از نظر پدید آورندگان صهیونیسم و صهیونیست ها، اخلاق را با امور سیاسی میانه ای نیست و برای رسیدن به اهداف سیاسی، فرو شکستن مرزهای اخلاقی نه تنها اشکالی ندارد بلکه گاهی ضروری است: “میان سیاست و اخلاق هیچ گونه وجه اشتراک نیست. فرمانروایی که متکی به اخلاق باشد، نمی تواند سیاستمداری کارکشته و ماهر از آب درآید و نتیجتاً پایه های قدرت سیاسی او متزلزل خواهد گشت.” (پروتکل های رهبران یهود برای تسخیر جهان ـ پروتکل 1).
آنها زن یهودی را ابزاری برای ترویج فساد و فحشا و بی بند و باری جنسی در جوامع انسانی می دانند و به بهانه آزادی، زن را به دام افکندند و به عنوان ابزاری در اختیار خود گرفتند: “اعتیاد به الکل و افراط در نوشیدن نوشابه های سکرآور مشکلی است که پس از اعطای آزادی… رواج پیدا می کند… مردان غیریهودی از همان آغاز جوانی به وسیله عوامل ما بی بند و بار و بدون اخلاق بار می آیند. عوامل ما عبارتند از معلمان سرخانه، خدمتکاران، منشی ها و زنانی که در خانه های ثروتمندان بچه داری می کنند. به کمک زنان یهودی مردان غیریهودی را در عشرتکده ها و محلهای عیاشی به فساد اخلاقی می کشانیم و آنها را از جاده عفت و پاکدامنی منحرف می سازیم. این جامعه را که به دست زنها به فساد کشانده می شود، جامعه زنان نام می نهیم. زیرا در فساد و تجمل پرستی دنباله رو دیگرانند» (پروتکل 1) …
بنابراین زن یهودی باید نخستین گام را در ترویج فساد و فحشا بردارد. با اختراع صنعت سینما و از پس آن تلویزیون بهره گیری از آن در عرصه تخریب مسائل اخلاقی و متزلزل ساختن بنیاد خانواده ها شکل و شتاب بیشتری گرفت.
روشهای بهره گیری ابزاری از زن در اندیشه صهیونیسم
الف ـ اسرائیل و بردگی مدرن (سوء استفاده جنسی از زنان)
امروزه تجارت زنان در جهان معاصر یکی از معظلات بزرگ اجتماعی است. زنان و کودکانی که فقر و گرسنگی، آنها را به زانو درآورده است، مجبورند به وعده های دروغینی چون شغل و زندگی بهتر در کشورهای مهاجرپذیری همچون اسرائیل تسلیم شوند.
این افراد در ازای پول، مورد معامله قرار می گیرند و همچون بردگان از کمترین حقوق انسانی خود محروم می شوند.
تاریخ مصرف آنان نیز برای صاحبان و اربابانشان بسیار اندک و کوتاه مدت است. این نوشتار، به بررسی اجمالی “تجارت زنان” در اسرائیل و سود کلانی که نصیب عاملان و زیان عمیقی که متوجه قربانیان این پدیده می کند می پردازد.
یکی از مهمترین کشورهایی که پس از فروپاشی شوروی و بلوک شرق در کانون توجه مافیای صهیونیستی قرار گرفت روسیه بود. با شروع دوره جدید مهاجرت یهودیان روسی به اسرائیل، همکاری جدی باندهای تبهکار روسی و اسرائیلی آغاز شد و به سرعت گسترش یافت.
بسیاری از مجرمین اسرائیل در باندهای بین المللی تجارت زنان مشغول بکار هستند. در ماه نوامبر 1997 سازمان زنان اسرائیل که یک سازمان غیردولتی است گزارشی را در خصوص تجارت زنان منتشر کرد که به افشای معاملات چند میلیون دلاری فحشا و تجارت زن در اسرائیل اختصاص داشت.
اسرائیلی ها معتقدند این معضل، روزبروز در حال گسترش است، قاچاقچیان اسرائیلی از قاچاق و استثمار هر زن که به اسرائیل می آوردند سالانه 50 الی 100 هزار دلار از امریکا کسب درآمد می کنند و این مبلغ هر سال در حال افزایش است. در سال 1998 درآمد حاصل از این امر سالیانه 450 میلیون دلار بوده است و در سال 2003 کمیته ای در کنست، مسئول تهیه گزارش سالانه 3 هزار زن در اسرائیل مورد سوء استفاده جنسی قرار می گیرند.
این زنان که از خارج به آن کشور منتقل می شوند ابتدا خریداری شده و سپس آزادی آنها در گروه “بیع متقابل” صورت می گیرد.
این گزارش ضمناً میزان درآمد این زنان را روزانه 1200 الی 1700 شیلک (واحد پول اسرائیل) اعلام کرده است.
در گزارش ژولای سال 2001 وزارت خانه در زمینه تجارت زن بوده است.
به گزارش نیویورک تایمز زنانی که از اروپای شرقی به اسرائیل آورده می شوند به صورت برهنه در ازای 5000 الی 10000 دلار به دلالان تل آویو فروخته می شوند.
رونق تجارت زنان و فحشا در اسرائیل باعث شده است تا مافیای روسیه با حمایت و پشتیبانی ضمنی پلیس اسرائیل و سکوت آن در قبال جنایات صورت گرفته، مرکز ثقل فعالیتهای خود را به اسرائیل منتقل کنند.
به دلیل ترس قربانیان از مراجعه و شکایت به پلیس و فقدان اسناد معتبر یا به دلیل انتقام گروههای تبهکار، عدم وجود محدودیتهای جدی در مقابل چنین فعالیتهایی و عدم وجود قوانین کافی برای محکومیت تبهکاران و وجود تقاضای داخلی به خاطر حضور کارگران مرد مجرد خارجی و همچنین به دلیل استفاده از اسرائیل به عنوان سکوی توزیع برای چنین کالایی (به خصوص به کشورهای غربی و خاورمیانه و حتی آفریقا)، اسرائیل تبدیل به یکی از کانونهای عمده جنایت علیه زنان شده است.
مافیای روسی که خود از یهودیان این کشور هستند با همکاری گروههای تبهکار اسرائیلی در سالهای اخیر دهها مرکز فساد در شهر تل آویو و حیفا تاسیس کرده است.
این مراکز فساد توسط زنانی پر می شود که با وعده های دروغین از جمهوریهای شوروی سابق و اروپای شرقی که از فرط فقر و تنگدستی به ستوه آمده اند به اسرائیل قاچاق می شوند. البته سوء استفاده از زنـان در فـضـای صـهـیـونـیـسـتـی به زنان غـیریـهـودی خـتم نمی شود.
سلطه اصالت سود بر فعالیتهای صهیونیستها آنها را بر آن داشته تا چنین اقدامی را با همکیشان خود نیز بنمایند. آنها شروع به گسیل دختران یهودی به مراکز فساد جهان در اروپا و امریکا می کنند.
این اقدام تحت اشراف جمعیت های سازمان یافته یهود صورت می پذیرد که از فاسدترین و زیانبارترین آنها می توان به سازمانی اشاره کرد که یکی از رهبران یهود به نام “شلومو بارلشتاین» از اعضای حزب برجسته “ماپام» بر آن نظارت داشت. وی تنها در سال 1960 میلادی سه هزار دختر یهودی را به مراکز فساد در دنیا روانه کرد.
دختران اسرائیل تنها از کشور آلمان، 18 میلیون مارک سود بردند و شهر مونیخ مرکز اصلی توزیع آنان به سوی کشورهای اروپایی گردید.
لئون بلوم، نویسنده یهودی فرانسوی، سردمدار نویسندگان کتابهای مستهجن و مسائل جنسی در عصر حاضر است.
کتاب “ازدواج” او تنها در فرانسه، در بیش از هفت میلیون نسخه چاپ شده است. بلوم متولد بلغارستان و نام اصلی او بلیو کارنانکل استین است.
وی تحت حمایت گروههای صهیونیستی، چندین بار در فرانسه به مقام نخست وزیری این کشور رسید.
سراسر کتاب 345 صفحه ای ازدواج خالی از هر گونه شرم و حیای فطری است این کتاب از دختران فرانسوی دعوت می کند که به هنگام بلوغ باید از تمام توانایی های جنسی خود بهره برند و پیش از ازدواج به خواهش های تن، پاسخ دهند و در تمام ماجراجویی هایی که برایشان پیش می آید، حداکثر استفاده را بکنند زیرا فرصت حقیقی لذت ها دوره بلوغ است.
ب ـ استفاده اطلاعاتی از زنان در اسرائیل
بعنوان مقدمه و زمینه، مناسب است به برخی از موارد تاریخ قدیم یهود اشاره کنیم:
یهودیها در بکارگیری زنان برای اقدامات جاسوسی و تاثیرگذاری در روحیه دیگران جهت دستیابی به آرزوها و خواسته های خود مهارت خاصی داشته اند.
آنهان زنان و دختران خود را نزد مردانی که با طرحهای آنان مخالف بودند گسیل می داشتند تا با تحریکات خود، آن مخالفتها را از بین ببرند و از این راه یهودیها به آرزوهای خود برسند.
در تاریخ یهود به موضوع معشوقه یهودی بطلمیوس هفتم برمی خوریم که توانست با نیرنگ خود دستور پادشاه را در حق قبیله خود ـ که فرمان داده بود زیر قدمهای فیلها از بین بروند ـ عوض نمایند.
همچنین داستان “استر» که در یک فصل کامل از عـهد قـدیـم نـقـل شـده و هـر سـالـه بـه یـادبود آن عـیـد و جـشـن بر پا می شود. عید “پوریم» برای بزرگداشت اقدام استر است که طی آن هفتاد و پنج هزار نفر ایرانی را طی یک توطئه از بین بردند. استر با زیبایی و نیرنگ خود توانست عقل یکی از پادشاهان (خشایار شاه) را برباید و او را مطیع خود گردانده و باعث شود که پادشاه زمام امور مملکت را به وی بسپارد و مهره های ویژه خود را که با آنها دستورات خود را به فرماندهان ارتش ممهور می نمود در اختیار او قرار دهد.
استر یک دختر دلربا و جذابی بود که در پناه دایی اش به نام مردخای زندگی می کرد. مرخای که در قصر پادشاه خدمت می کرد در رویای یهودی سازی مملکت بود لذا از استر به عنوان وسیله ای کاملاً موفق استفاده کرد.
استر با سلاح زنانگی و زیبایی در قلب پادشاه نفوذ کرد و هنگامی که مطمئن گردید که شاه مطیع وی گردیده شروع کرد به اجرای برنامه ای که مردخای آنرا ریخته بود. اعدام وزیر ارشد (هامان) و خانواده و افراد او؛ کشتن پانصد نفر در یک روز به اتهام دشمنی با یهود در پایتخت و اجازه به یهودیها تا درسراسر کشور هرکس را که لازم می دانند اعدام کنند.
تفضیل این داستان را در تورات فصل استر می توان مطالعه کرد.
در اوایـل تـاریخ مـیـلادی داسـتان سـالـومـه را می خوانیم که در یکروز جشن…. با رقص بدیعی در مقابل پادشاه و هنگامی که شاه گفت برای بدست آوردن سالومه آماده است هر قیمتی را بپردازد… همسر تبهکارش به او گفت: “تن سالومه در مقابل سر یوحنا معمدان…” و این حکایت به عنوان ضرب المثلی در تاریخ مطرح گردید.
در صحبت از نقشی که دختران و زنان اسرائیل در ادامه شغل دیرینه خود در سراسر عالم، در جاسوسی انجام داده اند اینها تنها، قطره هایی است از دریا… بسیاری از اتفاقات و داستانهای حقیقی وجود دارد که روشهای اطلاعات اسرائیل را در بکارگیری زنان و دختران به وضوح به تصویر می کشد.
این روشها هر قدر هم زشت و پلید باشند اما همگی صهیونیستها به آن معتقدند و پذیرفته اند که: “بی شک در بعضی از اوقات جنس زن ابزاری فعالی است برای متقاعد ساختن و وادار نمودن افراد و برای رسیدن به هدف چاره ای به جز به کارگیری آنها نیست.” داستان هتل بیرلا به عنوان یک نمونه و لکه ننگی بر پیشانی اطلاعات اسرائیل در نحوه به کارگیری روشهای جمع آوری اطلاعات در این سازمان به حساب می آید. رئیس سازمان اطلاعات اسرائیل از طریق متقاعد ساختن سفرای کشورهای مختلف حاضر در تل آویو تلاش های خود را برای بدست آوردن تایید بین المللی متمرکز نموده و در این راستا از طرف ریاست سازمان برای سفرا زیباترین دختران هوسباز و مجلل ترین خانه های شب بیداری و پذیرایی های آنچنانی تدارک دیده می شود.
“هتل بیرلا» موسسه ای که برای اطلاعات اسرائیل کار می کند… و هر زن زیبایی صلاحیت کار در آن را ندارد.
این موسسه شرایطی دارد که می بایست کارکنان آن شرایط را دارا باشند. قبل از همه لازم است چند زبان بیگانه را به خوبی صحبت کنند و شیوه رفتار در اجتماعات سیاسی را به خوبی بدانند و به چگونگی اداره و رهنمون ساختن کلام به مسائل مختلف (مورد نیاز) شناخت کامل داشته باشند. اداره اطلاعات اسرائیل مسئولیت توجیه و خط دهی این زنان را جهت صحبت هایی که با دیپلماتها انجام گیرد برعهده دارد.
زن و سیاست در اسرائیل
زنان در دستگاه حاکمه اسرائیل مورد تبعیض واقع می شوند. تعـداد زنـان در کـنـسـت چـهـاردهـم تـنـهـا به 14 نفر می رسد. یعنی 8 درصد کل نمایندگان.
تعداد آنها در کنست قبل از سال 1999 هرگز از 10% تجاوز نکرد. زنان تنها 6% از پستهای وزارتی را در طول 50 سال تاسیس دولت اسرائیل داشته اند.
سهم زنان در مباحث حزبی نیز به خاطر حضور و ظهور احزاب مذهبی بسیار پایین است.
نفوذ زنان در حوزه های سیاسی بسیار سخت است. آنها به طور شدیدی تحت سیطره شوراهای محلی هستند.
زنان در اسرائیل از حضور در سایر تشکیلات تصمیم گیری از جمله دیوان عالی و خدمات اداری (کارمندی) محرومند.
ترکیب و بافت حزبی اسرائیل حضور زنان در سیاست را به قهقرا می برد.
زنان کامل از حضور در احزاب ارتدکس افارطی منع می شوند و همچنین از لیست احزاب کوچکتر نیز حذف می شوند ـ احزابی که روز بروز در حال گسترش هستند.
زنان در حوزه ها و چهارچوب اجتماعی نیز متضرر می شوند. آنها حضور اقتصادی حضورشان از مردان کمتر است. سهم کمتری از منابع معدنی دارند و در شغلهای سطح بالا نیز حضورشان نامحسوس است.
خشونت علیه زنان از بافت جامعه مهاجرتی و مذهبی اسرائیل و قوانین نشات گرفته و نمی توان آنرا بهبود بخشید.
فقدان آموزش سازمانی بسیاری از زنان، همچنین وضعیت اقتصادی زنان نیز در اسرائیل به همین منوال است. نابرابری اقتصادی بین زنان و مردان در اسرائیل کاملاً قابل مشاهده است. زن و ارتش خدمت نظام اجباری دختران و پسران از سن هیجده سالگی در اسرائیل مورد توجه جدی است. این قانون در سپتامبر 1949 در کنیست اسرائیل اعلام شد و از سال 1959 به اجرا درآمد. دختران از 19 تا 38 سالگی 24 ماه باید خدمت نظامی انجام دهند.
نکته قابل ذکر اینکه زنان مجرد باید به خدمت اعزام شوند و اسرائیل تنها دولت موجود در جهان است که نظام خدمت اجباری را برای زنان مقرر داشته است.
از زمان برپایی آن در 1948، اسرائیل دختران و زنان را در زمینه های نظامی، سری و جاسوسی حتی از طریق مسائل جنسی جهت تحقق اهداف خود بکار می گیرد و تعداد دختران سرباز در هر واحد نظامی کمتر از 15 نفر کمتر نیست.
ژنرال سوئدی “کارل فون هورون» فرمانده نیروهای حافظ صلح در فلسطین در خاطرات خویش از زمانی که در فلسطین بوده است در خصوص نقش دختران اسرائیلی می نویسد: “بی شک اصول و مبادی به سطح پایینی سقوط کرده اند و به همراه آنها کارمندان سازمان ملل متحد در فلسطین که در معرض ابزارهای فریبنده آشکار و سرگرم کننده قرار گرفته اند، نیز سقوط کرده اند… یک روز بطور ناگهانی با یک دختر زیبا از گروه فداییان اسرائیل مواجه شدم که وارد چادر من گردید و با من صحبتهای بسیاری نمود و در خلال گفتگوهایش سعی داشت که چیزهای زیادی از من بدست آورد.
او پرسید آیا یک معشوقه سوئدی برتر است یا اسرائیلی؟ و از عادتهای ویژه من… و تلاش داشت تمام مسائل مورد نیاز سران و مسئولین کشوری و لشکری اسرائیل شامل اقدامات و پیامهای رد و بدل شده میان من و دبیر کل سازمان ملل متحد را به دست آورد… این نمونه و سایر موارد مشابه تنها نمونه هایی است که از نوع و روش بهره گیری و سوء استفاده نظام اسرائیل از زنان که تاثیرات سویی بر روند تربیت و اخلاقیات و سطح عمومی باورهای مردم داشته است. منبع : کتاب زن در انتفاضه