انسان هنگامی که در این دنیای پهناور و پر از مخاطره، احساس، ضلالت، و تاریکی پا به عرصه هستی مینهد، و خود را در مسیری سراسر ابهام و اغتفال و سردرگمی مییابد، همواره با فطرت و قلب سلیم خود به دنبال روزنههای امید و چراغهای هدایت و نور میگردد.
زندگی سراسر نور، افتخار و سرشار از برکت و رحمت و هدایت پیشوایان معصوم و حجتهای الهی بر روی زمین ـ علیهم السّلام ـ چنان امید و عشقی را در دل آدمیان حقیقتجو ایجاد مینماید و چنان حرکتی به سوی هدایت ایجاد میکند که همگان بر سر این سفره هدایت متنعّم شده و در مسیر هدایت، با پیروی از سیره عملی و دستورات اهلبیت عصمت و طهارت ـ علیهم السّلام ـ میتوانند به اوج کمال و معرفت و سعادت دست یابند.
البته توجه به این نکته لازم است که معصومین ـ علیهم السّلام ـ هر کدام در طول حیات نورانی خود به اقتضای زمان و شرایط خود به گونهای عمل کردهاند که الگوپذیری با توجه به این شرایط، مسیر هدایت را بسیار آسان و پرمعنی مینماید.
چهارمین پیشوای معصوم شیعیان، زینت عابدان و زاهدان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ که یکی از ستارگان پرفروغ آسمان امامت و ولایت هستند، زندگی سراسر نور و معنویت و عشق به خداوند را سرلوحه سیره عملی خود ساخته و زیباترین آموزهها و درسهای اخلاقی و معنوی را برای همگان آموخته و به ارمغان آوردهاند.
امامان شیعه این قهرمانان تمامی عرصههای فضیلت، پیوسته مظلوم بودهاند و این مظلومیت، تنها از ناحیه دشمنان نبوده است بلکه گاهی از ناحیه دوستان ناآگاه نیز به این مظلومیت دامن زده شده است. امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از زمره این پاکان معصوم است که غبار مظلومیت بیشتری بر چهرهاش نشاندهاند. امامی که در حساسترین دورهها و شرایط حکومت، علم امامت را به دوش گرفته و کیان اسلام را از خطرات حتمی رهاینده است. امامی که سمبل عزت، مناعت طبع، غیرت و شجاعت علوی ـ علیه السّلام ـ است. امّا برخی ناآگاه با افزودن پسوند نابجای «بیمار» به نام این بزرگوار، چهرهای همیشه بیحال و بینشاط و عزلت گرفته از او ساختهاند.[1]
توجه به ابعاد مختلف زندگی این امام همام، تا حدی غبار از چهره نورانی آن حضرت برداشته و ابهام و سوء اطلاع ما را از عظمت و بینش عمیق و زندگی حماسی و عزت آفرین آن حضرت، از بین برده و سیره عملی آن حضرت را به عنوان یکی از زیباترین الگوهای بشریت جلوهگر مینماید.
بیشک بیماری موقت آن حضرت در حادثه عاشورا، با عنایت خداوند بوده است تا بدین وسیله از وظیفه جهاد معذور گردد[2] و وجود مقدسش از خطر کشتار مزدوران یزید محفوظ بماند و از این رهگذر، رشته امامت تداوم یابد، که اگر آن حضرت نیز در جهاد شرکت مینمود مانند سایر فرزندان امام حسین ـ علیه السّلام ـ به شهادت میرسد و نور هدایت خاموش میشد. نکته مهم و قابل توجه این است که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ مدت کوتاهی در کربلا بیمار بوده و پس از آن بهبود یافته و در حدود 35 سال همچون سایر امامان از سلامت جسمی برخوردار بوده است.[3]
از مهمترین القابی که امام سجاد ـ علیه السّلام ـ به آن منسوب است زین العابدین (زینب عبادت کنندگان) ذوالثقنات (کسی که دارای پینههای بزرگ بود که بر اثر عبادت زانو و پیشانی آن حضرت پینه میبست و پس از مدتی آن را جدا میکردند). سید العابدین (سرور و آقای عبادت کنندگان) سید المتقین (سرور و آقای پرهیزکاران) امین ـ سجاد (زیاد سجده کننده) زین الصالحین (زینت خوبان و درستکاران) زکیّ و … [4]
جالب توجه این است که این القاب را نه فقط شیعه بلکه بسیاری از افرادی که آن امام را منصوب از طرف خدا نمیدانستند و یا پیروان آن امام نبودند، با دیدن نورانیت و شکوه و عظمت آن امام، همگی اذعان به اوج عظمت عبادت آن حضرت میکردند. این القاب و صفات هر یک، نشان دهنده مرتبهای از کمال و درجاتی از ایمان و مرحله از اخلاص و تقوی و معرفت و شناخت والای آن حضرت نسبت به حضرت حق جلّ و اعلی است.[5]
زندگی نورانی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ را میتوان از ابعاد مختلف سیاسی، مبارزاتی، اجتماعی، فردی، فرهنگی و… مورد بررسی و تحقیق قرار دادو به سیره عملی و گفتاری آن حضرت که برگرفته از نهانی عمیق و الهی و معنوی بود پی برد، امّا با توجه به اختصار این نوشتار، به بعد فرهنگی زندگی آن حضرت خصوصاً سیره آن حضرت در مسأله دعا و عبادت اشاره مینماییم.
ابعاد عملکرد فرهنگی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ عبارتند از: ارشاد و هدایت امت، تربیت اصحاب خاص و کادرسازی، هشدار به عقاید غالیان، جبرگرایان و منحرفان و دفاع جدی از حریم دین و سنّت نبوی، احتجاجات و مناظرات با افراد مختلف، دستگیری از درماندگان، تأسیس حوزه علمیه، مبارزه با تهاجم فرهنگی، تفسیر و تبیین معارف والای قرآن و ترویج فرهنگ قرآنی، نشر احکام و آثار تربیتی اخلاقی، تبیین معارف والای دین و کلاس دعا و… تاریخ گواهی میدهد که دانشگاه علمی و فرهنگی امام باقر ـ علیه السّلام ـ و امام سجاد ـ علیه السّلام ـ استمرار حرکت علمی فرهنگی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بوده است. و چه بسا تربیت یافتگان مکتب پربار امام چهارم، از اصحاب دین و دانش آن دو امام همام ـ علیه السّلام ـ بودهاند. [6]
دعا و صحیفه سجادیه
دعا پیوندی است معنوی میان انسان و پروردگار متعال که اثر تربیتی و سازندگی مهمی دارد، لذا دعا از نظر اسلام جایگاه خاصی دارد و دعاهای معصومین ـ علیهم السّلام ـ مکتب تربیتی بزرگی است که در سازندگی و رشد روحی انسانها نقش مهمی دارد.
یکی از روشهای تبلیغی و عملکرد فرهنگی مبارزاتی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ، تبیین معارف والای اسلام در قالب دعا بود. از آنجا که در زمان امام سجاد ـ علیه السّلام ـ شرایط اختناق آمیزی حکمفرما بود، امام بسیاری از اهداف و مقاصد خود را در قالب دعا و مناجات بیان میکرد[7] و از این طریق رسالت الهی امامت خویش را به همگان ابلاغ میفرمود.
مجموع دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ به نام صحیفه سجادیه معروف است که پس از قرآن مجید و نهج البلاغه بزرگترین و مهمترین گنجینه گرانبهای حقایق و معارف الهی به شمار میرود، به طوری که از ادوار پیشین از طرف دانشمندان برجسته ما «اُخت القرآن»[8] و «انجیل اهل بیت ـ علیهم السّلام ـ » و «زبور آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ» لقب گرفته است.[9]
سخن گفتن از ارزش، عظمت، جایگاه، محتوا و مفاهیم نورانی صحیفه سجادیه کاری است بس دشوار و عظیم، گرچه درک معارف والای این صحیفه ارزشمند و نورانی محال و غیرممکن نیست ولی به هر حال درک عمق آن معارفی که برگرفته از کلامی الهی است شاید بتوان گفت فقط بر اهل معنا و معرفت و عرفان ممکن باشد.
امام علی ـ علیه السّلام ـ که سرسلسله فصیحان و بلیغان و متکلمان است، سید رضی (ره) در وصف کلام آن حضرت میگوید: بدان جهت که بر کلام او نشانهای از دانش خدایی و بویی از سخن نبوی است.[10]
در کلام امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نیز دانش و نور الهی موج میزند و بوی خوش تعالیم و سخن نبوی به مشام جان میرسد، دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ از سوز و گداز و مشاهده جمال جمیل خداوند متعال و سبحان است، زیرا آن که شوری در دل ندارد، نمیتواند این گونه اثری را خلق نماید، و آن که گلستان و باغ را ندیده باشد هرگز نمیتواند از طراوت گل و گلستان سخن آغاز نماید.
عظمت این صحیفه نورانی و منبع فیض الهی مورد اذعان همگان (شیعه و غیرشیعه) است. علامه معاصر صاحب تفسیر طنطاوی، مفتی اسکندریه (از علمای سنی قاهره) وقتی که صحیفه سجادیه به دستش رسید و آن را مورد بررسی قرار داد، چنین نوشت: این از بدبختی ما است که تاکنون بر این اثر گرانبهای جاوید که از مواریث نبوت است، دست نیافته بودیم، من هرچه در آن مینگرم، آن را از گفتار مخلوق برتر و از کلام خالق پایینتر مییابم.[11]
نکته قابل توجه و مهم در شناخت دعاهای امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در صحیفه سجادیه این است که اهداف این صحیفه نورانیه عبارت است از: 1. رهایی بندگان از زندان طبیعت؛ 2. فهماندن ادب عبودیت؛ 3. قیام در خدمت ربوبیت؛ 4. بیان معارف ناب و آداب و تهذیب اخلاق.[12]
مرحوم علامه مجلسی (ره) در مورد وجه نامگذاری صحیفه سجادیه و در وصف آن چنین مینگارد: همان طور که زبور و انجیل از جانب خداوند متعال بر زبان داود ـ علیه السّلام ـ و عیسی بن مریم ـ علیه السّلام ـ جاری شد، صحیفه سجادیه نیز از جانب خداوند متعال بر زبان سید ساجدین، علی بن الحسین زین العابدین ـ علیه السّلام ـ جریان یافت.[13]
نکته مهم دیگر اینکه معارف ادبی صحیفه سجادیه، آموزنده و بیانگر مباحث مختلف در زمینه مسایل اعتقادی (توحید، عدل، نبوت، امامت، معاد، فرشتگان و…) طاعات و عبادات (نماز، حج، زکات و…) سیاست، اقتصاد، مسایل تربیتی و اخلاقی، مسایل اجتماعی، مسایل فردی، علم، انسان شناسی، تاریخ، بهداشت، مسایل نظامی و… است که همه اینها بیانگر علم لدنی آن حضرت و توجه به جمیع جهات و نیازهای مادی و معنوی و دنیوی و اخروی در مسایل مختلف و مورد نیاز انسانها میباشد.
[1] . سید احمد خاتمی، سیمای حماسی امام سجاد، ص 7، نشرمطهر، 1380، چ اول.
[2] . سبط الجوزی، تذکره الخواص، نجف، مطبعه الحیدری، 1383 ق، ص 324؛ مسعودی، اثبات الوصیه، مطبعه الحیدری، 1373، ص 324.
[3] . مهدی پیشوایی، سیره پیشوایان، موسسه امام صادق، 1372، ص 235 و 236.
[4] . سید جعفر شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، ص 7، دفتر انتشارات اسلامی، چ سوّم، 1370.
[5] . همان، ص 8 (با اندکی تلخیص).
[6] . ابراهیم بابایی آملی، سیره عملی و علمی امام سجاد، ص 71، نشر نجبا، 1381.
[7] . سیره پیشوایان، همان، ص 270.
[8] . شیخ آقا بزرگ تهرانی، الذریعه الی تصانیف الشیعه، ج 15، ص 18، بیروت، دارالاضواء، 1378 ق.
[9] . سید علیخان مدنی، ریاض السالکین، ص 4، قم، موسسه آل البیت.
[10] . مرتضی مطهری، سیری در نهج البلاغه، ص 38، نشر صدرا.
[11] . سید صدر الدین صدر بلاغی، ترجمه صحیفه سجادیه، ص 37، دار الکتب الاسلامیه.
[12] . با استفاده از کلام امام راحل در آداب الصلوه، ص 192.
[13] . بحار الانوار، ج 107، ص 43.
@#@
علم امام سجاد ـ علیه السّلام ـ
حضرت مولی الموحدین علی ـ علیه السّلام ـ فرمودند: لایقاس بآل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ من هذه الامه احدٌ؛ هیچکس از این امت را نمی شود (و نمیتوان) با آل محمد ـ صلّی الله علیه و آله ـ مقایسه نمود.[1] آری ما دنیویان هرگز با این معرفت و دانش کم و کوتاه خود نمیتوانیم اوج عظمت و مقام والا و علم بیانتهای معصومین ـ علیهم السّلام ـ را درک کنیم، چرا که وقتی چشمهای به دریای بیکران و لایزال الهی وصل گردد متصف به آن وسعت و عظمت میگردد.
بهترین سند برای فهم گوشهای از علم و عظمت و معنویت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ بررسی و تدبر و تعمق در همین صحیفه سجادیه است که هر قدر بیشتر در آن فرو رویم به معارف بیشتری پی میبریم، همچنین رساله حقوق آن حضرت و کلمات نورانی منقول از آن حضرت همگی گویای این مطلب است.
امام در زمینه نشر معارف و احکام الهی در تمامی زمینهها و معارف در قالب دعا و مناجات چنان عمیق و سترگ و گسترده گامهای بلند و بزرگ برداشتهاند که دانشمندان را به تحسین غیرقابل وصف و اعجاب واداشته است؛ چنان که دانشمند بزرگ شیعه، مرحوم شیخ مفید (ره) مینویسد: فقهای اهل تسنن به قدری علوم از او نقل کردهاند که به شمارش نمیگنجد، و مواعظ و دعاها و فضایل قرآن و حلال و حرام به حدی از آن حضرت نقل شده است که در میان دانشمندان مشهور است و اگر بخواهیم آنها را شرح دهیم، سخن به درازا میکشد و… .[2] عبادت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ
خاندان پیغمبر به پیروی از سید و مقتدای خود در عبادت پروردگار اهتمام خاصی داشتند. قرآن به پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ امر کرد که پاسی از شب را به نماز بگذراند تا آن که خدا او را به مقامی محمود برساند: «عسی اَن یبعثک ربک مقاماً محموداً»[3] و او چنان در کار عبادت اهتمام ورزید که قرآن به دلداریش آمد «و ما انزلنا علیک القرآن لتشقی»[4] پس از او امامان دین سیرت جد خود را زنده نگاه داشتند و در میان آنان علی ابن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ و علی ابن الحسین ـ علیه السّلام ـ در کثرت عبادت امتیازی خاص یافتهاند چنان که از لقبهای او سید العابدین، سید الساجدین، و ذو الثفنات است.[5] قطعاً آنچه که از عبادت و طاعت امام سجاد ـ علیه السّلام ـ نقل شده، گوشهای از عبادت آن حضرت است که دیگران مشاهده کردهاند و برای ما نقل شده است. خلوتهای مناجات امام با حضرت حق جلّ و علا به گونهای بود که صفت ذوالثفنات از ویژگیهای آن حضرت بود که پس از هر مدتی پیشانی آن امام بزرگوار پینه بسته و آن را جدا میکردند. یکی از یاران آن حضرت نقل میکند که: او (امام سجاد ـ علیه السّلام ـ ) را دیدم از شامگاه تا سحر طواف و عبادت میکرد در حالی که همگان خفته بودند، آن حضرت با چشمانی گریان با سوز و عشق مناجات میکردند.[6] عبدالله بن محمدقرشی روایت میکند که: چون علی بن الحسین ـ علیه السّلام ـ وضو میگرفت، رنگش زرد میشد، به ایشان میگفتند تو را چه میشود، میفرمود: آیا میدانید پیش چه کسی بر پا بایستم؟ [7] روزی امام سجاد ـ علیه السّلام ـ در سجده بود، آتش در خانهاش افتاد، بدو گفتند یابن رسول الله آتش، آتش! و او همچنان در سجده بود تا آتش خاموش شد، بدو گفتند: چه چیز شما را از آتش به خود مشغول کرد؟ امام ـ علیه السّلام ـ فرمود: آتش آخرت.[8] خادم آن حضرت نقل می کند: نه در شب برای او رختخوابی گستردم و نه در روز برای او سفرهای نهادم.[9] حضرت امام باقر ـ علیه السّلام ـ در توصیف عبادتهای پدر بزرگوارش چنین میفرماید: پدرم در یک شبانهروز، هزار رکعت نماز میخواند، چنان که امیرالمؤمنین حضرت علی ـ علیه السّلام ـ چنین میکرد. آن حضرت پانصد درخت خرما داشت که در کنار هر یک از آنها دو رکعت نماز میخواند. هنگام نماز رنگ از چهره پدرم میپرید و همچون بندهای ذلیل در پیشگاه خداوند به نماز میایستاد و اعضای بدنش از خوف پروردگار به شدت میلرزید و به گونهای نماز میخواندند که گویا آخرین نماز اوست و پس از آن از دنیا خواهد رفت.[10] و امّا در بیان حکمت دعاهاو عبادات بسیار آن امام، روزی امام باقر ـ علیه السّلام ـ هنگامی که پدر بزرگوار خود را در حال عبادتی عمیق و سجدههای طولانی و زیاد دید از ایشان پرسید: «پدرجان! چگونه این همه عبادت میکنید و از خود بیخود می شوی؟» امام سجاد ـ علیه السلام ـ باز به گریه افتاد و پس از لحظهای سکوت فرمود: «فرزند عزیزم! اگر تو به عبادتهای جدّت امیرالمؤمنین آگاه میشدی، هرگز عبادت مرا به حساب نمیآوردی، عبادت من کجا و عبادت امیر مؤمنان علی ـ علیه السّلام ـ کجا؟!»[11] این بود گوشهای مختصر از عظمت والای زین العابدین امام سجاد ـ علیه السّلام ـ و فرهنگ دعا در محضر آن حضرت و طاعت و عبادت و دعای آن پیشوای معصوم ـ علیه السّلام ـ .
اللهم صل علیهم صلوه زاکیه نامیه دائمه طیبه.
[1] . نهج البلاغه، خطبه 2.
[2] . شیخ مفید، الارشاد، ج 2، ص 260، مکتبه بصیرتی.
[3] . اسراء، 17.
[4] . طه، 2.
[5] . سید جعفری شهیدی، زندگانی علی بن الحسین، همان، ص 139.
[6] . ابن شهر آشوب، مناقب، ج 4، ص 151، با تلخیص، انتشارات علامه، قم.
[7] . الارشاد، ج 2، ص 143، همان.
[8] . علی بن عیسی، اربلی، کشف الغمه، ج 2، ص 74، نشر تبریز.
[9] . محمد بن علی بن بابویه، علل الشرایع، ج 1، ص 232، نشر دار احیاءالتراث العربی، نجف.
[10] . بحار الانوار، ج 46، ص 59.
[11] . ارشاد شیخ مفید.
حسن منتظری-مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه