پدیدآورنده : جواد محدثی
منبع: حکمت های عسکری
امام حسن عسکری علیه السلام فرمود:
إِنَّ الْوُصُولَ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ سَفَرٌ لَا یُدْرَکُ إِلَّا بِامْتِطَاء اللَّیْل؛
همانا رسیدن به خدا، سفری است که جز با مرکب قرار دادن شب (شب زنده داری) نمی توان به آن دست یافت.
اعلام الدّین، ص ۳۱۱
شرح حدیث
وادی ایمن و منزلگه دوست
گرچه دور است، ولی
«این قدر هست که بانگ جرسی می آید»
راه باید افتاد
گرچه ره تاریک است
و پر از وسوسه ی شیطانی است،
لیک، خورشید هدایت با توست
کوله باری بردار،
زاد و ره توشه ای از صبر و یقین
زرهی از تقوا
مشعلی از ایمان
راه، جز با قدم صدق، نمی گردد طی (از نویسنده (برگ و بار، صفحه ۳۷).
از خاک تا افلاک، از هیچ تا همه، از بندگی تا رسیدن به جوار قرب خدا راهی طولانی است؛ اما این راه را باید پیمود.
مرکب ما در این سیر و سفر، نیایش و نجوای شبانه و تهجّد و عبادت است.
«امتطاء» که در سخن امام آمده، همان «شب روی» است؛ یعنی شب را مرکب قرار دادن و حرکت کردن و رسیدن به خدا.
چه بسا در دل شب، سفر شبانه رفتیم
که مگر نسیم لطفی، بوزد در این بهاران(همان، ص ۲۲.)
این حدیث، ما را به راز و نیاز در شب و «نماز شب» دعوت می کند.
همه آنان که به مقامهای عالی معنوی و عرفانی رسیده اند، اهل سحرخیزی و تهجّد و عبادت شب بوده و از «فیض سحر» برخوردار گشته اند. اگر حافظ هم می گوید:
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبیآن شب قدر که این تازه براتم دادند
اشاره به همان انس با شب و خلوت با معبود است که در سیره ی همه ی اولیای الهی و عارفان و سالکان وجود داشته است.