(ویژگی های زنان نمونه در فرهنگ اسلام)
مقدمه
زنده نگهداشتن سنت هاى پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله از وظایف پراهمیت هر مسلمانان است . سنت هاى بیادگار مانده از رسول خدا صلى الله علیه و آله همانند شاخه و برگ ها و میوه هایى است که بر پیکر درخت اسلام عزیز روئیده است و نمایى از یک زندگى زیباى خداپسندانه است که مورد تاءیید و امضاى خدا و رسول الله است . حیات جامعه انسانى و اسلامى در گرو احیاء سنت هاى نبوى است ، جامعه اى که از سنت هاى رسول الله فاصله هاى بگیرد به همان اندازه از حیات حقیقى و معنوى فاصله گرفته است.
ازدواج از سنت هاى پیامبر خداست . اهمیت احیاء این سنت مقدس تا بدانجاست که رسول خدا درباره اش فرموده : هر کسى از سنت ازدواج روى گرداند از من نیست . زنده نگهداشتن این سنت آنگاه معنى و مفهوم پیدا مى کند که به تمام آداب توجه شود اینجا است که چنین ازدواجى بنیاد و بناى الهى مى گردد و دل و خانه اى که بر این اساس پیوند ازدواج برقرار سازند کانون رحمت و مودت مى شوند و زن در چنین فضایى همچون گلى آرامبخش جلوه مى کند و زمینه براى رشد و تعالى زن و مرد و تقرب آنان به سوى پروردگار مهیا مى گردد.
در این مجموعه مختصر با هم نگاهى داریم به برخى از ویژگیهاى بهترین زن از زبان پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله به امید روزى که با تحقق رهنمودهاى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خانه هاى جامعه اسلامى بوستان پرطراوت و فرحبخش معنویت و حقیقت باشند. انشاءالله .
حتما تا به حال نام مسکن را شنیده اید، مسکن ؛یعنى آرام بخش . طبیعى است که هر ناآرامى با مسکن مخصوص به خود آرام مى یابد؛ و البته که تمامى ناآرامى ها مربوط به جسم نیست ، بلکه چه بسیار از آنها که ریشه در روان و نفس آدمى نیست ، بلکه چه بسیار از آنها که ریشه در روان و نفس آدمى دارند. شاید بتوان ناآرامى همراه با درد دندان را با خوردن یک آرام بخش تسکین بخشید، اما هیچگاه چاره اضطراب روان و بیقرارى روح ، خوردن ، کپسول و قرص نیست .
در نظام هستى ، زن و مرد هر یک به تنهایى ناقص و نیازمند به دیگرى است و بر اساس همین نیاز هر کدام مشتاق دیگرى و متمایل به اوست . چرا که هر ناقص مشتاق کمال و هر نیازمند، خواهان بى نیاز و از بین رفتن نیاز خود است بر این اساس ، در نقطه اى که زن و مرد به هم مى رسند و از اجتماع آن دو یک واحد بدون نقص تشکیل مى شود، آرامش ، و سکونت به دست مى آید و این حقیقتى است که قرآن کریم بیانگر آن است :
(و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجا لتسکنوا الیها)1).
این میانه آرامش در قرآن کریم ، از آیات الهى معرفى شده است . خداوند متعال با حکمت و لطافت ، وجود زن را مایه آرامش مرد قرار داده است . در زبان مبارک حضرت امیرالمؤ منین – علیه السلام – نیز از زن به عنوان ریحانه – گل – یاد شده است (2).
آرى ، زن گلى است آرامش بخش ، و آن هنگامى است که شرایط لازم براى یک گل آرامش بخش را، از دیدگاه فرهنگ اسلامى – قرآن و روایات – دارا و در پاسدارى از آنها، کوشا باشد.
در این نوشتار، نگاهى به پاره اى از شرایط این (گل ) از دیدگاه فرهنگ اسلامى مى افکنیم .
حجاب رمز پایدارى
در نظام طبیعت بهره مندى از بوى زیباى گل و تماشاى حسن دلرباى آن نه تنها ناپسند، نیست که نشانگر لطافت روح و زیبایى روان و حسن سلیقه است اما همیشه چنین نیست که آدمى مجاز به استفاده از هر گلى باشد و چه بسا بسیار گلهاى زیباى پربها و نایاب و خوشبویى که ، جاى خود را از بوستانها و باغهاى عمومى و پشت شیشه گلفروشى ها به گلخانه هاى خصوصى منتقل کرده و یک گل کاملا اختصاصى شده اند، براى چنین گلهایى بهاى سنگینى ، پرداخت شده ، و طبیعى است که حفاظت از آن ها نیز مسؤ ولیت بیشترى مى طلبد.
در نظام خانواده ، زن همانند این گل اختصاصى است . تمام وجود و آثار و ثمراتش از آن کسى است که سرپرستى و تدبیر آن را عهده دار گشته است این پاسدارى از گل ، که براى مصونیت آن است ، اگر چه همراه با برنامه ها و محدودیتهایى است ، ولى این امر، به صلاح گل و صاحب گل است . نام این مصونیت در فرهنگ اسلام ، (حجاب ) است حجاب ؛یعنى پوشش ؛ پوشش گل از تیرهاى مسموم شیطان (3).
حجاب ؛یعنى کانون عفت و پاکدامنى زن ، هماره چون سنگرى نفوذناپذیر، در برابر بیگانه (نامحرم ) پایدار و استوار باشد. امیرالمؤ منین – علیه السلام – در وصیت به فرزندش حضرت امام مجتبى مى فرماید:
(فان شده الحجاب ابقى علیهن ) (4) (دقت در امر حجاب و مراقبت از آن مایه بقا و پایدارى بیشتر زنان است ).
آرامش جسم و جان زن در مرتبه نخست و همسر او در رتبه بعد، مرهون پاکدامنى و عفت طاهر و باطن و پاسدارى از رمز پایدارى – حجاب – است .
تا مرز بندگى : – دوست دو سویه –
خداوند مهربان ، زن را مایه آرامش مرد قرار داده و مودت و رحمت را میان آن دو به دو ودیعت نهاده است اساس زندگى مشترک ، دوستى و محبت است ؛البته دوستى دو جانبه و دو سویه .
پیام آوران آسمانى مظاهر همه خوبیها و صاحبان اخلاق نیکو هستند و دوستى زنان نیز از ویژگیهاى اخلاقى آنان است (5) نشاط و بالندگى زندگى به عشق و دوستى است این که مرد تنها در کانون دلش دوستدار همسرش باشد ایفاى تمام وظیفه نیستت بلکه باید این دوستى را اظهار کند و به نمایش بگذارد
پیامبر گرامى اسلام صلى الله علیه و آله مى فرماید: این گفتار مرد به همسرش (من دوستت دارم ) هیچ گاه از دل زن خارج نمى شود(6).
ارزش این دوستى آن گاه ظاهر مى شود که بدانیم میان دستیابى به فضیلت ایمان و محبت به زن ، ارتباطى تنگاتنگ برقرار است (7) گویا لازمه ایمان ، این دوستى معنوى معرفى شده است .
زن هم متقابلا باید پاسخگوى این محبت بى دریغ و معنوى مرد باشد و آن را در عمل نشان دهد به راستى تسلیم و محبت و دوستى و تواضع زن در برابر شوهر، چنان ارزشمند و حساس است که رسول خدا صلى الله علیه و آله فرموده است : اگر مى خواستم فرمان سجده (سجده انسان بر انسان ) دهم ، فرمان مى دادم که زن براى همسرش سجده کند(8).
آیا بعد از این محبتها و دوستیهاى دو جانبه جایى براى نفوذ میکروب ناآرامى و اضطراب در محیط سالم زندگى باقى است ؟!
زیبایى روح و جسم
اگر آدمى فقط همین چهره قابل حس و اندام ظاهرى بود، بسیارى از نظرها و موضعگیرى ها و اندیشه ها عوض مى شود؛اما نه تنها این ظاهر محسوس و قابل رؤ یت ، تمام حقیقت انسان ، نیست ، بلکه نما و نمونه و مرتبه اى است که از حقیقت جاوید و ارزشمند او به نام (روح ) جسم و روح در ارتباط با یکدیگر و اثر پذیر از هم باشند.
اسلام در انتخاب همسر نه تنها به حس زیباخواهى بها داده است بلکه آن را جهت داده و هدایت کرده و زیبایى را در کنار امور دیگرى ، که در ارتباط با زندگى مشترک است ، مطرح کرده است به عنوان نمونه ، رسول اکرم صلى الله علیه و آله در سخنى آسمانى مى فرماید: هرکس تصمیم به ازدواج گرفت از موى آن زن بپرسد، همان طور که از صورت او مى پرسد زیرا مو یکى از دو زیبایى زن است . در عین حال ، همان حضرت در گفتارى دیگر مى فرماید: برترین زنان امت من ، زیباروترین زنانى هستند که کمترین مهریه را دارند(9)
پیام این کلام هدایت بخش ، آن است که نه تنها زیبایى زن ، معیار افزایش مهریه نیست ، بلکه بر عکس ، فضیلت از دیدگاه پیامبر خدا صلى الله علیه و آله از آن زیبا چهرگانى است که کمترین مهریه را دارند.
پیامبر رحمت ، حضرت محمد صلى الله علیه و آله در روایتى دیگر مى فرماید: با زن زیباى نازا ازدواج نکنید، زیرا من در روز قیامت به (فزونى ) شما امت مباهات مى کنم (10).
در این کلام نورانى به بعد دیگرى از مسؤ ولیت زن که تولید نسل و افزون ساختن جمعیت امت اسلام و تربیت اولاد است اشاره شده است مى توان دریافت که از دیدگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله ازدواج به انگیزه زیبایى منهاى تولید نسل ، مورد قبول نیست .
پایان بخش ، سخن در این قسمت ، کلام نورانى دیگرى از پیامبر نور و رحمت صلى الله علیه و آله است که به طرز بدیع و شگفتى ، زیبایى ظاهرى را که سپر و پوششى براى زشتى باطن شده است محکوم نموده و درباره نزدیک شدن به چنین زیبایى ناسالمى هشدار داده است به این گفتار حضرت بنگرید:
اى مردم ! از سبزه هاى با طراواتى که در محیط متعفن زباله ها و آلودگیها رشد کرده اند دورى کنید. پرسیده شد: اى رسول خدا! مقصود شما چیست ؟ پیامبر خدا صلى الله علیه و آله پاسخ دادند: زن زیبایى که در محیط بد و ناسالم رشد کرده است (11).
به راستى که زیباتر از این نمى توان خطر زن زیبایى را که رشد و پرورش او در فضاى نامطلوب بوده است به تصویر کشید. چهره زیباى چنین زنى اگر چه همانند سبزه زارهاى با طراوت و گلزارهاى با صفا، سراسر جاذبه و کشش است ، اما افسوس که نزدیک شدن به چنین سبزه زارى نتیجه اى جز فرو رفتن در باتلاقهاى متعفنى که محصول خصال زشت وناپسند است به بار نمى آید.
نفوذ آرامش در تمام زوایاى زندگى و از بین رفتن تمامى زمینه هاى پیدایش و رشد اضطراب و ناآرامى ، نیازمند زیبایى جسم و روح و حاکمیت خصال زیباى انسانى و اخلاقى است .
ضرورت زندگانى مشترک – نخستین خواستگارى –
مباش بى مى و معشوق زیر طاق سپهر
بدین ترانه ، غم از دل به در توانى کرد
خالق مهربان هستى با حکمت و تدبیر، انسان را به گونه اى آفریده که ناگزیر از زندگى اجتماعى است تنها زندگى کردن اگر ناممکن نباشد، بسیار دشوار و سخت است امام صادق – علیه السلام – داستان اولین آشنایى زن و مرد را چنین بازگو مى فرماید: اولین پیامبر خدا، حضرت آدم – علیه السلام – پس از خلقت وقتى چشمش به حوا افتاد، با خدا چنین سخن گفت : پروردگار من ! این مخلوق زیبا و نیکو که همنشینى و نگاه به او مایه انس است چیست ؟
خداوند پاسخ فرمود: این بنده من حواست . آیا دوست دارى با تو باشد، تا انیس و هم صحبت و پیرو فرمان تو باشد؟ آدم جواب داد: آرى ، و بر من است که تا زنده ام سپاسگزار تو باشم . خداوند فرمود: او را از من خواستگارى کن که او بنده من است و شایسته همسرى براى نیازهاى جنسى توست …(12).
ارزشمندى ازدواج
ذوقى چنان ندارد بى دوست زندگانى
بى دوست زندگانى ذوقى چنان ندارد
بهترین معیار و بلکه تنها وسیله سنجش ارزشمندى هر چیز در نظام هستى ، مقدار ارزشى است که آن چیز در نزد خالق هستى دارد او که خود آفریدگار موجودات است ، دوستى و دشمنى اش نیز معیار دوستیها و دوست داشتنى ها و دشمنیها و دست ناداشتنى هاست .
اسلام که کاملترین و آخرین دین آسمانى است ، داراى برنامه ها و دستورهاى متنوعى است و ازدواج و تشکیل زندگانى مشترک یکى از با فضیلت ترین نهادها، و بنیادها در این مکتب است .
رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: در پیشگاه خداوند – در مکتب اسلام – دوست داشتنى تر از بنیاد ازدواج و نهاد زندگانى مشترک هیچ بنیاد و بنایى پایه گذارى نشده است (13).
آرى ، این بهترین معیار ارزشمندى زندگانى مشترک است و آنان که در مسیر تحقق امور دوست داشتنى خداى بزرگ تلاش مى کنند سعادتمند و سرافرازند.
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که تمام زندگانى اش منطبق با وحى است و ذره اى هوس در گفتار و رفتار و کردارش نیست و در قرآن به عنوان الگوى شایسته معرفى شده است (14) ازدواج را سنت و روش خویش معرفى کرده و روى گردانى از آن را به منزله قطع ارتباط با خویش مى داند(15). آن حضرت در روایتى مى فرماید: هر کسى دوست دارد که پیرو سنت من باشد، ازدواج یکى از سنتهاى من است (16).
سر سپردن به دستورهاى خداوند و پیروى از سنت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله ره آوردى جز خیر و نیکى ندارد. دستیابى به دین و توان پاسدارى از آن موهبتى است که نصیب هر کس نیست ، بهره مندى از این ارمغان معنوى از آن کسى است که گوش به فرمان خدا و رسول او و دنباله رو پیشوایان معصوم و مطیع اوامر آنان باشد. اقدام براى ازدواج به منظور احیاى سنت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله در کنار آثار و فواید بى شمار دنیوى و اخروى ، ثمرات شاخص و روشنى دارد که در فرد و جامعه متجلى مى گردد.
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: هر کس ازدواج کند، نیمى از دین خویش را محافظت کرده است (17).
در روایت دیگرى پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: دو رکعت نماز از نمازگزارى که داراى همسر است برتر است از مرد بدون همسرى که شبهایش را با نماز و روزهایش را با روزه ، سپرى مى سازد(18).
حضرت امام صادق علیه السلام مى فرماید: دو رکعت نماز از نمازگزار با همسر، برتر از هفتاد رکعت نماز از انسان بدون همسر است (19).
گذشته از آثار فردى ازدواج ، گاهى در افقى فراتر دستاوردى براى ازدواج متصور است که شعاع درخشانش منحصر به محیط خانه و جامعه شخص ازدواج کننده نیست ، بلکه تمامى گستره زمین را در برمى گیرد و آثار معنوى اش به زمین ارزش مى بخشد. در این زمینه به این گفتار نورانى رسول خدا صلى الله علیه و آله بنگرید: انسان با ایمان را چه چیز مانع مى شود که همسرى برگزیند، که خداوند فرزندى روزى اش فرماید که زمین را با گفتار لااله الاالله سنگین و بارور کند(20).
ویژگیهاى بهترین زن در گفتار رسول خدا صلى الله علیه و آله :
درباره بهترین ها باید بهترین افراد نظر بدهند و برترین افراد آنانى هستند که در نظرشان هوى و هوس راه ندارد و گفتارشان مطابق با حق و واقع است اینان تنها پیامبران و امامان معصوم علیهم السلام هستند که معارف و حقایق را با قلب پاک خود از سرچشمه زلال وحى دریافت و با زبان مبارک خود براى خلق خدا بیان مى کنند. رسول اکرم صلى الله علیه و آله در میان این جمع بهترین ، جلودار، و سرآمد است زیرا او برترین مخلوق خداست ، و کلامش ، بعد از کلام حق ، زیباترین و دلنشین ترین گفتار است .
براى آشنایى با بهترین زنان به خدمت رسول خدا صلى الله علیه و آله مى رویم و با هم گوش جان به کلام جان بخشش مى سپاریم .
جابربن عبدالله مى گوید: با جمعى در خدمت پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله بودیم آن حضرت فرمود:
بهترین زنان شما داراى این ویژگیهاست :
فرزند آور، بسیار مهربان ، پاکدامن ، عزیز در میان فامیل ، متواضع و فروتن با همسر، زینتگر براى همسر، خود نگهدار در برابر نامحرم ، حرف شنوایى از شوهر، فرمانبردار از همسر، کاملا در اختیار شوهر به هنگام تنهایى با شوهر (21).
اکنون براى درک بیشتر این کلام نورانى رسول اکرم صلى الله علیه و آله نگاهى دیگر به این صفات مى افکنیم و از زبان مبارک آن حضرت و خاندان پاکش به تشریح آنها مى پردازیم .
1 – فرزندآور
در فرهنگ روایات ، دختر تا زمانى که در خانه پدر به سر مى برد (حسنه ) است این امانت الهى هرگاه پا به خانه شوهر گذاشت به مقام همسرى دست مى یابد و البته پاسدارى از این مقام شرایط خاصى دارد که تحصیل آنها مایه کمال و فضیلت زن است . سومین دوره اى که زن بعد از دوران دخترى و همسرى به آن منتقل مى شود، دوران پر افتخار و مسؤ ولیت ساز مادرى است . مقام مادر از آن کسى است که محیط مقدس خانه را، با به دنیا آوردن و پرورش دادن فرزندان ، که پاره هاى تن و جان او هستند، صفا و رونق بخشد. و روشن است که هرچه تلاش زن در این دوره مادر بودن ، افزون باشد، پاداش اخروى او نیز بیشتر و تقربش به پروردگار افزونتر است و این سر گفتار رسول خدا صلى الله علیه و آله است که فرزند آورى از صفات خوب زن برمى شمرد. چرا که این ویژگى ، زن را به مقام مادر شدن ارتقا میدهد و تا آنجایش رهنمون مى سازد که خود آن حضرت در گفتار دیگرى مى فرماید:
(بهشت در زیر گامهاى مادران است ) (22).
آرامش حقیقى و معنوى زندگى با وجود فرزند صالح تقویت مى گردد و هیچگاه خانه بدون فرزند – با امکان آوردن آن – روى آرامش نخواهد دید. براى توجه به ارزشمندى زنى که فرزند آور است به این دو روایت بنگرید:
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: با دوشیزه فرزند آور ازدواج کنید، ولى با زیبا چهره نازا ازدواج نکنید، زیرا من به شما امت روز قیامت افتخار مى کنم (23).
در روایت دیگر امام علیه السلام مى فرماید: بدانید که زن سیاه چهره هاى که فرزند آور باشد براى من دوست داشتنى تر است از زیباى نازا(24).
2 – بسیار مهربان
محبت و دوستى و مهربانى ، شاه کلید نفوذ در دلهاست . هیچ چیزى به قدر مهربانى کارآیى ندارد. درهاى بسته و چهره هاى گرفته با این ابزار گشوده و باز مى شوند.
در فرهنگ دوستى محبت ، همه چیز با معنى و پیام دار است گاه با یک اشاره و با یک کلمه و یا جمله مى توان صحنه را عوض کرد و به آسانى ، در دل دیگران راه یافت .
رسول اکرم صلى الله علیه و آله مى فرماید: بهترین زن ، آن است که بسیار مهربان و صمیمى باشد. طبیعى است که منظور، به کار گرفتن این سرمایه در خدمت جذب شوهر است محبت شوهر به همسر خود از طبیعى ترین انواع دوستیهاست و اگر با دوستى و مهربانى سرشار از طرف زن همراه باشد، هیچ کینه و بى مهرى اى برجا نمى ماند. ثمره این اظهار دوستى و صمیمیت ، لبریز شدن کانون دل و فضاى خانه از آرامش و سکون است و در چنین دل و خانه اى اضطراب و بى قرارى راهى براى نفوذ ندارد. در روایت دیگرى ، پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله یکى از صفات بدترین زنان را کینه و حقد معرفى مى فرماید (25). زنى که پیوسته چشم انتظار گرفتن عیب و نقطه ضعف است ، تا به وسیله آن همسرش را سرکوب و توبیخ و سرزنش کند، داراى یک صفت منفى و مخرب است و طبیعى است که با چنین برخوردهایى جز ناآرامى و اضطراب ، بذر دیگرى در زمینه زندگانى مشترک کاشته نمى شود.
شاید یکى از عوامل شکست و افسردگى و پیرى زودرس مردان ، همین بى مهرى ها و لجاجتهاى آگاهانه و ناآگاهانه زنان در برخورد با همسرانشان باشد. از امام صادق علیه السلام روایت است که مى فرماید: از دعاهاى رسولخدا صلى الله علیه و آله این بود که مى گفت : خدایا! به تو پناه مى برم از زنى که مرا پیر کند، قبل از اینکه دوران پیرى من فرا رسد(26).
روشن است که پناه بردن انسان به خدا در جایى است که احساس خطر و ناامنى و گمراهى وجود دارد، شاید در وجود زنى که براى شوهرش پیرى زودرس مى آورد ریشه هاى ناامنى ، خطر و گمراهى نفوذ کرده باشد. طبیعى است که چنین زنى موفق به آرام سازى محیط خانه و آرامش بخشى به شوهر نخواهد بود.
3 – در اوج پاکدامنى
عفت حالتى است نفسانى که بازدارنده از غلبه شهوت است (27).
عفیف انسانى است که با تلاش پى گیر، به مقامى دست یافته که خود را در اختیار خواسته هاى نفسانى قرار نمى دهد. روح چنین شخص آن چنان در اوج است که به آسانى از آنچه ناپسند و نامشروع است چشم مى پوشد؛اگر چه توان انجامش را دارا باشد. این مبارزه با نفس که جهاد اکبر است چنان فضیلتى دارد که صاحب این مقام در مقایسه با مجاهد در جبهه جهاد اصغر، که مبارزه با دشمن خارجى است ، از امتیاز برخوردار است به این روایت بنگرید:
حضرت امیرالمؤ منین مى فرماید: جهادگرى که در راه خدا به شهادت رسیده ، پاداشش ، برتر از توانگرى نیست که با داشتن قدتر، عفت ورزیده است دور نیست که عفیف فرشته اى از فرشتگان باشد (28).
ارزشمندى صفت عفت – با توضیحى که داده شد – براى یک زن روشن است . هر زنى لازم است که این ویژگى را در زندگى مشترک به نمایش بگذارد و از این راه ، فکر و ذهن و دل همسرش را از هر نوع پندار و توهم وسوسه پوچ احتمالى و بى اساس پاکسازى کند و زمینه پیدایش و رشد هر نوع احساس بدبینى را از میان ببرد. آرامش روانى از آن مردى است که این ویژگى و خصلت را – که انسان را تا مرز فرشتگان اوج مى دهد – در همسر خویش بیابد.
گلخانه زندگى در فضاى سالم و نشاطآور (عفت ) شاهد شکوفایى غنچه هاى معنوى و عطرآگین اعتماد زن و مرد به یکدیگر خواهد بود.
از آنجا که گام نهادن در مسیر خوبیها و معنویات ، نیازمند تعاون و همکارى است ، یادآورى این نکته ضرورى است که اگر مردى ، خواهان عفت همسرش مى باشد، باید زمینه و اسباب آن را در حد توان خویش فراهم کند، در این میان وظیفه مرد است که به گونه اى آراستگى ظاهر داشته باشد و خود را متلزم به رعایت زیبایى و نظافت بداند که پیوسته براى همسرش جذاب و دلربا باشد در این زمینه به این روایت جالب توجه کنید:
حسن بن جهم مى گوید: امام رضا علیه السلام را دیدم که محاسن خود را خضاب (رنگ ) کرده بود.
پرسیدم : فدایت شوم ، رنگ کرده اید؟! امام پاسخ داد: آرى ، رسیدگى به خود (تغییر شکل و هیئت دادن ) از عوامل افزایش عفت زنان است ، و یکى از علل بى عفتى زنان این است که همسرانشان این امر را رها کرده اند، آنگاه امام فرمود: آیا دوست دارى همسرت را به گونه اى ببینى که وضعیتش همانند تو باشد، در حالتى که به سر و وضع خود نرسیده اى ؟!
او جواب داد: خیر، حضرت فرمود: همسر تو هم دوست ندارد که تو را بدان گونه ببیند(29).
4 – عزیز در فامیل
در مفهوم عزت یک نوع نفوذ ناپذیرى نهفته است ، زمین سختى که چیزى در آن موثر نیست ، داراى صفت عزت است ، این حالت ، همانند تمامى صفات خوب دیگر، اگر از منبع اصلى سرچشمه بگیرد پایدار و ماندنى است وگرنه زودگذر و از بین رفتنى خواهد بود.
در فرهنگ قرآن ، عزت حقیقى از آن خداوند و پیامبر او و مؤ منان است خداوند کانون همه خوبیهاست و همه این خوبیها از او به پیامبرش و مؤ منان سرایت مى کند ایمان ، شرط اصلى عزت است و در سایه بندگى خداست که سربلندى انسان تاءمین مى شود.
شاید عزیز بودن زن که در کلام رسول خدا صلى الله علیه و آله از ویژگیهاى زن خوب و شایسته معرفى شده است به این معنى برگردد که ایمان حقیقى یک زن از او در میان فامیل چهره اى ساخته باشد که مورد نظر و احترام و تکریم همه و داراى عزت و سرافرازى باشد. طبیعى است مردى که این موفقیت مطلوب را براى همسرش در میان فامیل شاهد است و زنى که از این چنین جایگاه رفیعى برخوردار است ، هر دو در محیط مقدس خانه ، آرامش و امنیت را به وضوح احساس مى کنند.
نقطه مقابل این زن ، زنى است که بر اثر سوء رفتار و گفتار و عملکردهاى ناشایسته و موضعگیرى و اقدامهاى ناپسند و نابخردانه خود را در میان فامیل و آشنایان خوار و ذلیل کرده است . چنین زنى در روایت دیگرى از رسول اکرم صلى الله علیه و آله داراى خصلتى از خصال بدترین زنان است (30).
زنى که در میان فامیل اعتبارى ندارد و با چشم حقارت و خوارى به او مى نگرند براى خود نیز شخصیت قابل اعتمادى را باور ندارد و هیچگاه موفق نخواهد شد که بدون سرمایه لازم که ، همان عزت و متانت و موقعیت خانوادگى است ، محیط خانه را محلى مناسب براى ارامش جسم و روح همسرش قرار دهد.
5 – فروتن با همسر
ارزش هر صفت و عمل نیکویى در این است که آدمى آن را از روى آزادى و اختیار انجام دهد کسى که مجبور است خوب باشد و کار نیک انجام دهد، شاید براى دیگران مفید باشد، اما امتیازى براى خود او محسوب نمى شود نرمخویى و تواضع و فروتنى انسان نیز وقتى پسندیده و ارزشمند است که با انتخاب و آزادى همراه باشد.
قرآن کریم مؤ منان را از این جهت که در برابر یکدیگر خاضع و فروتن و نرم هستند مى ستاید و روشن است که مؤ من حقیقى با تلاش و مجاهده به این خصلت پسندیده دست مى یابد.
نرم بودن زن در محیط زندگانى مشترک ، در برابر شوهر، اگر از روى شناخت و اختیار و عمل به وظیفه شوهردارى باشد خصلت پسندیده و کار ارزشمندى است زنى که به آسانى در برابر خواسته هاى مشروع و معقول شوهر شکل مى پذیرد و از خود مقاومتى نشان نمى دهد صاحب فضیلت است و محیط مقدس خانه با این روحیه تسلیم و گذشت و حق پذیرى ، زمینه پرورش و رشد آرامش را بهتر فراهم مى یابد.
نقطه مقابل زنى که در برابر همسر مطیع و منقاد است زنى است که در برابر همسرش ، هیچ نرمش و انعطاف ندارد و پیوسته به دنبال مقاومت و پافشارى و جبهه گیرى در برابر خواسته هاى شوهر است . چنین زنى از دیدگاه رسول اکرم صلى الله علیه و آله از بدترین زنان است (31) زنى که مرد هیچگاه نتواند راهى براى نفوذ در دل او بیابد، هرگز نباید چشم امید به زندگانى همراه با مسالمت و صفا داشته باشد.
6 – زینتگر براى شوهر
خودآرایى و تزیین در نهاد زن قرار گرفته است ، اما زن به عنوان جنس مخالف مرد، حتى اگر خود را نیاراید، باز هم جذاب و داراى کشش است به همین جهت در اولین مراسم خواستگارى در آفرینش – داستان خلقت آدم و حوا – دیدیم که چگونه آدم همنشینى و نگاه به حوا را مایه انس و آرامش خویش یافته بود، و آن را به خداوند اظهار داشت . این سرمایه خداداد باید در مسیر تثبیت زندگانى مشترک به کار رود. اگر زندگى مشترک فقط سپرى نمودن چند ساعت و چند روز بود، شاید سهل انگارى و بى اعتنایى مشکل آفرین نبود؛اما زندگانى دراز مدت زن و شوهر باید پیوسته همراه با جاذبه عشق باشد تا هیچگاه گرد و غبار بى میلى و بى اعتنایى و دلسردى و ناامیدى بر صفحه درخشان آن ننشیند.
استفاده از زینت و آرایش ، جذابیت زن را تقویت مى کند و بر همین اساس است که رسول خدا صلى الله علیه و آله یکى از صفات زن خوب را خودآرایى براى شوهر بیان مى کند. زیرا مردى که به همسرش عشق و مهر مى ورزد، بیگانه را به حریم دل خود راه نمى دهد. در این حال ، بر سراسر زندگى آن دو، ابر آرامش و اطمینان سایه مى گسترد و اینجاست که آرام بخش بودن گل وجود زن ، مفهوم و عینیت پیدا مى کند.
اهمیت آراستگى زن براى شوهر تا آنجاست که در فرهنگ اسلام ، زن با هیچ بهانه اى نمى تواند درباره انجام این وظیفه در قبال همسرش بى اعتنا یا بى توجه باشد. البته شرایط مختلف زندگى مقتضى گونه هاى مختلف عمل به این وظیفه و خواهان برخورد شایسته و بایسته زن در آن شرایط مى باشد.
امام باقر علیه السلام مى فرماید: سزاوار و شایسته نیست که زن – درباره رسیدگى به سر و وضع خود و آراستن خویش بى عنایت باشد – و در زمینه آرایش و آراستن خود را بازنشسته کند، اگر چه به اندازه آویختن گردنبندى در گردن باشد و شایسته نیست که زن دستش را با خضاب – رنگ با حنا – زینت نکند، اگر چه با کشیدن دست روى حنا باشد و اگر چه این زن مسن باشد – سنى از او گذشته باشد (32).
7 – خود نگهدار در برابر نامحرم
بیشتر این چنین است که تا آدمى ، حریم خود را نشکند، دیگرى جراءت تجاوز به حریم او را نمى یابد، در مرزهاى جغرافیایى نیز عبور دشمن از آن قسمت که تحت حفاظت و دیدبانى نیست ، آسانتر صورت مى گیرد. اگر انسانى درباره هر برخوردى هیچ گونه عکس العملى و حساسیتى نشان ندهد، دیگران براى حفظ متانت و وقار و موقعیت او کمترین اعتبارى را نخواهند پذیرفت .
زن گل است ؛ آن هم فقط براى استفاده صاحب شرعى و قانونى اش . ارزش این گل به آن است که اختصاصى است و تنها براى یک نفر به نام شوهر، غیر از شوهر هر که باشد، ارتباط زن با او نباید به گونه اى باشد که زن با شوهر دارد، رعایت این امر مهم را پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله از صفات خوب زن مى داند، زن باید در برابر نامحرم ، دژ و سنگر نفوذناپذیر باشد. به راستى اگر تمامى زنان با تمامى نامحرمان و بیگانگان اینگونه باشند آیا دیگر جایى براى بدگمانى و بى اعتمادى ، که زمینه ساز ناآرامى و اضطراب است ، یافت مى شود؟!
در برابر این زن ، زنى است که هر نوع ارتباط صمیمى و آمیخته به دوستى و لذت بخشى ، را با غیر همسر داشته باشد، ولى نوبت به همسر که مى رسد جز خود نگهدارى و سنگین برخورد کردن و میدان ندادن و بهانه ها و عذرهاى رنگارنگ آوردن ، کار و برخورد دیگرى نداشته باشد. رسول خدا صلى الله علیه و آله این امر را یکى از صفات بدترین زنان معرفى مى فرماید(33).
این حالت زن و این طرز برخورد باید براى غیر شوهر باشد. در زمینه یاد شده ارتباط زن با غیر شوهر – نامحرمان و بیگانگان – باید همانند ارتباط یک قطب آهن ربا با قطب موافق باشد که بطور طبیعى و خودکار، عکس العملى جز دفع و دورسازى ندارد، ولى نسبت به شوهر همانند قطبهاى مخالف آهن ربا باشد که به طور طبیعى واکنشى جز جذب و کشش و اتصال ندارد.
8 – حرف شنوایى از شوهر
از صفات بسیار خوب پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که حتى دستاویز مخالفان و دشمنان اسلام نیز شده بود، حرف شنوایى بسیار آن حضرت بود، به نحوى که مى گفتند پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله فقط گوش است (34).
این خصلت بسیار پسندیده اى است که آدمى قبل از هر نوع اظهار نظر و موضع گیرى ، گفتار دیگرى را بشنود، و نشنیده به قضاوت ننشیند. گوش براى شنیدن است و عقل براى انتخاب بهترین و پیروى از آن ، و خداوند در قرآن به بندگانى که چنین هستند بشارت داده است (35).
زن و مرد قبل از اینکه در کانون خانه رابطه همسرى داشته باشند، دو انسان داراى ادراک و فهم ، و باید حرف حق را از یکدیگر بپذیرند، تا حق حاکم باشدت نه تمایلات و سلیقه هاى شخصى ، زن خوب آن است که حرف شوهر را مى شنود – اگر چه نوبت به او اجرا و عمل نرسد – و این خود امتیاز است . زنى که اصلا ظرفیت و آمادگى شنیدن حرف همسر را ندارد، از این امتیاز محروم است و از دیدگاه رسول خدا صلى الله علیه و آله یک درجه از خوبى را دارا نیست . آیا میان مردى که براى حرفش در خانه گوش شنوایى سراغ ندارد با مردى که همسرش را پیوسته شنواى سخنانش مى بیند از نظر وحى تفاوت وجود ندارد؟ آیا این شنوایى حرف همسر، تاءثیرى در آرامش لازم براى مرد و زندگى مشترک ندارد؟!
9- فرمانبردار از همسر
در فرهنگ قرآن کریم ، مرد نسبت به زن قوام است (36) اگر چه زندگانى زن و مرد، مشترک است ، اما قیام این بناى مقدس و تکیه گاه اصلى از نظر تدبیر و سرپرستى و اداره امور و اعمال مدیریت از آن مرد است . بر این اساس ، فرمان و امر به دست اوست . طبیعى است مردى که فرمان به بدى و حرام و نامعقول و ناپسند مى دهد، فرمانبردارى از او در این حوزه و قلمرو نیست و فرمانش مطاع نخواهد بود.
زنى که در برابر فرمان شوهر؛یعنى دستورهاى مشروع و معقول او فرمانبردار است از نظر روحى آرامتر است ، تا زنى که پیوسته مصمم است که حرف آخر را او بزند، اگر چه ناحق باشد، و هیچ حرفى را از همسرش نپذیرد و به کار نبندد، اگر چه حق باشد.
پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله اطاعت زن از فرمان همسر را نشانه خوبى زن میداند چرا که این فرمانبردارى پایه هاى زندگى مشترک را که باید دائما بر شالوده هاى دوستى و صمیمت و آرامش استوار باشد تثبیت میکند.
آیا زنى که در برابر خواسته شوهر با گفتن یک کلمه (چشم ) آرامش را، که رسالت و ماءموریت اصلى اوست ، در محیط خانه به ارمغان مى آورد، لایق دریافت مدال افتخار (بهترین زن ) آن هم از زبان مبارک رسول گرامى اسلام نیست ؟
نقطه مقابل چنین زنى ، آن است که جز لجاجت و تمرد و سرپیچى در برابر شوهر، برخورد و موضع دیگرى ندارد. این از صفات بدترین زنان است که رسول اکرم صلى الله علیه و آله در روایت دیگر بیان مى فرماید (37).
روشن است که لجاجت در جایى است که مساءله حق پذیرى و حق جویى در کار نیست ، بلکه پافشارى و مقاومت بر سر موضوع و مطلبى است که زن جز این که بخواهد شجاعت و به اصطلاح هنرمندى و مرد بودن خودش را نشان بدهد انگیزه دیگرى ندارد. چنین زنى باید مطمئن باشد که تا این خصلت ناپسند که از ویژگى هاى بدترین زنان است در اوست هیچگاه موفق به انجام رسالت خدایى خویش ، که آرامش بخشى به زندگى و شوهر است ، نخواهد شد.
10 – پاسخگوى نیازهاى جنسى
سراسر جهان هستى ، سرشار از نعمتهاى بى شمار خداوند مهربانى است که هر چیز را که در جاى خودش نیکو آفریده و همه چیز را براى تکامل و رشد انسان مسخر او کرده است .
حقیقت سپاس هر نعمت ، به کار بستن آن در مسیرى است که نعمت بخش ، خرسند است . این چنین است که شکر نعمت ، مایه افزونى و برکت و رشد آن و مفید براى صاحب نعمت و دیگران خواهد بود.
خداوند حکیم ، زن را به گونه اى آفریده است که توانایى ایجاد محیط آرام و مطمئن براى خود و مرد را در اختیار دارد، و بر این اساس ، تنها پاسخگوى نیازهاى جنسى هر مردى را، فقط زن همان مرد، مقرر کرده است و این نعمت و موهبتى است که خداوند در وجود زن قرار داده است شکر این نعمت به آن است که در مسیر رضایت خداوند متعال است به کار گرفته شود. پیامبر خدا صلى الله علیه و آله که سخنگوى وحى است این مسیر را تبیین کرده است و مى فرماید: از نشانه هاى بهترین زن آن است که به هنگام تنهایى با همسرش ، کاملا در اختیار خواسته هاى او باشد (38).
یعنى خودش را پیشکش او کند و از هر گونه بخل و تنگ نظرى و سختگیرى هاى بى اساسى که مهر و محبت و آرامش را مى میراند، پرهیز داشته باشد، و سخاوتمندان پاسخگوى نیازهاى جنسى همسرش باشد.
شاید حساسترین مساءله در زندگى مشترک که مى تواند بسیارى از مشکلات را حل کند و از بروز بسیارى از مسائل پیشگیرى کند، همین مساءله باشد. پیشوایان معصوم دین ، مقدس اسلام نیز بر این بخش تاءکید بیشترى دارند و هر موضوعى که بتواند براى زن انگیزه یا بهانه اى براى کوتاهى در این رسالت باشد، از نظر منطق اسلام محکوم و ناپسند است .
به نظر میرسد مطرح ساختن مساءله حیا و خجالت در این زمینه یکى از قوى ترین توجیهاتى است که زنان در اختیار دارند، و گمان مى برند تحت پوشش اسم حیا و در پناه این توجیه در تنهایى با شوهر مى توانند رسمى تر و جدى تر برخورد کنند امام صادق علیه السلام در این زمینه مى فرماید: بهترین زن آن است که به هنگام تنهایى و خلوت با شوهر هر گونه حیا و خجالت را از خود جدا سازد، ولى درغیر این حالت ، همراه با شوهر، خود را به زیور حیا بیاراید(39).
اهمیت مساءله پاسخگویى زن به نیازهاى جنسى مرد تا بدانجاست که در قرآن کریم ساعاتى از شبانه روز، به عنوان ، ساعات اختصاصى و خلوت کردن زن و شوهر با هم معرفى شده است و در این ساعات ، ممنوعیت ورود به جایگاه خصوصى زن و شوهر – پدر و مادر – اعلام شده و همه ، حتى کودکان نابالغى که قدتر تشخصى مسائل جنسى را دارند، و خدمتکاران زن و مرد در هر خانه ، باید با اجازه وارد شوند و این همان محل استراحت زن و شوهر، یا اتاق خواب است که نقش تربیتى و تسکینى و آرام بخشى آن در زندگى مشترک ، بى نیاز از توضیح است .
قرآن کریم مى فرماید: اى کسانى که ایمان آورده اید! خدمتکاران (غلامان و کنیزان ) و کودکان نابالغ در اوقات سه گانه قبل از نماز صبح و ظهرگاهان که لباس خود را زمین مى گذارید و بعد از نماز عشا که سه وقت پنهانى و اختصاصى براى شماست باید اجازه ورود بگیرند(40).
اسلام عزیز مساءله انس زن و شوهر با یکدیگر و خلوت کردن آن دو با یکدیگر را آن قدر مؤ ثر و داراى نقش مى داند که از دیدگاه معصومین علیهم السلام این بخش از زندگانى مشترک از اسباب موفقیت مرد، در قسمتهاى دیگر، – عبادت و تحصیل معاش – به حساب مى آید(41).
اسلام براى دستیابى به این هدف ، برنامه هاى ظریف و حساس و جذابى براى زن و مرد تدارک دیده که اگر واقعا به آنها عمل شود، و مرد از هر نظر در خانه – که در فرهنگ قرآن محیط آرامش است (42) – از نظر روحى و جنسى اقناع شود و بدون هیچ اظطراب و دغدغه اى در جامعه حضور پیدا کند، هیچگاه مشکلى براى چنین خانه و جامعه اى از نظر مسائل خانوادگى رخ نمى دهد. در این زمینه روایات جالبى هست که هیچ مشاور با تجربه در امور خانواده و هیچ روانشناس و روانکار و دقیقى نمى تواند چنین دستورالعملهایى صادر کند(43).
اسلام حتى به زن اجازه نمى دهد که به بهانه طولانى کردن نماز از پاسخگویى به خواسته – جنسى – شوهر سرباز زند(44).
و حتى رسول خدا صلى الله علیه و آله درباره زنى که در برابر خواسته و نیاز – جنسى – شوهرش آن قدر مکث و درنگ مى کند و مرتب وعده میدهد تا همسرش به خواب مى رود، چنین مى فرماید: پیوسته فرشتگان او را لعنت مى کنند تا همسرش از خواب برخیزد(45).
11 – خوشبویى
گل هر چه زیبا باشد، هر انسان خوش سلیقه و با ظرافت تا چشمش به گل زیبا مى افتد از بوى آن مى پرسد. بدون تردید، تاءثیر زیبایى گل همراه با بوى خوش آن ، در روح افزایى و نشاط آفرینى چندین برابر است .
زن در فرهنگ دینى ، گل زندگى است ، و اگر چه همیشه باید عطر معنویات آرام بخش ، مشام جان آدمى ، باشد اما خوشبویى ظاهر وظیفه اى است که پیروان پیامبران خدا باید بیشتر به آن توجه کنند.
در روایتى که امام رضا علیه السلام عطر – معطر کردن – را از سنتهاى پیامبران معرفى مى کند(46).
در روایت دیگر، امام صادق از رسول خدا صلى الله علیه و آله نقل مى کند که آن حضرت مى فرماید: تنها بهره من از دنیاى شما، زنان و بوى خوش (47) است .
وظیفه زن در این زمینه حساستر و ظریفتر است تا آنجا که پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله خوشبو بودن زن را از حقوقى شمرده که مرد بر عهده زن دارد، به روایتى که در این زمینه بنگرید:
امام صادق علیه السلام مى فرماید: زنى نزد پیامبر اکرم صلى الله علیه و آله آمد و پرسید: اى رسول خدا صلى الله علیه و آله حق مرد بر زن چیست ؟
پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: بیشتر از آن است – یعنى آنقدر زیاد است که وقت براى گفتن تمام آنها نیست – آن زن اظهار داشت : برخى از آن ها را برایم بازگو کن . پیامبر خدا صلى الله علیه و آله فرمود: زن بدون اجازه شوهر حق گرفتن روزه مستحبى و خارج شدن از خانه را ندارد، و بر عهده زن است که خوشبوترین عطرها را براى شوهرش استعمال کند و زیباترین لباسهایش را بپوشد و خود را به بهترین وجه زینت کند و بیاراید و هر صبحگاه و شامگاه خویش را بر همسرش عرضه کند و حقوق مرد بر زن بیشتر از آن است که گفتم (48).
در روایت دیگرى امام صادق علیه السلام خوشبویى زن را از صفات خوب زنان معرفى مى کند(49).
بوى خوش زن منحصرا باید براى شوهرش باشد؛یعنى عطرها و خوشبو کننده هایى که زن به عنوان آراستن و ایفاى وظیفه در برابر شوهر و براى ایجاد جذابیت و تسکین روح و روان او به کار مى برد هیچگاه – به این منظور و با این اهداف – نباید براى غیر شوهر به کار گرفته شود، همان گونه که اگر زنى تنها براى شوهرش خوشبو باشد یکى از صفات بهترین زنان را داراست و مورد رحمت پروردگار قرار مى گیرد. در مقابل نیز، زنى که این خوشبویى را براى بیگانگان و نامحرمان به کار مى برد از رحمت پروردگار دور است . به روایتى در این زمینه توجه کنید:
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: زنى که خود را خوشبو کند و از منزل خود خارج شود، به چنین زنى لعنت مى شود – از رحمت خدا دور مى گردد – تا هر زمان که به منزلش بازگردد (50).
اسلام عزیز براى پاک نگهداشتن جسم و جان آدمى برنامه هاى متنوعى دارد و هیچگاه به پیروانش اجازه نمى دهد که هرگونه که دلشان خواست در دنیا زندگى کنند. دستورهاى حساب شده و برنامه هاى دقیق اسلام آن چنان است که حتى براى خوشبو بودن زن براى همسرش ، داراى طرح و دستورالعمل است و هر کس از به کار بستن دستور دینى سرپیچى کند باید تنبیه شود. زشتى خوشبو کردن زن براى غیر شوهر و تاءثیر منفى معنوى آن در وجود زن تا آنجاست که امام صادق علیه السلام مى فرماید: از چنین زنى خداوند نماز نمى پذیرد تا اینکه به خاطر این کارش – استعمال مواد خوشبو براى غیر شوهر – غسل کند، همان گونه که به هنگام ناپاکى – جنابت – غسل مى کند(51) و بر این اساس ، فقهاى بزرگ شیعه در رساله هاى عملیه در بیان برخى از غسلهاى مستحبى در اسلام غسل زنى را که براى غیر شوهر خود را خوشبو کرده است نیز یادآور شده اند.
شوهر به عنوان صاحب شرعى و قانونى این گل خوشبو نباید به همسرش چنین اجازه اى دهد، که او خود را براى غیر شوهر و خارج از محیط منزل خوشبو کند. خطرناکتر از این مورد، جایى است که شوهر به این آراستن و خوشبو کردن همسرش براى غیر خود راضى و خرسند باشد. چنین مردى با این اقدام شیطانى و نابخردانه خویش ، زندگى مشترک را که باید به صورت اختصاصى ، بهشت تسکین و آرامش زن و شوهر باشد به جهنمى سوزان و پر از اضطراب و ویرانگر تبدیل مى کند که آتش برخاسته از آن قبل از هر کس ، دامنگیر خود اوست و دود آن نیز به چشم خودش مى رود.
به روایت جالبى در این مورد توجه کنید:
رسول خدا صلى الله علیه و آله مى فرماید: هر مردى که همسرش با زینت و خودآرایى از منزلش خارج مى شود دیوث است و هر کس چنین مردى را دیوث بنامد گناه نکرده است و اگر مردى راضى باشد که زنش با زینت و خوشبو از منزلش خارج شود با هر گامى که آن زن برمى دارد خانه اى در آتش – جهنم – براى آن مرد ساخته مى شود(52).
در روایت دیگرى رسول خدا صلى الله علیه و آله در توضیح معناى دیوث مى فرماید: دیوث مردى است که همسرش زناکار است و او نیز بر این موضوع آگاه است (53) در روایت دیگر امام باقر علیه السلام مى فرماید: خداوند نماز سه گروه را نمى پذیرد؛ یکى از آنها دیوث است ، و آن مردى است که شاهد ناپاکى و آلودگى جنسى همسرش است (54).
با توجه به این دو روایت معلوم شد که دیوث ، مرد بى غیرتى است که احساس مسؤ ولیت دینى و اخلاقى و تربیتى در برابر همسرش ندارد. البته گاهى این بى غیرتى در اوج است که حتى به ناپاکى جنسى همسرش بى اعتناست و گاهى در این مرز است که خوشبویى و آرایش همسرش براى نامحرم و خارج از محیط خانه براى او مهم نیست ، بلکه بدان راضى و خرسند است . در هر حال نتیجه اعمال چنین مردى جز سست کردن بنیاد مقدس زندگى و ناآرام ساختن فضاى آن چیزى نیست .
12 – دست پخت خوب
با تشکیل زندگى مشترک دوران تجرد دختر و پسر دیروز و زن و مرد امروز پایان گرفته است . دختر در خانه پدر چه مى خورده است ؟ دوست داشته یا نه ؟ و پسر در دوران تجرد در خانه پدر چه مى خورده و از دست پخت مادر راضى بوده یا خیر و بیشتر در بیرون از منزل غذا مى خورد یا در منزل ؟ هرچه بوده ، گذشته و فعلا دوران جدید زندگانى است .
دختر موفق و زیرک ، آن است که تمام خوبیها را به عنوان یادگارهاى ارزشمند، از دوران زندگى در خانه مادر فراگرفته و امروز از آن تجربیات در زندگى مشترک بهره مى برد.
آشپزى و کدبانویى از هنرهاى یک زن خوب است . و این هنر، وقتى چشمگیرتر و مطلوبتر است که زن در عین رعایت اعتدال و پرهیز از اسراف و تبذیر، دلچسب ترین غذاها را تقدیم ، همسرش کند.
همان گونه که رسول خدا صلى الله علیه و آله یکى از صفات بد مرد را تنها غذا خوردن معرفى کرده است (55) امام صادق علیه السلام نیز دست پخت پاک و خوب داشتن را از صفات خوب زن بیان کرده است (56).
شاید هنرمندى زن در زمینه ارائه غذاهاى دوست داشتنى و مورد علاقه همسر بتواند عاملى براى پیشگیرى از بروز این صفت بد – تنها غذا خوردن – در مرد باشد.
به طور کلى پذیرایى زن از شوهر و خدمت کردن به او در فرهنگ اسلام از چنان پاداش عظیمى برخوردار است که اگر زنان مسلمان مى دانستند به خود اجازه نمى دادند که مرد حتى براى یک بار، غذاى آماده از بیرون منزل تهیه کند، و حاضر مى شدند که همیشه با بهترین غذاها و پاکیزه ترین خوراکیها، که دست پخت خودشان و حاصل دسترنجشان است ، از همسرانشان پذیرایى کنند.
راستى اگر به فرموده حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام جهاد زن ، خوب شوهردارى کردن است (57)، این گفتار نورانى معنایى جز این دارد که زن در سنگر تربیت فرزند، بچه دارى ، اداره شوهر، آرامش بخش بودن براى او، خدمت در خانه به قصد عبادت و اطاعت از همسر، به خشم در نیاوردن او و…، حضور فعالانه و جدى داشته باشد.
به راستى زنى که با بهانه هاى مختلف نه هنر فرزند آورى و تربیت آن را دارد و نه هنر شوهردارى و اداره و تدبیر کارهاى منزل و نه هنر آشپزى و خدمت به شوهر و نه هنر ایجاد جذابیت و دلربایى براى همسر و نه … آیا مى تواند ادعاى جهاد و بهره مندى از پاداش مجاهدان را داشته باشد؟ در پایان این بخش به روایت جالبى بنگرید:
امام علیه السلام مى فرماید: هر زنى که به شوهرش جرعه اى آب بنوشاند و او را سیراب کند، پاداش این کارش از عبادت یک سال که روزهایش را روزه بگیرد، و شبهایش را عبادت کند برتر است و در برابر هر نوبت که به شوهرش آب مى دهد خداوند برایش شهرى در بهشت مى سازد و شصت گناه از او مى بخشد (58).
پینوشت:
1-اقتباس از تفسیرالمیزان ، ج 16، ص 173 – 174
2-نهج البلاغه ، نامه 31 به امام مجتبى – علیه السلام -: (فان المراءه ریحانه )
3-(نگاه (هوسبازانه نامحرم به زن ) از تیرهاى مسموم شیطان است ) امام صادق – علیه السلام -، وسایل الشیعه ، ج 14، ص 139، ح 5
4-نهج البلاغه ، نامه 31
5-بحارالانوار، ج 103، ص 239 ح 24: قال ابوعبدالله – علیه السلام – (من اخلاق الانبیاء حب النساء)
6-وسائل الشیعه ، ج 14، ص 10 ح 9
7-وسائل الشیعه ، ج 14، ص 11، ح 10 (سمعت الصادق – علیه السلام – یقول : العبد کلما ازداد للنساء حبا ازداد فى الایمان فضلا)
8-بحارالانوار، ج 103، ص 247، ح 29
9-بحارالانوار، ج 103، ص 237، ص 36
10-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 33، ح 1
11-وسائل الشیعه ، ج 14، ص 29 ح 4
12-وسائل الشیعه ، ج 14، ص 2، ح 1
13-وسائل الشیعه ، ج 14، ص 3 ح 4
14-سوره احزاب ، آیه 21
15-بحارالانوار، ج 103، ص 220، ح 23
16-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 6، ح 14
17-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 5، ح 11
18-همان ، ج 14، ص 7 ح 2
19-همان ، ج 14، ص 6، ح 1
20-همان ، ج 14، ص 3، ح 3
21-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 14 ح 2
22-نهج الفصاحه ، شمار 1328؛نور ملکوت قرآن ، ج 1 ص 141
23-وسایل الشیعه ، ج 4، ص 33، ح 1
24-همان ، ج 14، ص 33، ح 3
25-همان ، ج 14، ص 18، ح 1
26-همان ، ج 14، ص 19، ح 4
27-مفردات راغب ، ص 351 ماده عف
28-نهج البلاغه کلمات قصار، رقم ، 474
29-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 183، ح 1
30-همان ج 14، ص 19، ح 3
31-بحارالانوار، ج 103، ص 235، ح 20
32-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 118، ح 1
33-همان ، ج 14، ص 19، ح 3
34-سوره توبه آیه 61
35-سوره زمر، آیات 17 و 18: (… فشر عباد الذین یستمعون القول فیتبعون احسنه )
36-سوره نساء، آیه 34: (الرجال قوامون على النساء…)
37-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 19، ح 3
38-همان ، ج 14، ص 14، ح 2
39-همان ، ج 14، ص 14، ح 3
40-سوره نور، آیه 58
41-محجه البیضاء، ج 3، ص 68
42-سوره نحل ، آیه 80 (والله جعل لکم من بیوتکم سکنا…)
43-مراجعه شود: به وسایل الشیعه ، ج 14، ص 126 ، ح 5
44-همان ، ج 14، ص 117، ح 1
45-همان ، ج 14، ص 117، ح 2
46-همان ، ج 14، ص 4، ح 7
47-همان ، ج 14، ص 10، ح 4
48-همان ج 14، ص 112، ح 2
49-همان ، ج 14، ص 15، ح 6
50-بحارالانوار، ج 103، ص 247، ح 27
51-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 113 ح 1
52-بحارالانوار، ج 103، ص 249، ح 38
53-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 109، ح 9
54-همان ، ج 14، ص 248، ح 4
55-همان ج 14، ص 18، ح 2
56-همان ج 14، ص 15، ح 6
57-بحارالانوار، ج 103، ص 245، ح 23
58-وسایل الشیعه ، ج 14، ص 123 ح 3