والدین و چند اصل مهم در تربیت فرزندان

والدین و چند اصل مهم در تربیت فرزندان

نویسنده: فاطمه رجبی

اصل توجه به تفاوت های فردی فرزندان
انسان ها به گونه ای آفریده شده اند که هر یک از آنها یک فرد مستقل هستند و هیچ دو نفری را نمی توانیم بیابیم که از همه جهت شبیه هم باشند. آدمیان با یکدیگر برابر نیستند و از نظر توان جسمی، قدرت اندیشه، هوش و استعداد و زیرکی متفاوتند. از این رو، والدینی که با صرف هزینه فراوان می کوشند فرزندانشان را آن گونه که خود می خواهند پرورش دهند، به نتیجه دل خواه نمی رسند. باید توجه داشت که کودکان با هم تفاوت های زیادی دارند و والدین و مربیان آگاه باید پیش از آنکه از آنان انتظار تربیتی ویژه ای داشته باشند، به شناخت واقع بینانه ای از آنها برسند تا برنامه های تربیتی موفقی را به پیش ببرند. «توجه کردن به تفاوت های فردی، در سیره معصومان علیهم السلام نیز رعایت می شد و معصومین علیهم السلام امر شده بودند که با مردم به اندازه عقلشان سخن بگویند؛ زیرا از تفاوت های میان انسان ها، تفاوت در عقل و تفاوت در استعداد ذهنی وقدرت فهم است که باید بسیار به آنها توجه کرد.» (1) هر یک از این تفاوت ها، روش آموزشی خاص خود را می خواهد و اگر به آنها توجهی نشود، در فرآیند پرورش اختلال به وجود نخواهد آمد.
بر این اساس، نمی توان از همه فرزندان انتظار یکسان داشت و از آنان خواست که در یک سطح از رشد و کمال قرار گیرند، بلکه وظیفه والدین آن است که زمینه شکوفایی و رشد استعدادهای فرزندانشان را فراهم آورند تا هر کدام از آنها به اندازه توانایی و شایستگی خویش به کمال مطلوب دست یابد.
پیام متن:
والدین در تربیت فرزندانشان باید توجه کنند که :
هر کسی را بهر کاری ساختند
میل آن را در دلش انداختند

اصل پرورش تدریجی فرزندان
هیچ انسانی جز بر اساس توانایی اش و جز با حرکت تدریجی و درست، به کمال دل خواه نمی رسد. تربیت باید هماهنگ با طاقت، توان و گنجایش افراد و به صورت تدریجی و آهسته صورت گیرد. منظور از پرورش تدریجی، هماهنگی روند تربیت با رشد تدریجی فرزندان است. بنابراین، والدین در تربیت و نگه داری فرزندان باید به تدریجی بودن ویژگی ها و توان مندی های آنها توجه داشته باشند؛ زیرا شخصیت انسان کم کم ساخته می شود و گفتار و رفتار به مرور در او اثر می گذارد و در عمق جانش نفوذ می کند. از این رو، توجه به اصل تدریجی و همیشگی بودن در امر تربیت و پرورش، مهم و ضروری است. انسان فقط با چند رفتار و کردار نیک ، به شخصیت عالی دست نمی یابد، بلکه با تداوم، تکرار و به تدریج، شخصیت او قالب می خورد و شکل می گیرد. (2)
پیام متن:
آنچه به شتاب بر آید، دیری نپاید ، ولی آنچه به تدریج حاصل آید، سرسخت شود و به آسانی زوال نیابد.

اصل آسان گیری
نرمی و مدارا کردن بهترین شیوه برای نرم کردن دل ها و همراه ساختن جان ها با امر تربیت است و هیچ چیزی همچون مدارا و آسان گیری بهنگام در تربیت دل انسان ها و رشد درست عواطف انسانی مؤثرنیست. این مسئله در سالهای نخستین زندگی و در دوران کودکی انسان، اهمیت بیشتری دارد؛ زیرا وجود انسان لطیف تر است و به سهل گیری و چشم پوشی بیشتری نیاز دارد و باید آسان گیری سرلوحه همه رفتارهای تربیتی قرار گیرد. (3) در برنامه تربیتی باید اصل را بر انتخاب و تعیین تکلیف های آسان قرار دهیم ؛ زیرا این روش، یکی از زمینه های درونی و انگیزشی لازم برای فرزندان را فراهم می آورد و آنها را به سوی انجام کارهای شایسته ودل خواه تشویق می کند. رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرماید: «یبعث علی الحنیفه السهله المسحه؛ من به آیین فطری آسان و چشم پوشنده برانگیخته شده ام». (4)
از آن جا که کودکان ما به دلیل ضعف نفس، در برابر به دوش کشیدن تکلیف ها فرو می شکنند، اصل گذشت یا آسان گیری در تربیت و تشویق آنان به رعایت برنامه های دینی باید به نیکی رعایت شود. در اجرای این اصل می توان از روش مرحله ای کردن تکلیف ها و تجدید نظر در مسئولیت ها استفاده کرد؛ زیرا فرزندان تکلیف های سخت را نمی توانند انجام دهند و در مرحله نخست نمی توان از آنها انتظار داشت که بدون آمادگی و زمینه قبلی، آنها را دقیق و مناسب انجام دهند. بنابراین، باید یک تکلیف مشکل را به صورت مرحله به مرحله از آنها بخواهند تا توانایی انجام دادن آن را پیدا کنند و چنانچه تکلیفی از حد توان فرزندان خارج بود، در آن تجدید نظر کنند و بنابر اصل آسان گیری، تکلیف دیگر و ساده تری به آنها بدهند. (5)
پیام متن
والدین باید قدرت فراگیری فرزندان را در نظر گیرند و از آموزش زود هنگام و آنچه فراتر از درک آنهاست، بپرهیزند تا در نتیجه، در امر تربیت فرزند سخت گیری کنند.

اصل ایجاد شرایط
بر اساس این اصل، افزون بر آنکه باید زمینه های فراهم آورنده و رشد دهنده کج روی ها و انحراف ها را از بین برد، باید شرایط پرورش هر چه بیشتر و بهتر انسان ها را پدید آورد.
برای نمونه، در دوران کودکی به ویژه زمانی که کودک در رحم مادر زندگی می کند، جنین در انتخاب سرنوشت خود نقشی ندارد و این پدر و مادرند که با چگونگی رفتار خود خوش بختی یا بدبختی نوزاد را رقم می زنند. در دوران خردسالی که فرزندان در سطح آگاهی کمتری به سر می برند، برای والدین بهترین فرصت است که با جاذبه ها و راه کارهای بسیار ظریف و دقیق، فرزندان را بر انجام دادن کارها و ارزش های اخلاقی وا دارند و بدین گونه، زمینه رشد اخلاقی و پرورش درست را در او فراهم آورند.
پیام متن:
پرورش فرزند باید اساسی و ریشه ای باشد، به این معنا که از همان زمان کودکی فرزند، سنگ بنای آینده کودک به شکل درست نهاده شود تا کودک، ناخودآگاه و ناخواسته به سوی انجام دادن نیکی ها گام بردارد و از لغزش بپرهیزد.

پی نوشت :

1- اصغر احمدی، اصول تربیت، ص 47.
2- بهروز اعرافی و دیگران، آرای اندیشمندان مسلمان درباره تعلیم و تربیت اسلامی و مبانی آن، ج 3، ص 110.
3- مصطفی دل شاد تهرانی، سیری در تربیت اسلامی، ص 153.
4- محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج 69 ، ص 42.
5- خسرو باقری، نگاهی دوباره بر تربیت اسلامی، ص 152.
منبع: ماهنامه طوبی 26

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید