نهج البلاغه در کلام علما و بزرگان شیعه

نهج البلاغه در کلام علما و بزرگان شیعه

1. بنیانگذار جمهورى اسلامى حضرت امام خمینى (ره) در وصیتنامه الهی سیاسی خود می فرمایند:
ما مفتخریم که کتاب نهج‏البلاغه که بعد از قرآن، بزرگترین دستور زندگى مادى و معنوى و بالاترین کتاب رهایى بخش بشر است و دستورات معنوى و حکومتى آن بالاترین راه نجات است، از امام معصوم ماست.(1)
و در پیام دیگرى آن را شفاى دردهاى فردى و اجتماعى دانسته و آن را اقیانوسى معرفى مى‏نماید که هر دانشمندى در آن فرو رود غرق مى‏شود.(2)
2. مقام معظم رهبرى حضرت آیت الله خامنه ای (مدظله‏العالى) می فرماید:
نهج‏البلاغه گنجینه عظیمى است که به این سادگى حتى به موجودیت آن نمى‏شود دست‏یافت و آن را فهمید و بعد از اینکه چنین موجودى را شناختیم نوبت کار اصلى یعنى بهره‏بردارى است . ما هنوز موجودیت نهج‏البلاغه را هم نشناخته‏ایم، البته بسیارى از منابع غنى اسلامى نیز همین وضعیت را دارند، اما نهج‏البلاغه با رتبه و پایه والایى که دارد در حقیقت‏یک استثنا است که باید به صورت یک گنجینه استثنائى با آن برخورد کرد .
این کتاب وقتى در کنار قرآن قرار گیرد یقینا تالى قرآن است، یعنى ما دیگر کتابى نداریم که داراى این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت‏باشد، لذا احیاى نهج‏البلاغه تنها وظیفه شیعیان نیست، بلکه وظیفه همه مسلمانان است، همه مسلمانان به عنوان احیاى یک میراث بى‏نظیر اسلامى باید نهج‏البلاغه را زنده کنند . و این احیا نه فقط به معناى کثرت چاپ – که خوب زیاد هم چاپ شده – بلکه به معناى تحقیق در آن است، همچنانکه روى قرآن کریم تحقیق شده، تفسیرهاى زیادى نوشته شده است، روى نهج‏البلاغه هم باید این تحقیقات انجام گیرد، همان طورى‏که قرآن خوانده مى‏شود نهج‏البلاغه هم باید خوانده شود چون تالى قرآن است، همان طورى که مسلمانها خودشان را موظف مى‏دانند که با قرآن انس پیدا کنند و ندانستن قرآن را براى خود نقص مى‏شمارند، ندانستن نهج‏البلاغه هم باید نقص به حساب بیاید .
نکته دیگرى که در اینجا فوق‏العاده مهم است و به نظر من تکلیف همه ما است، این است که ما موقعیت صدور این سخنان و احوال گوینده آنها را به خوبى بشناسیم و بدانیم که این آگاهى و شناخت‏براى درمان بسیارى از بیمارى‏هاى جامعه ما شفایى عاجل است زیرا وقتى گوینده این سخن‏ها را مورد مطالعه قرار مى‏دهیم مى‏بینیم یک انسان عادى نیست‏بلکه دو خصوصیت دارد که سخن او را، به اهمیت فوق‏العاده‏اى مى‏رساند . آن دو خصوصیت، حکمت و حاکمیت اوست، على (ع) اولا یک حکیم است از آن کسانى که «یؤتى الحکمه من یشاء» . حکمت الهى به او داده شده، جهان و انسان و حقایق آفرینش و دقایق هستى را مى‏شناسد، حکیم یعنى به حقایق جهان واقف است، حالا به عقیده کسانى که او را امام معصوم مى‏دانند، به الهام من الله، و به عقیده آنهایى که او را معصوم نمى‏دانند به تعلیم از پیغمبر و از اسلام . بهرحال در اینکه یک انسان بصیر و حکیمى است از نوع حکمت پیغمبران، که به حقایق آفرینش و آنچه در گنجینه‏هاى خداوند است آشنا است کسى تردید ندارد .
در آئینه نهج‏البلاغه نگاه کنید و ببینید شما از وضع کنونى خودتان چه چیزى را مى‏بینید، کدام درد و خطر را مى‏بینید؟ کدام هشدار متوجه ماست؟ درمانش در نهج‏البلاغه موجود است، امروز بسیار لازم است که محققان، نهج‏البلاغه را از این جهات تفسیر کنند.(3)
3. سیدرضى(ره) :
او که خود همت ‏به جمع‏آورى این اثر سترگ گماشته و با نهج‏البلاغه جاودانه شده و همچون قطره‏اى که خود دریا شده مى‏نویسد: جویندگان و سود برندگان از آن زیاد است و این به دلیل گران سنگى و قدر و منزلت این کتاب در فراهم داشتن شگفتى‏هاى سخن‏ورى و زبان‏آورى اوست.(4)
4. مرحوم ملا صالح روغنى قزونى(ره) :
یکى از شارحان بزرگ فارسى نهج‏البلاغه مرحوم ملا صالح روغنى قزونى(ره) است که در عهد شاه عباس دوم سلیمان صفوى مى‏زیسته و از مترجمان زبردست عصر خویش بوده و ترجمه‏ها و شرح‏هاى او بر کتب مهمى چون نهج‏البلاغه، صحیفه سجادیه و مثنوى رومى در دربار صفوى مقبولیت تام داشته است . وى از شاگردان حکیم متبحر میرداماد» مى‏باشد(5) مهم‏ترین اثر وى شرح نهج‏البلاغه به فارسى است که به گفته مرحوم شیخ آقا بزرگ تهرانى از سودمندترین و مفیدترین شرح‏هاى نهج‏البلاغه است (6) که البته چاپ هم شده است . ایشان نهج‏البلاغه را جامع و عدیم‏المثل و فوق طاقت ‏بشرى دانسته است.(7)
5. حجه الاسلام و المسلمین استاد على دوانى :
ایشان که امروزه از رجال شرح حال نویس مهم به ‏شمار مى‏رود و تالیفات متعددى در آثار و احوال دانشمندان دارد برآنند که نهج‏البلاغه خود بهترین وسیله شناخت امام متقین على (ع) است . دانشمندان معتقدند که پس از قرآن دنیاى اسلام کتابى از لحاظ ابعاد و ارزشهاى اسلامى همچون نهج‏البلاغه در اختیار ندارند.(8)
گروهى دیگر نیز نهج‏البلاغه را به عنوان برگزیده سخنان مولا، بیان گر اسلام راستین و ترجمان وحى خدا و برگدان شیوایى قرآن مى‏دانند (9) و منشا این دفتر حکمت را نیز قرآن دانسته‏اند لذا همه حکمت‏ها و دستورات مندرج در آن را ملهم از قرآن و رسول خدا (ص) دانسته‏اند.(10)
6. سیدرضى(ره) باز هم مى‏نویسد :
بعد از قرآن و بیانات پیامبر اکرم (ص) هر کلام و خطبه و مقاله‏اى را که خواندم و شنیدم توانستم با آن رقابت کنم و بهتر از ان یا همانندش را بگویم مگر کلمات امیرالمؤمنین على ع را که هرچه کوشیدم توانایى رقابت‏با آن را در خود نیافتم.(11)
7. مرحوم آیه‏الله حاج میرزا على آقا شیرازى :
عارف بزرگوار مرحوم آیه‏الله حاج میرزا على آقا شیرازى(ره) که در زمان خود اسوه علم و تفوا بوده و امروزه براى آشنایان با معارف اسلامى نامى آشناست، از استادان و غواصان دریاى بى‏کران نهج‏البلاغه بوده است. استاد شهید مطهرى که خود نهج‏البلاغه‏شناس مهمى است در مکتب این دانشور، زانوى تعلم بر زمین زده و با عالم شگفت کتاب حکمت‏آمیز على (ع) آشنا شده است . وى مى‏گوید: او(آیه‏الله حاج میرزا على آقا شیرازى) یک نهج‏البلاغه مجسم بود، مواعظ نهج‏البلاغه در اعماق جانش فرو رفته بود . براى من محسوس بود که روح این مرد با روح امیرالمؤمنین (ع) پیوند خورده و متصل شده است.(12)
جالب این که آشنایى و پیوند این عارف با نهج‏البلاغه از طریق مرحوم شهید مدرس بوده است . به گفته میرزا على آقا شیرازى مدرس نخستین کسى بوده که تدریس نهج‏البلاغه را در حوزه‏هاى علمیه رسمى کرد و این کتاب گرانسنگ را متن درسى براى تعلیم قرار داد.(13)
مدرس زندگى عجیبى داشت، در تمام عمر طلبگى را ترک ننمود، در مراجعت از نجف روزهاى پنج‏شنبه هر هفته براى طلاب درس اخلاق مى‏گفت و مبناى درسش نهج‏البلاغه بود . یک روز به درس ایشان رفتم، چنان حاضرالذهن، عبارات نهج‏البلاغه را از بر مى‏خواند و از کتب بزرگان شعر و ادب و ادربیات عرب، ضرب‏المثل مى‏آورد که من علاقمند شدم و مدتى به درس ایشان مى‏رفتم . وى مى‏گفت‏بالاترین کتاب، نهج‏البلاغه است، بخوانید و به دیگران یاد بدهید . به هر حال مشوق من در نهج‏البلاغه، مدرس بود.(14)
حاج میرزا على آقا شیرازى بر این باور بود که جاذبه و بلنداى کلام امام على علیه‏السلام چون قرآن، دل آدمى را روشنى بخشیده و اندیشه را جهت داده و روح را فرح مى‏نماید . به عقیده وى نهج‏البلاغه پرتوى پرفروغ از قرآن و ترجمان آن است و تراوش روحى ملکوتى است که به حق عبدالله بود و اثرى است مفید و سازنده براى بیدار نمودن خفتگان در بستر غفلت دارویى است‏براى شفاى آنان که به بیماریهاى دل وامراض روان مبتلایند و مرهمى است‏براى افرادى که از دردهاى فردى و اجتماعى در تب و تاب هستند و خلاصه سخنش این بود که نهج‏البلاغه در بین افراد طالب حق و مشتاق مصونیت و مغزهاى نورانى، مشترى دارد و شایسته نیست چنین اثرى محجوب و مهجور بماند بلکه باید جرعه‏هایى از آن را به کام تشنگان فرو ریخت.(15)
8 . استاد علامه حسن‏زاده آملى :
فیلسوف و عارف گرانمایه شیعه استاد حسن‏زاده آملى که در ادبیات فارسى و نیز تبحرى ویژه دارد ، این کتاب را شجره طیبه‏اى که براى زندگى انسانها در تمام شئونات و برنامه‏ها راهنما و دلیل قویى است مى‏دانند . از دیدگاه استاد حسن‏زاده آملى این کتاب، معجزه گفتارى است چرا سیره امام على (ع) به دو معجزه فعلى و قولى تقسیم مى‏شود . معجزه فعلى مانند کندن در قلعه خیبر، و معجزه قولى کتاب گرانقدر نهج‏البلاغه است. (16) ایشان در جای دیگر مى‏گویند:
در سلسله معجزات قولى، قرآن مجید است که صورت کتبى خاتم (ص) است و معارف صادر از اهل بیت عصمت و وحى چون نهج‏البلاغه و زبور و انجیل آل محمد (ص) صحیفه سجادیه و جوامع روایى، تالى آن .(17)
9. حضرت آیت‏الله مکارم شیرازى :
ایشان که علاوه بر تبحر در فقه و اصول، ترجمه‏اى شیوا از قرآن کریم و نهج‏البلاغه به جهان معرفت عرضه کرده و معتقدند که: نهج‏البلاغه مرهمى بر دردهاى جانکاه بشریت است عالى‏ترین روش آزادى انسانها را در ابعاد مختلف مورد بررسى قرار مى‏دهد چرا که منادى عدالت اجتماعى است . این کتاب در نوع خود بى‏نظیر و براى هر زمان و هر نسل، اثر مفید مى‏باشد.@#@ (18)
10. آیه‏الله جعفر سبحانى :
این فقیه بزرگوار و اصولى معاصر، خبرهاى غیبى نهج‏البلاغه را گواه بر این دانسته که امام (ع) علاوه بر آگاهى‏هاى حسى و عقلى از آگاهى سومى به نام الهام و تایید الهى برخوردار است و انسان به وسیله این حس، شکننده مرزهاى زمان و مکان و حجاب ماده مى‏باشد و با این قوه، حوادث را پیش از وقوع درک کرده و با آن حوادث ارتباط برقرار کرده و کاملا آن را لمس مى‏کند . آگاهى از غیب و گزارش امام (ع) از حوادث و رویدادهاى پنهان و پوشیده خصوصا جریان‏هایى که پس از شهادت وى رخ داد یکى از ابعاد گسترده نهج‏البلاغه را تشکیل مى‏دهد و این خبرهاى غیبى گواه است که امام علاوه بر آگاهیهاى متعارف از آگاهى سومى برخوردار بوده که هرگز نمى‏توان آن را از طریق ابزارى به نام حس و عقل کشف کرد . (19)
11. استاد شهید مرتضى مطهرى :
آیه الله شهید مطهرى (ره)در کتاب ارزشمند سیرى در نهج‏البلاغه چنین می نویسد: نهج‏البلاغه چندین دنیا دارد: دنیاى زهد و تقوا، دنیاى عبادت و عرفان، دنیاى ملاحم و مغیبات، دنیاى سیاست و مسئولیت‏هاى اجتماعى، دنیاى حماسه و شجاعت . . (20)
امتیاز نهج‏البلاغه براى فردى که سخن‏شناس باشد و زیبایى سخن را درک کند نیاز به توضیح و توصیف ندارد . اساسا زیبایى درک کردنى است، نه وصف کردنى نهج‏البلاغه پس از نزدیک چهارده قرن براى شنونده امروز همان لطف و حلاوت و گیرندگى و جذابیت را دارد که براى مردم آن روز داشت است. (21)
12. دکتر سید جعفر شهیدى :
استاد دکتر سید جعفر شهیدى که از ادیبان برجسته کشورمان است و استادى مسلم او بر لغت و ادب عرب مورد تایید و تصدیق همگان است و ترجمه شیوایش از نهج‏البلاغه در بین ترجمه‏هاى پیشیناز ویژگی های مهمی برخوردار است، این کتاب عظیم را منبع و سرمایه غنى همه ادیبان، شاعران، خطیبان و نویسندگان تاریخ اسلامى دانسته و همه مطالب آن را یک گنجینه سرشار مى‏داند . وى مى‏گوید:
پس از آن که شریف رضى سخنان امام را از خطبه، نامه و فقره‏هاى کوتهاه گردآورى نمود سرمایه‏اى غنى در دسترس ادیبان و خطیبان و مترسلان نهاده شد چنانچه ظاهرا توجه ادیبان ایرانى به فقره‏هاى کوتاه سخنان امام، پس از تالیف کتاب مطلوب کل طالب من کلام على بن ابى طالب به وسیله رشید وطواط است . بحث در این که آیا همه این خطبه‏ها و نامه‏ها و سخنان کوتاه (کلمات قصار) که در مجموعه‏اى به نام نهج‏البلاغه گردآمده گفتار على (ع) است و یا برخى از گفته‏هاى دیگران نیز به نام حضرت، ثبت‏شده از قرن‏ها پیش آغاز شده و تا امروز به قدر کافى پیرامون آن گفته و نوشته‏اند . آنان که در سخن‏شناسى و نقد ادبى نزد گویندگان عرب کنانتى دارند گواهى داده‏اند که این گوهرهاى گرانبها همه به یک گنجینه تعلق دارد . . . پس از آن که مذهب تشیع در ایران رواج یافت‏به اطمینان خاطر مى‏توان گفت که شعر و شاعر و نثر از تاثیر نهج‏البلاغه و گفتار على (ع) خالى نیست. (22)
13- مرحوم آیه‏الله حاج میرزا على آقا شیرازى :
مرحوم میرزا على آقا شیرازى(ره) سید رضى را دانشمندى بلند قدر مى‏دانست که با تدوین نهج‏البلاغه چراغى فروزان فرا راه جامعه اسلامى قرار داد تا در قرون متمادى و اعصار متوالى، راهنماى جوامع انسانى به راه راست و نیل آنان به کمالات شایسته و فضایل انسانى و تکامل علمى و عقلى باشد و از این که عده‏اى در اصالت چنین اثرى شک مى‏کنند و گویى عاملى از رسوبات رشک‏آلود و لجاجت از آنان برمى‏خیزد، رنج مى‏برد و در برابر این شکاکان که بى‏هیچ برهان یا هدف سالمى در صحت‏سند نهج‏البلاغه و انتساب محتواى آن به امام على (ع) تردید کرده‏اند کوشید تا منابع و مراجعى که این نسبت را ثابت مى‏کنند بیابد و توفیق این اثر ثمین را مسجل کند. (23)
14- در پایان به فرازی دیگر از بیانات مقام معظم رهبرى (مدظله‏العالى) اشاره می نماییم :
این کتاب(نهج‏البلاغه) وقتى در کنار قرآن قرار گیرد یقینا تالى قرآن است، یعنى ما دیگر کتابى نداریم که داراى این حد از اعتبار و جامعیت و قدمت‏باشد، لذا احیاى نهج‏البلاغه تنها وظیفه شیعیان نیست، بلکه وظیفه همه مسلمانان است، همه مسلمانان به عنوان احیاى یک میراث بى‏نظیر اسلامى باید نهج‏البلاغه را زنده کنند . و این احیا نه فقط به معناى کثرت چاپ – که خوب زیاد هم چاپ شده – بلکه به معناى تحقیق در آن است .
این بود گوشه ای از کلمات و نظرات علما و بزرگان بزرگوار شیعه پیرامون نهج البلاغه که با توجه به اختصار در این مقاله به برخی از آنها اشاره گردید .خداوند توفیق بهره مندی هرچه بیشتر از این گنجینه معنوی و نورانی را به ما مرحمت فرماید . انشاءالله .

پی نوشت ها:
1- وصیت نامه الهى و سیاسى .
2- پیام مروخ 27/2/1360 امام خمینى به کنگره هزاره نهج‏البلاغه، ص 7 .
3- بیانات مقام معظم رهبرى در پنجمین کنگره نهج‏البلاغه .
4- استادى، رضا، بحثى کوتاه پیرامون مدارک نهج‏البلاغه، بنیاد نهج‏البلاغه، تهران، 1362 .
5- ریحانه الادب، مدرس تبریزى، کتابفروشى خیام، ج 1 و 2، ص 343 .
6- الذریعه، ج 14، ص 128 .
7- حکمت اسلام، مولا صالح روغنى قزوینى، بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1354، ص 12 .
8- دوانى، على: نگاهى کوتاه به زندگى پرافتخار سید رضى (مندرج در یادنامه کنگره هزاره نهج‏البلاغه) تهران، بنیاد نهج‏البلاغه، 1360، ص 232 .
9- همان، ص 50 .
10- همان، ص 51 – 50 .
11- محمد امین النواوى: جولات اسلامیه، بیروت، 1980، چ 3، ص 99 .
12- مطهرى، مرتض: عدل الهى، صدرا، تهران، 1378، چ 10، ص 49 .
13- گلى زواره ، غلامرضا، شهید مدرس ماه مجلس، تهران، سازمان تبلیغات اسلامى، چ 1، ص 54 .
13- باقى، عبدالعلى: مدرس مجاهدرى شکست‏ناپذیر، قم، نشر تفکر، چ 1، ص 159 .
15- گلى زواره، غلامرضا: ناصح صالح، قم، انتشارات حضور، 1378، چ 1، ص 124 .
16- حسن‏زاده آملى، حسن: انسان کامل در نهج‏البلاغه، مندرج در یادنامه کنگره هزار نهج‏البلاغه – ص 50 .
17- همان، ص 50 .
18- یادنامه کنگره هزار نهج‏البلاغه: ص 178 .
19- همان، ص 163 .
20- مطهرى، مرتضى: سیرى در نهج‏البلاغه، ص 7 .
21- همان، ص 7 .
22- یادنامه کنگره هزاره نهج‏البلاغه: بنیاد نهج‏البلاغه، 1360، ص 221 .
23- گلى زواره، غلامرضا: ناصح صالح، قم، انتشارات حضور، 1378، چ 1، ص 170 .
24- بیانات مقام معظم رهبرى در پنجمین کنگره نهج‏البلاغه.
حسن منتظری – مرکز مطالعات و پژوهش های فرهنگی حوزه علمیه

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید