و اذ قیل لهم ارکعوا لا یرکعون.
و هنگامی که به آنها گفته شود رکوع کنید رکوع نمیکنند.« مرسلات ، 48»
ـ یکی از صفات نکوهیده منکرین این است که به آنان گفته میشود رکوع کنید نمیپذیرند.
ـ کفّار همان طوری که مکلّف به اصول دیانت میباشند مکلّف به فروع نیز میباشند زیرا که ظاهراً این آیه درباره کفّار و منکرین پیمبران و آیات الهی فرود آمده.[1]
ـ یکی از عوامل و بدبختی و آلودگی آنان غرور و تکبر است که به آنها گفته میشود در برابر پروردگار رکوع کنید رکوع نمیکنند.
ـ بسیاری از مفسران گفتهاند که این آیه درباره قبیله (ثقیف) نازل شد که پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ به آنها فرمود: نماز بخوانید. آنها گفتند: ما هرگز در برابر کسی خم نمیشویم، این برای ما عیب است. رسول خدا ـ صلّی الله علیه و آله ـ فرمود:
«لا خیر فی دین لیس فیه رکوع و لا سجود» : دینی که در آن رکوع و سجود نباشد ارزشی ندارد.
ـ آنها نه فقط از رکوع و سجود ابا داشتند بلکه این روح غرور و نخوت در تمامی افکار و زندگیشان منعکس بود، نه در برابر خدا تسلیم بودند، و نه در برابر دستورات پیامبر ـ صلّی الله علیه و آله ـ نه حقوق مردم را به رسمیّت میشناختند و نه تواضعی در برابر خالق و فروتنی در برابر خلق داشتند. در حقیقت این دو عامل (غرور و شهوت پرستی) از مهمترین عوامل جرم و گناه و کفر و ظلم و طغیان است.[2]
ـ مراد از رکوع، نماز خواندن است و شاید به اعتبار آن باشد که نماز مشتمل بر رکوع است.[3]
امّا این که وجه اتصال این به ماقبلش چیست؟ به نظر ما وجهش این است که زمینه گفتار در سابق زمینه تهدید تکذیبگران روز فصل بود، و در این مقام بود که آثار سوء این تکذیبشان را بیان کند، در آیه مورد بحث هم همین مطلب را تمام نموده میفرماید: اینان خدا را وقتی که ایشان را به عبادت خود میخواند عبادت نمیکنند، چون منکر روز جزایند و با انکار روز جزاء عبادت معنا نداردـ .[4]
هر چه در برابر خداوند بیشتر خم شوید قدرت برخورد با شیطان و شیطان صفتان را بیشتر خواهیم داشت، امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: رکوع و سجود طولانی ابلیس را عصبانی میکند.
خداوند به فرشتگان میگوید ببینید بندگان من چگونه مرا تعظیم میکنند و در مقابل من رکوع میکنند من نیز او را بزرگ خواهم کرد و به او عزّت و عظمت میبخشم.
امام صادق ـ علیه السّلام ـ میفرماید: رکوع و سجود طولانی در طولانی شدن عمر مؤثر است.[5]
[1] . مخزن العرفان، ج 14، ص 278.
[2] . تفسیر نمونه، ج 25، ص 408.
[3] . تفسیر المیزان، ج 20، ص 208.
[4] . تفسیر المیزان، ج 20، ص 409.
[5] . تفسیر نماز، ص 136.