پیشینه ی تاریخی اعتقاد به ظهور

پیشینه ی تاریخی اعتقاد به ظهور

اندیشه ی انتظار موعود نجات بخش- که نظامی هماهنگ و منطبق با قوانین و مقررات الهی و آسمانی را در گستره ی کره ی خاکی برقرار می نماید- از اعتقادهای مشترک میان ادیان و آیین های توحیدی است. ویژگی های موعود موردنظر در همه ی آیین ها، یکسان نیست و تفاوت بسیاری دارد، اما وجه اشتراکشان این است که نجات دهنده، از خاندان نبوت بوده و به همه ی خوبی ها، تقوا، دانش، درایت، تدبیر و… توصیف شده و از بدی ها و زشتی ها به دور است.

پیشینه ی تاریخی اعتقاد به ظهور

در آیین زرتشت، نام منجی«سوشیانت» یا «سوشیانس» آمده که از فرزندان زرتشت است. در دین یهود، نجات بخش نهایی« ماشیح» به معنای مسح و تدهین شده نام دارد. متون دینی یهود تصریح می کند که او از خاندان داوود (علیه السّلام) است. مسیحیان معتقدند حضرت مسیح (علیه السّلام) بار دیگر زنده شده و حیات خویش را باز می یابد و برای نجات مردم به زمین فرود می آید. «فارقلیط»از جمله ی القابی است که به منجی آینده ی«مسیحیان» داده شده است.
در اسلام، از انتظار موعود و شکل گیری حکومت جهانی با گستردگی بیشتر بحث شده است. شیعیان معتقدند منجی و مصلح آینده، حجه بن الحسن العسکری، امام دوازدهم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است، که به دلایل گوناگون پنهان شده و روزی که خدای سبحان اراده نماید- برای برقراری عدالت و صلح- قیام خواهد کرد.
مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از سوی پدر از خاندان پیامبر اسلام، حضرت محمد (صلی الله علیه و آله و سلم) و از جانب مادر به قیصر روم منتسب است که در نهایت، نسبت مادری اش به حضرت عیسی (علیه السّلام) منتهی می گردد. اعتقاد به انتظار منجیِ موعود در آیین های دیگر نیز به چشم می خورد، مانند اعتقاد هندیان باستان و… .

مبانی تورات و انجیل درباره ی حکومت جهانی و آینده ی زمین
در تورات آمده است:
… زیرا شریران، منقطع شده و توکل کنندگان به خداوند، وارث زمین خواهند شد؛ هان بعد از اندک مدتی نخواهد بود، در مکانش تأمل خواهی کرد. اما حکیمان و صالحان وارث زمین خواهند شد.
در جای دیگر آمده است:
متبرکان خداوند وارث زمین شده، اما ملعونان وی نابود می شوند. صدیقان وارث زمین شده و تا ابد در آن ساکن خواهند شد.(1)
در کتاب حیقوق نبی، فصل هفت آمده است:
اگرچه تأخیر نماید، برای او منتظر باش، زیرا البته خواهد آ‌مد و درنگ نخواهد نمود، بلکه همه ی امت ها را نزد خویش جمع می کند… .(2)
در زبور داوود مزمور72، حضرت را ملک زاده- که بزرگ ترین و کامل ترین مظهر عدل الهی است- معرفی نموده است:
ای خدا! شرع و احکام خود را به «ملک» و عدالت خود را به «ملک زاده» عطا فرما تا قوم، درباره ی تو به عدالت و فقرا به انصاف حکم نمایند. از دریا تا به دریا و از نهر تا به اقصی نقاط زمین سلطنت خواهد نمود، صحرانشینان در حضورش خم خواهند شد و دشمنانش خاک را خواهند بوسید، بلکه همه ی پادشاهان به او کُرنش خواهند نمود و همه امت ها او را بندگی خواهند کرد.(3)
در این دعا«ملک» همان نور مقدس حضرت محمد، پسر عبدالله (صلی الله علیه و آله و سلم) است و «ملک زاده»- که مظهر تمام عدل الهی خوانده شده- دوازدهمین جانشین و فرزند او محمد، پسر حسن عسکری (علیه السّلام) است.
در اشعیای نبی، فصل یازده آمده است:
نهالی که از تنه یسی برآمده، یکی از شاخه هایش قد خواهد کشید. خوار شدگان را به عدالت حکم و برای مسکینان زمین- به راستی- تنبیه و مایه ی بیداری خواهد بود… .(4)
«یسی» در عبارت بالا، نام پدر حضرت داوود (علیه السّلام) است. نهالی که از تنه ی یسی خواهد رویید و مورد بشارت آیات فوق است، احتمال دارد یکی از شخصیت های چهارگانه زیر: داوود، سلیمان، عیسی و محمد، پسر حسن عسکری (علیه السّلام) باشد، چون داوود و سلیمان (علیه السّلام) فرزندان پسری یسی بودند و عیسی (علیه السّلام) پسر مریم (علیها السّلام) از نواده ی دختری وی و حضرت[مهدی] محمد، پسر حسن عسکری (علیهم السّلام) نیز از جانب مادرش نرجس خاتون، که دختر پادشاه روم و از نسل حضرت داوود (علیه السّلام) است، نوه دختری یسی به شمار می آید.
در کتاب سرود سلیمان، فصل پنج آمده است:
دهانش شیرین و نامش محمد است. فرزند محبوب من و فرزند یار من است.
اندیشوران و صاحب نظران می گویند:
واژه ی محمد در بشارت فوق ممکن است درباره ی محمد، فرزند حسن عسکری (علیه السّلام) باشد که همه صفات و امتیازات پیامبران برگزیده، در او گرد آمده است.(5)
در کتاب های مختلف انجیل، موضوع انتظار موعود، حکومت واحد جهانی، آینده جهان، ویژگی های مصلح آینده، در شکل ها و عبارت های گوناگون بیان شده است.
در انجیل متی، فصل 24 آمده است:
چنان که برق از شرق می آید و تا مغرب ظاهر می گردد، آمدن فرزند انسان نیز چنین خواهد بود… .
در انجیل لوقا، فصل دوازده این عبارت دیده می شود:
کمرهای خود را بسته و چراغ های خود را افروخته دارید و شما مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می کشد… تا هر وقت بیاید و درب را بکوبد، بی درنگ برای او باز کنید، زیرا در ساعتی که گمان نمی برید، پسر انسان می آید.(6)
در مکاشفات یوحنای لاهوتی به غیبت حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و علت پنهان بودن وی اشاره شده است:
آن موعود به دلیل حفاظت قطعی از دست برد اهریمنان برای زمانی و نصف زمانی از نظر پنهان شد.
در فصل دیگر«یوحنا» پس از اشاره به ولادت و نهان شدنش می گوید:
آن حضرت قائم به شمشیر است که با اعضای آهنین بر بشر حکومت می کند.
افزون بر این، انجیل یوحنا ایشان را روح القدس و حکمران جهان می خواند.

احادیث و زمینه سازی ظهور مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)
به اعتقاد مسلمانان، اسلام آخرین مکتب الهی است و بی تردید چنین مکتبی قوانین پیشین را نسخ می کند. کلیات آنچه در کتاب های دینی پیشینیان درباره ی منجی آمده، مورد تأیید اسلام است. اسلام مشخصات آشکارتری را بیان کرده که گواهی می دهد، آیین های پیشین نیز در انتظار موعودی از نسل پیامبراسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) هستند که با حکومتش«جهان مملو از عدالت خواهد گشت» و نامش مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. در روایات و احادیث، «مهدی» به عنوان آخرین منجی، آن چنان استوار بیان شده که جای هیچ گونه شکی باقی نگذارده است. در منابع اهل سنت، برای ظهور حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و سایر ابعاد انقلاب او چهارصد حدیث شمارش شده و اگر این تعداد به روایات شیعه ضمیمه شود، افزون بر هزار روایت خواهد شد. این آمار بسیار بالا و شگفت انگیز است، زیرا درباره ی بسیاری از مسائل بدیهی اسلام، این مقدار روایت وارد نشده است.(7) پیشینیان، تاریخ سازان و صاحب نظران دینی، همواره می کوشیدند با شیوه های مختلف، ظهور حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در خاطره ها زنده و با استدلال های علمی، مخالفان را قانع و زمینه ی ظهور آن موعود بزرگ را فراهم سازند.
در این جا به احادیث و بشارت های رسیده از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) درباره ی حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می پردازیم و با نکات برجسته و اهداف عمده ی آن آشنا می شویم:
قالَ‌رسولُ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم): لَنْ تَنقَضی الایَّامُ وَ اللَّیالی حتّی یَبعَثَ اللهُ رَجُلاً مِن اَهلِ بیَتی یُواطِیُ إسْمُهُ اِسمی یَملاءُها عَدلاً وَ قِسطاً کَما مُلِئَت ظُلماً وَ جَوراً(8)؛
پیامبر خدا فرمود: روزها و شب ها پایان نرسد تا این که خداوند مردی از اهل بیت من که هم نام من است، مبعوث کند. او زمین را پر از عدل و داد گرداند؛ چنان که از ظلم و ستم پر شده باشد.
عَنْ إبنِ عبّاس عَن رَسُولِ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) قال: إنَّ خُلَفائی وَ اوصِیائی وَ حُجَجَ اللهِ عَلی الخَلقِ بَعدی إثنا عَشرَ اَوِّلهُم اَخی وَ آخِرُهُم وَلَدی وَ قِیلَ یا رَسُولَ اللهِ (صلی الله علیه و آله و سلم) وَ مَنْ أخُوکَ؟ قالَ عَلیُّ بنُ أبی طالبٍ قیلَ فَمَنْ وَلدُکَ؟ قالَ‌ المَهدیُّ یمَلَاُها قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت جَوراً وَ ظُلماً و الّذی بَعَثَنی بالحقِّ نَبیَّاً لَو لَم یَبقَ مِن الدُّنیا إلا یَومٌ واحِدٌ لأَطالَ اللهُ ذلِکَ الیَومَ حتّی یخَرِجَ فیهِ وَلَدی المَهدِیُّ روحُ اللهِ عیسَی ابنُ مَریمَ( علیها السّلام) فَیُصَلی خَلفَهُ وَ تَشرِقُ الأرضُ بِنُور رَبِّها وَ یَبلُغُ سُلطانُهُ المَشرِقَ وَ المَغربَ؛(9)
از ابن عباس نقل است که پیامبرخدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود: جانشینان و حجت های خدا بر مردمان بعد از من دوازده نفرند. نخستین آنها برادرم است و آخرینشان پسرم. گفته شد: ای پیامبرخدا! برادرت کیست؟ فرمود: علی پسر ابی طالب (علیه السّلام). گفته شد: فرزندت کیست؟ فرمود: همان مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است که زمین را پر از عدل و داد کند؛ چنان که از ظلم و بیداد پر شده. و سوگند به آن که مرا به حق، به پیامبری برانگیخت! اگر تنها یک روز از دنیا باقی باشد، خداوند آن روز را چنان طولانی کند، تا فرزندم مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) خروج کند. سپس روح خدا، عیسی پسر مریم علیها السلام فرود می آید و پشت سرش نماز می گزارد و زمین به نور پروردگارش روشن شده و فرمان روایی او، مشرق و مغرب را فرا می گیرد.

زمینه سازی در روایات معصومین (علیهم السّلام)
پیشوایان معصوم (علیهم السّلام) نیز، همانند رسول اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهور حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را در سخت ترین شرایط، به پیروان خویش یادآور می شدند.
پیامبر اسلام (صلی الله علیه و آله و سلم) و جانشینانش با پیش گویی درباره ی غیبت امام (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، افکار مردم و پیروان خویش را آماده می ساختند. هنگامی که امام حسن عسکری (علیه السّلام) از دنیا رفت، زمینه را برای غیبت بقیه الله الاعظم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که مقدّر الهی بوده- مهیا ساخت و درباره ی قیام و ظهور حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نشانه هایی بیان فرمود. این نشانه ها و پیش گویی ها آثار منفی غیبت و دسیسه ی حکومت های جبّار و انگیزه های مدعیان دروغین را خنثی کرد. در همین پیش گویی ها بیداری و هوشیاری پیروان و شیعیان هم نهفته است؛ بدین معنا که شیعیان و پیروان ائمه با مبانی محکمی که پیشوایان بیان کرده اند، هیچ گاه متزلزل و سست نخواهند گردید.
عَنْ اَمیرالمُؤمنِینَ عَلِیِّ بنُ اَبی طالب (علیه السّلام) اَنَّهُ قالَ: التّاسِعُ مِن وُلدکَ یا حُسَین هُو القائمُ بِالحَقِّ المُظهِرُ للِدینِ ‌وَ الباسِطُ لِلعَدلِ. قالَ الحُسَینُ (علیه السّلام): فَقُلتُ لَهُ یا اَمیرالمُؤمنینَ وَ إنَّ ذلِک لَکاِئنٌ؟ فَقالَ (علیه السّلام) اَی والَّذی بَعَثَ مُحُمَّداً (صلی الله علیه و آله و سلم) بِالنُّبُوَّهِ وَ اصْطَفاهُ عَلی جَمیعِ البَریَّهِ وَ لکِنْ بَعدَ غَیبَهٍ وَ حَیرَهٍ فَلا یَثبُتُ فیِها عَلی دینِهِ إلَّا المُخلِصُونَ المُباشِرونَ لِرُوحِ الیَقینِ الَّذین اَخذَ اللهُ عزَّوجلَّ میِثاقَهُمْ بِولایَتِنا وَ کَتَبَ فی قُلُوبِهِمُ الایمانَ وَ اَیَّدَهُم بِرَُوحٍ مِنهُ؛(10)
از سرور مؤمنان، امام علی (علیه السّلام) خطاب به فرزندش امام حسین (علیه السّلام) نقل شده که فرمود: نهمین فرزند تو قائم به حق و آشکارکننده ی دین و گستراننده ی عدل و قسط خواهد بود. امام حسین (علیه السّلام) پرسید: آیا این امر قطعی و حتمی است؟ امام فرمود: بلی، به حق آن که محمد را به نبوت برگزید و او را بر همه ی آفریدگان برتری داد، لکن بعد از غیبت و حیرت بر دین خود ثابت نمانند، مگر مخلصانی که به یقین رسیده باشند که خدا میثاقش را به ولایت ما اخذ کرد و در قلوبشان ایمان نوشته و همه از جانب حق تأیید شده اند.
در این حدیث، غیبت امام دوازدهم و این که قائم آل محمد (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نهمین فرزند امام حسین (علیه السّلام) است، با صراحت بیان شده است.
آنچه پیش گویی امام علی (علیه السّلام) است، علاوه بر دو امر یاد شده، دشواری در دینداری و استواری در امر دین است که فرمود:
مخلصانی که به یقین رسیده اند، همانهایی که آراسته به ولایت ما هستند، استوار خواهند ماند.

دیدگاه علمای اهل سنّت
بیشتر دانشمندان سنّی معتقدند: شخصیتی که پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) ظهورش را بشارت داده، هنوز متولد نشده است.
«شبراوی»شافعی در الاتحاف می گوید:
شیعه عقیده دارد مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) که احادیث صحیحه درباره او وارد شده، همان پسر حسن عسکری (علیه السّلام) است و در آخرالزمان ظهور خواهد کرد، اما صحیح آن است که وی هنوز به دنیا نیامده و در آینده متولد خواهد شد. او از اشرف اهل بیت کریم است.
ابن ابی الحدید می گوید:
بیشتر محدثان معتقدند مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) از نسل فاطمه (علیها السّلام) است. اصحاب ما(معتزله) آن را انکار نمی کنند و در کتاب خود به نام او تصریح کرده اند.(11)
عبدالوهاب شعرانی(متوفای 973ه.ق)می نویسد:
وی از اولاد امام حسن عسکری (علیه السّلام) است و تولدش در نیمه ی شعبان 255ه.ق واقع شده است. او باقی می ماند تا با عیسی پسر مریم (علیها السّلام) همراه شود و عمر شریفش تا زمان ما که اکنون 958 می باشد، 706 سال است.(12)
عبدالعزیز پسر محمود پسر بزاز از ابن عمر، نقل کرده که پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله و سلم) فرمود:
در آخرالزمان مردی از فرزندانم برمی خیزد که هم نام و کنیه ی من است و زمین را پر از عدل می کند؛ همان طور که پر از ظلم شده باشد، این همان حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است.(13)
خواجه پارسا، از بزرگان مذهب حنفی در فصل الخطاب می نویسد:
ابومحمد حسن عسکری (علیه السّلام) بعد از خود فرزندی جز ابوالقاسم، محمد منتظر موسوم به قائم، حجت، مهدی و صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بر جای نگذاشته است. شب میلاد او نیمه ی شعبان 255 هجری و نام مادرش نرجس است.
ابن طلحه کمال الدین شافعی( متوفای 654)می نویسد:
اما در مناقب ابومحمد حسن عسکری (علیه السّلام) همین بس که خدا مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را از صلب او قرار داده است. نامش محمد، کنیه اش ابوالقاسم، لقبش حجت و خلف صالح و منتظَر است.(14)
حافظ ابوعبدالله محمد پسر یوسف گنجی شافعی( متوفای سال 658ه.ق)در کفایه الطالب می نویسد:
امام حسن عسکری (علیه السّلام) روز جمعه هشتم ربیع الاول سال 260 ه.ق در سامرا از دنیا رفت و در خانه ای که پدرش در آن دفن شده بود، به خاک سپرده شد. پس از خود، پسرش را به جای خود گذاشت که او امام منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) است. این عالم و دانشمند درباره ی حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) کتابی موسوم به البیان فی اخبار صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نوشته است.
ابوالعباس احمد پسر یوسف دمشقی فرمانی(متوفای 1019ه.ق)می نویسد:
عمر حضرت هنگام وفات پدرش پنج سال بود، اما خدا به وی حکمت عطا فرمود؛ چنان که به یحیی داده شده بود. او قامتی متوسط داشت و زیباموی، زیبابینی، و گشاده پیشانی بود.(15)
این مورّخ سنّی، ضمن اعتقاد به تولد حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بسیاری از خصوصیات حضرت را بیان کرده و او را خلف صالح امام حسن عسکری (علیه السّلام) نامیده است.
نورالدین علی، پسر محمد صباغ مالکی( متوفای 855ه.ق)می گوید:
مدت امامت حسن عسکری (علیه السّلام) دو سال بوده است. او بعد از خود، فرزندش حجت قائم (عجل الله تعالی فرجه الشریف) را باقی گذاشت که برای حکومت حق، انتظارش کشیده می شود. پدرش او را به علت سختی کار و ترس از حاکم وقت نهان داشته است.
ابن حجر هیثمی مکی شافعی( متوفای 974ه.ق)می نویسد:
حسن عسکری (علیه السّلام) در «سامرا»وفات یافت. عمرش 28 سال بود و گفته شده که او را مسموم کردند و از خود فرزندی جز ابوالقاسم محمد (علیه السّلام) باقی نگذاشت. عمر او به وقت وفات پدرش پنج سال بود. خداوند در آن سن کم به وی حکمت امامت عطا کرده بود و قائم منتظر (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامیده می شود.
شماری از محققان و موّرخان اهل سنت تولد آن حضرت را یک واقعیت می دانند. عزالدین بن اثیر(متوفای 630 ه.ق)درباره ی حوادث سال 260 هجری می نویسد:
ابومحمد(حسن)عسکری (علیه السّلام) در سال 232ه.ق متولد گردید و در سال 260 وفات یافت. او پدر محمد (علیه السّلام) است که شیعیان، او را «منتَظَر»می نامند.(16)
عماد الدین ابوالغدا اسماعیل، پسر نورالدین شافعی می گوید:
علی هادی (علیه السّلام) در سال 254ه.ق در سامرا وفات یافت. او پدر حسن عسکری (علیه السّلام) است که یازدهمین امام از ائمه دوازده گانه (علیهم السّلام) است. وی پدر محمد منتظر است که به سال 255ه.ق متولد گردیده است.(17)
عبدالرحمن بن خلدون گفته است:
إِعلَم اَنَّ فی المَشُهورِ بَینَ الکافَّهِ مِن اَهلِ الاسلامِ عَلی مَمَرِّ الأعصارِ أنّهُ لابُدَّ فی آخرِالزَّمان مِن ظُهُورِ رَجُلٍ بَینَ اَهلِ البَیتِ یُویِّدُ الدّین َو یُظهِرُ العَدلَ وَ یَتبَعُهُ المُسلِمُونَ وَ یَستَولی علی المَمالِکِ الاسلامیَّهِ وَ یُسَمی بِالمَهدِی؛
بدان که در میان همه اهل اسلام در طول قرن ها مشهور است که به طور حتم در آخرالزمان مردی از اهل بیت ظهور می کند، دین اسلام را تأیید نموده، عدالت را آشکار می کند و بر همه ی ممالک اسلامی مسلط می گردد و او مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) نامیده می شود.

تفاوت زمینه سازی ظهور در فرهنگ تشیّع و تسنّن
اعتقاد به ظهور مصلح، در همه ی ادیان آسمانی مطرح است، اما اسلام با تنوع و در ابعاد گوناگون بدان پرداخته است.
از آن جا که مهدویت، ریشه در کلام پیامبر خاتم (صلی الله علیه و آله و سلم) دارد، همه فرقه های مسلمان بدان معتقدند و بر پایه ی اعتقاد و فرهنگ خویش، درباره ی آن اظهارنظر کرده اند. آنان علاوه بر نقل احادیث و روایات پیامبر، به تفسیر و تحلیل آن مبادرت ورزیده و کتاب های مختلفی درباره ی مهدی موعود (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ظهور او و نحوه ی حکومت جهانی ایشان نوشته اند. علمای سنّی بیشتر در زمینه ی ملاحم، فتن و نشانه های ظهور تحقیق نموده اند، چرا که نزد آنان، مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) مورد بشارت پیامبراکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) هنوز متولد نشده است و این باور، آنان را از پرداختن به دو موضوع اساسی: مسئله«انتظار» و «ظهورِ» حضرت امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) بازداشته است.
علما و پژوهش گران، علایم و نشانه های ظهور را گرد آورده و با عنوان علائم ظهور یا ملاحم و فتن نوشته اند: به طوری که شیخ آقا بزرگ طهرانی در الذریعه آورده است:
تنها علما و متفکران شیعه 42 کتاب با نام ملاحم، هفت کتاب موسوم به فتن و سه کتاب با عنوان علائم ظهور نوشته اند. اصحاب و یاران ائمه (علیهم السّلام) در قرن های اولیه ی اسلام این کتاب ها را تألیف کرده اند.
افزون بر آنچه گفته شد، شماری از علمای اهل سنت، چون ملّا جلال الدین سیوطی شافعی، ابن حجر هیثمی شافعی مکی، ابن حجر هیثمی سعدی مصری شافعی، علی بن حسام الدین متقی هندی، ابن کمال پاشا حنفی و تعدادی دیگر از بزرگان اهل سنت نیز، کتاب هایی درباره ی ملاحم و فتن بر جای گذارده اند.
پی نوشت ها :

1.محمد صادقی، بشارات عهدین، ص 234.
2.همان،‌ص 248.
3.ناصر مکارم شرازی، مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انقلابی بزرگ، ص 55.
4.همان، ص 55.
5.همان، ص 46.
6.همو، مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) انقلابی بزرگ، ص 55.
7.ر.ک: لطف الله صافی گلپایگانی، منتخب الاثر فی الامام الثانی عشر؛ شیخ علی کورانی، معجم احادیث الامام المهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، ج1.
8.شیخ مفید، ارشاد، ج2، ص 340.
9.علامه مجلسی، بحارالأنوار، ج51، ص 71، باب1.
10.شیخ صدوق، کمال الدین و تمام النعمه، ج1، ص 304، باب26،‌ ح16.
11.ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج1،‌ص 281: اَکَثرُ المُحدِّثینَ علی اَنهُ مِن وُلدِ فاطمه (علیها السّلام) وَ اَصحابُنا المُعتزِلَهُ لا یُنکِرُونَهُ وَ قَد صَرِّحُوا بذِکِرهِ فی کُتُبِهِم وَ اعتَرفَ بهِ شُیُوخُهُم إلا انَّهُ عنِدنا لَمْ یُخلَق بَعدُ وَسَیُخلَقُ.
12.عبدالوهاب شعرانی، الیواقیت و الجواهر، ص 973.
13.این حدیث از منابع اهل سنت و شیعه نقل شده است.
14.ابن طلحه کمال الدین شافعی، مطالب السئول فی مناقب الرسول، ج2، ص 652.
15.یوسف بن احمد فرمانی، اخبار الدول و آثار الاول، ص 1008.
16.احمد بن حجر هیثمی، الصواعق المحرقه، ص 161.
17.مقدمه ی عبدالرحمن بن خلدون، فصل 52، ص 311.
منبع مقاله :
امامی کاشانی و دیگران؛ (1385)، گفتمان مهدویت( سخنرانی و مقاله های گفتمان چهارم)، قم: مؤسسه بوستان کتاب(مرکز چاپ و نشر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه ی قم)، چاپ چهارم

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید