توصیه هایی از علامه طباطبایی(رحمت الله علیه)(1)

توصیه هایی از علامه طباطبایی(رحمت الله علیه)(1)

 

یاد خدا
یکی از فضلای معاصر که چند سالی در محضر علامه درس خوانده می گوید:
« یک وقت عازم زیارت بیت الله الحرام بودم، برای عرض سلام و خداحافظی خدمت علامه رفتم و گفتم نصیحتی بفرمایید که به کارم بیاید و توشه راهم باشد. این آیه مبارکه را قرائت فرمودند:
« فاذکرونی اذکرکم:
به یاد من باشید تا من به یاد شما باشم. بقره/152 »
علامه می افزاید:
« به یاد خدا باش تا خدا به یادت باشد، اگر خدا به یاد انسان بود، از جهل رهایی می یابد و اگر در کاری مانده است خداوند نمی گذارد عاجز شود و اگر در مشکل اخلاقی گیر کرد خدایی که دارای اسماء حسنی است و متصف به صفات عالیه، البته به یاد انسان خواهد بود. »

***
هنگامی که مرحوم علامه پاسخ نامه دوست خود، آیت الله مرندی را نوشته و در پاکت می گذارد و به یکی از بستگان مرحوم مرندی می دهد تا به وی برساند، آن شخص به علامه عرض می کند: آقا! مطلبی هم برای من بنویسید. علامه طباطبائی تکه کاغذی برداشته و با خط زیبای خودشان می نویسند:
« خدا را فراموش مکن! »

***
حجت الاسلام صحفی می گوید در اواخر عمر مبارک علامه، از ایشان خواستم برای آرامش قلب، دستوری بفرمایند، فرمودند:
« دست را روی سینه بگذار و سه ـ چهار بار نشسته و ایستاده ( یا فرمود: ایستاده و نشسته ـ که یادم نیست ـ) این آیه را بخوان :
« الذین آمنوا و تطمئن قلوبهم بذکر الله؛ ألا بذکر الله تطمئن القلوب:
کسانی که ایمان آورده اند و دلهایشان به یاد خدا آرام می گیرد، آگاه باش که با یاد خدا دلها آرامش می یابد. رعد/28 »
و من اثر این دستور را هم دیدم….

قرآن
استاد امجد می گوید:
« هرگاه از ایشان می پرسیدم: چگونه قرآن بخوانیم؟ می فرمودند :
« توجّه داشته باشید که کلام الله است. »
در اینجا مناسب است به دو روایت بسیار لطیف و عمیق اشاره شود که اگر معنای ژرف و خاص « تجلی» را بدانیم و التفات داشته باشیم که کلام از متکلم جدا نیست، آن دو را جامع ترین روایت در معرفی قرآن خواهیم دانست:
1- حضرت مولی الموحدین علی علیه السلام می فرمایند:
« فتجلی ـ سبحانه ـ لهم فی کتابه من غیر أن یکونوا رأوه بما أراهم من قدرته:
پس خداوند سبحان، در کتابش (قرآن) بر بندگان، بی آن که [ بتوانند] او را ببینند، تجلی کرد به آنچه از توانایی اش به آنان نشان داد. »
2- حضرت صادق علیه السلام فرمودند:
« (والله) لقد تجلی الله لخلقه فی کلامه ولکنهم لایبصرون:
( به خدا قسم که) خداوند در سخن خویش (قرآن) بر آفریدگان خود تجلی کرده، اما آنان او را نمی بینند ( و توجه ندارند.) »

***
نجمه السادات طباطبائی (فرزند علامه) از قول پدر می گوید:
« بشر باید عاطفه داشته باشد کسی که عاطفه ندارد، یعنی با قرآن دوست نیست!»

اهل بیت (ع)
علامه می فرمود:
« ما هر چه داریم از اهل بیت پیامبر علیهم السلام داریم… ما همه آبروی خود را از محمّد و آل محمّد علیهم السلام کسب کرده ایم. »

والدین
استاد امجد نقل می کردند:
شخصی به مرحوم علامه عرض کرد: « با این پدر و مادرهای پرتوقع چه کنیم؟ ایشان فرمودند: « غیبت پدر و مادرها را نکنید! »

مراقبه و خودسازی
علامه می فرمود:
« در شب و روز زمانی را برای حسابرسی خود قرار بدهید و ببینید که این بیست و چهار ساعت چگونه بر شما گذشته، اهل محاسبه باشید، همانطور که یک بازرگان، یک کاسب، دخل و خرج خود و صادرات و واردات خود را حساب می کند، شما ببینید در شبانه روزی که بر شما گذشته چه چیزی اندوخته اید، چه گفته اید، یک یک رفتار و گفتارتان را حساب برسید، از نادرستی ها استغفار کنید، و سعی کنید تکرار نشود، و برای آنچه شایسته و صالح و به فرمان حاکم عقل بود خدا را شاکر باشید، تا به تدریج برای شما تخلق به اخلاق ربوبی ملکه بشود. »

***
آیت الله استاد حسن زاده آملی می فرماید:
یکی از کلمات قصار علامه طباطبایی، این بود که:
« ما کاری مهم تر از خودسازی نداریم. »
{ البته این نه به این معناست که انسان همه کارها و وظایفش را کنار بگذارد و برود یک گوشه ای مشغول خودسازی شود، بلکه خودسازی اصلی در اجتماع بودن و به وظایف خود عمل کردن و گناه نکردن است. }

***
علامه می فرماید:
« تخم سعادت، مراقبت است. مراقبت یعنی کشیک نفس کشیدن. یعنی حریم دل را پاسبانی کردن. یعنی سر را از تصرفات شیطانی حفظ داشتن. پاسبان حرم دل بودن. این تخم سعادت را باید در مزرعه دل کاشت و بعد به اعمال صالحه و آداب و دستورات قرآنی ، این نهال سعادت را پروراند. »

***
مهم ترین وظیفه انسان از دیدگاه علامه:
« ما بزرگترین و مهمترین کاری که در عالم داریم و هیچ کاری از اطوار و شئون زندگی ما مهم تر از آن نیست، اینست که خودمان را درست بسازیم. »

***
اواخر عمر مبارکشان دائم می فرمودند:
« توجه! توجه!» و این، فراتر از « تذکر» و « تفکر» است.

***
علامه می فرمودند:
« بزرگترین (و سخت ترین) ریاضت ها، همین دینداری است. »
در روایتی از حضرت امیر علیه السلام هست که می فرماید:
« الشریعه ریاضه النفس:
آیین اسلام و احکام آن، ریاضت و ورزیدگی نفس می آورد. »
منبع:www.salehin.com

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید