ارزش تفکّر:
لیست العباده کثره الصیّام والصّلاه، و انّما العباده کثره التفکّر فی امر اللّه
عبادت به زیاد روزه گرفتن و نماز خواندن نیست؛ بلکه عبادت این است که در امر (مخلوقات) خداوند بسیار تفکّر شود.
( تحف العقول، حرّانی، ص 362)
کم آسایش ترین مردم:
أَقَلُّ النّاسِ راحَهً أَلْحُقُودُ
شخص کینهاى، کم آسایشترین مردم است.
(تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 893)
جایگاه مؤمن:
المؤمن برکهٌ علی المؤمن و حجّهٌ علی الکافر
مؤمن برای مؤمن، برکت است و برای کافر، اتمام حجّت.
( تحف العقول، حرّانی، ص 363)
چقدر زشت است برای مومن …:
ما اقبح بالمؤمن أن تکون له رغبه تذلّه
چقدر زشت است برای مؤمن که دلبستگی به چیزی داشته باشد که موجب خواری و ذلّت او شود.
(تحف العقول، حرّانی، ص 364)
بهترین ویژگی ها:
خصلتان لیس فوقهما شیء: الایمان باللّه و نفع الأخوان
چیزی بالاتر از دو خصلت ایمان به خداوند و رساندن سود به برادران نیست.
(تحف العقول، حرّانی، ص 363)
شرک چیست؟
الاشراک فی النّاس، أخفی من دبیب النّمل علی المسح الأسود فی اللّیله المظلمه
شرک ورزیدن در میان مردم، از حرکت مورچه (که بسیار آرام و نامحسوس است) در شب تاریک بر روپوش سیاه، نهان تر است.
(تحف العقول، ص 361؛ کشف الغمّه، ص 420)
نعمتی که مورد حسد واقع نمی شود:
اَلتَّواضِعُ نِعْمَهٌ لایُحْسَدُ عَلَیْه
تواضع، نعمتی است که کسی بر آن رشک نمی ورزد.
(تحف العقول، ص 363)
جایگاه تواضع:
من تواضع فی الدّنیا لإخوانه فهو عنداللّه من الصّدّیقین و من شیعه علیّ بن ابیطالب علیه السلام حقّاً
کسی که در دنیا نسبت به برادرانش متواضع باشد، نزد خداوند از صدّیقین به شمار می رود و او از شیعیان واقعی علی بن ابیطالب علیه السلام است.
(احتجاج، طبرسی، ج 2، ص 267)
از مصادیق تواضع:
مِنَ التّواضع، السّلام علی کلّ مَنْ تمرّ به و الجلوس دون شرف المجلس
سلام کردن بر هرکسی که از پیش او می گذری و نشستن در جایی که بالای مجلس نیست، از تواضع و فروتنی است.
(تحف العقول، ص 362)
پرهیز از جدال و شوخى:
لا تُمارِ فَیَذْهَبَ بَهاؤُکَ وَ لا تُمازِحْ فَیُجْتَرَأَ عَلَیْکَ
جدال مکن که ارزشت می رود و شوخى مکن که بر تو دلیر شوند.
(تحف العقول، ص 486)
نزدیکتر به اسم اعظم:
بِسْمِ اللّهِ الرَّحمنِ الرَّحیمِ أَقْرَبُ إِلَى اسْمِ اللّهِ الاْعْظَمِ مِنْ سَوادِ الْعَیْنِ إِلى بَیاضِها
بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ به اسم اعظم خدا، نزدیکتر از سیاهى چشم به سفیدى آن است.
(تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 889)
همسایه بد:
مِنَ الْفَواقِرِ الَّتى تَقْصِمُ الظَّهْرَ جارٌ إِنْ رَأى حَسَنَهً أَطْفَأَها وَ إِنْ رَأى سَیِّئَهً أَفْشاها
یکى از بلاهاى کمرشکن همسایهاى است که چون خوبى بیند پنهانش سازد و چون بدى بیند فاشش نماید.
(تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 891)
کلید هر بدی:
أَلْغَضَبُ مِفْتاحُ کُلِّ شَرٍّ
خشم کلید هر بدى است.
(تحف العقول، ترجمه حسن زاده، ص 893)