حریم خصوصی و امر به معروف و نهی از منکر (1)

حریم خصوصی و امر به معروف و نهی از منکر (1)

چکیده

ماهیت حریم خصوصی و مبنای آن در زمره ی کانونی ترین موضوعات حقوق بشری قرار دارد. امروزه حریم خصوصی به عنوان یک اصل بنیادین و اخلاقی، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. در اسناد بین المللی از جمله اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، اعلامیه ی حقوق بشر اسلامی (قاهره) و میثاق حقوق مدنی و سیاسی، این اصل به عنوان یک حق، مورد پذیرش و شناسایی قرار گرفته است. در حقوق موضوعه ی جمهوری اسلامی ایران، هر چند این واژه به کار نرفته است، اما قانونگذار با بیان مصادیق آن به تعیین قلمرو و دامنه ی آن پرداخته است. اهمیت این موضوع امروزه به مراتب افزایش یافته و توجه همه ی دولت ها را به خود جلب کرده است. وجود ابهاماتی در تعریف، مبنا، قلمرو و مصادیق این حق، آن را از جهت نظری نیازمند مباحث ویژه ای کرده است. در این نوشتار، ضمن بررسی این موضوع و مبانی آن، نسبتش با مهمترین مفهوم اجتماعی در گزاره های دین اسلام؛ یعنی امر به معروف و نهی از منکر تبیین شده است.

مقدمه

پذیرش حوزه هایی که دیگران به راحتی و بدون هر گونه دلیل منطقی و عقلانی ای نتوانند در آن وارد شوند از آرزوها و مطالبات عمومی انسانها در جوامع گذشته، حال و آینده محسوب می شود. نگاهی اجمالی به تاریخ زندگی انسانها حاکی از ترسیم قلمروی است که انتظار آن بوده است که دیگران اعم از افراد و دولت ها بدون اذن و رضایت صاحب قلمرو، وارد آن نشوند. ورود به منازل دیگران، اماکن خصوصی، استراق سمع، بازرسی بدنی با ابزارهای مختلف، انگشت نگاری برای ورود به سرزمین دیگر کشورها از جمله اموری هستند که در این قالب، خود را نشان می دهند.
پذیرش و شناسایی هویت فردی و اعلام رسمی چنین هویتی، چه از طرف دیگران و چه از طرف دولتمردان و حاکمان، اقتضای پذیرفتن حقوق و آزادی های فردی را دارد؛ هر چند در ترسیم این قلمرو و محدوده ی آن، اختلاف نظر بسیار است که باید گفت: تنها با تکیه بر مبانی نظری این حق، می توان به ارائه ی راه حل های منصفانه و عادلانه پرداخت.
مفهوم حریم خصوصی و حقوق ناشی از آن به معنای امروزی در دهه ی 1890 توسط یکی از قضات دادگاه های ایالات متحده به نام «لوئیس براندیس» (1) در مقاله ای با عنوان «حقوق مصونیت و حقوق خصوصی» به کار رفت. او در این مقاله، حریم خصوصی را به معنای حق تنها بودن برای افراد دانست.
این واژه با تأخیر در ادبیات حقوقی وارد شد؛ به عنوان مثال، تحقیقات دانشگاه «تورنتو» بیانگر آن است که تا سال 1960 میلادی این واژه در این دانشگاه مورد استفاده و پژوهش واقع نشده است (انصاری، 1386: 64). با گذشت زمان، این معنا در اسناد مختلفی مطرح شد. از جمله اسنادی که به این موضوع وحقوق مربوط به آن ــ تا حدودی ــ اشاره کرده اند، ماده ی 20 اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، ماده ی 9 و 17 میثاق حقوق مدنی و سیاسی و اعلامیه ی حقوق بشر اسلامی (قاهره) که در موارد مختلف از جمله: بند (الف) از ماده ی 6 و بند (الف) از ماده ی 8، بیانیه ی تهران (1968 میلادی)، دستورالعمل اتحادیه ی اروپا در خصوص حمایت از داده ها (1995 میلادی) و کنوانسیون اروپایی حمایت از حقوق بشر و آزادی های بنیادین می باشند.
مقصود این مقاله، یافتن نسبت بین حریم خصوصی و امر به معروف و نهی از منکر
است، اما وجود ابهامات مفهومی و قلمرویی در خصوص حقوق حریم خصوصی، مانع از ارائه ی یک نسبت سنجی روشن می شود. از این جهت، ضروری است که در رابطه با مفهوم، مبنا و قلمرو این حق، کنکاش صورت بگیرد.

مفهوم حریم خصوصی

شناسایی حریم خصوصی به عنوان حقی از حقوق مدنی و سیاسی بشری از اهمیت ویژه ای برخوردار است. این اهمیت، با مشکلات و معضلات چندی در این رابطه نیز همراه می باشد. پذیرش حریم هایی که هیچ کس،حتی دولت نتواند وارد آن شود و تعریف ضابطه ی معین برای ورود به آن حوزه و مطالبه ی از دولت برای شناسایی این حق و اجرای آن و مجازات کردن افرادی که بدون دلیل، این حریم را نقض می کنند از جمله عواملی هستند که در تحقق مشکلات و معضلات مربوط به حریم خصوصی، ماهیت و قلمرو آن نقش آفرینی داشته اند. این وضعیت، اندیشمندان را وادار کرد که بگویند: باید همه اعتراف کنند که مشکلات جدی در تعریف، ذات و قلمرو این حق وجود دارد (همان). وجود چنین معضلاتی موجب شد این سؤال مطرح شود که آیا حریم خصوصی، هویت مستقلی دارد ویا اینکه در قلمرو سایر حقوق محسوب می شود و هیچ گونه هویت مستقلی ندارد. در صورت دوم باید گفت: در اسناد گروه حقوق بشری، عنوان جدایی از سایر حقوق برای این مفهوم وجود ندارد؛ بلکه آنچه وجود دارد حقوقی است با محدوده و قلمروهای خاص که به این قلمروها، حریم خصوصی اطلاق می گردد.
مطلبی دیگری که در خصوص شناسایی و تعریف مفهوم حریم خصوصی وجود دارد، آن است که آیا تعریف حریم خصوصی باید در پرتو هدف صورت گیرد و یا در پرتو وسیله و ابزاری که برای تحقق و اجرای این حق به کار گرفته می شود، آیا تعریف، باید ناظر به هدف و نتیجه باشد یا ناظر به فعل و رفتار (بدان معنا که رسیدن به نتیجه و یا حتی نحوه ی رسیدن به نتیجه، مدنظر نباشد و تمام توجه و اهتمام به اصل فعل و عمل و رفتار و نحوه آن باشد)؟ نکته ی دیگری که توجه به آن در شناخت مفهوم و ماهیت حریم خصوصی نقش دارد، آن است که آیا در این رابطه، باید رویکرد توصیفی ارائه کرد یا می توان از رویکرد ذهنی و آرمانی برای تعریف مفهوم استفاده کرد. آیا در تعریف حریم خصوصی، باید به آنچه وجود دارد بسنده کرد یا آنکه می توان با توجه به
آرمانها، ارزشها و مطلوبهای اجتماعی نیز به تعریف پرداخت.
دخالت داشتن همه ی عوامل فوق، منجر به ارائه تعریف های مختلفی از مفهوم حریم خصوصی شده است. حق تنها بودن، حق برخورداری از خلوت و توانایی برای ایجاد مانع در برابر دسترسی ناخواسته ی دیگران، حق برخورداری از کرامت و شخصیت انسانی از جمله تعاریفی می باشند که در این زمینه ارائه شده است (Louis Brandeis ، 1890).
قدر مشترک همه ی تعابیر مذکور، پذیرش حق بودن چنین امری است که در برگیرنده ی حریم مکانی، حریم روحی ــ روانی، حریم ارتباطی، حریم آبرویی و حریم روابط حاکمیتی است. این سخن، بدان معنا است که هر فردی از افراد جامعه، دارای یک قلمرو خاص و غیر قابل نفوذ است که هیچ شخصی، حتی دولت، بدون وجود دلیل قوی، حق ورود به آن را ندارد. برای ارائه و تبیین بهتر تعریف، ضروری است که حوزه های مختلف حریم خصوصی، شناسایی شده تا تعریف مذکور در هر کدام به شکل دقیق تری نمایان شود:
1ــ حریم اطلاعاتی: تاین حوزه از حریم خصوصی مربوط به مراقبت از اطلاعات شخصی افراد است. ورود عصر رسانه و امکان دستیابی به اطلاعات افراد و اعلان عمومی، بیانگر ضرورت وجود چنین حوزه ای است. در این حوزه، سخن بر سر تصویب قوانینی است که به حفاظت اطلاعات منجر شود (Data Protection). در این راستا ادعا آن است که اطلاعات شخصی افراد؛ مانند اطلاعات پزشکی، فامیلی و آبرویی، تحت کنترل، حمایت و حفاظت قرار گیرد.
2ــ جریم جسمانی: این بعد از حریم خصوصی، ناظر به حفاظت از جسم و فیزیک افراد است تا مورد تجاوز، دزدی و آدم ربایی و اعمالی همچون آزمایش های ژنتیکی، دارویی و یا عکس برداری قرار نگیرند.
3ــ حریم ارتباطات: این حوزه که مهمترین و چالشی ترین حوزه در موضوع حریم خصوصی است در برگیرنده ی کلیه ی اشکال ارتباط افراد در جامعه است؛ چرا که دامنه ی چنین حریم شامل امنیت پست های الکترونیک، پست، اینترنت و کلیه ی انواع ارتباطات؛ اعم از مستقیم و غیر مستقیم می شود.
4ــ حریم مکانی: همان حریم مسکونی است؛ امّا امروزه به دلیل ابهام در مفهوم حریم مسکونی به عنوان حریم خصوصی مکانی، تحت عنوان حریم مکانی عمومی قرار
می گیرد. از آنجا که تعیین دامنه ی حریم خصوصی عملاً به عرف جامعه واگذار شده است، حالتی سیال و نسبی به خود می گیرد. با توجه به آنچه گذشت می توان گفت که حریم خصوصی، حق تنها بودن و حق برخوردار بودن از حوزه های خاص غیر قابل نقض می باشد. این حوزه ها همراه با سلیقه های فردی نیز تعریف می شود. این تعریف با مضامین مشابهی در تعریف شورای اروپا (1970م)، کمیته ی یانگر (1972م)، کنفرانس حقوقدانان نروژ در خصوص حق احترام به حریم خصوصی (1979م) و کمیته ی کالکات (1990 م) بیان شده است (انصاری، 1386: 17 ــ 19). می توان گفت با رجوع به آموزه های اسلامی همین برداشت نیز صادق است که طی بحث های آتی به آن پرداخته خواهد شد.
با لحاظ آنچه گذشت باید گفت: حریم خصوصی، فاصله ی تعریف شده بین فرد و جامعه است. به عبارت دیگر، مفهوم حریم خصوصی با این پیش فرض مواجه است که همیشه بین فرد و جامعه، یک فاصله وجود دارد که مربوط به فرد است و درواقع، حریم او محسوب می شود. این حریم در رویکرد دینی، ماهیت تربیتی و اخلاقی دارد و همین ماهیت، زمینه ی ضمانت اجرایی خوبی را برای آن فراهم کرده است.

راهکارهای حمایتی

به منظور تحقق چهار الگوی موجود در رابطه با حریم خصوصی، چهار راهکار حمایتی نیز در جهان مطرح شده است که عبارتند از:
الف ــ راهکار حقوق عمومی: در این راهکار، تلاش بر آن است که حریم خصوصی در قالب حقوق عمومی تعریف شود. ویژگی خاص حقوق عمومی آن است که سود و زیان ناشی از انجام یا ترک آن، به کل جامعه ی انسانی تسری پیدا می کند. وجودچنین خصلتی، اقتضای اهتمام فوق العاده به قوانین حقوق عمومی را در بُعد داخلی و بعد بین المللی به وجود آورده است. این اهتمام، هم در بعد کنترلی و هم در بعد نظارتی تعریف شده است که اصطلاحاً به مدل قوانین جامع (Comprehensive Law) هم معروف است. در این راهکار، وظیفه ی خاص حمایتی بر دوش دولت گذاشته می شود. در نتیجه، دولت علاوه بر اینکه خود، حق دخالت یا ورود به این حریم را ندارد، باید برای حفظ این حریم، هم اقدامات پیش گیرانه هم اقدامات تنبیهی را اعمال کند. کوتاهی دولت در این حوزه، مسؤولیت داخلی و بین المللی را برای دولت به وجود می آورد.
ب ــ مدل قوانین موردی: همچنان که از نام آن بر می آید، این مدل در برابر قوانین جامع قرار می گیرد و حالت موردی دارد. در این مدل، قوانین با توجه به نیاز و شرایط خاص تصویب می شوند. عدم برخورداری از یک سیستم نظارتی کارآمد و نداشتن تعریف روشن در قوانین موردی و در نتیجه، فقدان سیستم جامع که در برگیرنده ی همه ی احتمالات باشد از عیوب این مدل است.
ج ــ مدل خود تنظیمی (Self Regulation): در این مدل، خود فرد با توجه به مسؤولیتی که بر دوش دارد به تنظیم روابط خود در خصوص حفاظت از اطلاعات و اموال شخصی خود می پردازد. این روش هر چند از ضمانت اجرایی خوبی برخوردار است، اما در عین حال، ابهام در نوع حفاظت و ابهام در نوع احوال شخصی، منجر به ناکارآمدی خواهد شد.
د ــ تکنولوژی حریم خصوصی (Technilogies of Privacy): در این مدل با استفاده از فناوری در سطوح مختلف حفاظتی به حمایت از حریم خصوصی به ویژه در بعد اطلاعات پرداخته خواهد شد. استفاده از تکنولوژی می تواند دامنه ی حمایت را افزایش دهد وحاشیه ی امن متجاوزان و متجاسران به حریم خصوصی را از بین برد؛ به گونه ای که این افراد زودتر شناسایی شده و در برابر قانون قرار داده شوند. عیب این روش، آن است که می تواند ابزاری برای ورود به حریم خصوصی باشد و اطلاعات افراد را سرقت کند (Volio Fernanda, 1981) .

اسلام و حریم خصوصی

آیاتی از قرآن کریم بر پذیرش این حقیقت در اسلام دلالت دارند. آیات 27 و 28 سوره ی نور، آیه ی 11 سوره ی حجرات و کل سوره ی همزه نمونه هایی از این آیات می باشند که هر کدام بعد خاصی از حریم خصوصی را نشان می دهند. به عنوان مثال، آیه ی 28 سوره ی نور در بیان پذیرش حریم مکانی از واژه ی «هو ازکی لکم» استفاده کرده است. کاربرد این واژه در آموزه های دینی حاکی از آن است که تزکیه، اثر روحی و معنوی خاصی دارد و گناه دقیقاً عکس آن را به همراه دارد.
با دقت در آیات مختلف قرآن و از جمله آیه ی 58 سوره ی احزاب، باید گفت: حریم خصوصی، شامل حوزه های مکانی، آبرویی، مالی و جانی فرد است و کاملاً جنبه ی شخصی دارد که نباید مورد دستبرد دیگران قرار گیرد و از آنجا که این قلمرو به عنوان
یک حق محسوب می شود (طباطبایی، 1393ق، ج15: 90ــ 91؛ مکارم شیرازی و جمعی از نویسندگان، 1363، ج14: 405)، دیگران در برابر آن تکلیف دارند و نمی توانند با دلایل احتمالی به آن وارد شوند و یا به افشای آن بپردازند. قرآن کریم در آیات 11 تا 17 سوره ی نور به این حقیقت که مربوط به آبروی افراد است می پردازد. در این آیات خداوند ضمن توبیخ کسانی که با ظن و گمان شایع پراکنی کرده و به اعتقادشان مورد شایعه را امری معمولی و آسان تلقی می کردند، با تأکید ابدی اعلام می کند که مجدداً کسی این روش را دنبال نکند. نکته ی مهم اینکه قرآن مجید در آیه ی 15 همین سوره خطاب به مردان و زنان مؤمن اعلام می کند که شما مورد و مسأله ای را کوچک می پنداشتید در حالی که در نزد خداوند بزرگ است و در ادامه ی آیه از مؤمنان این سؤال توبیخی را می پرسد (2) که چرا هنگامی که آن تهمت را شنیدید، نگفتید ما حق نداریم که به این سخن، تکلم کنیم (نور (24): 16)؟ (3) می توان از سیاق این آیات، وعده ی عذاب الهی را در صورت تعدی و تجاوز به حریم خصوصی استنباط کرد. ممنوعیت تجسس، تحسس و تفتیش (حجرات (49): 12) در ذیل همین معنا و مفهوم قرار می گیرد. تفاوت واژگان در این آیه، حاکی
از گستره بودن دامنه ی چنین ممنوعیتی است. تجسس به معنای کشف عورات دیگران و تحسس به معنای استماع سخنان دیگران است (ابن الجوزی، 1407ق، ج7: 186).
ضرورت استیذان و استیناس و معرفی خود برای ورود به منازل دیگران (نور (24): 27)، عدم تحقق ضمان برای صاحب منزل، اگر سگ او پای فردی که بدون اذن وارد شده را بگیرد (علامه حلی، 1410ق: 298)، ممنوعیت سوء ظن (حجرات (49): 12)، تلقی سوء ظن به عنوان بدترین نوع دروغ گویی (ری شهری، 1380: 391)، ضرورت حمل عمل برادر دینی بر بهترین توجیه تا آنکه خلاف آن ثابت شود. ممنوعیت نمّامی (سخن چینی) که بنا بر فرمایش شهید ثانی، غیبت، وجه مشدد نمّامی است (شهید ثانی، بی تا: 306)، ممنوعیت سبّ و قذف و هجو که شیخ انصاری آن را به ادله ی اربعه حرام می داند (شیخ انصاری، 1422 ق، ج 1: 94) و احوط دانستن انجام این عمل در خصوص اشخاص ظاهر الفساد که تنها در صورت جمع بودن شرایط نهی از منکر می توان آن را انجام داد (همان)، همگی حاکی از اهمیت، جایگاه و ضرورت توجه به حریم خصوصی اشخاص است.
قرآن کریم از مؤمنان می خواهد که دیگران را مورد تمسخر خویش قرار ندهند و در تحلیل آن می فرماید: شاید قوم مورد تمسخر، بهتر از گروهی باشند که تمسخر می کنند. جالب تر آنکه همین خطاب و تحلیل را به منظور تأکید بیشتر و در خصوص زنان به طور جداگانه بیان می کند. اینکه چرا قرآن کریم می فرماید: شاید گروه مسخره شده بهتر باشند، خود جای بحث و گفت و گو دارد. می توان گفت ادب قرآنی اقتضا کرده است که دل افراد تمسخر کننده با کلمه ی شاید، متوجه خطای فاحش خویش بشود؛ چرا که روشن است که مسخره کردن به دلیل آنکه با پیش فرض تحقیر فرد مورد تمسخر همراه است، قطعاً کار زشتی است؛ به ویژه اگر علت تمسخر، مسأله ای غیر عادی در فرد مورد تمسخر باشد؛ مثل آنکه گویش یا ویژگی جسمی خاصی در فرد مورد تمسخر، وجود داشته باشد. از نکات مهم دیگری که در این آیه در مورد حریم خصوصی مطرح شده است، مسأله ی طعن و عیب جویی است که باز از مصادیق حریم آبرویی است. به کار بردن نام بد و القاب نکوهیده و زشت برای یکدیگر از منظر قرآن، کار بسیار زشتی تلقی شده است؛ تا جایی که از جمله ی منکرات و فسق داشته شده است و باید از چنین عملی توبه کرد. این آیه ی شریفه به طور شفاف بیانگر حریم خصوصی از دیدگاه آیات الهی است.

حریم خصوصی و اسناد بین المللی

اهمیت این موضوع را می توان در اسناد حقوق بشری نیز یافت. اعلامیه ی جهانی حقوق بشر در ماده ی 12 اعلام می کند که «احدی در زندگی خصوصی، امور خانوادگی، اقامتگاه یا مکاتبات خود، نباید مورد مداخله های خود سرانه واقع شود و شرافت و اسم و رسمش نباید مورد حمله قرار گیرد. هر کس حق دارد که در مقابل این گونه مداخلات و حملات مورد حمایت قانون قرار گیرد».
دایره ی وسیعی که از حریم خصوصی در این ماده ترسیم شده است، بیانگر اهمیت و جایگاه آن در بین سایر حقوق بشری است. این معنا در ماده ی 9 نیز بیان شده است: «احدی نباید خودسرانه توقیف، حبس یا تبعید شود»؛ یعنی آنکه حریم مکانی افراد نباید به صورت خودسرانه مورد تعدی و تجاوز قرار گیرد. در ماده ی هشتم، ضمانت اجرای چنین حق اساسی و انسانی ای، رجوع مؤثر به محاکم ملی صالحه دانسته شده است. میثاق حقوق مدنی و سیاسی در ماده ی 9 و 17 خود، همین حقیقت را متذکر شده است.
ماده ی 14 کنوانسیون مربوط به حقوق کارگران مهاجر و ماده ی 16 کنوانسیون ملل متحد ــ مربوط به حمایت از کودکان ــ به این امر مهم اشاره کرده است.
از دیگر اسنادی که به این موضوع پرداخته اند، عبارتند از: اعلامیه ی حقوق بشر اسلامی (قاهره، 1990م) در بند (الف) از ماده ی 6 و بند (الف) ماده ی 8 و بیانیه ی تهران (1968 م) و دستورالعمل اتحادیه ی اروپا در مورد حمایت از داده ها (1995 م) که همگی دلالت بر موقعیت ویژه این حق انسانی دارند.

پی‌نوشت‌ها:

* محقق حوزه ی علمیه ی قم و عضو هیأت علمی دانشگاه آزاد نجف آباد.
1.Louis Brandeis.
2.به عنوان مثال آیه ی 27 و 28 از سوره ی نور که در آن دستور داده شده است که به خانه هایی که متعلق به شما نیست، داخل شوید تا اینکه اجازه بگیرید. برای دیدن ادله ی دیگر ر.ک: طبرسی، مجمع البیان، ج 7: 214؛ روح المعانی، ج 10: 201؛ کلینی، الکافی، ج 4، باب العشر؛ شیخ صدوق، من لا یحضره الفقیه، ج 2: 622 و 624؛ میزان الحکمه، ج 1: 38 ــ 48؛ (جمعی از نویسندگان، تفسیر موضوعی قرآن کریم: 272ــ 290؛ علامه ی طباطبایی، المیزان، ج 18 (عربی) ذیل آیه ی یازدهم از سوره ی حجرات.
3.ظاهر آیه ی شریفه که می فرماید: «مَّا یَکُونُ لَنَا ان نتَکَلَّم بِهَذا سُبحَانَکَ هَذَا بُهتَانٌ عظیمٌ» (نور، (24): 16)، نفی حق است.

منبع:نشریه حکومت اسلامی، شماره 56.

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید