بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، راه های متعددی همچون: تحصیل معرفت والا به خدا و دنیا، عدم توجه به کارهاى پراکنده و مختلف ، انتخاب محل و مکان خاص برای نماز و سایر عبادات ، پرهیز از گناه، آشنایی به معنی نماز و فلسفه افعال و اذکار آن ، انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص و مراقبت و تمرین حضور قلب را بیان نموده اند.
حضور قلب در نماز امر بسیار مهمی است که شخص باید با تلاش و زحمت به دنبال رسیدن به آن در نماز باشد کسی که بیشتر ساعات عمر خود را در بیهوده کارى و لهو و لعب می گذراند نمی تواند در نماز حضور قلب پیدا کند زیرا به هر آنچه انسان مشغول باشد، قوه مخیّله (که کارش صورت سازى است) در نماز همان عمل را در نظرش جلوه می دهد و هر چه بخواهد حواس خود را جمع کند فورى موهومات و خیالات به سراغ او می آید و حواسش را متفرّق می گرداند اما کسى که در همه وقت همه اعمال وافکارش بر طبق عقل و شرع انجام شود و هدفش در همه کار تحصیل رضاى حق تعالى باشد، چنین کسى بخوبى می تواند بنا بر عادت، خود را از موهومات و خیالات فاسد حفظ نماید و حضور قلب پیدا کند آن وقت است که حالت خشوع و خضوع پیدا می نماید. ( تفسیر مخزن العرفان ج9 ص9)
مقصود از حضور قلب در نماز این است که هر آنچه با روح عبادت سازگار نیست، اعم از افکار مربوط به دنیای خود یا دیگران باشد را از خود دور گرداند، اما افکاری که منافات با روح عبادت نداشته باشد خدشه ای به حضور قلب نمی زند، البته این یک مسئله شخصی است و هر فردی به خوبی درک می کند چه افکاری حضور قلب او را از بین می برد و باید از آنها خودداری کند و این را هم می دانیم که که حضور قلب درجاتی دارد و انسانی که از درجات بالای حضور برخورداراست، مطلقا از غیر خدا و امور خدایی چشم می پوشد.
انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مىدارد مکروه است
بزرگان ما براى تحصیل خشوع و حضور قلب در نماز و سایر عبادات، اموری را بیان نموده اند که رعایت آنها می تواند مفید باشد. ( تفسیر نمونه ج 14ص205-206)
1ـ بدست آوردن آن چنان معرفتى که دنیا را در نظر انسان کوچک و خدا را در نظر انسان بزرگ کند، تا هیچ کار دنیوى نتواند به هنگام راز و نیاز با معبود نظر او را به خود جلب و از خدا منصرف سازد. یعنی نماز گزار باید معرفتی نسبتاً درست از خدای متعال داشته باشد و بداند که با چه کسی رو به رو می شود. خدای متعال کمال محض است و جامع همه ی کمالات بلکه عین کمال است و یکی از کمالات الهی حکمت است. به همین دلیل تمام افعال الهی هدفمند است، و از افعال الهی، آفرینش جهان هستی و گل سرسبد آن انسان است و هدف آفرینش، رسیدن به کمال (تکامل) است که این حقیقت جز از راه صحیح (صراط مستقیم) میسر نمی شود، و صراط مستقیم همان بندگی خداوند است: «وَ أَنِ اعْبُدُونی هذا صراط مُسْتَقیم] یعنی اطاعت از همه دستورات و قوانین الهی که مهم ترین و بارز ترین آنها، در قالب عبادت تجلی می یابد.
اگر کسی فلسفه عبادت را نداند نصیبی از آن نمی برد و فلسفه عبادت فقط در پرتو بینش دینی قابل دریافت است.
2ـ توجه به کارهاى پراکنده و مختلف، معمولا مانع تمرکز حواس است.
و هر قدر انسان، توفیق پیدا کند که مشغلههاى مشوش و پراکنده را کم کند به حضور قلب در عبادات خود کمک کرده است.
3ـ انتخاب محل و مکان نماز و سایر عبادات نیز در این امر، اثر دارد، به همین دلیل، نماز خواندن در برابر اشیاء و چیزهایى که ذهن انسان را به خود مشغول مىدارد مکروه است، و همچنین در برابر درهای باز و محل عبور و مرور مردم، در مقابل آئینه و عکس و مانند اینها، به همین دلیل معابد مسلمین هر قدر سادهتر و خالى از زرق و برق و تشریفات باشد بهتر است چرا که به حضور قلب کمک مىکند.
4ـ پرهیز از گناه نیز عامل مۆثرى است، زیرا گناه قلب را از خدا دور مىسازد، و از حضور قلب مىکاهد.
بایداز اعمال ظلمت زا (گناه) پرهیز کنیم تا عبادت در باطن ما اثر کند و موجب نشاط گردد. لذا در روایات وارد شده است، تا آن جا که برایتان امکان دارد از گناه فاصله بگیرید؛ زیرا ظلمت با گناه به باطن راه می یابد، «اذا اذنب الرجل دخل فی قلبه نقطه سوداء»
مقصود از حضور قلب در نماز این است که هر آنچه با روح عبادت سازگار نیست، اعم از افکار مربوط به دنیای خود یا دیگران باشد را از خود دور گرداند، اما افکاری که منافات با روح عبادت نداشته باشد خدشه ای به حضور قلب نمی زند، البته این یک مسئله شخصی است و هر فردی به خوبی درک می کند چه افکاری حضور قلب او را از بین می برد و باید از آنها خودداری کند و این را هم می دانیم که که حضور قلب درجاتی دارد و انسانی که از درجات بالای حضور برخورداراست، مطلقا از غیر خدا و امور خدایی چشم می پوشد
امام صادق (علیه السلام) مىفرماید: پدرم امام باقر (علیه السلام) مىفرمود: هیچ چیز براى قلب زیانبارتر از گناه نیست، چه آنکه قلب با گناه مىآمیزد و با آن گلاویز مىشود تا بالاخره گناه بر قلب چیره شده و آن را وارونه مىسازد. ( الکافی ج : 2 ص : 268 )
یعنى قلب به حساب طبع اولى، ملکوتى و رو به خدا ست، ولى در اثر گناه چهرهاش وارونه گشته، ناسوتى و شیطانى مىشود.
امام صادق (علیه السلام) مىفرماید:گناه انسان را از نماز شب محروم می سازد ( لذّت مناجات با خدا را از او سلب مىکند) همانا تأثیر گناه از کارد برنده سریعتر است. ( الکافی ج : 2 ص : 272)
5ـ آشنایی به معنی نماز و فلسفه افعال و اذکار آن، عامل مۆثر دیگرى است.
6ـ انجام مستحبات نماز و آداب مخصوص آن چه در مقدمات و چه در اصل نماز نیز کمک مۆثرى به این امر مىکند.
7ـ از همه اینها گذشته، این کار مانند هر کار دیگر نیاز به مراقبت و تمرین و استمرار و پىگیرى دارد، بسیار مىشود که در آغاز انسان در تمام نماز یک لحظه کوتاه قدرت تمرکز فکر پیدا مىکند، اما با ادامه این کار و پىگیرى و تداوم آن چنان قدرت نفس پیدا مىکند که مىتواند به هنگام نماز دریچههاى فکر خود را بر غیر معبود، مطلقا ببندد.
و در ادامه این مقاله، یک پرسش و دو پاسخ در مورد نماز را نیز مطرح می کنیم:
سوال: در حال اختیار یا اضطرار، در چه رکعتی از نماز واجب می توان به نماز قضا عدول کرد؟
آیه الله خامنه ای (دام ظلّه):
در هر رکعتی که عدول از نماز ادا به نماز قضا امکان داشته باشد، مانع ندارد.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم
آیه الله فاضل لنکرانی(ره):
در صورتی که نماز قضا حتمی باشد و در رکعتی باشد که از رکعات نماز قضا بیشتر نشده باشد.
استفتائات موجود در واحد پاسخ به سوالات جامعه الزهراء قم