چکیده
معرفى شخصیتهاى برجسته زنان دنیاى اسلام گامى است ضرورى براى احیاى ارزشهاى اسلامى و بالاترین دلیل است بر توانمندىهاى زنان مسلمان و سعه وجودى آنها در جهت کسب مدارج عالى علم و معرفت .
بانوى مجتهده سیده نصرت امین ” معروف به بانوى ایرانى ” از علماى برجسته عالم تشیع و از اولیاى الهى بود . این علویهى عارف به نفحات رحمانى ، سراسر عمر پربرکتش را صرف تعلیم و تعلم معارف اسلامى کرد و در طریق سیر و سلوک و جست و جوى قرب و رضاى حق تعالى به مخزن العرفان دست یافت و تألیفات گران قدرى در رشتههاى تفسیر قرآن ، حدیث ، حکمت ، فقه ، اصول و اخلاق از خود به یادگار گذاشت و از طرفى ، با تأسیس حوزه علمیه خواهران و آموزشگاهى دخترانه پایهگذار حرکت علمى و معنوى زنان در عصر خود بود .
این نبشتار مىکوشد با معرفى ابعاد اخلاقى ، معنوى و تربیتى بانو مجتهده امین ، ضمن ارج نهادن به شخصیت آن استوانه علم و تقوا ، زنان متعهد جامعهى اسلامى را نیز با وظایف خطیر خود آشنا سازد .
کلید واژهها : بانو امین ، تحصیلات علمى ، اجازات ، سیره تربیتى ، آثار و آراء اخلاقى و عرفانى ، پژوهشهاى قرآنى ، فعالیتهاى اجتماعى .
مقدمه
تاریخ و تمدن اسلامى در بین سایر تمدنهاى بزرگ عالم داراى اعتبار و ارزش بسیارى است . یکى از ویژگىهاى قابل اعتناى آن ، منزلت و اعتبار بانوان در عرصهى این فرهنگ بوده و هست ؛ به ویژه مکتب انسان ساز تشیع در این بین ممتاز و برجسته است . با تفحص و پژوهش در آثار متعدد و از جمله نامهها ، پى مىبریم که از همان قرون اولیه هجرى زمینههاى تلاش براى بانوان ، بخصوص در عرصههاى اجتماعى ، علمى و فرهنگى فراهم شده است . زنان در دوران رسالت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله و معصومان علیهمالسلام و حتى پس از آن فعالیتهاى قابل توجهى داشتهاند . این مسئله به ویژه در تاریخ ایران محسوس و قابل توجه است .
در این میان ، مىتوان از اصفهان نام برد که محل پرورش بانوان عالمه بسیارى در ادوار مختلف از جمله آل بویه ، سلجوقى و به ویژه عصر صفوى بوده است . این شهر در دورهى صفویه شخصیتهایى همچون آمنه بیگم مجلسى ، بنت المنشار و فاطمه رویدشتیه را به خود دیده است . اصفهان در دورهى معاصر هم از این فیض بىبهره نبوده ؛ چرا که شخصیتى مانند بانو امین را در خود پرورده است ؛ بانویى که برخاسته از سلسله جلیله سادات خاتون آبادى است . خاندان امین ، فرع این شجره طیبه مىباشد که دهها عالم ، فقیه ، واعظ ، مفسر ، نسابه ، ادیب ، و مورخ به جامعه مسلمانان تقدیم کرده است . امید است تبیین زندگانى این مجتهده بزرگوار بتواند گامى مثبت در جهت معرفى شخصیتى توانمند در عرصههاى علمى و معنوى باشد و بانوان جامعه ما از آن به عنوان الگویى مناسب در عرصههاى مختلف بهره گیرند .
بانوى افتخارآفرین
بىشک ، یکى از افتخارات پایتخت فرهنگى جهان اسلام ، یعنى شهر دانشمندپرور اصفهان ، وجود شخصیتى ارزنده و والا در دوره معاصر از حیث علمى و ذوب شده در فرهنگ و تمدن اسلامى ، بانو مجتهده سیده نصرت امین است . اگرچه در عرصهى این فرهنگ عظیم و انسانساز همیشه افرادى فرهیخته و با عظمت در پهنه دانش و بینش ، به ویژه از طایفهى نسوان ، برخاستهاند ؛ لیکن بدون تردید ، چهره برجستهى بانو امین همواره در تاریخ و فرهنگ ایران و جامعه مسلمانان تابناک خواهد ماند .
اما آنچه که این بانو را نسبت به بسیارى از شخصیتهاى زن دوران خود و پیش از آن متمایز مىکند فروغ معنوى و خلل ناپذیر ایشان ، به خصوص از حیث اخلاقى ، تربیتى و معنوى است .
با بررسى نقش زنان در عالم اسلام درمىیابیم که همواره بانوان شایسته و متعهد بسیارى وجود داشتهاند که در عرصههاى مختلف فرهنگ و ادب منشأ ثمرات و برکات فراوانى بوده و آثار قابل توجهى از خود به یادگار گذاردهاند .
در تاریخ اسلام ، به خصوص مکتب پرارج تشیع نیز زنان فداکار ، عالم و متقى فراوانى وجود داشتهاند که از جمله آنها مىتوان به مادر سید رضى و سید مرتضى علم الهدى ، دختر شیخ طوسى و نیز آمنه بیگم دختر ملا محمدتقى مجلسى اشاره نمود . ” عقیقى بخشایشى ، 1382 ، ص 157 و 790 ”
از این رو ، معرفى ابعاد اخلاقى ، معنوى و تربیتى یکى از اسوههاى عالى قدر جامعه که از مراتب والایى برخوردار است و به حق از مفاخر دنیاى اسلام به شمار مىرود ، در
حقیقت ، ارج نهادن به شخصیت آن استوانه علم و تقوا خواهد بود .
شخصیت علمى و تقواى این عالم ربانى خود حجتى است بر اینکه زنان جامعه اسلامى مىتوانند با طى مدارج عالى علم و معرفت خود را از محرومیتهایى که توطئه دشمنان و ناآشنایى دوستان از احکام اسلام و قرآن بر آنها ، بلکه بر اسلام و مسلمانان همواره تحمیل کرده است برهانند و وجودشان منشأ خدمات عظیم و ارزشمند علمى و فرهنگى قرار گیرد .
در اینجا بجاست پیش از پرداختن به ابعاد اخلاقى و معنوى این بانوى بزرگوار ، سیر زندگى و احوالات ایشان را که مىتواند تا حدى مبین اوضاع و احوال این بانو و دوران حیات وى باشد ، مرور نماییم .
خاندان و تحصیلات
نسب بانو مجتهده سیده نصرت امین ، با سى واسطه به وجود مقدس امام على بن ابىطالب علیهالسلام مىرسد . این بانوى بزرگوار و متواضع از نوادگان میر معصوم خاتونآبادى ” متوفاى 1155 ق ” از علماى زاهد و وارسته اصفهان در اواخر عهد صفویه است .
درباره آغاز زندگى و شروع به تحصیل این بانو آمده است : حاجیه خانم سیده نصرت بیگم امین ” معروف به بانوى ایرانى ” در سال 1265 ه . ش در اصفهان متولد شد . ” یادنامه ، 1371 ، ص 9 ” پدر ایشان حاج سید محمدعلى امین التجار اصفهانى فردى مؤمن و سخاوتمند بود و مادر ، بانویى بسیار شریف ، متعبد و خیرخواه . خداوند پس از سه فرزند پسر ، این دختر را به ایشان عطا مىکند . مادر با روشنبینى فرزند را در چهار سالگى براى آموزش قرآن و فراگیرى خواندن و نوشتن به مکتب مىفرستد ؛ در حالى که فضاى حاکم بر آن ایام به گونهاى بود که کمتر خانوادهاى به خود اجازه مىداد دخترى را براى کسب دانش به مکتب یا مدرسه بفرستد و چه بسیار والدینى که آموزش و آشنایى با خط و نوشتن را براى دختران خود جایز نمىدانستند . ” ریاحى ، 1376 ، ص 83″
یکى از سه برادر بانو امین ، به » حاج امین « مشهور و در اصفهان معروف بود. وى در دوره چهارم مجلس به نمایندگى از مردم راهى مجلس شوراى ملى شد ، لکن بعدا به واسطه آزادى خواهى مورد غضب رضا شاه واقع و تبعید گردید . ” مجموعه مقالات ، 1372 ، ص 23 ”
بانو امین از 9 سالگى علاقه خاصى به خواندن و نوشتن پیدا کرد . ایشان از خاطرات خود در این باره مىگوید : » همبازىهایم به من ایراد مىگرفتند که چرا تو نمىآیى بازى کنى . ولى من عشقم فقط درس بود . « ” همان ، ص 24 – 23 ”
بدین سان ، بانو امین به تحصیل ادامه مىدهد تا اینکه در پانزده سالگى با پسرعموى خود به نام حاج میرزا ملقب به معین التجار که از بازرگانان سرشناس و معتبر اصفهان بود ازدواج مىکند و به خانهدارى و تربیت فرزندان مشغول مىشود . اما این امر نیز نمىتواند مانع ادامه تحصیل و عشق به مطالعه و تحقیق ایشان در معارف اسلامى شود . ” ریاحى ، 1375 ، ص 57 ”
بانو امین صاحب هشت فرزند شد که هفت تن از آنها به مرگى زودرس درگذشتند و فقط یک فرزند پسر از ایشان باقى ماند . وى از این واقعه با عنوان » ابتلا و آزمایش حق تعالى « یاد مىکرد . ” همان ، ص 75 ”
فضاى حاکم بر دوران و مواضع بانو
در حقیقت ، عظمت کار این بانو و تلاشهاى مستمر وى با در نظر گرفتن فضا و جو آن زمان بسیار در خور توجه است .
» از دوران قاجار که بگذریم ، دورهى رضاخان تقریبا مقارن با اندیشه تجددخواهى و تبلیغات وسیع اسلامزدایى ، به خصوص در اصفهان ، بود . در آغاز این دوره ، خانم امین 35 ساله بود و اصفهان هم در این ایام حوزههاى علمیه ] بسیار [ داشت . این شهر بعد از تهران آماج فعالیتهاى تجددخواهى یعضى خانمها قرار گرفت . مجرى این فعالیتها خانم ] صدیقه [ دولتآبادى بود که مىگفتند 15 سال قبل از جریان کشف حجاب ایشان به طور رسمى حجاب خود را برداشته بود . دولتآبادى کانونى هم به نام » کانون بانوان « دایر کرده بود که بعد از برداشتن حجابش و ظاهر شدن در ملأ عام ، مردم این کانون را از میان برداشتند . البته افرادى مانند خانم دولتآبادى کم نبودند . زنانى هم بودند که فکر مىکردند اگر در این گونه مراسم شرکت کنند متجدد خوانده مىشوند و عدهاى هم به دلیل مشاغلى که داشتند مجبور به کنار گذاشتن حجاب شدند . به هر حال ، مرجع تجددخواهى مانع ترویج اندیشه و تفکر دینى بخصوص در بین بانوان شد و از اینجا مىفهمیم که خانم امین چه حرکت عظیم و برجستهاى را شروع کرد و به انجام رساند . « ” مجموعه مقالات ، 1372 ، ص 233 ”
سیاست رضاخان مبتنى بر ناسیونالیسم افراطى بود که پایههاى آن را بر دو اصل » تحقیر فرهنگ و محو آثار تمدن اسلامى « و همچنین » برگشت به ایران پیش از اسلام « قرار داده بود . اتفاقا در همین زمان بود که خانم امین از نام مستعار » بانوى ایرانى « استفاده کرد . استنباط این است که چون رضاخان مىخواست زن ایرانى را به پیش از اسلام برگرداند و هویت و اصالت را به آن دوران نسبت بدهد ، خانم امین مىخواست بگوید بانوى ایرانى این زمان ، بانویى است که از اسلام و دوران عهد اسلام زندگى نوین و واقعى خود را شروع کرده است ؛ یعنى زمانى که اسلام به ایران وارد شده و ایرانیان مسلمان شدهاند هویت اصلى و واقعى زن ایرانى شکل گرفته است . این بانوى بزرگوار در عین تحصیل و تدریس ، به دفاع از معیارها و موازین شرعى پرداخت . سال 1310 شمسى مقدمه کشف حجاب بود ؛ سال 1311 کنگره » زنان شرق « که دولتآبادى در آن شرکت داشت برگزار شد و سپس کشف حجاب به طور رسمى صورت گرفت . مىگویند در همین موقع بود که خانم امین کتاب روش خوشبختى را نوشت و در آن به دفاع از حقوق زنان پرداخت . خانم امین حتى پیش از علامه طباطبائى و استاد شهید مرتضى مطهرى این مطلب را بیان کرد . ” ریاحى ، 1376 ، ص 58 ”
استادان و مربیان
بانو مجتهده امین در طى حیات ارزشمند علمى و معنوى خود از استادان گرانقدر و شخصیتهاى والایى بهره برد که مسلما تأثیرات آنان از حیث اخلاقى و تربیتى بسیار بوده است . از جملهى این افراد ، مرحوم آیت الله حاج میر سید على موسوى نجفآبادى بود که خود نیز از مبرزترین و مطرحترین چهرههاى اخلاقى و علمى حوزه علمیه اصفهان و ایران در زمان خود به شمار مىآمد .
استفاده بانو مجتهده امین از شخصیت علمى استادش مرحوم میر سید على نجفآبادى قابل توجه بود ، به گونهاى که این بانوى مکرمه پس از آنکه صرف ، نحو ، بلاغت ، تفسیر ، حدیث ، فقه ، اصول و فلسفه را آموخت به مطالعات خود در سطوح عالیه ادامه داد تا به درجه اجتهاد رسید . جدیت وى در امر تحصیل به حدى بود که هیچ چیز ، حتى مرگ فرزند ، نمىتوانست مانع حضور وى در کلاس درس شود . مرحوم حاج میر سید على نجفآبادى در این مورد نقل کرده است : » روزى شنیدم فرزند ایشان فوت شده است ؛ فکر کردم خانم دیگر درس را تعطیل خواهد کرد ، ولى برعکس دو روز بعد کسى را به سراغم فرستاد که براى تدریس به منزل ایشان بروم و من از علاقه ایشان به درس و تحصیل ، سخت تعجب کردم . « ” همان ”
بانو امین بسیارى از دروس فقه و اصول و حکمت را از مرحوم آیت الله میر سید على نجفآبادى در منزل فراگرفته بود . مرحوم نجفآبادى در این باره مىگوید : » حکمت را دایىام به من درس داد و یکى نیست که من به او درس بدهم . من مىخواهم به این خانم درس بدهم که از من یادگارى باقى مانده باشد . « ” یادنامه ، 1371 ، ص 14 ” زمانى که این مجتهده گران قدر اولین کتاب خود به نام اربعین هاشمیه را نوشت و علما و بزرگان حوزه علمیه نجف اشرف از آن استقبال کردند ، آیت الله آقا سید محمدعلى نجفآبادى در تکمیل تشویقهاى علما گفت : » بانو امین هر چه در این کتاب نوشتهاند از تراوشات فکرى خودشان بوده و ربطى به تعلیمات من ندارد . « ” ریاحى ، 1376 ، ص 86 ”
از دیگر شخصیتهاى علمى آن روزگار اصفهان که بانو مجتهده امین مدتها از حضور او استفادههاى علمى و معنوى برد و متأسفانه شخصیت و جایگاه او مطرح نشده ، عالم کامل ، فقیه نبیه و مجتهد زاهد حاج میرزا شیخ مرتضى مظاهرى است . این عالم وارسته مدتها در اصفهان و نجف از محضر استادانى همچون آقا سید ابوتراب خوانسارى ، آیت الله العظمى آقا سید ابوالحسن اصفهانى ، آقا سید ابوالقاسم دهکردى ، شیخ محمدجواد بلاغى ، آخوند ملا محمدحسین فشارکى ، آقا میرزا محمد حسین نائینى ، و آقا ضیاءالدین عراقى استفاده برد . وى پس از وصول به مقامات عالیه و اجتهاد و اخذ اجازات روایتى اجتهاد از اساتید بزرگوار خود و مرحوم علامه محقق متتبع حاج شیخ آقا بزرگ طهرانى به اصفهان مراجعت نمود و به درس و بحث و اقامه جماعت و امر به معروف و نهى از منکر و تألیف و تصنیف کتب پرداخت . ” مهدوى ، 1384 ، ج 2 ، ص 1087 – 1086 ”
البته شخصیتهاى دیگر از اعاظم علما و عرفاى اصفهان در آن دوران نیز در شکلگیرى شخصیت و تعلیمات مجتهده بزرگ دوران خانم امین تأثیر قابل توجهى داشتهاند که برخى از آنان عبارتند از : مرحوم آقا حاج شیخ ابوالقاسم زفرهاى معروف به حاج آخوند که در ادبیات عرب ید طولانى داشت ، آقا میرزا علىاصغر شریف که از علماى وارسته اصفهان بود ، آیت الله حاج میرزا على آقا شیرازى ، آیت الله آقا سید ابوالقاسم دهکردى و نیز حاج آقا سید حسین نظامالدین . “همایونى ، 1383 ، ص 60 ”
سیرى در سیره تربیتى و شخصیت اخلاقى و علمى بانو مجتهده امین رحمه الله ××زیرنویس تاریخ وصول 1386 / 2 / 23 ؛ تاریخ تصویب نهایى 1386 / 11 / 13 . @ .