گردد.
21. دعا هنگام سجود
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى رَضِىَ اللّه ُ عَنْهُ یَقُولُ فىسُجُودِهِ: اَللّـهُـمَّ اِنَّ ظَـنَّ النّاسِ بى حَسَنٌ فـَاغْـفِـرْ لى ما لا یَعْـلَـمُونَ وَلاتُؤاخِذْنى بِما یَقُولُونَ وَ أَنْتَ عَلاّمُ الْغُیُوبِ.
[قرب الاسناد، ص 8، روایت 23.]
امام صادق علیه السلام فرمودم: پدرم ـ که خرسندى خداوند نثارش باد ـ در سجده مى گفت: خدایا! مردم به من خوش گمان اند، پس آنچه را که آنان نمى دانند بر من ببخشاى و مرا به آنچه آنان درباره ام مى گویند مؤاخذه مکن و تو خود داناى غیبهایى.
خوش گمانى مردم نسبت به انسان، نعمتى الهى است. خوب است انسان به گونه اى عمل کند که این حسن ظنّ ثابت بماند و خلاف آن آشکار نشود. براى گناهان پنهان هم که مردم خبر ندارند، باید از خدا درخواست آمرزش کرد.
22. دعا هنگام عطسه
عَن سَعْدِ بنَ خَلَفٍ قالَ:
کانَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام اِذا عَطَسَ فَقیلَ لَهُ «یَرْحَمُکَ اللّه ُ»، قالَ: «یَغْـفِرُاللّه ُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُمْ » وَ اِذا عَطَسَ عِنْدَهُ اِنْسانٌ قالَ: «یَرْحَمُکَ اللّه ُ ».
[مشکاه الانوار، ص 208.]
سعد بن خلف مى گوید: چون امام باقر علیه السلام عطسه مى کرد و کسى به او مى گفت « یَرْحَمُکَ اللّه ُ خداى تو را رحمت کند»، آن حضرت مى فرمود: «یَغْفِرُاللّه ُ لَکُمْ وَ یَرْحَمُکُمْ خداى شما را ببخشاید و رحمت کند» و هنگامى که کسى نزد او عطسه مى کرد، آن حضرت مى فرمود: «یَرْحَمُکَ اللّه ُ خدایت رحمت کند».
عطسه براى سلامتى بدن مفید است و رحمت خداست، نه آنکه نحس باشد. هنگام عطسه باید خدا را شکر کرد و اگر کسى عطسه کرد، از آداب اسلامى آن است که به او بگوییم: «یَرحَمُک اللّه» و برایش رحمت بطلبیم. او هم در پاسخ، براى گوینده رحمت و مغفرت بخواهد.
23. دعا هنگام خنده
عَنْ أَفْلَح مَولى أَبی جَعْفَرٍ علیه السلام قالَ:
کانَ اِذا ضَحِکَ قالَ: «اَللّهُمَّ لا تَمْقُتْنى».
[کشف الغمه، ج 2، ص 329.]
افلح، غلام امام باقر علیه السلام مى گوید: چون امام باقر علیه السلام خنده مى کرد، مى گفت: خدایا مرا دشمن مدار (و بر من غضب مکن).
گاهى خنده، سبب غفلت انسان مى شود و خنده هاى غافلانه موجب قهر الهى مى گردد. گفتن جمله بالا هنگام خنده، آدمى را از خشم الهى ایمن مى سازد.
بخش دوم: سـیره امام باقـر علیه السلام در برخورد با اجتماع
24. حکمت بخشى و علم گسترى
عَنْ جابِرِ بْنِ عَبْدِاللّه ِ الاْنَصْارِی قالَ: قالَ لى رَسُولُ اللّه ِ صلی الله علیه و آله:
یُوشَکُ أَنْ تَبْقى حَتى تَلْقى وَلَدا لى مِنَ الْحُسَیْنِ یُقالُ لَهُ مُحَمَّدٌ، یَبْقَرُ الْعِلْمَ بَقْرا فَاِذا لَقیتَهُ فَاقْرَئْهُ مِنّى السَّلامَ.
[احقاق الحق، ج 12، ص 157.]
جـابر بن عـبداللّه انصارى مى گوید: پیامبراکرم صلی الله علیه و آلهبه من فرمـود: انتظار مى رود تو بمانى تا ملاقات کنى فرزند مرا از نسل «حسین علیه السلام» که به او «محمد علیه السلام» مى گوینـد. او علم را به گونه اى شگفت مى شکافد. چون او را دیدى سلام مرا به او برسان.
25. برخورد با همسفر
عَنْ أبی عُبَیْدَهَ الْحَذّاءِ قالَ:
زامَلْتُ مَعَ أَبى جَعْفَرٍ علیه السلام، فَکانَ إذا نَزَلَ یُریدُ حاجَهً ثُمَّ رَکِبَ فَصافَحَنى. قالَ فَقُلْتُ: کَأَنَّکَ تَرى فى هذا شَیْئا، قـالَ علیه السلام: نَعَمْ اِنَّ الْمُـؤْمِنَ اِذا صافَحَ الْمُؤْمِنَ تَفَرَّقـا مِنْ غَیْرِ ذَنْبٍ.
[مشکاه الانوار، ص 203.]
ابوعبیده حذّاء از یاران امام باقر علیه السلام مى گوید: با امام باقر علیه السلام در راهى همسفر و همراه بودم. هرگاه آن حضرت نیازى داشت و پیاده مى شد، به هنگام سوار شدن با من دست مى داد. گفتم گویا در این دست دادن چیزى [از فضیلت ]سراغ دارى؟ فرمود: آرى، چون مؤمنى با مؤمنى دست دهد، بدون گناه از همدیگر جدا مى شوند (خدا گناه هردو را مى بخشد).
از آداب معاشرت در اسلام، مصافحه و دست دادن هنگام ملاقات است و این کار، صمیمیت و محبّت مى آورد. اینکه امام حتّى بعد از پیاده شدن و سوار شدن دوباره، دست مى داد، تأکید بر این کار را مى رساند.
26. بخشش گسترده
عَنْ سُلَیْمانَ بْنَ قُرْم قالَ:
کانَ علیه السلام لا یَمِلُّ مِنْ صِلَهِ اِخْوانِهِ وَ قاصِدیهِ وَ مُؤَمِّلیهِ وَ راجیهِ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 288.]
سلیمان بن قرم یکى از اصحاب امام باقر علیه السلام درباره بخشش گسترده آن حضرت مى گوید: او هرگز از نیکى به برادرانش و به آنانکه به او روى مى آوردند و به کسانى که به او امید مى بستند و از او انتظار نیکى داشتند، خسته و ملول نمى شد.
27. برخورد با ملاقات کنندگان
قالَتْ سَلْمى مَولاهُ أَبی جَعْفَرٍ علیه السلام:
کانَ یَدْخُلُ عَلَیْهِ اِخْوانُهُ فَلا یَخْرُجُونَ مِنْ عِنْدِهِ حَتّى یُطْعِمَهُمُ الطَّعامَ الطَّیِّبَ وَ یَکْسُوهُمُ الثِّیابَ الْحَسَنَهَ وَ یَهِبُ لَهُمُ الدَّراهِمَ فَاَقُولُ لَهُ فى ذلِکَ لِیُقِلَّ مِنْهُ فَیَقُولُ علیه السلام: یا سَـلْمى ما حَسَنَـهُ الدُّنْـیا اِلاّ صِلَهَ الاْءخْوانِ وَ الْمَعارِفَ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 290، روایت 15.]
سلمى کنیز امام باقر علیه السلام مى گوید: برادران آن حضرت نزد او مى آمدند و از محضرش خارج نمى شدند مگر اینکه آنانرا غذاى گوارا مى خورانید و لباسهاى نیکو مى پوشانید و بدانان درهمهاى نقره مى بخشید. در این باره با او سخن گفتم تا از این رفتار خویش بکاهد، ولى او مى فرمود: اى سلمى! خوبى دنیا جز نیکى با برادران و آشنایان چیزى نیست.
ارزش ثروت و مُکنت دنیا به آن است که در راه خیر و نیک مصرف شود. بعضى ها در «آزمون مالى» مردود مى شوند و مال دنیا وبال گردنشان مى شود و باید حساب پس بدهند.
28. کمترین درآمد و بیشترین بخشش
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى علیه السلام أَقَلَّ أَهْلِ بَیْتِهِ مالاً وَاَعْظَمَهُمْ مَؤُنَهً وَکانَ یَتَصَـدَّقُ کُلَّ جُمُـعَهٍ بِدینارٍ.
[بحارالانوار، ج 89، ص 350، روایت 28.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم در میان خویشانش از همه ثروتش اندکتر ولى هزینه اش (بخشش او) بیشتر بود. او هر روز جمعه یک دینار طلا صدقه مى داد.
29. بخشندگى نسبت به همگان
کانَ [الباقِرُ علیه السلام] ظاهِرَ الْجُودِ فىالْخاصَّهِ وَالْعامَّهِ مَشْهُورَ الْکَرَمِ فىالْکافَّهِ مَعْروفا بِالْفَضْلِ وَالاِْحْسانِ مَعَ کَثْرَهِ عِیالِهِ وَ تَوَسُّطِ حالِهِ.
[الارشاد، ص 164.]
بخشندگى او(امام باقر( ع)) به نزدیکان و عموم آشکار بود و سخاوتش مشهور آفاق، و احسان و نیکى او معروف همگان، با اینکه نانخور بسیار داشت و وضعیت (اقتصادى) او متوسط بود.
30. راستگویى و خوشرویى و بخشندگى
کانَ الباقِرُ علیه السلام اَصْدَقَ النّاسِ لَهْجَهً وَاَحْسَنَهُمْ بَهْجَهً وَاَبْذَلَهُمْ مُهْجَهً.
[المناقب، ج 4، ص 208.]
امام باقر علیه السلام راستگوترین مردم و زیباترین آنان و بخشـنده ترین افـراد آنان نسبت به اشـیاء گرانبـها بـود.
صداقت در گفتار، برخورد نیکو و چهره بشّاش و اهل جود و بخشش بودن از فضایل اخلاقى است که اگر کسى داشته باشد، نزد خدا و خلق خدا محبوب مى شود.
31. احترام به نیازمندان
کانَ لایُسْمَعُ مِنْ دارِهِ (الباقِرُ علیه السلام) «یا سائِلُ بُورِکَ فیکَ» وَ لا «یا سائِلُ خُذْ هذا» وَ کانَ یَقُولُ: سَمُّوهُمْ بِاَحْسَنِ أَسْمائِهِمْ.
[کشف الغمه، ج 2، ص 363.]
هیچگاه از خانه امام باقر علیه السلام شنیده نشد که به فقیر گفته شود: اى فقیر! خدایت برکت دهد یا گفته شود: اى فقیر این را بگیر، بلکه امام باقر علیه السلامهماره مى فرمود: فقرا را با بهترین اسمهایشان صدا بزنید.
در قرآن کریم سفارش شده است: «فَامّا السّائلَ فَلا تَنْهَر». سائل را مران. وقتى سائل و نیازمندى به در خانه مى آید، باید به قصد قربت و براى خدا به او کمک کرد و از تحقیر و بى ادبى هم پرهیز کرد. نحوه خطاب انسان به سائل، ممکن است سبک و تحقیرآمیز باشد. باید او را با نام نیک صدا کرد، نه آنکه مثلاً او را به اسم «گدا» و «فقیر» صدا بزنیم.
32. شیوه صدقه دادن
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أبى اِذا تَصَدَّقَ بِشَى ءٍ وَضَعَهُ فى یَدِ السّائِلِ ثُمَّ ارْتَجَعَهُ مِنْهُ فَقَبَّلَهُ وَ شَّمَهُ ثُمَّ رَدَّهُ فى یَدِ السّائِلِ وَ ذلِکَ اِنَّها تَقَعُ فى یَدِاللّه ِ قَبْلَ اَنْ تَقَعَ فى یَدِ السّائِلِ.
[وسائل الشیعه، ج 6، ص 303، روایت 5.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم چون صدقه اى مى داد آن را در دست فقیر مى گذاشت. سپس آن را باز پس گرفته مى بوسید و مى بویید و به فقیر بر مى گرداند، چرا که صدقه قبل از آنکه به دست فقیر برسد در دست خداوند قرار مى گیرد. (خداوند آن را مى پذیرد).
طبق روایات متعدد که ارزش و فضیلت صدقه را بیان مى کند، صدقه قبل از آنکه در دست فقیر قرار گیرد در دست خدا قرار مى گیرد و برکت پیدا مى کند. این اهمیّت احسان و صدقه را مى رساند و عمل امام باقر علیه السلام نیز با توجّه به این نکته است.
33. احسان در روز عرفه
وَ کانَ أَبُوجَعْفَرٍ علیه السلام اِذا کانَ یَوْمُ عَرَفَهَ لَمْ یَـرُدَّ سـائِلاً.
[من لایحضره الفقیه، ج 2، ص 211، روایت 2183.]
امام باقر علیه السلام در روز عرفه هیچ فقیرى را (دست خالى) باز نمى گرداند.
عرفه روز مغفرت الهى است و در روایات است که خداوند، رحمت گسترده اش را شامل حال بندگان مى کند و هیچ حاجتمندى را محروم نمى سازد. با این حساب، ما هم روز عرفه خوب است هیچ سائلى را از پیش خود محروم برنگردانیم.
بخش سوم: سـیره امام باقـر علیه السلام در خــانـواده
34. امربه معروف و تربیت در خانواده
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ یَجْمَعُنا فَیَأْمُرُنا بِالذِّکْرِ حَتّى تَطْلُعَ الشَّمْسُ وَ یَأْمُرُ بِالْقِراءَهِ مَنْ کانَ یَقْرَأُ مِنّا وَ مَنْ کانَ لا یَقْرَأُ مِنّا أَمَرَهُ بِالذِّکْرِ.
[وسائل الشیعه، ج 4، ص 1185، روایت 1.]
امام ششم علیه السلام فرمود: پدرم امام باقر علیه السلام ما را گرد مى آورد و فرمان مى داد تا طلوع آفتاب ذکر خدا بگوییم آنانکه از ما توان قرائت قرآن داشتند، فرمان مى داد تا قرآن بخوانند و آنان را که توان خواندن قـرآن نداشتند مى فرمود تـا ذکر الهى بگویند.
خواندن دعا و ذکر پس از نمازهاى واجب که به عنوان «تعقیبات نماز» مطرح است، بسیار پسندیده است و خداوند هم دوست دارد وقتى بنده اش فرمان او را اطاعت کرد و نماز خواند، از خدا چیزى بخواهد تا عطا کند. مستحب است بعد از نماز صبح تا طلوع خورشید، انسان به دعا و تعقیبات و تلاوت قرآن مشغول باشد.
35. همراهى با خدمتکاران
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
فىکِتابِ رَسُولِ اللّه ِ صلی الله علیه و آله: اِذا اسْتَعْمَلْتُمْ ما مَلَکَتْ اَیْمانُکُمْ فىشَى ءٍ فَیَشُقَّ عَلیْهِمْ فَاعْمَلُوا مَعَهُمْ فیهِ. قالَ وَ أَنْ کانَ أَبى لَیأْمُرُهُمْ فَیَقُولُ: کَما أَنْتُمْ عَلَیْهِ، فَیَـأْتى فَیَنْـظُرُ فَاِنْ کانَ ثَـقیلاً قالَ بِسْمِ اللّه ِ ثُمَ عَمِلَ مَعَهُمْ وَاِنْ کانَ خَفیفا تَنَحّى عَنْهُمْ.
[بحارالانوار، ج 46، ص 303، روایت 51.]
امـام صادق علیه السلام فرمود: در نامه رسول خدا آمده است: چون بردگان خود را به کارى مى گمارید که مشکل است، خود نیز با آنها بدان کار مشغول شوید. سپس فرمود: پدرم (امام باقر علیه السلام) به بردگان فرمانى مى داد سپس مى فرمود: سرجاى خود بایستید، سپس مى آمد و در آن کار دقت مى کرد. اگر کار مشکلى بود خودش مى فرمود: بسم اللّه و همراه آنان مشغول کار مى شد و اگر کار سبکى بود، از آنان کناره مى گرفت (تا خودشان کار را انجام دهند).
36. گذشت در خانواده
قالَ أَبُو عَبْدِاللّه علیه السلام:
وَ کانَـتْ لاَِبى علیه السلام اِمْـرَأَهٌ وَ کانَتْ تُـؤْذیهِ فَکانَ یَغْفِرُ لَها.
[من لا یحضره الفقیه، ج 3، ص 441، روایت 4528.]
امام صادق علیه السلام فرمود: پدرم داراى همسرى بود که آن حضرت را اذیت مى کرد، ولى آن حضرت هماره او را مى بخشود.
سازگارى با همسر ناسازگار، نزد خداوند اجر دارد و از اخلاق کریمانه، گذشت و عفو از آزار اوست.
37. احــترام به غـذا
عَنْ أَبی عَبْدِاللّه علیه السلام قالَ:
کانَ أَبى یَکْرَهُ أَنْ یَمْسَحَ یَدَهُ بِالْمِنْدیلِ وَ فیها شَى ءٌ مِنَ الطَّعامِ تَعْظیما لَهُ اِلاّ أَنْ یَمُصَّها …
[وسائل الشیعه، ج 16، ص 507، روایت 6.]
امام صادق علیه السلام فرمود: هرگاه به دست پدرم غذایى چسبیده بود، او بواسطه بزرگداشت غذا ناپسند مى شمرد که آن را با دستمال پاک کند، بلکه آن را مى لیسید.
رعایت احترام غذا تا این حدّ سفارش شده، تا انسان نعمت هاى الهى را ناچیز نشمارد و هدر ندهد.
38. بردبارى در خانواده
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام سَمِعتُ أَباجَعْفَرٍ یَقُولُ علیه السلام:
اِنّى لاََصْبِرُ مِنْ غُلامى هذا وَ مِنْ أهْلى عَلى ما هُوَ أمَرُّ مِنَ الْحَنْظَلِ. إنَّهُ مَنْ صَبَرَ نالَ بِصَبْرِهِ دَرَجَهَ الصّائِمِ الْقائِمِ وَ دَرَجَهَ الشَّهیدِ الّذى قَدْ ضَرَبَ بِسَیْفِهِ قُدّامَ مُحَمَّدٍ صلی الله علیه و آله.
[وسائل الشیعه، ج 11، ص 209، روایت 5.]
امام صادق علیه السلام فرمود از امام باقر علیه السلام شنیدم که مى فرمود: همانا من نسبت به این برده و نسبت به خانواده ام صبر پیشه مى کنم بر چیزى که تلختر از حنظل (هندوانه ابوجهل) است. براستى آنکه صبر کند، بواسطه صبرش به درجه روزه دار شب زنده دار مى رسد و نیز به درجه شهیدى مى رسد که در پیشگاه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله جنگیده و شمشیر زده است.
مدارا و تحمّل و صبر بر ناملایمات رفتارى دیگران از فضایل اخلاقى است و از موارد حلم و بردبارى به شمار مى رود. یکى از موارد صبر هم، صبورى در برابر اخلاق و رفتار تند دیگران است.
39. آراسـتگى در خـانواده
عَنْ أَبی الْحَسَنِ علیه السلام قالَ:
دَخَلَ قَوْمٌ عَلى أَبى جَعْفَرٍ علیه السلام فَرَأَوْهُ مُخْتَضِبا بِالسَّوادِ فَسَأَلُوهُ فَقالَ: إنّى رَجُلٌ اُحِبُّ النِّساءَ وَ أنَا أتَصَنَّعُ لَهُنَّ.
[الکافى، ج 6، ص 480، روایت 3.]
امام رضا علیه السلام فرمود: گروهى به محضر امام باقر علیه السلام شرفیاب شدند. دیدند آن حضرت موى خویش را رنگ سیاه زده است. درباره آن از آن حضرت پرسیدند. فرمود: من مـردى هستم که زنان (همسرانم) را دوست دارم و خـود را بـراى آنان مى آرایـم.
از عواملى که قوام خانواده و روابط زناشویى را مستحکم مى سازد، آن است که هر یک از زن و شوهر، خود را براى دیگرى بیاراید. آرایش براى نامحرمان از گناهان بزرگ است، ولى آراستگى براى مَحرم ها و خانواده پسندیده است و محبت را تقویت مى کند.
40. زینت زر و سیم در خانواده
قـالَ الصَّـادِقُ علیه السلام:
کانَ أَبى علیه السلام لَیُحَـلّى وُلْدَهُ وَ نِساءَهُ بِالـذَّهَبِ وَ الْفِضَّـهِ.
[الکافى، ج 6، ص 475، روایت 2.]
امـام صـادق علیه السلام فرمـود: پدرم هماره فرزندان و زنان خویش را با طـلا و نقـره مى آراست.
این حدیث، بر لزوم تأمین نیازهاى زنان و فرزندان تأکید دارد. زنان و دختران با طلا و جواهرات آراسته مى شوند و چنین آرایشى براى آنان طبیعى است و پدر خانواده خوب است که به این نیازها توجه داشته باشد.
منبع : چهل حدیث « سیره باقری » علیه السلام ، سید محمود مدنی بجستانی.