نویسنده:علیرضا عظیمى فر
در روزنامه شرق به مقاله اى با عنوان «حجاب و ایمان» به قلم فرهاد بهبهانى برخورد کردم. نگارنده محترم مقاله سعى نموده تا مساله حجاب در جامعه اسلامى را با ایمان بدان ارتباط دهد. بدین معنا که ضمانت اجراى حکم براى مردان و زنان ایمان است و نیازى به مجازات آن ها در صورت عدم رعایت حجاب در جامعه اسلامى نیست . به نظر مى رسد این موضوع از جهاتى قابل نقد و اشکال است. امید دارم آنچه پیش روى خوانندگان گرامى روزنامه و نگارنده مقاله قرار گرفته مورد توجه واقع گردد.
آنچه را نویسنده محترم مقاله آورده از جهاتى مى توان مورد بررسى قرار داد:
۱- نویسنده اساس مساله حفظ پوشش و حجاب بانوان را که در آیات یاد شده ایمان و باور قلبى مى داند و بر این عقیده است آنچه در جامعه کنونى در رابطه با حجاب مواجه و به مشکل برخورده ایم به دلیل نبود ایمان و اعتقاد است که بایستى آن را به گونه اى حل کرد.
نقد:
این موضوع که اساس تمام اعمال یک مسلمان بایستى بر پایه ایمان و اعتقاد باشد جاى هیچ تردید و شکى نیست و اندک آشنایى و آگاهى به آیات قرآن و روایات اسلامى گویا و گواه بر این سخن است و اندک شمار از آیات را مى توان یافت که ایمان و عمل صالح در کنار همدیگر قرار نگرفته باشند.
اما آنچه از نگارنده محترم مقاله پذیرفتنى نیست رابطه ایمان و پوشش زنان در اجتماع است.
در شریعت اسلامى از پوشش و حجاب بانوان به عنوان یک حکم ضرورى یاد شده و از آیات و روایات به روشنى استفاده مى شود از جمله آیه شریفه: «یا ایها النبى قل لازواجک و بناتک و نساء المومنین یدنین علیهن من جلابییهن ذلک ادنى ان یعرفن فلا یوذین و کان الله غفوراً رحیما.»
اى پیامبر به همسران و دخترانت و زنان مومنان بگو: روسرى هاى بلند خود را بر خویش فرو افکنند این کار به جهت این که (از کنیزان و آلودگان) شناخته شوند و مورد آزار قرار نگیرند بهتر است و خداوند همواره غفور و رحیم است.
در خصوص آیه یاد شده نکاتى قابل توجه است:
اول) در شأن نزول آیه یاد شده آمده: در عصر پیامبر گرامى اسلام زنان مسلمان براى خواندن نماز پشت سر آن حضرت به مسجد مى رفتند برخى از جوانان هوسران و بیماردل در هنگام شب و وقت نماز مغرب و عشاء بر سر راه مى نشستند و با سخنان ناروا و مسخره کردن آنان را اذیت و ایجاد مزاحمت مى کردند آیه در این باره نازل شد.
از این آیه و نظیر آن و نیز روایات مى توان حکمت تشریع حکم به وجوب پوشش براى بانوان را چنین برشمرد:
۱- صیانت مقام والاى زن مسلمان از نگاه بیماردلان و هوسبازان
۲- ایجاد امنیت روانى براى مردان و زنان شایسته و دیندار
۳- پاکسازى جامعه از فساد ناشى از بى حجابى یا بدحجابى
۴- استوار ساختن پیوند خانوادگى
۵-مسدود ساختن راه اندک زنانى که قصد انحراف نسل جوان و ترویج گناه و فساد را دارند.
موارد یاد شده و شاید دیگر موارد – مى تواند جهت گیرى موضوع پوشش بانوان در اجتماع را روشن سازد.
بنابراین موضوع حکمت تشریع حکم هیچ ارتباطى با آنچه نگارنده مقاله درباره ایمان به پوشش بیان نموده ندارد.
اینک از نویسنده محترم سوال مى شود که: «آیا مى توان به واسطه افراد سست ایمان یا بى ایمان نسبت به حفظ حجاب، جامعه اى را دچار آسیب هاى روانى و آفت هاى اجتماعى قرار داد؟!»
دوم) نکات مورد استفاده از آیه حجاب
در آیه حجاب چند نکته را مى توان استفاده کرد:
۱- گرفتن بهانه از افراد مریض و هرزه
آیه ححاب به زن مسلمان دستور مى دهد تا با حفظ پوشش خود را از نگاه نامحرمان و هوسران نگه دارند تا آنان بهانه اى براى نگاه گناه آلود نداشته باشند.
۲- تهدید بیماردلان
با عطف توجه به آنچه خداوند متعال در ذیل آیه حجاب فرموده: «سنه الله فى الذین خلوا من قبل و لن تجد لسنه الله تبدیلا؛ این سنت خداوند در اقدام پیشین است و براى سنت الهى هیچ گونه تغییرى نخواهى یافت.»
برخى ازمفسران چنین استفاده کرده که این تعبیر تهدیدى شدید و جدى براى افراد مزاحم و هرزه اى است که قصد دارند به زنان با ایمان مسلمان آسیب رسانند. پس افراد بیمار دل و هرزه اى که مى خواهند با اعمال زشت و ناشایست محیط سالم جامعه اسلامى را آشفته و آلوده سازند نبایستى آزادانه و بى هیچ مانعى به هر کارى که بخواهند اقدام کنند.
و شهید مطهرى در این باره مى نویسد: «نکته اى که از آیه مورد بحث استفاده مى شود این است که افرادى که در کوچه ها و خیابان ها مزاحم زنان مى گردند از نظر قانون اسلام مستحق مجازات سخت و شدیدى مى باشند. تنها – مثلاً – آن ها را به کلانترى جلب کردن و تراشیدن سر آن ها کافى نیست بسیار سخت تر باید مجازات شوند. قرآن مى فرماید: «… لین لم ینته المنافقون و الذین فى قلوبهم مرض و المرجفون فى المدینه لنغرینک بهم ثم لایجاورونک فیها الا قلیلاً.»
اگر آنان دست از عمل زشت خود برندارند تو را فرامان مى دهیم که به آن ها حمله برى که دیگر جز اندکى در پناه تو نخواهند بود.»
حداقل آنچه از این آیه مفهوم مى شود تبعید آنان از جامعه پاک اسلامى است جامعه هر اندازه براى عفاف و پاکى احترام بیشترى قایل باشد براى خائنان مجازات شدیدتر قایل مى شود.
۲- نویسنده مقاله ادعا نموده در تاریخ اسلام و آیات قرآن نشانى از مجازات پیامبر گرامى نسبت به افرادى که رعایت حجاب نکرده، یافت نشده است.
نقد:
این ادعا از دو جهت مورد اشکال است اولاً نیافتن موردى براى مجازات دلیل بر نبودن حکم شرعى در رابطه با بى حجابى یا بدحجابى نیست زیرا این گونه نیست که همه احکام شرعى و نیز مجازات هایى که از ناحیه شرع براى متخلفین در نظر گرفته مى شود باشد بلکه عمده احکام مستفاد از سیره و سنت پیامبر (ص) و اهل بیت (ع) است که خود تفسیر واقعى آیاتند و نسبت هم به عنوان یک منبع شرعى بالاتفاق از حجیت برخوردار است.
ثانیاً: اگر عدم وجود حکم مجازات شخص بى حجاب در قرآن دلیل عدم جواز مجازات بى حجاب در جامعه اسلامى است پس مجازات روزه خوار و … نیز مستند شرعى نباید داشته باشد در حالى که چنین چیزى نیست.
ثالثاً: حکم مجازات بى حجاب و بدحجاب به مقتضاى دلالت آیه شریفه «ان الذین یحبون ان تشییع الفاحشه فى الذین امنوا لهم عذاب الیم فى الدنیا و الاخره و الله یعلم و انتم لاتعلمون » مبنى بر حرمت شرعى اشاعه فحشا و ثبوت مجازات دنیوى و اخروى براى مرتکب آن، و با توجه به آن که مخالفت حکم خداوند در هیات بى حجابى از مصادیق بارز فحشا است. حکم مجازات دنیوى بى حجاب، ثابت است.
منبع:روزنامه جوان