نویسنده: سید امیرحسین کامرانی راد
دعای روز سوّم
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى فیهِ الذِّهْنَ وَالتَّنْبیهَ وَباعِدْنى فیهِ مِنَ السَّفاهَهِ
خدایا روزیم کن در این ماه تیزهوشى و بیدارى و دورم گردان در آن از بیخردى
وَالْتَّمْویهِ وَاجْعَلْ لى نَصیباً مِنْ کُلِّ خَیْرٍ تُنْزِلُ فیهِ بِجُودِکَ یا اَجْوَدَ الاْجْوَدینَ
و اشتباه کارى و مقرر فرما برایم بهره اى از هر خیرى که در آن نازل گردانى بجود و کرمت اى باجودترین جودمندان
منبع: مفاتیح الجنان
زلال وحی
ویژگیهای قرآن کریم(2)
در قسمت اول به برخی از ویژگیهای قرآنکریم اشاره نمودیم و در ادامه نیز به بعضی دیگر از این ویژگیها میپردازیم:
بشارتدهنده به مؤمنان
خداوندمتعال در آیهی 9، سورهی اسراء خطاب به مؤمنان میفرماید:
«إِنَّ هذَا القُرآنَ یَهْدِی لِلَّتِی هِیَ أقْوَمُ وَ یُبَشِّرُ المؤُمنینَ الََّذِینَ یَعْمَلوُنَ الصَّالِحاتِ أنَّ لَهُم أجراً کبیراً؛
این قرآن (خلق را) به استوارترین راه هدایت میکند و اهل ایمان را که نیکوکار باشند به اجر و ثواب عظیم بشارت میدهد».
اندرزدهنده به مجرمان
خداوندمتعال در آیهی 12، سورهی احقاف در این باره میفرماید:
«… وَ هذا کِتابٌ مُّصَدِّقٌ لِّسَاناً عَرَبیّاً لِّیُنذِرَ الَّذِینَ ظَلَموُا و بُشرَی لِلْمُحْسِنینَ؛
… و این کتاب به زبان عربی است که تصدیقکننده است تا ستمکاران را بترساند و نیکوکاران را بشارت دهد».
هیچ شک و تردیدی در آن نیست
خداوندمتعال در دومین آیهی سورهی مبارکهی بقره میفرماید:
«ذلِکَ الکِتابُ لارَیْبَ فِیهِ هُدیً لِّلْمُتَّقِینَ؛
این کتاب بیهیچ شک، راهنمای پرهیزگاران است».
محتوای بلند قرآن کریم شاهد صادقی بر این گفتهی الهی است و هر روز که میگذرد، نه تنها غباری برروی آن نمینشیند، بلکه بر طراوت و درخشش آن افزوده میشود.
بیانکنندهی حقایق
از آنجایی که مصدر آیات الهی، علم بیپایان پروردگار است، بنابراین یکی دیگر از خصوصیات این صحیفهی الهی، بیانکنندهی حقایقی است که بر انسانها پوشیده است.
خداوندمتعال این ویژگی قرآنکریم را در آیهی 64، سورهی نحل، اینگونه بیان فرموده است:
«وَ مَا أنْزَلنَا عَلَیکَ الکِتَابَ إِلَّا لِتُبَیِّنَ لَهُمُ الَّذِی إِخْتَلَفُوا فِیهِ وِ هُدیً وَ رَحْمَهً لِّقَوْمٍ یُؤْمِنُونَ؛
و ما این قرآن بزرگ را نفرستادیم مگر برای اینکه حقیقت را در آنچه مردم اختلاف میکنند؛ روشن کنی و برای اهل ایمان هدایت و رحمت باشی».
کلام نور
روزه زکات بدن
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: لکل شیئى زکاه و زکاه الابدان الصیام.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: براى هر چیزى زکاتى است و زکات بدنها روزه است.
الکافى، ج 4، ص 62
روزه سپر آتش
قال رسول الله صلى الله علیه و آله: الصوم جنه من النار.
رسول خدا صلى الله علیه و آله فرمودند: روزه سپر آتش (جهنم) است. «یعنى بواسطه روزه گرفتن انسان از آتش جهنم در امان خواهد بود.»
الکافى، ج 4 ص 162
فضیلت ماه رمضان
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): ان ابواب السماء تفتح فى اول لیله من شهر رمضان و لا تغلق الى اخر لیله منه
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمودند: درهاى آسمان در اولین شب ماه رمضان گشوده مىشود و تا آخرین شب آن بسته نخواهد شد.
بحار الانوار، ج 93، ص 344
اهمیت ماه رمضان
قال رسول الله (صلى الله علیه و آله): لو یعلم العبد ما فى رمضان لود ان یکون رمضان السنه
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) فرمودند: اگر بنده «خدا» مىدانست که در ماه رمضان چیست [چه برکتى وجود دارد] دوست مىداشت که تمام سال، رمضان باشد.
بحار الانوار، ج 93، ص 346
حکمت های شگرف
حکمت 25نهج البلاغه: ترس از خدا در فزونى نعمت ها (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] یَا ابْنَ آدَمَ إِذَا رَأَیْتَ رَبَّکَ سُبْحَانَهُ یُتَابِعُ عَلَیْکَ نِعَمَهُ وَ أَنْتَ تَعْصِیهِ فَاحْذَرْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : اى فرزند آدم ! زمانى که خدا را مى بینى که انواع نعمت ها را به تو مى رساند تو در حالى که معصیت کارى ، بترس.
حکمت 26: رفتار شناسى ( و نقش روحیات در تن آدمى )(علمى،اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَا أَضْمَرَ أَحَدٌ شَیْئاً إِلَّا ظَهَرَ فِى فَلَتَاتِ لِسَانِهِ وَ صَفَحَاتِ وَجْهِهِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : کسى که چیزى را در دل پنهان نکرد جز آن که در لغزش هاى زبان و رنگ رخسارش ، آشکار خواهد گشت.
حکمت27 : روش درمان دردها (بهداشتى ، درمانى)
وَ قَالَ [علیه السلام] امْشِ بِدَائِکَ مَا مَشَى بِکَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : با درد خود بساز ، چندان که با تو سازگار است .
حکمت 28 : برترین پارسایی (اخلاقى ، معنوى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَفْضَلُ الزُّهْدِ إِخْفَاءُ الزُّهْدِ .
و درود خدا بر او ، فرمود : برترین زهد ، پنهان داشت زهد است !
حکمت 29: ضرورت یاد مرگ(اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] إِذَا کُنْتَ فِى إِدْبَارٍ وَ الْمَوْتُ فِى إِقْبَالٍ فَمَا أَسْرَعَ الْمُلْتَقَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : هنگامى که تو زندگى را پْشت سر مى گذارى و مرگ به تو روى مى آورد، پس دیدار با مرگ چه زود خواهد بود .
حکمت 30: پرهیز از غفلت زدگى (اخلاقى ، اعتقادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] الْحَذَرَ الْحَذَرَ فَوَاللَّهِ لَقَدْ سَتَرَ حَتَّى کَأَنَّهُ قَدْ غَفَرَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : هشدار ! هشدار ! به خدا سوگند ، چنان پرده پوشى کرده که پندارى تو را بخشیده است !
حکمت 31: معرفه اقسام الایمان
وَ سُئِلَ [علیه السلام] عَنِ الْإِیمَانِ فَقَالَ الْإِیمَانُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى الصَّبْرِ وَ الْیَقِینِ وَ الْعَدْلِ وَ الْجِهَادِ وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الشَّوْقِ وَ الشَّفَقِ وَ الزُّهْدِ وَ التَّرَقُّبِ فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَى الْجَنَّهِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ وَ مَنْ زَهِدَ فِى الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَى الْخَیْرَاتِ وَ الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى تَبْصِرَهِ الْفِطْنَهِ وَ تَأَوُّلِ الْحِکْمَهِ وَ مَوْعِظَهِ الْعِبْرَهِ وَ سُنَّهِ الْأَوَّلِینَ فَمَنْ تَبَصَّرَ فِى الْفِطْنَهِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ وَ مَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَهُ عَرَفَ الْعِبْرَهَ وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَهَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِى الْأَوَّلِینَ وَ الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى غَائِصِ الْفَهْمِ وَ غَوْرِ الْعِلْمِ وَ زُهْرَهِ الْحُکْمِ وَ رَسَاخَهِ الْحِلْمِ فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِى أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِى النَّاسِ حَمِیداً وَ الْجِهَادُ مِنْهَا عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى الْأَمْرِ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیِ عَنِ الْمُنْکَرِ وَ الصِّدْقِ فِى الْمَوَاطِنِ وَ شَنَآنِ الْفَاسِقِینَ فَمَنْ أَمَرَ بِالْمَعْرُوفِ شَدَّ ظُهُورَ الْمُؤْمِنِینَ وَ مَنْ نَهَى عَنِ الْمُنْکَرِ أَرْغَمَ أُنُوفَ الْکَافِرِینَ وَ مَنْ صَدَقَ فِى الْمَوَاطِنِ قَضَى مَا عَلَیْهِ وَ مَنْ شَنِئَ الْفَاسِقِینَ وَ غَضِبَ لِلَّهِ غَضِبَ اللَّهُ لَهُ وَ أَرْضَاهُ یَوْمَ الْقِیَامَهِ وَ الْکُفْرُ عَلَى أَرْبَعِ دَعَائِمَ عَلَى التَّعَمُّقِ وَ التَّنَازُعِ وَ الزَّیْغِ وَ الشِّقَاقِ فَمَنْ تَعَمَّقَ لَمْ یُنِبْ إِلَى الْحَقِّ وَ مَنْ کَثُرَ نِزَاعُهُ بِالْجَهْلِ دَامَ عَمَاهُ عَنِ الْحَقِّ وَ مَنْ زَاغَ سَاءَتْ عِنْدَهُ الْحَسَنَهُ وَ حَسُنَتْ عِنْدَهُ السَّیِّئَهُ وَ سَکِرَ سُکْرَ الضَّلَالَهِ وَ مَنْ شَاقَّ وَعُرَتْ عَلَیْهِ طُرُقُهُ وَ أَعْضَلَ عَلَیْهِ أَمْرُهُ وَ ضَاقَ عَلَیْهِ مَخْرَجُهُ وَ الشَّکُّ عَلَى أَرْبَعِ شُعَبٍ عَلَى التَّمَارِى وَ الْهَوْلِ وَ التَّرَدُّدِ وَ الِاسْتِسْلَامِ
فَمَنْ جَعَلَ الْمِرَاءَ دَیْدَناً لَمْ یُصْبِحْ لَیْلُهُ وَ مَنْ هَالَهُ مَا بَیْنَ یَدَیْهِ نَکَصَ عَلَى عَقِبَیْهِ وَ مَنْ تَرَدَّدَ فِى الرَّیْبِ وَطِئَتْهُ سَنَابِکُ الشَّیَاطِینِ وَ مَنِ اسْتَسْلَمَ لِهَلَکَهِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَهِ هَلَکَ فِیهِمَا
قال الرضى و بعد هذا کلام ترکنا ذکره خوف الإطاله و الخروج عن الغرض المقصود فى هذا الکتاب.
و درود خدا بر او ، فرمود : (از ایمان پرسیدند ، جواب داد)
1ـ شناخت پایه هاى ایمان : ایمان بر چهار پایه استوار است : صبر ، یقین ، عدل و جهاد . صبر نیز بر چهار پایه قرار دارد . شوق ، هراس ، زهد و انتظار. آن کس که اشتیاق بهشت دارد ، شهوت هایش کاستى گیرد ، و آن کس که از آتش جهنّم مى ترسد ، از حرام دورى مى گزیند ، و آن کس که در دنیا زهد مى ورزد ، مصیبت را ساده پندارد ، و آن کس که مرگ را انتظار مى کشد در نیکى ها شتاب مى کند . یقین نیز بر چهار پایه استوار است : بینش زیرکانه ، دریافت حکیمانه واقعیت ها ، پند گرفتن از حوادث روزگار ، و پیمودن راه درست پیشینیان . پس آن کس که هوشمندانه به واقعیت ها نگریست ، حکمت را آشکارا بیند ، و آن که حکمت را آشکارا دید ، عبرت آموزى را شناسد ، و آن که عبرت آموزى شناخت گویا چنان است که با گذشتگان مى زیسته است . و عدل نیز بر چهار پایه بر قرار است : فکرى ژرف اندیش ، دانشى عمیق و به حقیقت رسیده ، نیکو داورى کردن و استوار بودن در شکیبایى . پس کسى که درست اندیشد به ژرفاى دانش رسید و آن کس که به حقیقت دانش رسید ، از چشمه زلال شریعت نوشید ، پس کسى که شکیبا شد در کارش زیاده روى نکرده با نیکنامى در میان مردم زندگى خواهد کرد . و جهاد نیز بر چهار پایه استوار است : امر به معروف ، نهى از منکر ، راستگویى در هر حال ، و دشمنى با فاسقان . پس هر کس به معروف امر کرد ، پشتوانه نیرومند مؤمنان است ، و آن کس که از زشتى ها نهى کرد ، بینى منافقان را به خاک مالید ، و آن کس که در میدان نبرد صادقانه پایدارى کند حقّى را که بر گردن او بوده ادا کرده است ، و کسى که با فاسقان دشمنى کند و براى خدا خشم گیرد ، خدا هم براى او خشم آورد ، و روز قیامت او را خشنود سازد .
2ـ شناخت اقسام کفر و تردید : و کفر بر چهار ستون پایدار است : کنجکاوى دروغین ستیزه جویى و جُدُل ، انحراف از حق و دشمنى کردن . پس آن کس که دنبال توهم و کنجکاوى دروغین رفت به حق نرسید . و آن کس که به ستیزه جویى و نزاع پرداخت از دیدن حق نابینا شد ، و آن کس که از راه حق منحرف گردید ، نیکویى را زش ، و زشتى را نیکویى پنداشت و سر مست گمراهى ها گشت ، و آن کس که دشمنى ورزید پیمودن راه حق بر او دشوار و کارش سخت ، و نجات او از مشکلات دشوار است . و شک چهار بخش دارد : جدال در گفتار ، ترسیدن ، دو دل بودن ، و تسلیم حوادث روزگار شدن . پس آن کس که جدال و نزاع را عادت خود قرار داد از تاریکى شُبهات بیرون نخواهد آمد و آن کس که از هر چیزى ترسید همواره در حال عقب نشینى است ، و آن کس که در تردید و دودلى باشد زیر پاى شیطان کوبیده خواهد شد ، و آن کس که تسلیم حوادث گردد و به تباهى دنیا و آخرت گردن نهد ، و هر دو جهان را از کف خواهد داد .(سخن امام طولانى است چون در این فصل ، حکمت هاى کوتاه را جمع آورى مى کنم از آوردن دنباله سخن خوددارى کردم).
حکمت 32: ارزش و والایى انجام دهنده کارهاى خیر (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] فَاعِلُ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنْهُ وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ .
و درود خدا بر او ، فرمود : نیکو کار، از کار نیک بهتر و بدکار از کار بد بدتر است .
حکمت 33: اعتدال در بخشش و حسابرسى (اخلاقى ، اجتماعى ، اقتصادى)
وَ قَالَ [علیه السلام] کُنْ سَمْحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً .
و درود خدا بر او ، فرمود : بخشنده باش اما زیاده روى نکن ، در زندگى حسابگر باش اما سخت گیر مباش.
حکمت 34: راه بى نیازى (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] أَشْرَفُ الْغِنَى تَرْکُ الْمُنَى .
و درود خدا بر او ، فرمود : بهترین بى نیازى ، ترک آرزوهاست.
حکمت 35: ضرورت موقعیت شناسى (اخلاقى ، اجتماعى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَسْرَعَ إِلَى النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ .
و درود خدا بر او ، فرمود : کسى در انجام کارى که مردم خوش ندارند، شتاب کند ، درباره او چیزى خواهند گفت که از آن اطلاعى ندارند.
حکمت 36: آرزوهاى طولانى و بزهکاری (اخلاقى)
وَ قَالَ [علیه السلام] مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ .
و دورد خدا بر او ، فرمود : کسى که آرزوهایش طولانى است کردارش نیز ناپسند است .
منبع: نهج البلاغه
عزیز آل یاسین
با اموال علیه السلامصلهی امام زمان
به این معنی که مؤمن بخشی از دارایی خود را برای امام زمانش هدیه کند، وهرسال به این عمل مداومت نماید و در این عمل شریف غنی و فقیر و مرد و زن یکسانند ، الا این که ثمروتمند به مقدار توانایی خود تکلیف دارد وفقیر به مقدار استطاعت خود مکّلف میگردد.
خدای عزّوجّل فرموده : «لایُکَلِّفُ اللهُ نَفْسَاً إلا وُسْعَها : خداوند هیچ کس را جز به مقدار توانش تکلیف نمی کند.» (1)
و در جایی دیگر می فرماید : «لا یُکَلِّفُ اللهُ إلا مَا آتَیْهَا » خداوند هیچ کس را جز به آنچه توانایی داده ، تکلیف نمیکند.» (2)
در روایات مقدار معینی برای مصرف مال درآن جهت بیان نگردیده ، چون ظاهراً این عمل از مستحبات مؤکدی است که درسخنان ائمهی اطهار(سلام الله علیهم) به عنوان «فریضه» از آن تعبیر شده است. فرمودند: سلاماللهعلیهحضرت امام صادق
«هیچ چیز نزد خداوند متعال محبوبتر از اختصاص دادن درهم به امام نیست ، و به درستی که خداوند درهم را برای او (پرداخت کننده) در بهشت همچون کوه احد قرار دهد.»
سپس میفرمایند: خداوند متعال درکتابش فرموده است : «مَنْ ذَالَّذِی یُقْرِضُ اللهَ قَرْضَاً حَسَناً فَیُضَاعِفَهُ لَهُ أضْعَافاً کثیرَهً ؛ چه کسی به خداوند وامی نیکو میدهد تا خداوند(عوض) وام راچندین برابر ، بسیار سازد »(3)
حضرت امام صادق سلاماللهعلیه فرمودند: «به خدا سوگند! که این آیه درخصوص صلهی امام است. به درستی که خداوند آنچه راکه مردم دراختیار دارند ازجهت نیاز به آن قرض نخواسته است وهر حقّی را که خداوند متعال دارد ، برای ولّی اوست.»(4)
نکته: صلهی امام زمان عجّلاللهتعالیفرجهالشّریف : درزمان غیبت با مصرف کردن مال درمصارف و مخارجی که میداند مورد رضایت آن حضرت است، به قصد صلهی ایشان مانند چاپ کتابهایی مربوط به آن حضرت ، برپایی جلسات یادآوری و ترویج فرهنگ مهدویت، برپایی شبکههای اینترنتی مهدویت و شبکههای اینترنتی فرهنگی اطلاع رسانی دینی و… ازآن جمله است .
پی نوشت :
1. سورهی بقره ، آیهی 286
2. سورهی طلاق ،آیهی 7
3. سورهی یقره ، آیهی245
4. اصول کافی ، ج1 ، ص537
مواعظ جاوید
توجه کنید که ماه مبارک رمضان را به آدابش عمل کنید، یعنی آداب روحیش، فقط دعا نباشد. دعا به معنای واقعی باشد. خواندن خدا و تذکر خدا به معنای واقعی، آن تذکری که نفوس را مطمئن میکند.
در این ماه مبارک رمضان از برکات لیلهالقدر محروم نباشید. در این ماه فرق داشته باشیم با سایر ماهها و دنبال این باشیم که انشاالله (لیلهالقدر) را دریابیم، برکات (لیلهالقدر) را که در آن نازل شده است، همه سعادت عالم در آن شب نازل شده است و از همه شبهای عالم بالاتر است.
اگر ما نمیتوانیم به طور دائم در حال مراقبت از خودمان و ساخت و ساز خودمان باشیم، لااقل ماه رمضان را مغتنم بشماریم، شرایط هم در ماه رمضان آماده است.
منبع: کلمات قصار امام خمینی رحمت الله علیه
در محضر ولایت
عزیزان من! ماه رمضان را براى استغفار مغتنم بشمارید و از خداى متعال طلب مغفرت کنید. ملت ما با این روحیهى فداکارى، با این استقامتى که نشان داده، با این کار بزرگى که کرده است، با جوانان نورانى و خوبى که دارد (این جوانان با این تعداد، غیر از جامعهى ما، قطعاً در هیچ جاى عالم وجود ندارد) با این زنان و مردان و مادران و فداکاریهاى گوناگونى که از این مردم سرزده است، استعداد پیشرفت زیادى در زمینههاى مادّى و معنوى، دنیایى و اخروى دارد. این ملت، با استغفار، رحمت الهى را به سوى خود جلب کند.
همه استغفار کنید. آن کسانى که اهل عبادتند، آن کسانى که در امر عبادت متوسّطند، آن کسانى که حتّى کاهل در کار عبادتند و فقط به اقلّ واجبات اکتفا مىکنند، آن کسانى که حتّى گاهى خداى نخواسته بعضى از عبادت واجب هم از آنها ترک مىشود، همه و همه توجّه داشته باشند که این رابطهى بین آنها و خدا، کار را پیش مىبرد. از خداى متعال، آمرزش و مغفرت بخواهید و طلب عفو کنید. از خدا بخواهید که مانع گناه را بردارد؛ این ابر را از مقابل خورشید فیض و لطف و تفضلّات خودش برطرف کند، تا لطفش بر این دلها و جانها بتابد. آن وقت ببینید که تعالى و اعتزازى به وجود خواهد آمد.
منبع: برگزیده بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران،28/10/85
شمیم هدایت
بالا بردن سطح شناخت
در مقابل تبلیغات فریبنده چه باید بکنیم؟ باید شناخت، معرفت نسبت به اسلام، تشیع، خط امام حسین (سلام الله علیه) و امروزه خط امام خمینی (رحمت الله علیه) را تقویت کنیم. باید معرفت خود را تقویت کنیم تا دشمنان امان نیابند افکار ضد امام (رحمت الله علیه) را به نام خط امام راحل معرفی کنند. باید شناخت خود را نسبت به دین تقویت کنیم.
عزیزان من! جوانان عزیز! باید در شبانه روز وقتی را برای مطالعه و بحث در امور دینی و معارف دینی بگذارید. دین از شکم، رفاه و ورزش کم ارزش تر نیست. برنامه ای بگذارید، جلسات مذهبی و مطالعات دینی داشته باشید، بحمدالله بعد از انقلاب کتاب های دینی زیاد نوشته شده است؛ جلسات بحث بگذارید و با هم گفتگو کنید، حتما لازم نیست مبلغ یا معلمی را دعوت کنید، مثلا کتاب های مرحوم استاد شهید مطهری (رضوان الله علیه) را به بحث بگذارید، در مورد آن ها گفتگو کنید، مطالب آن را حلاجی کنید. اگر مطالعات دینی نداشته باشید، جلساتی مذهبی هم آن چنان که باید فعال نباشد و این گونه جلسات فقط به ایام عاشورا و امثال آن اختصاص داشته باشد، دشمنان اسلام و نظام هم مرتب از رادیوها و تلویزیون با فیلم های ویدئویی با روزنامه! با روزنامه! با روزنامه! شما را بمباران تبلیغاتی می کنند. … برای مقابله با تبلیغات شیطنت آمیز و گمراه کننده، مطالعه و دروس لازم است، و بدون آن معرفت انسان رشد نمی کند.
منبع: برگزیده بیانات حضرت آیت الله علامه محمد تقی مصباح یزدی (دامت برکاته)
نکته های ناب
خانواده در اسلام نقش مرد در خانواده:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) می فرمایند: «نشستن مرد پیش زن و فرزندش نزد خداوند متعال محبوب تر از اعتکاف در مسجد من (مسجد النبی صلی الله علیه و آله و سلم) است.» (1)
حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می فرمایند: مرد برای اداره ی منزل به سه خصلت نیاز دارد که اگر در طبیعت او نباشد، باید خود را با تکلف به آنها وا دارد: «خوش رفتاری، گشاده دستی سنجیده و غیرت برای حفاظت از آنها» (2)
و در حجایی دیگر می فرمایند: «هر کس به خانواده اش نیکی کند، عمرش زیاد شود.»(3)
نقش زن در خانواده:
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله و سلم) در این باره می فرمایند: «هر زنی که در خانه ی شوهر خود به قصد سامان دادن کارهای خانه چیزی را جابه جا کند، خداوند به او نظر می کند و هر که خداوند به او نظر کند، عذابش نمی دهد.» (4)
حضرت امام صادق (سلام الله علیه) می فرمایند: «خوشبخت است آن زنی که شوهر خود را گرامی می دارد و آزارش نمی دهد و در همه ال از او فرمان می برد.»(5)
نقش فرزندان در خانواده:
حضرت علی(سلام الله علیه) می فرمایند: «نیکی به پدر و مادر بزرگترین فریضه است.» (6)
حضرت امام صادق(سلام الله علیه) در این باره می فرمایند: پدر و مادررا به فرزند سه حق است:
«در همه حال شکرگذار آنها باشد؛ در هر چه امر و نهی می کنند، به جز معصیت خدا اطاعتشان کند و در نهان و آشکار خیر خواه آنان باشد.»(7)
پی نوشت :
1- تنبیه الخواطر، ج2، ص 122.
2- تحف العقول، ص 322.
3- اصول کافی، ج2، ص 105.
4- بحارالانوار، ج 103، ص 253.
5- کنزالفوائد، ج1، ص 150.
6- غررالحکم، ج 4423.
7- تحف العقول، ص322.
منبع: خانواده در اسلام، حضرت آیت الله العظمی مظاهری(دامت برکاته)
دل نوشته
بوی خوش رمضان
روح اللّه حبیبیان
بوی رمضان میآید؛ بوی خوش قرآن و شمیم شکوفههای دلانگیز مناجات و رایحه روحبخش بندگی خدا.
خداوندا! فرموده بودی که بر بندگان، رئوف و مهربانی و بر گنهکاران، عطوف و بخشنده؛ ولی من هیچگاه این حقیقت را به خوبی اکنون درنیافته بودم.
آری! من در مرداب غفلت و لجنزار دوری از تو، غوطهور بودم که ناگهان، ندای ملکوتی «یا علیُّ یا عظیم، یا غفور یا رحیم»، مرا به خود آورد و به کوثر زلال رمضان رهنمون شد.
معجزه رمضان
… تا کنون هیچگاه در دل تابستان، اینگونه بهار را حس کرده بودی؟ هیچگاه در اوج گرما، خنکای آب حیات را در عمق وجودت یافته بودی؟ آیا در نهایت تشنگی، سیراب شدن از زلالترین آبها که نه؛ از کوثر بهشتی را تجربه کرده بودی؟
شاید تو نیز چون من، به ادراک این معجزه نرسیده بودی و اینبار، با همه وجودت آن را لمس کردی. این معجزه رمضان است.
مگر میشود دریا را در آغوش کشید؟!
نمیدانم چه کنم.
دلم میخواهد به استقبالت بیایم؛ ولی مگر میتوان به استقبال باران رفت؟!
میخواهم با تمام وجودم تو را در آغوش بگیرم؛ ولی مگر دریا را میتوان در آغوش کشید؟!
میخواهم از عمق وجودم فریاد برآورم: خوش آمدی ای بهار دلها، ای شکوه رحمت خدا بر بندگان، ای ماه مهمانی خدا، ای رمضان! اما احساس کودکی را دارم که در برابر کوهی عظیم قرار گرفته و چارهای جز سکوت و حیرت در برابر عظمت تو ندارم؛ فقط آهسته و نجواگونه، با دلی سرشار از عشق، زمزمه میکنم: «ای خدای رمضان! به خاطر همه مهربانیهایت سپاس».
بر ساحل رمضان
حسین امیری
کوچه زهد را آب و جارو کردند. کشتی بیلنگر مستی، از دریای مواج، لؤلؤ و مرجان میآورد. باربران هفتآسمان را خبر کنید، تا متاع تقوای بشر را در ساحل عبودیت رمضان خالی کنند و کاروانسرای شببیداران را در بگشایید که گاه مناجات بشر است و موسم ترک عادات.
بوی خدا
فاطمه پهلوان علیآقا
ای ماه خدا، رمضان! وقتی که میآیی، همه چیز بوی خدا میگیرد؛ بوی بهشت، بوی عرش.
وقتی که میآیی، سرانجام همه کارها به نشستن بر سر سُفره خدا ختم میشود.
وقتی که میآیی، سلامها ساده میشوند و نگاهها، بیآلایش.
وقتی که میآیی، ثانیهها در گرسنگی و تشنگی آدمها، با حس قشنگی میگذرند.
با آمدن تو، روزنه امیدی بر عصیان آدمها گشوده میشود و غنچه بندگیها، گُل میکند. مَفَرّی از هیاهوها و سیاهیها به سوی نور پیدا میشود؛ گریزی به سوی کهکشان عرش؛ گریزی به سوی خدا.
با آمدن تو، همه جا سبز میشود، همه آسمانی میشوند و همه چیز بوی خدا میگیرد.
یاد ابرار
امید محرومان
چهاردهم اسفند 1307 بود که «سیدموسی» در قم به دنیا آمد و به دور از چشم فرعونیان، کودکیاش را پشت سر گذاشت. او فرصتهای طلایی جوانیاش را به آسانی از دست نداد و از لحظههای هر چند کوتاه آن، استفادههای شایسته کرد. در حین تحصیلات علوم دینی در دانشکدهی حقوق تهران نیز قبول شد. به سه زبان انگلیسی، فرانسه و عربی، تسلط کامل داشت. بزرگان نجف اشرف به او چشم امید بسته بودند.مردم لبنان برای «سیدموسی» نامه نوشتند. آنها روزهای زیادی برای یک رهبرِآگاه، لحظه شماری میکردند.
حضرت آیتالله العظمی بروجردی( رحمتاللهعلیه) هم ایشان را مکلّف به قبول این مسؤولیت کردند و امام موسی صدر بعد از زیارت عتبات عالیات به لبنان رفت و با دیدن اوضاع، تصمیم به ماندن گرفت.
برای سکونت، شهر «صور» را انتخاب کردو هفتهای دو بار به بیروت میرفت. با تلاش او پس از مدتی «دبیرستان عاملیه» به «دانشکدهی عاملیه» تبدیل شد.
مثل پدری مهربان با جوانها صحبت میکرد، عشق به مردم از چشمان پُرفروغش موج میزد و میخواست سایهی شوم فقر و جهل را از سر مردم بردارد؛ این بود که «مدرسهی صنعتی جبل عامل» را تأسیس کرد.ایشان میگفت: «چقدر تعجبآور است! اسلام طلب علم را فریضه (واجب) بداند ولی بیسوادترین مردم، مسلمانها باشند. نظافت را از ایمان بشمارد، در حالی که کثیفترین کوچه و بازار، کوچه و بازارهای مسلمانها باشد … دعوت صحیح اگر توأم با عمل نباشد و وضع اجتماعی دعوتکننده یا هم مذهبان او بد باشد، دعوت کم اثر خواهد بود».
«جرج جرداق» نویسندهی معروف مسیحی دربارهی امام موسی صدر میگوید:
«اگر روحانیون مسلمان، اسلام را مانند امام موسی صدر عرضه میکردند، اثری از مسیحیت و سایر ادیان باقی نمیماند». مزدوران بارها نقشهی ترور ایشان را مرور میکردند، اما هر بار ناکام میشدند. در 19 رمضانالمبارک سال 1357ه.ش، با دعوت رسمی وارد کشور لیبی شد. تصمیم داشت پس از یک هفته اقامت، به لبنان برگردد. در 23 رمضانالمبارک در ساعت دو و چهل و پنج دقیقهی بعدازظهر جلوی درب هتل اقامتش مشاهده ولی بعد از آن با دو نفر از همراهانش ناگهان ناپدید گردید.
حضرت امام خمینی(رحمتاللهعلیه) دربارهی ایشان میفرمایند:
«ایشان را من بزرگ کردم. من فضایلش و خدمتهایی که بعد از رفتن به لبنان کرده است، میدانم … امیدوارم که أنشاءالله به محل خودشان برگردند و مسلمین از ایشان استفاده کنند».
منبع: گلشن ابرار، عبدالرحیم اباذری، ج2، صفحههای 785 تا 798
حکایتها و هدایتها
موعظه ی مولا
مردی به نام ابو مطر نقل کرده است که: روزی از مسجد کوفه بیرون آمدم، به مردی برخوردم که همانند عرب های بادیه نشین با دو تکه پارچه خود را پوشانده بود، یکی را لنگ و دیگری را ردای خود قرار داده بود. از کسی پرسیدم: این مرد کیست؟ به من گفت: گویا در این شهر غریب هستی؟
گفتم: آری. گفت: این مرد، امیرمؤمنان علی (علیه-السلام) است؛ به دنبالش رفتم تا به محله ی «ابومحیط» که بازار شتران در آن جا بود، رسید. (از روی موعظه به آنان) فرمودند: معامله کنید اما از سوگند بپرهیزید که سوگند از برکت کارهای شما می کاهد و آنها را در معرض نابودی قرار می دهد.
سپس به سراغ خرما فروشان رفتند. در آن جا با کنیزی مواجه شد که می گریست، سبب گریه اش را پرسیدند، پاسخ داد: من با یک درهم از این مرد خرما فروش خرما خریده ام، مولایم از من خواسته خرما را باز پس دهم و درهم را باز ستانم، اما فروشنده نمی پذیرد و درهم را به من باز نمی گرداند. حضرت به مرد بازاری فرمودند: خرمایت را بگیر و درهمش را باز پس ده، چرا که او کنیز است و از خودش اختیاری ندارد. مرد خرما فروش زیر بار نرفت و همچنان از باز پس دادن درهم به کنیز امتناع می کرد. من به او گفتم: این مرد را می شناسی؟ گفت: نه گفتم: او امیرمؤمنان علی (علیه السلام) است، مرد بازاری با شناختن حضرت دستپاچه شد، خرماهایی را که در دست داشت ریخت، درهم را به کنیز باز پس داد و عرض کرد:
ای امیرمؤمنان! دوست دارم شما از من خشنود شودید!
حضرت فرمودند: آنچه مرا از شما خوشنود می سازد پرداختن حقوق دیگران است. بعد از آن، حضرت در حالی که از کنار خرما فروشان می گذشتند، فرمودند:
ای خرما فروشان (و خرما داران) به مسکینان بخورانید تا کسبتان برکت یابد.
منبع: جلوه های تقوا، محمد حسن حائری یزدی، ج 2، ص 102 و 103.
معرفی کتاب
شناسنامه کتاب
نام کتاب : رمضان ماه خدا (فضیلت، اعمال، احکام)
نویسنده : زین العابدین احمدی – حسنعلی احمدی
ناشر: میثم تمار
نوبت چاپ : ششم
تعداد صفحات: 248 صفحه
تیراژ : 1500 نسخه
قیمت : 2000 تومان
چکیده کتاب:
بیان معارف دین مبین اسلام، در زمینه های «اعتقادات»، «احکام» و «اخلاق»، آن هم با تکیه بر آیات قرآن و احادیث اهل بیت عصمت و طهارت(علیهم السلام)، امری مهم و ضروری برای برآوردنِ نیاز تشنگان و علاقه مندان به این معارف است.
دراین کتاب ، سعی مولفان بر آن است که با استعانت از درگاه احدیّت، و کمک گرفتن از انوار پاک چهارده معصوم(علیهم السلام)،ارشادات و راهنمایی هایی را که انسان برای رسیدن به سعادت اخروی به آن نیازمند است، برای خوانندگان گرامی مطرح کنند. مخصوصاً بیانِ آداب و فضایل ماه مبارک رمضان، که ماه خدا، ماه رحمت و مغفرت، ماه نزول قرآن، ماه دعا و استغفار، ماه کسب تقوا و فضایل انسانی، ماه آشنایی با کتاب آسمانی، و اینکه ماه توبه و اِنابه است.
در این نوشتار هر چند کوتاه مباحثی در باره ماه مبارک رمضان و سایر مطالب مربوط به این ماه شریف، هر چند به طور اختصار و قابل فهم برای عموم، در اختیار شیفتگان راه قرآن و مکتب اهل بیت(علیهم السلام)قرار گرفته است.
هر اندازه جامعه با میراث و فرهنگ همیشه جاوید قرآن و عترت آشنا شود، به همان اندازه فرهنگ آن جامعه، از آسیب های فرهنگِ بیگانه مصون و محفوظ خواهد ماند.
اگر انسان ها در راه رشد و تعالی خود و در راه عبادت خداوند، که هدف آفرینش انسان است، وجود خود را پیراسته از گناه کنند و تقوا و خداشناسی را برای همیشه در وجود خود زنده نمایند، سعادت و عزّت دنیا و آخرت را به دست آورده اند.
در این اثر ارزشمند، مخصوصاً سفارش می شود که خوانندگان در ماه مبارک رمضان، که بهترین فرصت برای تزکیه و کسب فضایل انسانی است، از این نعمت عظمی بهره مند شده و اوقات را مغتنم شمرده و خود را مشغول به عبادت و اطاعت خداوند نمایند.
احکام
احکام نماز و روزه کثیرالسفر