در یزد دخترانی که معتقد بودند بختشان کور شده، برای باز شدن آن مقداری گردو و بادام با یک عدد قفل بسته بر می داشتند و به اتفاق پیرزنی از بستگانشان به سمت مسجد جمعه راه می افتادند. زمان بخت گشایی ظهر جمعه هر هفته یا شب بیست و هفتم ماه رمضان بود. وقتی به مسجد می رسیدند، مقداری قند یا نبات یا نقل و یا شیرینی دیگری به عنوان دهن شیرینی به خادم مسجد می دادند و از او خواهش می کردند در ورودی پله های مناره های مسجد را به رویشان باز کند. آنگاه شروع به بالا رفتن از پله های یکی از مناره ها می کردند. در هر پله یک عدد گردو یا بادام زیر پایشان می شکستند تا به شبکه مناره می رسیدند. وقتی به مناره می رسیدند، اگر گردو و بادامی زیاد می آمد، به فال نیک می گرفتند. بالای مناره کلید قفلی را که با خود آورده بودند، گوشه چادرشان گره می زدند و از پله ها پایین می آمدند. آنگاه از اولین مردی که با او مواجه می شدند، خواهش می کردند گره چادر شان را باز کند و با کلید قفل بسته را بگشاید. سپس به آن مرد دهن شیرینی می دادند.
با این کار معتقد بودند طولی نمی کشد که برایشان شوهر پیدا می شود و چون عقیده داشتند شوهرشان شبیه گشاینده قفل خواهد بود، سعی می کردند قفل به دست جوانی که هنوز ازدواج نکرده، باز شود تا مبادا سر راه مردی دو زنه واقع شوند و بختشان نصیب مرد زن دار شود!
منبع مقاله: محمد حمید، یزدان پرست لاریجانی؛ (1385)، نامه ایران (مجموعه مقاله ها، سروده ها و مطالب ایران شناسی) جلد سوم، تهران: اطلاعات، چاپ اول.