چگونه باید تصمیم گرفت تا بهترین و پایدارترین تصمیم باشد؟
الف) طرح مسئله
دانشجوی دختری که در مرحله ی دوم، بخشی از سخنانش را شنیدیم، چنین ادامه می دهد:
«… زنان و دختران امروز ما، اهل خرد، عقلانیّت و منطقند. دارای استقلال رأی و ثبات اندیشه اند. دیگر نمی توان و نباید تکلی، هنجار و الگویی را بر آن ها تحمیل کرد. ما خود انتخاب می کنیم که چگونه زندگی کنیم. خود انتخاب می کنیم که چگونه بپوشیم و چگونه در اجتماع حاضر شویم. چرا باید تقلید کرده و سنتی بیندیشیم؟ ما متناسب با شرایط امروز و علائق خود، نوع پوشش خود را انتخاب می کنیم. ما خود تصمیم می گیریم که حجاب داشته باشیم یا نه. پوشش مدرن ما، انتخاب ماست… .»
انگیزه های هر فرد، مرکز شخصیت اوست. ما تنها هنگامی می گوییم: « من او را خوب می شناسم» که از درون فرد مورد نظر و انگیزه های او در بروز احساس ها و رفتارها اطلاع داشته باشیم. شخصیت هر انسانی، براساس افکاری که در ذهن او می گذرد، احساس هایی(1) که در درون او ظهور می کند و رفتارهایی که از خود بروز می دهد، شکل گرفته و قابل شناسایی است؛ و اما یکی از بهترین ابزارهای تعیین نوع شخصیت افراد، ارزیابی تصمیم ها و انتخاب های آن هاست.
تصمیم، ترجیح یک گزینه از میان دو یا چند گزینه، براساس محاسبه ی بیشترین نفع و کمترین ضرر است.
زندگی بدون تصمیم گیری، امریست محال. هرگز نمی توان زندگی و حرکت در مسیر آن را بدون تصمیم گیری تصور کرد.
هر فردی در طول زندگی خود، قطعاً با موقعیت هایی روبرو خواهد شد که نیازمند تصمیم گیری است. تصمیم گیری هایی که چگونگی زندگی و سرنوشت او را رقم خواهد زد. از همین رو امروزه، حجم بسیار انبوهی از تحقیقات و مطالعات دانشمندان در رشته های مختلف انسانی و تجربی، به بررسی مسئله ی تصمیم گیری و کشف اصول و راهکارهای تصمیم گیری برتر اختصاص یافته است.
به نظر می رسد کیفیت تصمیم گیری، ارتباط مستقیمی با کیفیت زندگی دارد. حجاب و نوع پوشش نیز یکی از ابعاد وجودی زن و نتیجه ی انتخاب و تصمیم اوست.
ب) پاسخ پیشنهادی
باید دانست که تصمیم گیری، ارزیابی اطلاعات برای دست یابی به بیشترین و پایدارترین نفع است. افراد براساس نوع تعریفشان از نفع و ضرر، تصمیمات متفاوتی دارند. ملاحظه ی نفع و ضررهای فردی و کوتاه مدّت موجب تصمیماتی متفاوت با تصمیمات ناشی از ملاحظه ی نفع و ضررهای جمعی و بلندمدّت است. همه ی ما یقیناً به ارتقاء سطح تصمیم گیری خود علاقه مندیم. برای رسیدن به این هدف، ابتداء باید وضعیت موجود و سپس وضعیت مطلوب تصمیم گیری ها را بررسی کنیم:
وضعیت موجود درتصمیم گیری ها:
عموم افراد، براساس حسّی که از تجربه های فردی خود در زندگی به دست آورده اند تصمیم می گیرند. این نوع تصمیم گیری بر احساس نفع و ضررِ فردی مبتنی است. این افراد در برابر این سؤال که: چرا این انتخاب را انجام دادی؟ می گویند: خوشم آمد، دلم خواست، دوست داشتم، برای من مفید بود، به نظر خوب می رسید و… . اما چه بسیارند تصمیماتی از این قبیل که به ضرر دیگران، یا به ضرر جسم خود تصمیم گیرنده، یا به ضرر فکر و روح او و یا حتی به ضرر محیط زیست تمام می شوند. آن چه مهم است آن است که بدانیم ملاک تصمیم خوب و تصمیم بد چیست؟
نظریه پردازان اخلاق، در این زمینه تئوری های مختلفی را ارائه کرده اند:
مکتب لذت گرایی:
هرچه لذت داشته باشد خوب است.
مکتب منفعت عمومی:
هرچه برای افرادِ بیشتری فایده داشته باشد خوب است.
مکتب عاطفه گرایی:
هرکاری که با نیّت نوع دوستی انجام می شود خوب است.
مکتب وجدان گرایی:
هرکاری که وجدان انسان آن را مجاز می شمرد خوب است.
مکتب قدرت طلبی:
هرچه به انسان قدرت می دهد خوب است.
مکتب وظیفه گرایی:
آنچه برای انجام وظیفه محقق می شود خوب است.
هرکدام از ما، به طور ناخودآگاه، براساس مبنایی مانند مبانی فوق اقدام کرده و تصمیم می گیریم چه کاری را انجام دهیم یا چه کاری را انجام ندهیم. تصمیمات خود را مرور کنید و ببینید در برابر سؤال: « چرا این کار را کردی؟ » ، چه پاسخی می دهید. با توجه به پاسخی که می دهید، معلوم می شود به طور ناخودآگاه، تابع کدام نظریه ی اخلاقی هستید؟ آیا با نظریه و مبنای خود، در پیشگاه الهی سربلندیم و یا از آن گروهی هستیم که خداوند این گونه توصیفشان کرده است:
أفَرَأَیتَ مَنِ اتَّخَذَ إِلهَهُ هَواهُ … فَمَن یَهدیهِ مِن بَعدِ اللهِ. (2)
آیا فردی را که دلخواه و تمایلاتش، مبنای انتخاب ها و رفتارهای اوست دیده ای؟!… غیر از خداوند چه کسی می تواند او را اصلاح کند؟!
وجدان و فطرت هرکس بهترین داور است.
و اما سؤال اصلی این است: واقعاً یک تصمیمِ درست و خوب چگونه تصمیمی است؟
وضعیت مطلوب در تصمیم گیری ها:
براساس مستندات عقلی و همچنین شواهد تجربی فراوان مبنی بر شبکه ای بودن و درهم تنیده بودن عالم خلقت، هر تصمیمی که می گیریم و هر رفتاری که همسو با آن تصمیم از خود بروز می دهیم، اثری در جسم و فکر و روح ما، اثری در محیط، اثری در مجموعه ی انسان ها و اثری در کلّ هستی ایجاد می کند. عقل بشر، خصوصیت شبکه ای بودن هستی را دریافته و به همین دلیل، تصمیم گیری شبکه ای براساس ملاحظه ی تمامی فعل و انفعال ها بین همه ی اجزاء هستی را برای خود ضروری می یابد. طبیعی است که به منظور بهره مندی از مواهب خلقت و دستیابی آسان به اهداف، باید درجهت رودخانه ی خروشان هستی شنا کرده و خود را با مجاری امور و سنن تغییرناپذیر حضرت حق در نظام آفرینش هماهنگ نمود.
به طور خلاصه می توان تصمیم گیری شبکه ای را این گونه توضیح داد:
هر تصمیمی که می گیریم باید اثر و نتیجه اش فقط فردی نباشد، جمعی نیز باشد؛ فقط جسمی نباشد، به نفع فکر و روح نیز باشد؛ فقط انسانی نباشد، تمام موجودات و محیط را نیز درنظر داشته باشد؛ فقط چند روز و کوتاه مدّت نباشد، بلکه پایدار و روبه سوی ابدیّت هم باشد.
عدل شبکه ای: معادله ی مطلوبیتی که برآیند پنج مؤلّفه است:
1. مطلوبیت جسمی
2. مطلوبیت فکری و روانی
3. مطلوبیت محیطی
4. مطلوبیت جمعی ( خانواده، شهر، کشور و بین الملل)
5. مطلوبیت پایدار ( با میل به سوی بی نهایت و ابدیّت)
لذا در محاسبه ی نفع و ضرر، باید اصول زیر را رعایت کرد:
فقط خود را نبین، همه را ببین.
فقط نیازهای مادی را نبین، همه ی نیازهای وجودت را ببین.
فقط زندگی موقت دنیا را نبین، زندگی ابدی را هم ببین.
گفتار زیر را از امیرالمؤمنین و امام صادق علیهم السّلام بشنوید:
کَم مِن لَذَّه دَنِیَّته مَنَعَت سَنَی دَرَجَاتِ!(3)
چه بسیار لذت بردن های ناچیزی که از رسیدن به موفقیت های والا جلوگیری کرده است!
کَم مِن صَبرِ سَاعَته قَد أَورَثَت فَرَحاً طَوِیلاً وَ کَم مِن لَذَّه سَاعَته قَد أَورَثَت حُزناً طَوِیلاً. (4)
چه بسیار تحمل کردن های کوتاه مدّتی که سبب خوشحالی و راحتیِ درازمدّت شده است و چه بسیار مطابق میل رفتار کردن هایی که غصه های طولانی به دنبال داشته است!
اگر مروری بر قانون و فرهنگی که دین به بشریت عرضه کرده است داشته باشیم، می بینیم که اصول تصمیم گیری شبکه ای در آن رعایت شده است. آن چه از دین به عنوان قانون و فرهنگ یا احکام و اخلاق به ما رسیده است، همه و همه منطبق با نگرش حاصل از دین یعنی عدل شبکه ای بوده و رعایت آن، مهارت تصمیم گیری شبکه ای را در انسان ایجاد کرده و رشد می دهد. به نظر شما شارع مقدس و قانون گذار دین، عادلانه و منطقی عمل کرده است یا نه؟!
درمورد پوشش و قوانین مربوط به آن نیز تأمّلی کنید. حجاب، حدود و شرائط آن، پدیده ای هماهنگ با عدل شبکه ای و تمرینی برای کسب مهارت تصمیم گیری شبکه ایست. زنی که حجاب اسلامی را برگزیده است، نه تنها نفع خود، بلکه نفع جامعه و اجتماع خود را نیز ملاحظه کرده است؛ نه تنها نفع جسم خود، بلکه نفع فکر و روح خود را نیز به حساب آورده است؛ نه تنها نفع انسان ها، بلکه نفع محیط را نیز درنظر گرفته است و نه تنها نفع موقت و زودگذر خود، بلکه نفع درازمدّت و ابدی خود را نیز دیده و به دست آورده است. به طور خلاصه، ملاحظه ی تأثیر مستقیم حجاب بر آرامش فردی، امنیت اجتماعی، صحّت جسمی، استقامت فکری، سلامت روحی و روانی، پاکیزگی محیطی، موفقیت خانوادگی و سعادت اخروی، شاهد و دلیلی بر صحّت این ادعاست.
گفتیم که روح حاکم بر حجاب، مهارت مدیریت احساس است. به نظر شما اگر کسی درجهت کسب مهارت تصمیم گیری شبکه ای تمرین کند، توانایی مدیریت احساس در او رشد نخواهد کرد؟
راه دستیابی به مهارت مدیریت احساس، تلاش برای تصمیم گیری شبکه ای بوده و حجاب نیز امری مبتنی بر عدل شبکه ای و یکی از مهم ترین ابزارها برای کسب مهارت تصمیم گیری شبکه ایست. (5)
در مسیر استفاده از حجاب به عنوان ابزاری برای ارتقاء مهارت تصمیم گیری و مدیریت احساس، خطرات و بحران هایی انسان را تهدید می کند. شناخت خطر، شرط لازم برای موفقیت در هر حرکت است.
ادامه دارد…
پینوشتها:
1- منظور از کلمه ی «احساس» ، صرفاً عواطف و تحریکات روحی نیست؛ بلکه هرگونه دریافت و ادراک درونی منظور است.
2- سوره مبارکه جائیه، آیه کریمه24.
3- غررالحکم، ص303.
4- وسائل الشیعه، ج20، ص190.
5- آن چه تا این جا و در این مرحله بیان شد، راهبرد مرکزی برای حرکت به سمت مدیریت احساس بود. اما برای رسیدن به هدف و دستیابی به مطلوب، علاوه بر راهبرد، به راهکار و دستورالعمل اجرائی نیز نیازمندیم، راهبرد به منزله ی یک جهت نما، جهت اصلی و کلّی حرکت را نمایان کرده و راهکار به مثابه یک کتاب دستور و نقشه ی اجرائی، اقدامات جزئی لازم برای رسیدن به هدف را بیان می دارد. به منظور جلوگیری از طولانی شدن مطلب و همچنین زمینه سازی بیشتر برای قبول سخن، دستورالعمل های لازم برای رسیدن به حقیقت حجاب و بخش راهکاری مطلب را در مرحله ی ششم و در قالب آیات قرآن کریم، روایات و نظر فقهی مراجع تقلید مورد اشاره قرار خواهیم داد.
منبع مقاله: (1389)، کارگاه آموزشی نگرشی دیگر به حجاب، مشهد، مؤسسه مطالعات راهبردی علوم و معارف اسلامی ، معاونت تحقیق، چاپ سوم بهار 1391.