حج و تکافل اجتماعی

حج و تکافل اجتماعی

«إِنَّ أَوَّلَ بَیتٍ وُضِعَ لِلنَّاسِ لَلَّذِی بِبَکَّهَ مُبَارَکًا وَهُدًى لِلْعَالَمِینَ فِیهِ آیاتٌ بَینَاتٌ مَقَامُ إِبْرَاهِیمَ وَمَنْ دَخَلَهُ کَانَ آمِنًا وَلِلَّهِ عَلَى النَّاسِ حِجُّ الْبَیتِ مَنِ اسْتَطَاعَ إِلَیهِ سَبِیلًا وَمَنْ کَفَرَ فَإِنَّ اللَّهَ غَنِی عَنِ الْعَالَمِینَ»
(سوره آل عمران، آیات 96 و 97)
«همانا اولین خانه که برای مکان عبادت خلق بنا شد، مکه است. آن خانه را خیر بسیار است برای مردم و سبب هدایت عالمیان است. در آن خانه آیات ربوبیت هویداست مقام ابراهیم است هر که در آنجا داخل شود و مردم را حج و زیارت آن خانه واجب است به هر کسی که توانائی یافته و بر آن راه یابد و هر که کافر شود تنها به خود زیان رسانیده که خداوند از اطاعت خلق بی نیاز است.»
در قرآن مجید متجاوز از سی و پنج آیه در رابطه با اهمیت و فلسفه حج بیان شده است. اهمیت حج در جهان اسلام به حدّی است که در این باره سخن ها بسیار گفته و یا نوشته شده است.
رهبر انقلاب اسلامی (قدس سرّه) درباره ی حج می فرماید: «فریضه حج در بین فرایض الهی از ویژگی خاصی برخوردار است و شاید جنبه های سیاسی و اجتماعی آن بر جنبه های دیگرش غلبه داشته باشد با آنکه جنبه عبادتش نیز ویژگی خاصی دارد. خداوند متعال سرّ و انگیزه حج و غایت قرار دادن کعبه را نهضت و قیام مسلمانان برای مصالح نارس و توده های مستعضف جهان ذکر می کند که مسلمانان به بررسی مشکلات عمومی امت اسلامی پرداخته و در راه دفع آنها با مشورت همگان کوشش می کنند.» (فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1361، ص31).
در مقام و منزلت حج همین بس که یکی از سوره های قرآن مجید به این نام اختصاص دارد. از آیات مربوط به حج می توان به آیات 125 تا 129، 158و 196 تا 203 سوره ی بقره، 2، 95 و 97 سوره ی مائده، 96 و 97 سوره ی آل عمران، 25 تا 29 و 36 سوره ی حج اشاره کرد.
درباره مقام و منزلت حج به چند شاهد دیگر اشاره می کنیم:
رسول گرامی اسلام می فرماید: «حج معادل همه ی دین است». و باز می فرماید: «جبریل بر من درآمد و گفت ای احمد اسلام ده بخش دارد که هر که از این بخش ها سهمی نداشته باشد زیان کار است، اول آن شهادت لا اله الا الله است که اصل عقیده است، دوم نماز است که پاکیزگی است. سوم زکوه است که خود سبب رشد و شکفتگی است، چهارم روزه است که سپر آتش و عذاب است و پنجم حج است که همان شریعت است…» (همان، ص278). مولای متقیان علی (علیه السّلام) فرمود: «الله الله فی بَیتِ رَبَّکُم فَاِنَّهُ اِن تُرِکُ لَم تَناظَروُا»
«خدا را خدا را اگر زیارت خدا ترک شود نزول عذاب الهی وارد شود.» (نامه 47 نهج البلاغه).
و بالاخره امام صادق (علیه السّلام) فرمود: «لا یَزالُ الدّینِ قائماً ما قامتِ الکعبه» همواره دین پروردگار قائم و زنده است مادام که کعبه قائم و ایستاده باشد. (وسایل، ج8، ص14).
چنانچه ملاحظه می شود، حج به تنهائی، «شریعت اسلام» معرفی می شود و وجود دین مبین به وجود حج بستگی پیدا می کند. بر همین اساس است که امیرمؤمنان آن را «پرچم» و «شعار» مهم اسلام نامیده و در آخرین لحظات عمر گرانبهایش شدیداً سفارش حفظ آن را می فرماید.
به قول معلم شهید دکتر شریعتی برای شناختن حج باید ابراهیم (علیه السّلام) را شناخت. ابراهیمی که به عنوان بنیانگذار و سر سلسله ی رهبران معنوی بشریت اعلام شده است. ابراهیمی که در برابر زجرها، شکنجه ها، محرومیت های همیشگی و تاریخ خونریزی ها و قلدریها و زورگوئی ها مبارزه را آغاز کرد. (شریعتی، 1354، ص26و 30).
با استناد به آیات و تفاسیر مربوط به حج در معرفی «مکه» و «حج» تلخیص زیر را بیان می کنیم باید خاطر نشان ساخت که «مکه» و «بکّه» هر دو به یک معنی است و تبدیل «ب» به «م» در فرهنگ عربی متداول است. ضمناً درباره معانی «بکّه» نیز موارد زیر گفته شده است، «بکّه» از ماده «بک» به معنی ازدحام است (اشاره به تجمع مسلمین در خانه خدا» «بکّه» یعنی از بین بردن نخوت و غرور (کنایه ای است به برابری همه مسلمانان در جایگاه حج). (تفسیر المیزان، ج3، ص574و 583).
با توجه به تفاسیر المیزان و نمونه در ذیل آیات مختلف مربوط به حج در خصوص «مکّه» می توانیم به موارد زیر اشاره کرده علاقمندان را برای مطالعه بیشتر به دو منبع مذکور ارجاع دهیم.

مکّه چه جایگاهی است؟
1- نخستین خانه توحید (عده ای از مفسران معتقدند که اولین بار کعبه در زمان حضرت آدم بنا شده و توسط حضرت ابراهیم (علیه السّلام) تجدید بنا گردید).
2- محل برابری و برادری همگان چه اهل مکّه باشند چه نباشند و…
3- مقامی پاک و پاکیزه، مقام ابراهیم خلیل الله (در طول تاریخ حتی قبل از اسلام، این مکان از قداست و احترام خاصی در بین مردم برخوردار بوده است).
4- محل انفاق و امداد نیازمندان و صاحبان درد و الم.
5- محل نزول برکت های مادی و معنوی الهی.
6- محل هدایت های آشکار و پنهان و محل تزکیه و بازگشت انسان ها به فطرت الهی خویش.
7- مکان امن برای انسان ها در جهت آرامش و آسایش درونی و روحی آنها (به گونه ای که در طول تاریخ، هر کس به آن مکان مقدس پناهنده می شد از هرگونه تعرض در امان بود).
8- محل وحدت و تفاهم انسان ها و آشنا شدن ملت های مختلف با مسائل و مشکلات همدیگر و گرفتاریهای مشترک امت اسلامی.
9- مکان آشنایی مسلمین با فرهنگ، آرمان و ارزش های همدیگر.

حجّ چیست؟
حج در لغت نامه ها به معنی قصد، آهنگ، قصد کردن و یا قصد طواف کعبه آمده است. توصیف حجّ با بهره گیری از تفاسیر و متون اسلامی می توانند در موارد زیر خلاصه شود.
1- حج یعنی ترک برخی از لذائذ دنیوی هر چند که مباح باشد.
2- حج یعنی تحمل رنج و مشقت و زحمت بدنی.
3- حج یعنی رفتن به مهمانی خداوند عزوجل، مهمانی که در آن ترک لذائذ است و تحمل مشقات و در نهایت تطهیر و تزکیه.
4- حج یعنی ذکر دائمی خداوند متعال و حضور قلب.
5- حج یعنی طلب حاجت از خداوند متعال و بریدن از غیر خدا.
6- حج یعنی طلب آمرزش از خدا و بیرون شدن از همه گناهان و در واقع تولدی نو.
7- حج یعنی تحدید عمل برای آینده و بازنگری و ارزیابی اعمال گذشته.
8- حج یعنی اظهار ذلت و خضوع در برابر باری تعالی.
9- حج یعنی وحدت قلوب امت اسلامی و اتصال به ریسمان الهی.
10- حج یعنی جمع بین سایر عبادات (نماز+ روزه+ زکوه+ انفاق+…) (1) به قول علامه طباطبائی در حج امید و ترس آدمی همه متوجه خدا می شود، قساوت را از قلب و خشونت را از نفس و نسیان را از دل می زداید و امید و ترس از غیر خدا را می برد و حقوق خدائی را تجدید می کند و نفس را از فساد جلو می گیرد و… در حج حوائج محتاجانی که از اطراف و اکناف می آیند برآورده می شود.

ابعاد حج
در رابطه با حجّ (فلسفه ی حجّ) به موارد زیر و در حدّ اختصار اشاره می کنیم هر چند، هر یک از ابعاد مطروحه می تواند به عنوان یک موضوع مستقل و مفصل مورد توجه و بررسی قرار گیرد.

1- بُعد اخلاقی حجّ
«الْحَجُّ أَشْهُرٌ مَعْلُومَاتٌ فَمَنْ فَرَضَ فِیهِنَّ الْحَجَّ فَلَا رَفَثَ وَلَا فُسُوقَ وَلَا جِدَالَ فِی الْحَجِّ وَمَا تَفْعَلُوا مِنْ خَیرٍ یعْلَمْهُ اللَّهُ وَتَزَوَّدُوا فَإِنَّ خَیرَ الزَّادِ التَّقْوَى وَاتَّقُونِ یا أُولِی الْأَلْبَابِ»
(سوره ی بقره، آیه ی 197)
«(موسم) حج، ماههای معین و معلومی است و هر کس که در آن ماهها عهده دار حج شود، (باید بداند که) آمیزش جنسی، نافرمانی و مجادله در حج روا نیست و هر کار خیری که انجام می دهید خداوند آن را می داند و توشه برمی گیرد (و بدانید) که بهترین توشه تقوا است و ای خردمندان از من پروا کنید».
حج و مناسک مربوط به آن وسیله ای است برای ایجاد دگرگونی در درون انسان و ارزش های اخلاقی او، دگرگونی در افکار و اندیشه های او، عدم تعلق به تعنّیات مادی و امتیازات ظاهری، تحریم لذائذ و پرداختن به خودسازی و جدا شدن از جهان ماده و فرو رفتن در عالم روحانی و نور و در نهایت تطهیر دل و تزکیه نفس. چنانچه مشهود است توصیه قرآن به تقوا برای خودسازی است به قول شهید بهشتی تقوا یعنی «خودکنترلی» (2) یا کنترل از درون و بنابراین، احکام و مناسک حج تمرین خودسازی است. اجتناب از لذت های جنسی، سرکوب خودخواهی و خشم، مبارزه با آسایش طلبی، ترک خودآرائی و… خداوند متعال در آیه ی 37 سوره ی حج به روشنی می فرماید: «گوشت و خون قربانی به خدا نمی رسد بلکه این عمل روح پارسائی و تقوا را نصیب حاجی می کند.» (بهشتی، 1365، ص113).
«حاجی» بر اساس آنچه که مرحوم بهشتی تحت عنوان «خود کنترلی» مطرح می کند، نیازمند کنترل از بیرون و مراقبتهای رسمی و غیررسمی دیگران نیست. خودش در سایه خودسازی و تقوا مسئول حراست خود از پلیدیها و آلودگی هاست. زمانی که از حج به عنوان «تولدی نو» و «زندگی دوباره» بحث می شود. در حقیقت اعمال حج علاوه بر تمرین خودسازی، ذایل کننده زشتیها و تطهیر انسان از همه آلودگیهاست. در این ضیافت الهی متفاوت از همه مهمانیهای دنیوی، انسان، وارسته می شود از همه دوستیها جز دوستی خدا سست می شود. محدودیت و ریاضت را تجربه می کند انسان بودن و انسان زیستی را می آموزد و زمانی که از این مناسک فارغ شده به موطن و منزلگاه خود بر می گردد. انسان دگرگون شده است که با انسان دیروز تفاوت بسیار کرده است هر کلامش، هر قدمش هر عملش منشأ خیرات و برکات است.

2- بُعد فرهنگی حجّ
مبادله فرهنگی و انتفال افکار و اندیشه های جهان اسلام، نشر رسوم و سنت رسول الله، شناخت قومها و قبایل و شئونات اسلامی، آشنایی با سرزمین انبیاء و به قول مرحوم دکتر علی شریعتی، اتصال به تاریخ انبیاء و اولیاء. استاد شهید در این باره می گوید: «آنچه که از حج فهمیدم سه اصل بود. اصل اول «اصل اتصال» اصل دوم، «اصل اجتماع» و اصل سوم «اصل حرکت منظم» یا «مهاجرت». درباره ی اصل اتصاف می گوید «در طول تاریخ، حوادثی پیش می آید که این جریان تاریخی را، این ریشه معنوی نهضتی را که روح و شخصیت به همه نسل ها می دهد و این نسل ها برای این که شخصیت انسانی بگیرند باید متصل به این ادامه تاریخی و فکری و معنوی خودشان باشند تا از آنجا روح و فخر و معنویت و مایه بگیرند». و ادامه می دهد: «اتصال یعنی که هر سال و هر نسل علیرغم حوادث زمان و علیرغم دست هایی که زمان را در اختیار می گیرند و علیرغم برنامه و کوشش هائی که می کوشند تا هر نسلی را از فرهنگ و جریان عمیق و تداول روح تاریخی و فرهنگی بگسلند تا آدم هایی بشوند منهای همه چیز، هر سال و در هر نسل هر کس لااقل یک بار، خود را در جایگاه اصلی و پرخاطره این نهضت و سرچشمه تاریخ مذهبی عظیمش ببیند و پیوند و اتصال خود را با گذشته ای که باید ادامه آن گذشته باشد تجدید کند.»
حج فرصتی برای امت اسلام است امتی که از حدود پنجاه کشور اسلامی و سایر کشورهایی که اقلیت مسلمان دارند، در خانه خدا بهم می پیوندند و در این ایام، تبادل فرهنگی رخ می دهد ملتهای اسلامی با آداب و رسوم یکدیگر آشنا می شود. تاریخ انبیاء و اسلام را تجربه می کنند به یاد ابراهیم و اسماعیل و هاجر ایثار و از خود گذشتن را برای خداوند رحمان تمرین می کنند. با فرهنگ و شهادت آشنا می شوند، سرزمین وحی را که پیامبران بسیاری از آنجا مبعوث شدند لمس می کنند و….
فرهنگ اسلامی و امت واحد در مناسک حج متجلّی می شوند و این فرهنگ غنی، اصیل و الهی را برای جهانیان به نمایش می گذارد.

3- بُعد اقتصادی حجّ
پی ریزی و پایه گذاری بازار مشترک اسلامی، مبادلات تجاری سالم، رفع نیازمندی های اقتصادی و تجاری همدیگر، حل و فصل مشکلات اقتصادی و آشنائی با روش های توسعه اقتصادی و حرکت در جهت خودکفائی امت اسلامی.
نه تنها تجارت سالم در حج منع نشده است بلکه عاملین به آن تشویق هم شده اند به گونه ای که در آیه 198 سوره ی بقره می فرماید: «باکی نیست که شما در هنگام حج کسب معاش کرده و از فضل خدا روزی طلبید…» در این باره شهید مظلوم دکتر بهشتی مطلب زیبائی دارد که عیناً نقل می شود: «قبل از اسلام اصلاً مراسم حج بیش از آنکه یک مراسم دینی و زیارتی باشد مراسم اقتصادی و اجتماعی و سیاسی بود و لذا بزرگترین بازارهای فصل در موسم حج بپا می شد از جمله بازار عُکاظ». در این بازها علاوه بر جنبه های اقتصادی، جنبه های اجتماعی، ادبی و هنری قابل ملاحظه ای هم وجود داشت. این طرز فکر که در سفر حج اگر بهره گیریهای اجتماعی و سیاسی و اقتصادی بکنیم صفا و خلوص سفر حج از بین می رود چه طرز فکری است؟ این انحراف از کجا پیدا شده است؟ خدای اسلام خدائی است که می گوید کسی که در طلب روزی برای تأمین زندگی خود و خانواده اش می کوشد کارش کاری است شبیه کار تلاش گران در راه خدا و مثل جهاد در راه خدا است. این فکر که اگر ما در سفر حج درآمدی هم داشته باشیم به خلوص و اصالت سفر حج لطمه می زند برای کسی است که پول در آوردنش هم آهنگ خدایی نداشته باشد.» (بهشتی، 1365، ص36 تا 39).
اصولاً چه مانعی وجود دارد از اینکه همزمان با موسوم حج، بازار مشترک تجاری بین کشورهای اسلامی در این منطقه تأسیس شود تا تبادلات سالم اقتصادی و تجاری بین مسلمانان رایج شود که می تواند در طول سال نیز استمرار داشته باشد. کشورهای اسلامی محصولات و تولیدات خودشان را در این بازارها عرضه کنند همان کاری که حتی در دوره های قبل از اسلام و متناسب با مقتضیات آن دوران انجام گرفت. البته تذکر این نکته مهم حائز اهمیت است که چنین بازار مشترکی نباید تبدیل به عرضه محصولات کشورهای بزرگ و غیر اسلامی شود بلکه اساس این بازار بر حرکت در جهت خودباوری و خود اتکائی دولتها و ملتهای اسلامی باشد قطعاً نبی اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) و خداوند متعال هم از چنین حرکت رهائی بخشی در حوزه اقتصاد خوشنود خواهند شد.
زمینه دیگر از بُعد اقتصادی حج، احسان و انفاق و رفع نیاز از نیازمندان است. یعنی گذشتن از حب مال در راه دوستی حق تعالی چنانچه در آیه 36 سوره حج نیز بدان اشارت دارد.
چنانچه می دانیم روشی که حجاج مخلص در پیش می گیرند یعنی اولاً قبل از تشرف به مکه معظمه، اموال خود را با پرداخت وجوهات شرعیه تمیز می کنند و بعد از مراجعت از خانه خدا نیز به فقرا و مساکین و نیازمندان اطعام می کنند، چیزی جز عمل به فرامین الهی نیست و اگر به همین زمینه عنایت کافی بشود و از سوی دولت اسلامی تدابیر لازم اتخاذ و برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد می تواند به عنوان یک منبع عظیم اقتصادی، حلال گوشه ای از مسائل جامعه اسلامی باشد.

4- بُعد سیاسی حج
حج عامل مؤثری است در جهت وحدت مسلمین، مبارزه با تفرقه و پراکندگی و تعصبات ملی و قومی و نژادی، حج وسیله ای است برای از بین بردن سانسورها و خفقان ها و نشر افکار آزادیخواهی و حریت، مبارزه با اسارت و بردگی و بندگی، وسیله انتقال اخبار و رویدادهای جهان اسلام.
به قول شهید بهشتی «حج یک کنگره دولتی و کنگره نمایندگان سیاسی و کنگره احزاب به صورت مصطلح امروزی نیست حج فرصتی است بزرگ برای به ثمر رساندن نهضت ها و جنبش های اصیل رهبری شده ی مؤثر، سازنده، آزاد کننده و جامعه اسلامی را به هدف رساننده است. هر عضو امت اسلامی یعنی هر مسلمان متحترک که باید از هر فرصتی برای انجام بزرگترین وظیفه اش یعنی به پا ساختن نظام عادل مؤمن اسلامی در جامعه استفاده کند.» (همان، ص100)
مرحوم شریعتی در این خصوص می فرماید: «حج یعنی حرکت یعنی مهاجرت تحرک دائمی، از ابتدائی که انسان قصد حج می کند. مناسک حج تماماً حرکت است، طواف، میقات، تغییر لباس، سعی، نقل مکان به عرفات، هنوز جایگزین نشده حرکت به مشعر، با طلوع آفتاب، بسوی منا و… این نشان می دهد که خود عمل، عمل اشاره ای است یادآور تحرک ابراهیم در راه مبارزه با بت پرستی است و احیاء توحید و استقرار عدالت در تاریخ بشری، و همچنین یادآوری تحرک و تلاش انسانی بی امید اما پیروزمند یعنی هاجر، در راه رسالتی که بدون هیچ یک از شرایط مادی و عینی انجام داد در راه نگهداری و ادامه دهنده ی نهضت ابراهیم یعنی اسماعیل، دین ابراهیم، دین اسلام، دین هجرت است هجرت از درون، هجرت از برون، نه در جایت بمان نه در حالت بمان همواره روحی مهاجر باش به سوی مبدأ به سوی مقصد به سوی آنجا که می توانی انسان باشی. اسلام همواره هم روح را و هم بدن را همواره در حرکت دارد. یک عبادت متحرک و با جامعه نه با فرد. با جامعه درون را اصلاح کن و برون را، که این دو بی هم قابل اصلاح نیستند حرکتی متعهدانه و هدف دار.» (شریعتی، 1345، ص133و 136).
باید توجه داشت که حج یک اجتماع انبوه و کمّی از جماعات مختلف ملل اسلامی نیست. حج یک نهضت فراگیر است حج یک حرکت است یک تحرک دائمی است، و به قول مرحوم شریعتی هجرت است، هجرت از درون و هجرت از برون نه در جایت بمان، نه در حالت بمان همواره روحی مهاجر باش. بسوی مبداء، به سوی مقصد آنجا که می توان انسان باشی حج، اصلاح درون و بیرون به صورت توامان است که این دو بی هم قابل اصلاح نیستند.
حج یک حادثه بی نظیر در تمامی سالهای بعد از ظهور اسلام است. یک پدیده سازمان یافته و هدفمند که هدف بیدار امت اسلامی و آگاهی بخشی به جهان اسلام در خصوص حقایق اسلام از یکسو و واقعیتهای تلخ و شیرین دنیا در هر عصر و دوره ای است که می بایست زمینه ساز رهائی از بردگی و بندگی کهنه و نو و گسستن زنجیرهای اسارت باشد خداوند متعال در آیه 97 سوره مائده، حج (کعبه) را عاملی برای قیام و ایستادگی مردم معرفی می کند، قیامی که باید منتهی به قسط و عدل شود، بی عدالتی و ظلم و نابرابری را از بین ببرد. به قول آقای قرائتی حج وسیله ای برای رفع ناب مانی ها و قدرت نمائی و ضعف زدائی، دردشناسی و دوایابی (امت اسلامی و جهان اسلام) است، کعبه قیام است یعنی مرکزی است که می توان مردم را برای قیام، دور آن دعوت نمود همان گونه که امام حسین قبل از عزیمت به کربلا چنین کرد همانگونه که قیام حضرت مهدی (عج) هم از آنجا آغاز و مایه خواهد گرفت (محسن قرائتی 1365-19)
اگر وحدت و یگانگی امت اسلامی تحقق یابد با توجه به بعد معنوی و اعتقادی چنین وحدتی، عظیم ترین قدرت جهان، از آن مسلمانان خواهد بود و سردمداران استکبار نیز از همین نکته واهمه دارند و تمام دسیسه ها و نیرنگ های خود را به کار می گیرد تا چنین اتفاقی تحقق نیابد چون اگر چنین شود دیگر توان چپاول ثروت عظیم و خدادادی جهان اسلام را نخواهند داشت.

5- بُعد اجتماعی حجّ
«خداوند متعال در آیات 26و 27 سوره حج برای این مهمانی بزرگ دعوت عام می فرماید و در آیه 25 سوره حج آن را برای تمام طبقات و تمامی مردم جهان معرفی می کند. علاوه بر آن در آیه 125 بقره نیز مکه را محل امن معرفی می کند که هرگونه تعدّی و تجاوز در آنجا حرام است و هر کسی به آن جایگاه مقدس پناه برد در امان خواهد بود چنانچه در شرایع پیش از اسلام نیز این قداست ملحوظ بوده است. در این باره نیز شهید بهشتی سخنی زیبا دارد که می گوید روابط مردم در چند روز مراسم با یکدیگر از هر نظر، روابطی است که بیش از هر چیز، تحت تأثیر ایمان افرادی که دور یکدیگر جمع شده اند قرار دارد و در پرتو چنین ایمانی است که تجاوز، تعدی و جلوه های دیگر خودخواهی در رفتار انسان ها بسیار کم دیده می شود به طوری که انسان در آنجا می تواند با خودش اندیشه کند که اگر جامعه ای بزرگ در تمام طول سال تحت تأثیر چنین ایمان زندگی می کرد وضع عقد اجتماعی، محبت و برادری و غم خوار یکدیگر بودن در زندگی اجتماعی بسیار بهتر می بود.» (بهشتی، 1365، ص65).
بُعد اجتماعی حج تنها به زمان طواف خانه خدا و مناسک حج ختم نمی شود. در اغلب مناطق کشورمان با الهام از تعالیم عالی اسلام روش بسیار پسندیده و زیبائی وجود دارد که معمولاً حجاج قبل عزیمت به خانه خدا به ملاقات دوستان و آشنایان خود می روند و طلب حلیّت می کنند و حتی با دشمنان دیرینه از در آشتی در می آیند. کینه ها، خصومت ها و بدبینی ها و حسدها تبدیل به انس و الفت و محبت و دوستی می شود و این سنت از لحاظ ایجاد مودّت و محبت در جامعه اسلامی اهمیت به سزائی دارد.
یکی از زمینه های مربوط بُعد اجتماعی حج «امنیت اجتماعی» است. مواردی که از قول مرحوم بهشتی نقل شد، یکی از محصولاتش، تأمین امنیت در جامعه است، حجاج بیت الله الحرام در مناسک حج دل مشغول یکدیگر نیستند و هیچ نظر سوئی در روابط بین آنها مصداق پیدا نمی کند بجای بغض، کینه، حسادت، تنگ نظری و…
محبت، دوستی، گذشت، گشاده دستی و… حاکم بر مناسبات انسانی است. هیچ انسانی حق تعرض به جان و مال و ناموس دیگری را ندارد و در چنین شرایطی، برادری مورد نظر قرآن کریم در آیه یازده- سوره حجرات محقق می شود.
آیه 112 سوره نحل شهر نمونه اسلامی را شهری معرفی می کند که در آن امنیت برقرار است و چنین شهری در مناسک حج واقعیت پیدا می کند به قول یکی از مفسرین قرآن کریم راستی در دنیای پرهیجان و نزاع که شعله های آتش جنگ و فساد و جهل و تفرقه، همه آنرا وا گرفته است نیاز به یک منطقه امن نیست تا مظلومان تاریخ از سراسر جهان در آنجا جمع شوند و از دردهای خود، جهانیان را آگاه کرده چاره اندیشی نمایند؟ و این یکی از ابتکارات اسلام است که منطقه ای را به نام حرم و منطقه امن قرار دهد (که همه صرف نظر از رنگ و نژاد و ملیت و قومیت کامل باشند) (قرائتی 1365-22)
یکی دیگر از امتیازات و ویژگی های حج، نزدیک بودن زندگی ها به یکدیگر و عدم امتیاز خواهی و امتیازطلبی بین مشرف شدگان بر حج است (هر چند با تأسف و با درجه بندی کردنها، این ویژگی بتدریج دچار خدشه می شود که به هیچ وجه در شأن حج و کعبه نیست) بقول مرحوم بهشتی، حج اگر چه نمی گوییم یک نمونه از زندگی اقتصادی بدون فاصله است اما لااقل با فاصله کم است و در موسم حج عملاً مردمی که در اجتماع بزرگ خانه خدا شرکت می کنند از حداقل زندگی یکسان بهره مند هستند. اجتماع حج اجتماع نمونه ای از امت اسلامی در اجرای تعالیم اسلام است و می توان تا حدودی جلوه ای از برادری و برابری اسلامی را رویت کرد.

نتیجه بحث
حاصل سخن این که در مورد ارتباط حج با خدمات اجتماعی همین بس که، زمانی که یک مسلمان معتقد تصمیم می گیرد حج تمتع بجای آورد از همان لحظه، شروع به اعمال و حرکاتی می کند که نتیجه اقدامات او به اجتماع برمی گردد و در نهایت تعاون و یگانگی امت اسلامی را عینیت می بخشد. حاصل پاک کردن اموال او، رفاه و آسایش فقرا و مساکین و یا چرخش چرخ های اقتصادی کشور اسلامی است، نتیجه مراسم قبل و بعد از زیارت خانه خدا، اطعام فقرا، مودت و دوستی با ارحام، نزدیکان و همسایگان است، ماحصل مناسک او در مکه معظمه، بیداری و دل آگاهی او است.
به عنوان حسن ختام مبحث حج، به کلیات خطبه های پیامبر اسلام که در حجه الوداع فرموده است اشاره می کنیم. در رابطه با حجه الوداع گفته شده است که آخرین حج رسول گرامی بود و در این حج، از همین مسلمین دعوت به شرکت در مراسم حج بعمل آمده بود تا در تمرین و تعلیم مناسک حج به عنوان یک سنت متعالی، آخرین رهنمودهای رهبر جامعه اسلامی به گوش جهانیان به ویژه مسلمین برسد. رسول اکرم در این حج ضمن ایراد خطبه مهمی، امت اسلامی را در موارد زیر مورد خطاب قرار می دهند و به آنها سفارش مؤکد بر این زمینه ها می فرمایند:
1- تهذیب نفس و تزکیه روح.
2- حفظ اتحاد همه جانبه مسلمانان.
3- برقراری امنیت مردم و حفظ مال و جان آنها.
4- حفظ پیوند با امام راستین و رهبری امت اسلامی و تبعیت از ایشان.
5- حفظ اصل مساوات و برابری.
6- ختم دشمنی و خون خواری های زمان جاهلیت.
7- رعایت حقوق زنان و نیکی به آنها.
8- احترام به حقوق زیردستان و تأمین نیازمندی هایشان.
9- رعایت اصول برادری نسبت به مسلمانان.
10- گرامی داشتن قرآن و اهل بیت رسول الله.
11- مسئولیت همه در پاسداری از احکام اسلامی.
12- معرفی امام به امت و تعیین جانشین و سفارش به امت اسلامی در اطاعت از او.
که اطاعت از او اطاعت از پیغمبر خداست. (فرهنگ ارشاد اسلامی، 1361، ص67).

پی نوشت ها :

1- برای مطالعه بیشتر به کتاب «حج» از محسن قرائتی، دفتر انتشارات اسلامی، قم، 1365 مراجعه شود.
2- Self control
منبع مقاله :
زاهدی اصل، محمد؛ (1387)، مقدمه ای بر خدمات اجتماعی در اسلام، تهران: انتشارات دانشگاه علامه طباطبایی، چاپ دوم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید