من از خدا طلبکارم!

من از خدا طلبکارم!

اشاره:

“مشق زندگی” عنوان سلسله نوشتاری است که به صورت گزینشی به شرح احادیث شیعی می پردازد، پاره ای از احادیث این مجموعه توسط آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی(سخنرانی معظم له در مسجد بازار تهران، در اثنای نماز ظهر و عصر) و پاره ای دیگر توسط آیت الله مکارم شیرازی از مراجع عظام تقلید شرح و بسط یافته اند.

رُوِیَ عَن عَلیٍّ علیهالسلام قَال:

اِنْ کُنْتَ حَریصاً عَلی طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَکَ فَکُنْ حَریصاً عَلی اَداءِ الْمَفْروُضِ عَلَیْکَ
ترجمه:

اگر در طلب آنچه برای تو ضمانت شده است حریص هستی، پس حریص باش بر ادای آنچه بر تو واجب شده است.

شرح حدیث:

روایت از امیرالمؤمنین «صلوات الله علیه» منقول است که حضرت فرمودند: کوشش تو نسبت به طلبکاری هایت و بدهکاری هایت مساوی باشد. این یک جمله کوتاه را گفتم و توضیح میدهم. فرض کنید شما هم از کسی طلب دارید و هم به فرد دیگری بدهکارید. چه مقدار در فکرت هست؟ تلاش میکنی و میروی دنبالش و به او مراجعه می­کنی؟ میگویی آقا! طلب ما را بده! به همان مقدار هم نسبت به بدهکاری هایت تلاش کن. برو دنبال بدهکارت، بدهی اش را به او بده. یا به او زنگ بزن: فلانی! بیا این بدهکاری را که من به تو دارم بگیر. خیلی سطحش را آوردم پائین. لااقل بطور مساوی باشد.

آدم با انصاف که هم طلب دارد و هم بدهی دارد، در کوشش کردن نسبت به بدست آوردن طلب، چقدر کوشش میکند؟ به همان مقدار هم کوشش کند در ادا کردن بدهی اش. چقدر تلاش میکنی راجع به بدست آوردن طلبت؟ به همان مقدار هم تلاش کن برای ادا کردن بدهیات.

در این روایت حضرت میفرماید: «اِنْ کُنْتَ حَریصاً عَلی طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَکَ» از نظر لغوی اینجا حرص به معنای کوشش است. اگر بنا بر این است که تو کوشش کننده باشی نسبت به بدست آوردن آن روزی ای را که ضمانت هم شده برای تو.

آخر آدم اینطور است. طلبهایش دو جور است. یک طلبهایی هست که میسوزد، سوختی دارد و یک طلب هایی است که نمیسوزد و سوختی ندارد. صد در صد به موقعش به من میدهد. طلبهایی است که ضمانت شده است. علی علیه السلام این را میخواهد بفرماید «اِنْ کُنْتَ حَریصاً عَلی طَلَبِ الْمَضْموُنِ لَکَ» اگر بنا بر این است که تو کوشش کنی برای بدست آوردن روزی ای را که ضمانت شده یعنی سوختی ندارد و در رأس مدّت خدا به تو میدهد، صبح بلند میشوی راه میافتی بدو بدو … و بعدش هم خدا خدا خدا… هر دوتایش را گفتم. هم عمل و هم لفظ، خدا بده خدا بده. مرتّب مطالبه میکنی چون روزی را از خدا طلبکاری. هم میدوی هم میگویی. لااقل با انصاف باش آن هم که به خدا بدهکاری همانطوری کن دیگر بابا جون! درست است یا نه؟ «فَکُنْ حَریصاً عَلی اَداءِ الْمَفْروُضِ عَلَیْکَ»، پس حریص باش بر ادای آنچه بر تو واجب شده است. اینطور باش. «مفروض علیک» یعنی واجبات. واجبات را ما به خدا بدهکاریم، بدهی ما به خدا واجبات است و طلب ما از او روزی است.

نگاه کنید چقدر علی علیه السلام تنزّل میدهد. تنزل میدهد که من و تو بفهمیم. خدا را میکند بدهکار به تو، و تو هم یک طلبکار از او. از این طرف هم تو هم یک بدهکاری به او داری و او هم از تو طلب کرده. میگوید لااقل با خدا اینطور معامله کن. همانطور که کوشش میکنی نسبت به آنچه که مطالبه داری، یعنی از خدا روزیت را طلبکاری، همانطور هم آنهایی را که بدهکاری بده به خدا . چطور شده آنها را، یعنی واجباتت را پشت گوش میاندازی؟! اصلاً سراغ بدهی ها نمیروی! کوشش نسبت به بدهکاری نداری.  ولی کوشش نسبت به طلب کاری داری. تو بی انصاف نیستی؟!!

پی نوشت:

غرر الحکم، ص 176، حدیث3370

برگرفته از: پایگاه آیت الله حاج آقا مجتبی تهرانی

مطالب مشابه

دیدگاهتان را ثبت کنید