وفای به عهد و پیمان که یکی از فرایض و از جمله آداب معاشرت و حسن سلوک با مردم به شمار می رود، باید همیشه مورد توجه سالک الی الله باشد.
در قرآن مجید و روایات اسلامی به این امر فوق العاده اهمیت داده شده که برخی از آیات و روایات را یادآور می شویم.
وفای به عهد در قرآن
وفای به عهد علامت ایمان
قرآن مجید یکی از ویژگیها و خصوصیات افراد با ایمان را وفای به عهد می داند و می فرماید:
وَ الَّذِینَ هُمْ لِأَماناتِهِمْ وَ عَهْدِهِمْ راعُونَ.[1]
مؤمنان آنها هستند که امانتها و عهد خود را مراعات می کنند.
نشانه نیکوکاران:
در جای دیگر، قرآن مجید وفای به عهد را نشانه افراد نیکوکار دانسته و می فرماید:
… الْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذا عاهَدُوا… .[2]
… نیکوکاران کسانی هستند که به عهد خود (هنگامی که عهد بستند) وفا می کنند… .
اسماعیل صادق الوعد:
در اهمیت وفای به عهد همین بس که خدای متعال آنگاه که می خواهد از حضرت اسماعیل(ع) به عظمت نام ببرد وفای به عهد را به عنوان یکی از اوصاف برجسته او یادآور می شود و می فرماید:
وَ اذْکُرْ فِی الْکِتابِ إِسْماعِیلَ إِنَّهُ کانَ صادِقَ الْوَعْدِ وَ کانَ رَسُولاً نَبِیًّا.[3]
در کتاب آسمانی خود از اسماعیل یاد کن که او در وعده هایش صادق، و رسول و پیامبر بزرگی بود.
جالب آنکه در این آیه وفای به عهد را پیش از مقام نبوّت و رسالت می آورد، گویی که صدق وعد پایه نبوّت است.
به هر حال، قرآن مجید درباره وفای به عهد زیاد سفارش کرده و می فرماید:
… أَوْفُوا بِالْعَهْدِ إِنَّ الْعَهْدَ کانَ مَسْؤُلاً.[4]
… به عهد (خود) وفا کنید که از عهد سؤال می شود.
اهمیت وفای به عهد در روایات
در روایات نیز به وفای به عهد و پیمان توصیه زیادی شده است که توجه شما را به پاره ای از آن روایات جلب می کنیم.
وفای به عهد از ویژگی های مؤمنان:
رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
من کان یؤمن بالله و الیوم الاخر فلیف اذا وعد.[5]
آن کس که به خدا و روز جزا ایمان دارد باید به وعده خود وفا کند.
حضرت علی ـ علیه السلام ـ فرمود:
ان الوفاء بالعهد من علامات اهل الدین.[6]
وفای به عهد از نشانه های مردم متدیّن است.
در حدیث دیگری رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
لا دین لمن لا عهد له.[7]
کسی که پای بند به پیمان خود نباشد دین ندارد.
خلف وعده، علامت نفاق:
در حدیثی از رسول خدا ـ صلی الله علیه و آله ـ نقل شده است که فرمود:
آیه المنافق ثلاثٌ إذا حدیث کذب و إذا وعد أخلف و إذا ائتمن خان.[8]
نشانه منافق سه چیز است: دروغگویی، پیمان شکنی، و خیانت در امانت.
وفای به عهد همانند نذر است
هشام بن سالم می گوید: امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
عده المؤمن اخاه نذرٌ لا کفاره له فمن أخلف فبخلف الله بدأ و لمقته تعرض و ذلک قوله: «یا ایها الذین امنوا لم تقولون ما لا تفعلون کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون؟»[9]
وعده ای که مؤمن به برادر دینی خود می دهد نوعی نذر است که وفا کردن به آن لازم است جز اینکه کفاره ندارد و هر کس از وعده ای که داده است تخلّف کند با خدا مخالفت کرده و خود را در معرض خشم پروردگار قرار داده و این همان است که قرآن می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! چرا سخنی می گویید که عمل نمی کنید؟».
خلف وعده، موجب خشم خدا است:
امیرمؤمنان ـ علیه السلام ـ در فرمان خود به مالک اشتر فرمود:
إیاک… ان تعدهم فتتبع موعدک بخلفک… و الخلف یوجب المقت عندالله و الناس قال الله تعالی «کبر مقتاً عندالله ان تقولوا ما لا تفعلون»… .[10]
بپرهیز از اینکه به مردم وعده بدهی و تخلّف کنی… زیرا (تخلف از وعده) موجب خشم خدا و مردم خواهد شد، چنانکه قرآن می فرماید: «نزد خدا بسیار خشم آور است که بگویید چیزی را که به آن عمل نمی کنید»… .
وفای به عهد از حقوق ایمانی است:
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
المؤمن اخوا المؤمن عینه و دلیله لایخونه و لایظلمه و لا یغشه و لا یعده عده فیخلفه.[11]
مؤمن برادر مؤمن و مانند چشم و راهنمای اوست، به او خیانت نمی کند و ستم روا نمی دارد و او را فریب نمی دهد و به او وعده ای نمی دهد که تخلّف کند.
تذکّر لازم
همان گونه که از آیات و روایات استفاده می شود مسئله وفای به عهد از مسائل مهم و اساسی به شمار می رود که در دین مقدس اسلام مورد کمال عنایت قرار گرفته است، زیرا اگر بنا باشد به این مسئله اساسی توجه نشود زندگی مردم متلاشی خواهد شد و در اثر بی نظمی و هرج و مرج مردم از یکدیگر سلب اعتماد خواهند کرد و در نتیجه زیربنای روابط اجتماعی سست می شود. از این رو اسلام آنقدر به وفای به عهد اهمیت می دهد که حتی در مورد دشمن و کسی که از نظر عقیده و مسلک و هدف با انسان توافق ندارد وفای به عهد و پیمان را لازم می شمرد.
امام صادق ـ علیه السلام ـ فرمود:
ثلاثٌ لم یجعل الله عزوجل لاحد فیهن رخصه: أداء الامانه الی البر و الفاجر و الوفاء بالعهد للبر و الفاجر و بر الوالدین برین کانا اوفاجرین.[12]
سه چیز است که خداوند به هیچ کس اجازه تخلّف از آن را نداده است: ادای امانت در مورد هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار، و وفای به عهد درباره هر کس خواه نیکوکار باشد یا بدکار، و نیکی به پدر و مادر خواه نیکوکار باشند یا بدکار.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ به مالک اشتر فرمان داد که اگر به دشمن خود هم وعده ای داده ای باید به پیمان خود وفا کنی، آنجا که فرمود:
و إن عقدت بینک و بین عدوک عقده او البسته منک ذمه فحط عهدک بالوفاء وارع ذمّتک بالامانه و اجعل نفسک جنه دون ما اعطیت، فإنّه لیس من فرائض الله شیء الناس اشد علیه اجتماعا مع تفرق اهوائهم و تشتّت آرائهم من تعظیم الوفاء بالعهود و قد لزم ذلک المشرکون فیما بینهم دون المسلمین لما استوبلوا من عواقب الغدر فلا تعذرنّ بذمّتک و لا تخیسن بعهدک و لاتختلن عدوک فإنه لا یجتری علی الله إلا جاهل شقی، و قد جعل الله عهده و ذمّته أمناً أفضاه بین العباد برحمته و حریماً یسکنون إلی منعته… .[13]
اگر بین خود و دشمنت پیمانی بستی و یا تعهد کردی که به او پناه دهی، جامه وفا را بر عهد خود بپوشان و تعهدات خود را محترم بشمار و جان خود را سپر تعهّدات خویش قرار ده! زیرا هیچ یک از فرایض الهی مانند وفای به عهد و پیمان نیست که مردم جهان با تمام اختلافاتی که دارند نسبت به آن اینچنین اتفاق نظر داشته باشند و حتّی مشرکان زمان جاهلیت آن را مراعات می کردند، چرا که عواقب پیمان شکنی را آزموده بودند. بنابراین، هرگز پیمان شکنی مکن و در عهد خود خیانت روا مدار و دشمنت را فریب مده، زیرا غیر از شخص جاهل و شقی، کسی گستاخی بر خداوند را روا نمی دارد. خداوند عهد و پیمانی را که بنام او منعقد می شود با رحمت خود مایه آسایش بندگان و حریم امنی برایشان قرار داده تا به آن پناه برند… .
در آئین مقدس اسلام وفای به عهد یکی از وظایف مسلمین است، خواه موقع جنگ باشد یا در حال عادی، طرف پیمان مسلمان باشد یا غیرمسلمان، که برای نمونه به برخی از آیات و روایاتی که در این باره رسیده است می پردازیم.
قرآن مجید می فرماید:
إِلاَّ الَّذِینَ عاهَدْتُمْ مِنَ الْمُشْرِکِینَ ثُمَّ لَمْ یَنْقُصُوکُمْ شَیْئاً وَ لَمْ یُظاهِرُوا عَلَیْکُمْ أَحَداً فَأَتِمُّوا إِلَیْهِمْ عَهْدَهُمْ إِلى مُدَّتِهِمْ إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ الْمُتَّقِینَ.[14]
مگر کسانی از مشرکان که با آنها عهد بسته اید و چیزی از آن فروگذار نکرده اند و با احدی بر ضدّ شما همدست نشده اند. پیمان آنها را تا پایان مدّتش محترم بشمرید، زیرا خداوند پرهیزکاران را دوست می دارد.
رسول گرامی اسلام ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
المسلمون اخوه تتکافی دمائهم و یسعی بذمتهم ادناهم هم ید علی من سواهم.[15]
ارزش خون مسلمانان با یکدیگر برابر است و امانی که کوچکترین فرد آنها می دهد برای همه شان محترم است و آنها در مقابل بیگانگان به هم پیوسته و دارای قدرت متشکّل و فشرده اند.
امان دادن پیامبر و وفای به آن در جبهه جنگ
یکی از دشمنان رسولخدا ـ صلی الله علیه و آله ـ در جبهه جنگ از آن حضرت امان خواست و آن بزرگوار به او امان داد. توضیح اینکه مسلمانان در جنگ خیبر برای تصرّف آخرین دژی که انبار کالا و اموال یهودیان بود و به همین جهت از آن محافظت بیشتری می شد و دشمن مقاومت می کرد، به زحمت افتادند تا اینکه پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ دستور داد قلعه را محاصره کنند. یکی از یهودیان خدمت پیامبر آمد و عرض کرد: اگر بدانم جان و مال و فرزندانم در امان هستند راه تسخیر این سنگر را به شما نشان می دهم. حضرت فرمود: تو در امان هستی. گفت دستور دهید اینجا را حفر کنند تا به راهی که آب آشامیدنی مردم از آن تأمین می شود دست یابید؛ آنگاه آب را به روی مردم ببندید تا وادار به تسلیم شوند. پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود: تو در امان هستی اما من چنین کاری نمی کنم تا اینکه خداوند ما را از راه دیگری بر دشمن پیروز کند.[16]
به هر حال، پای بند بودن به تعهّدات (با دوست و دشمن) از مهمترین پایه های نظام اجتماعی بشر است که باید انسان به وعده خود وفا کند و وفای به عهد تاآن حد از نظر اسلام اهمیت دارد که رسولخدا ـ صلی الله علیه و آله ـ فرمود:
أقربکم منی غدا فی الموقف أصدقکم للحدیث وآداکم للامانه و اوفاکم بالعهد.[17]
نزدیکترین افراد روز قیامت نسبت به من کسانی هستند که در سخن راستگوتر، در ادای امانت کوشاتر و در عهد و پیمان از یکدیگر با وفاتر باشند.
ارزیابی قدرت هنگام تعهد
به خاطر اهمیت فوق العاده ای که وفای به عهد دارد در تعلیمات اسلامی آمده است هر کس بخواهد به دیگری وعده ای بدهد باید در موقع دادن تعهّد، قدرت خود را ارزیابی کند که آیا می تواند به وعده ای که می دهد وفا کند یا نه و در صورتی که توانایی ندارد وعده ندهد.
امیر مؤمنان ـ علیه السلام ـ فرمود:
لا تعد بما تعجز عن الوفاء.[18]
چیزی را که از وفا کردن به آن عاجزی وعده مکن.
و فرمود:
لا تعدن عده لا تثق من نفسک بإنجازها.[19]
چیزی را که یقین به وفای آن نداری وعده مده.
[1] . مؤمنون / 8، معارج / 32.
[2] . بقره / 177.
[3] . مریم / 54.
[4] . اسراء / 34.
[5] . اصول کافی، ج 2 / ص 364، حدیث 2.
[6] . سفینه البحار، ج 2 / ص 675.
[7] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 72 / ص 96.
[8] . المستطرف، ج 1/ ص 198.
[9] . اصول کافی، ج 2 / ص 364، حدیث 1.
[10] . نهج البلاغه، صبحی صالح، نامه 53.
[11] . اصول کافی، ج 2 / ص 166، حدیث 3.
[12] . اصول کافی، چاپ اسلامیه، ج 2 / ص 162، حدیث 15؛ بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 72 / ص 92.
[13] . نهج البلاغه صبحی صالح، نامه 53.
[14] . توبه / 4.
[15] . وسائل الشیعه، چاپ بیروت، ج 19، ص 55.
[16] . بحارالانوار، چاپ بیروت، ج 21 / ص 30.
[17] . همان، ج 72، ص 94؛ تحف العقول، ص 32.
[18] . فهرست غرر، ص 407، شماره 10177.
[19] . همان، شماره 10297.
محمدرضا مهدوی کنی ـ نقطه های آغاز در اخلاق عملی، ص 616