وضعیت فرزندان بعد از طلاق (1)

وضعیت فرزندان بعد از طلاق (1)

حق حضانت چیست و چند نوع است؟
حق «مراقبت از کودک» یا «حضانت کودک» مفهوم اصلی قانونی است که بر اساس آن، این حق به یکی از والدینی واگذار می شود که صلاحیت بیشتری دارد. تلاش می شود تا در انجام این کار، منافع کودک به بهترین وجه مدنظر قرار گیرد.
در گذشته حق حضانت کودک تقریباً همیشه به مادر واگذار می شد. ولی امروزه تقریباً 15 درصد از موارد، این حق به پدرانی واگذار می شود که سن و تحصیلات بیشتری از مادران دارند. در حالی که زنانی که حضانت به آنها واگذار می شود، فرصت دریافت حمایت های مالی بیشتری خواهند داشت.

حضانت مشترک:
در این نوع حضانت کودک اوقات زندگی اش را جداگانه و به تساوی با هر یک از والدین می گذراند. این روش روز به روز شایع تر می شود. این تقسیم بندی، طبق قرار والدین به صورت منظم انجام می گیرد. اشکال این روش آن است که گاهی والدین فرزند خود را وسیله ای برای رد و بدل کردن گلایه ها از هم قرار می دهند. در این میان کودک زیر فشار جانبداری از یک طرف (پدر یا مادر) قرار می گیرد. این کودکان گاهی برای پرهیز از تشدید ناراحتی های والدین، سعی می کنند مشکلات خود را بروز ندهند.
گاهی نیز برخی از کودکان که در درگیری های والدین، احتمالاً کینه ای از آن ها به دل گرفته اند، ممکن است برای انتقام گیری و رسیدن به منافع خود، از این اختلافات سوء استفاده کنند و مرتب یکی از والدها را تهدید کنند که در صورت برآورده نشدن خواسته اش، با والد دیگر در زندگی خواهد کرد. پس نکاتی که در حضانت مشترک باید از آن ها پرهیز کرد، عبارتند از:
بازجویی از کودک در مورد وضعیت اقامتش در منزل همسر سابق.
مورد انتقاد قرار دادن همسر سابق، یا دیگر افراد فامیل او، مانند پدر و مادر و خواهران یا برادرانش در حضور کودک.
واسطه قرار ندادن کودک برای ارسال خواسته های والدی به والد دیگر.
حضانت مشترک، شیوه ای است با مزایای خاص، ولی مستلزم سیاست خاص والدین است. ممکن است مشکلاتی نیز داشته باشد. نیاز به روحیه ی همکاری بسیار بالای والدین، فاصله گیری آن ها از بیزاری های پس از طلاق، و تحمل مکالمات مکرر با همسر سابق، از جمله ی این مشکلات است.
بنابراین سلامت این حضانت به نوع رفتارهای پدر و مادر بستگی دارد.

حضانت مجزا:
در این شیوه، حضانت فرزندان به طور عادلانه بین والدین تقسیم می شود. به هر یک از والدین سرپرستی یک یا چند کودک سپرده می شود. نحوه ی دیدار فرزندان با هم، طبق روال قانونی حضانت مشترک صورت می گیرد.

حضانت منفرد:
در این نوع حضانت، کودک فقط حق زندگی با یکی از والدین را دارد و والد دیگر اجازه ی ملاقات با فرزند را نخواهد داشت. این گونه حضانت معمولاً بر اساس توافق والدینی است که اعتقاد دارند رفت و آمد کودک بین دو والد به او اجازه ی فراموشی اختلافات، داشتن یک زندگی آرام را نمی دهد، و پیشرفت کودک بدون این تحریکات بهتر است. در دیگر موارد (غیرتوافقی) دادگاه ها با توجه به عوامل مختلف مانند عدم صلاحیت اخلاقی و روانی (الکلیسم، اعتیاد، اختلال روانی و مجرم بودن) نگهداری را به یک والد ـ بدون اجازه ی ملاقات های طرف مقابل ـ واگذار می کنند.
در هر حال، مشکلات حضانت نوع سوم همواره نشان دهنده ی واقعیت تلخ طلاق است. در این شیوه ممکن است پدر یا مادری که به تنهایی مسئول نگهداری کودک است، مورد آماج خشم کودک قرار گیرد.
در حضانت منفرد، والدی که از حق حضانت محروم شده باشد باید با محدودیت های زمانی ملاقات فرزند خود کنار بیاید. چنین والدی مسئولیت های مربوط به تربیت فرزند را از دست می دهد. در حضانت منفرد، از دست دادن حق حضانت یکی از والدین منجر به افزایش یافتن ناراحتی های روحی ـ روانی والد و کودک می شود.

هنگام طلاق چه نکاتی را باید در مورد کودکان در نظر گرفت؟
هنگام طلاق باید سن و مراحل رشد کودک را در نظر گرفت، باید دید که نگاه کودک به طلاق چگونه است و باید دقت کنیم که کودک جامعه ی حمایتی اش را از دست ندهد و بتواند ارتباطش را با همسالان خود حفظ کند. در کل والدین همیشه باید رابطه ی دائمی و فعالانه ای با کودکان شان داشته باشند.
همه می دانیم که جدایی و طلاق برای فرزندان، چه در زمان طلاق و چه پس از آن، بسیار دشوار است. اما چگونگی مواجه با کودکان و نحوه ی سازگاری آن ها متفاوت است.

بیان احساسات فرزندان:
کمک کنید تا فرزندان احساسات خود را بیان کنند. فرزندان در هر سنی که باشند، وقتی متوجه شوند که به احساسات آن ها توجه می شود، خود را با شرایط موجود بهتر وفق می دهند.

دورنگاه داشتن فرزندان از کشمکش ها:
فرزندان را همواره از بحث ها و کشمکش های لفظی، رفتاری یا فیزیکی دور نگاه دارید.

برقراری روابط نزدیک با فرزندان:
سعی کنید فرزندان با هر دوی شما رابطه ی نزدیک و صمیمانه ای داشته باشند.

حفظ ارتباط با کودکان، پس از طلاق:
اگر روابط زناشویی شما بر اثر طلاق خاتمه یافته است، سعی کنید نقش والد بودن را هم چنان ادامه دهید.

گفت و گو با فرزندان درباره ی طلاق:
این سخت ترین و عاطفی ترین گام در فرایند طلاق است. پدر و مادر، هر دو باید در این فرایند شرکت کنند. این نکته باعث کم شدن واکنش های فرزندان می شود؛ واکنش هایی مثل ـ سردرگُمی، ترس، غم، خشم، احساس گناه و یکه خوردن. باید برای انجام گفت و گو، وقت و زمان کافی گذاشته شود. باید سعی کنید گفت و گو با فرزندان، در محیط آرام و امن و به دور از کشمکش و بحث های بی مورد انجام شود. اگر تعداد فرزندان زیاد باشد، بهتر است با هر یک از آن ها جداگانه و به اقتضای سن شان گفت و گو کنید. حتی الامکان باید گفت و گود با فرزندان کوتاه باشد. باید به آن ها اطمینان داده شود که ترک شان نخواهید کرد. با عباراتی کلی، به آنان بگویید که علت طلاق و جدایی تان چیست. کودکان باید همواره احساس کنند که در این جدایی مقصر نیستند و مسئولیتی به عهده ی آن ها نیست. به کودکان فرصت بدهید که سؤالات شان را مطرح کنند.
معمولاً صحبت با فرزندان به روش های مختلفی انجام می گیرد. باید در نظر داشت که در هر موقعیتی با چه هدفی با فرزندان صحبت می کنید. معمولاً صحبت ها و نحوه ی گفت و گو با فرزندان یا صریح و راجع به کار و گرفتاری ها است، یا ماهیت سلطه گرایانه، مغرضانه، خصمانه و جست وجوگرایانه (کندوکاوگونه) دارد.
هنگام گفت و گو با فرزندان، معمولاً باید موارد زیر را در نظر بگیرید:
کجا می توانیم حرف بزنیم؟
چه وقت می توانیم حرف بزنیم؟
چگونه حرف بزنیم؟
چه مدت حرف بزنیم؟
چه کسی در حین صحبت وارد قضایا شود؟
آیا توانایی روبه رو شدن با مشکل وجود دارد؟
پایان صحبت را اعلام و سپس مسیر کار را بررسی کنید.
با کلمات ساده و عبارات کوتاه، که نشان دهنده ی آگاهی (تجربه) شما از مشکل است، چرخه ی ناقص آگاهی کودکان را تکمیل کنید.
چرخه ی آگاهی کودکان عبارتند از:
ـ احساسات، «این چه احساسیه که من دارم؟»
ـ افکار، «اکنون چه چیزی در حال وقوع است؟»
ـ اطلاعات حسی که چه می بیند و چه حس می کند؟
ـ اقدامات، «من چه کاری کرده ام که مؤثر بوده یا نبوده است؟»
در حین صحبت با کودک خواسته های ضمنی او را مشخص کنید؛ مثلاً این که برای خودش یا برای پدر و مادرش چه می خواهد. نوع مشارکت او را در تحقق خواسته اش تعیین کنید. از صحبت با کودکان به این نتیجه خواهید رسید که بالاخره، هر یک از ما (پدر یا مادر) برای خودمان چه می خواهیم؟ برای فرزندمان چه می خواهیم؟ و در آخر، برای «ما» چه می خواهیم؟
طلاق مشکلی است که تمام اعضای خانواده با آن درگیر می شوند. بنابراین، زمانی را در نظر بگیرید که همه ی اعضای خانواده بتوانند در آن شرکت داشته باشند و همه با رعایت نوبت در گفت و گوی جمعی شرکت و صحبت کنند. سعی کنید از مهارت های گوش دادن به کودکان استفاده کنید. راجع به مشکل طوری صحبت کنید که به صورت یک خانواده، راه حل رضایت بخشی را کشف کنید و به درک تازه ای از مشکل دست یابید.

پدران و مادران پس از طلاق چه مشکلاتی دارند؟
اگر مادران و پدران از نظر شخصیتی و روانی مشکل ویژه ای نداشته باشند:
1ـ پدران: اصولاً به علت خصوصیات جنسیتی و عدم حساسیت های ویژه و مشغول بودن به کار و سرگرمی، کمتر ضربه می بینند و اصطلاحاً «بیوِگی» برای آن ها به آن صورتی که برای زنان مطرح است، وجود ندارد. جمع و جور کردن خود، پس از طلاق و ادامه ی زندگی شاید برای مردان راحت تر باشد.
2ـ مادران: به دلیل دارا بودن ویژگی های شخصیتی، جنسیتی و ظرافت های زنانه، آسیب پذیرتر هستند، به طوری که اختلالات روانی در آن ها دو برابر می شود. ضمناً بیکاری اکثر زنان در جامعه ی ایران، عدم پشتیبانی مالی و خانوادگی، و حرف و حدیث های دوستان، همکاران و افراد خانواده به مدت زیادی آن ها را به انزوا می کشاند و زمان بازسازی و برگشت به شرایط عادی را برای آنان مشکل تر و طولانی تر می کند. همچنین فداکاری و مسئولیت نگهداری تربیت کودکان در مادران بیشتر است.

بعد از طلاق چگونه باید با بچه ها صحبت کرد؟
پاسخ هر یک از سؤالات زیر، چگونگی صحبت با فرزندان را مشخص می کند:
1ـ پس از طلاق، کودک با کدام طرف (پدر یا مادر) زندگی خواهد کرد و آیا والد مربوطه، تنها زندگی خواهد کرد یا نه؟
2ـ آیا والدی که با فرزند زندگی می کند، ازدواج مجدد خواهد داشت یا خیر؟
3ـ ملاقات با والدهای جداشده چگونه و به چه میزان است؟ آیا کودک فرصت دارد در روزهایی، والد دیگر را ببیند یا برای تمام عمر او را نخواهد دید؟
4ـ امنیت مالی کودکان طلاق، از چه طریقی تأمین خواهد شد؟
5ـ آیا ادامه ی تحصیل در مدرسه های دولتی یا خصوصی، همانند سابق خواهد بود؟
6ـ در صورتی که کودکان در خانواده های چند فرزندی زندگی می کنند، آینده ی سایر کودکان و خواهران و برادران چه خواهد شد؟
7ـ در صورت ازدواج مجدد والد، زندگی ترکیبی (زندگی با بچه های خانواده ی دیگر) به چه صورت خواهد بود؟
پاسخ این سؤالات، با در نظر گرفتن انواع اتفاقاتی است که ممکن است رخ دهد چنین است:
فرزند خود را تشویق کنید تا درباره ی جدایی و شرایط جدید طلاق از شما سؤال کند. شما نیز جواب او را صادقانه بدهید به گونه ای که آن را درک کند. این آگاهی ها، از ترس های بی مورد او جلوگیری خواهد کرد.
در صورتی که فرزندان به گونه ی جدایی اعتراض دارند، به اعتراض آن ها توجه کنید؛ چون کودکان در مواجهه با طلاق ممکن است فشار روانی خود را به شکل ترس، عصبانیت و احساس درماندگی و… بروز دهند.
با صحبت های خود در او حس مسئولیت پذیری را تقویت کنید تا برای مقابله با مشکلات آماده شود. در این مورد، گاه از افراد خانواده و مشاوران کمک بخواهید.
کوکان، ناخودآگاه احساس می کنند عامل و باعث طلاق هستند. باید این احساس را در آن ها به وجود آورد که بزرگسالان خود مسئول این اتفاق عاطفی اند و آنان در بروز طلاق به هیچ وجه مقصر نیستند، بلکه طلاق مشکلی بین بزرگسالان است و آن ها خود تصمیم به جدایی گرفته اند.
لازم است کودکان، زمان دقیق جداشدن پدر و مادر خود را بدانند. این یکی از نکاتی است که کودکان در مورد آن بسیار کنجکاوند.
باید ضمن صحبت با کودکان به آن ها اطمینان داد که طلاق به هیچ وجه باعث کاهش علاقه ی پدر و مادر نسبت به کودکشان نخواهد شد و پدر و مادر پس از طلاق هم آنها را دوست خواهند داشت.
باید به کودکانِ طلاق آموخت که آن ها نیز باید پدر و مادر خود را به طور یکسان دوست داشته باشند. چرا که والدین بر اثر طلاق، از درون لطمه دیده اند و در حال تحمل بزرگ ترین شکست عمرشان هستند.
ابراز علاقه ی کودک، در این مقطع بحرانی، برای والدین بسیار آرامش بخش است.
باید به کودکان اطمینان داد که پس از طلاق، جوامع حمایتی کودکان (مانند مدرسه، مهد کودک و دوستان او) حفظ و حتی تقویت خواهند شد.
از آنجا که هر کدام از والدین (پدر یا مادر) نقش خاصی در تربیت کودک دارند، باید به کودکان اجازه ی ادامه ی رابطه با هر دو والدین داده شود. متأسفانه گاه یکی از والدین به دلیل احساسات منفی درونی اش، علاقه دارد همسر را از دیدن کودک منع کند. ولی باید آگاه باشیم که این امر به کودک بیشتر صدمه خواهد زد.
کودک را از نحوه ی ملاقاتش با پدر و مادر آگاه کنید. کودکان را با برنامه ریزیقبلی به ملاقات والدین شان ببرید. اگر احساس می کنید که در این رفت و آمدها ممکن است درگیری هایی به وجود آید، از واسطه های خویشاوندی استفاده کنید.
با کودک تان صحبت کنید. دائماً از او سوال کنید که محرم اسرار او کیست و آیا کسی را دارد که با او صحبت کند؟ این فرد ممکن است یکی از اقوام و نزدیکان، یا یکی از دوستان، همکلاسی ها یا همسایه هایی باشد که مدت هاست با او آشناست.
کودکان را از وضعیت زندگی مادی و مالی شان در آینده آگاه کنید. چرا که از یک سو، کوکان همیشه نگران تأمین هزینه کفش، کیف، لباس و خوراکی های مختلف خود هستند و از سوی دیگر باید بدانند که پس از تغییرات به وجود آمده، هزینه ی زندگی والدین شان دو برابر خواهد شد. (والدین باید تأمین هزینه ی دو محل را به عهده بگیرند).
در طلاق، نحوه ی توزیع فرزندان نزد والدین مهم است. گاهی همه ی بچه ها در یک محل زندگی می کنند و گاهی بین پدر و مادر تقسیم می شوند و محل زندگی شان جدا می شود. در این مواقع لازم است در خانواده های چند فرزندی، خود کودکان نیز در مورد چگونگی توزیع شان با هم صحبت کنند.
به فرزندان تان آگاهی دهید که گاهی طلاق نقاط مثبتی هم دارد. مثلاً گاهی طلاق موجبات آرامش آن ها را در خانواده ها فراهم می آورد. پس از مدت ها درگیری و موقعیت متزلزل به آرامشی نسبی دست خواهند یافت. حتی گاهی پس از طلاق والدین فرصت بیشتری صرف کودکان شان می کنند.
در هر صورت، خیلی چیزهاست که کودکان باید راجع به طلاق بدانند و یاد بگیرند: باید بدانند که افراد تازه ای پس از طلاق وارد زندگی آن ها خواهند شد. مکان زندگی آن ها تغییر خواهد کرد. مخارج زندگی دستخوش نوسان خواهد شد و بسیاری چیزهای دیگر.
اگرچه برخی از کودکان طلاق امیدوارند که در آینده پدر و مادر باهم آشتی کنند، ولی واقعیت این است که این کودکان، زمانی با وضعیت طلاق انطباق می یابند که پدر و مادر سعی کنند، به رغم خشم کودک، رابطه ی خود را با او حفظ کنند. برای تسهیل این انطباق، باید رفتار والدین جداشده با کودک هماهنگ باشد و از ادامه ی کشمکش ها خودداری گردد.

والدین باید بعد از طلاق چه نوع ارتباطی داشته باشند تا فرزندان آسیب نبینند؟
اگر انگیزه ی ادامه ارتباط برآورده کردن نیازهای فرزندان باشد، خوب است؛ در غیر این صورت ادامه ی ارتباط ضروری نیست؛ چون ساختارهای روانی، در جهت فراموشی همسر سابق فعالیت می کند و هرگونه ملاقات و تلفن می تواند این فراموشی را به تأخیر بیندازد و یادآور خاطرات ناگوار درگیری های زندگی مشترک باشد؛ ولی در صورت وجود کودکان، تعامل بین والدین جدا شده از هم، اگرچه دشوار ولی بسیار پراهمیت است. چون با پایان یافتن رابطه ی زناشویی وظیفه ی کلیدی والدین، کوشش در جهت تربیت کودکان است.
اگر نمی توانید رابطه ی محترمانه ای با والد دیگر داشته باشید، سعی کنید رابطه ی زناشویی سابق را که باعث خشم، غم و رنج شده بود، کنار بگذارید. هرچه بیشتر سعی کنید به ارتباطی مؤثر در جهت حفظ نیازهای کودکان دست می یابید. بهترین روش برای ارتباط والدین، قرار مکتوب به جهت توافق دیداری دو والد است.
باید در این توافق نامه مسئولیت ها مشخص باشند و از فرضیه سازی های منفی کاسته و زمان ملاقات و چارچوب آن نیز تعیین بشود. در صورتی که این قرار مکتوب سازمان یافته باشد، میزان درگیری به حداقل می رسد.

کودکان در مواجهه با طلاق، چه کاری می توانند انجام دهند؟
طلاق مشکل بزرگسالان است و بعضی از آنان وقتی به این نتیجه برسند که نمی توانند در کنار یکدیگر خوشحال باشند و از کنار هم بودن لذت نمی برند، از هم جدا می شوند.
بچه ها نمی توانند پدر و ماردشان را مجبور کنند که با هم زندگی کنند. این تصمیمی است که باید خود بزرگسالان بگیرند. کودکان در مورد خیلی چیزها می توانند اختیار را در دست بگیرند؛ در مورد این که با چه کسی بازی کنند یا چه غذایی بخورند و چگونه درس بخوانند؛ اما نمی توانند اختیاردار پدر و مادرشان بشوند. آدم های بزرگ مانند اسباب بازی نیستند. بچه ها نمی توانند با آن ها بازی کنند یا مجبورشان کنند که یکدیگر را دوست داشته باشند.
خداوند به آدم های بزرگ اجازه داده برای خودشان تصمیم گیری کنند. کودکان شاید با تصمیم آن ها موافق نباشند، اما باید اجازه بدهند هر تصمیمی که می خواهند بگیرند. بچه ها فقط باید بدانند که باعث و بانی طلاق نیستند و خود بزرگسالان مسبب اصلی این جدایی هستند.
حتی اگر پدر و مادر با هم سازگار نباشند، دلیل نمی شود که در کنار بچه نباشند. پدر و مادر می توانند از هم جدا شوند، ولی هر دو بچه شان را دوست #61
داشته باشند و نگرانش باشند.
وقتی پدر و مادر در شرف طلاق هستند، چقدر خوب است که بچه ها به آن ها بفهمانند که دوست شان دارند. این کار به خود فرزندان روحیه می دهد. درست است که پدر و مادر با فرزند هم عقیده نیستند، ولی فرزند باز هم باید دوست شان داشته باشد.
به هر حال خداوند آدم های آسیب دیده را هم دوست دارد و بچه ها هم می توانند پدر و مادر آسیب دیده ی خود را دوست داشته باشند.
کودکان را به ویژه در سنین اوایل دبستان باید به بحث و گفت و گو تشویق کرد و از آن ها خواست که در جلساتی راجع به احساسات خود حرف بزنند و در مورد طلاق و اتفاقاتی که برای خانواده خواهد افتاد سؤال کنند تا به آن ها ثابت شود که هر احساسی در این بحران طبیعی است.
در بسیاری از موارد بچه های طلاق مجبورند مسئولیت های بیشتری را قبول کنند و کارهای اضافی انجام دهند و به طریقی بچه های طلاق نسبت به بچه های دیگر سریع تر رشد کرده، بیشتر متوجه مشکلات شده و لازم است بیشتر به خود برسند.

مسائل و مشکلات کودکان طلاق چیست؟
دنیای کودکان، دنیایی رؤیایی است که در آن همواره، پدرها موجوداتی توانمند نظیر سوپرمن و بتمن هستند و قدرت ویژه ای دارند. مادران نیز در دنیای رؤیایی کودکان، از خصوصیات ویژه ای برخوردارند. وقتی والدین به این نتیجه برسند که یکدیگر را دوست ندارند و بیش از این نمی توانند با هم زندگی کنند، وقتی زندگی مشترک آن ها با درگیری های کلامی، فیزیکی و بحث های طولانی همراه باشد یا حتی به طلاق منجر شود، کودکان از این تنش ها آسیب زیادی می بینند. سالانه میلیون ها کودک در دنیا به دلیل طلاق والدین شان غصه دار می شوند. اگرچه ممکن است تصور کنیم که دست یابی به شادی و جلب رضایت دوباره ی این کودکان امکان پذیر است، اما کودکان روحیه ی منحصر به فردی دارند. انعطاف پذیرند و دوست ندارند غصه بخورند.
در ایالات متحده تقریباً 30 درصد از کودکان فقط با یکی از والدین و به خصوص با مادر زندگی می کنند. 61 درصد افراد تا هجده سالگی، در یک مقطع زمانی، فقط با یکی از والدین زندگی کرده اند. سن کودک در زمان طلاق والدین بسیار مهم است. ولی معمولاً در تمام گروه های سنی، پس از طلاق میزانی از اختلالات هیجانی و رفتاری را خواهیم داشت.
حدود یک سوم کودکان طلاق دچار ضربه ی روحی شدید و دیرپا می شوند. معمولاً پس از گذشت سه تا پنج سال موفق خواهند شد با آثار برجامانده از طلاق تطابق پیدا کنند. نوجوانان نیز پس از طلاق سعی می کنند اکثر اوقات خود را خارج از منزل به سر ببرند. گاهی نیز اقدام به خودکشی می کنند که این یکی از نتایج مستقیم طلاق والدین است.
به رغم بروز مشکلات رفتاری کودکان در هنگام طلاق، با افزایش سن آن ها شیوع بیماری های جدی روان پریشی مانند افسردگی و اختلالات اضطرابی کاهش پیدا می کند.
والدین بسته به، میزان آسیب پذیری فرزندان، که شامل امکان ایجاد اختلال رفتاری، اُفت تحصیلی و مسائل رشدی در آن ها می شود، در صورت وابستگی کودکان به والدین، باید طلاق را به تأخیر بیندازند. در صورت احتمال بروز مسائل حاد روانی در کودکان و عدم توانایی آن ها در سازگاری با طلاق والدین، باید از طلاق جلوگیری کنند. در این صورت توصیه می شود زن و شوهر ناسازگار به خاطر فرزندشان برای مدت کوتاهی مانند «خواهر و برادر» یکدیگر را تحمل و کنار هم زندگی کنند، در صورت ادامه پیدا کردن مشکلات در مقطعی مناسب تر از هم جدا شوند.

ادامه دارد…

منبع مقاله :
آذر، ماهیار؛ (1385) طلاق: علل، پیامدها و بچه های طلاق، تهران: نشر قطره، چاپ اول.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید